از آشپزخانه گذشتم خسته و خُرد
چشمم به کوه ظرف ها و دیگ ها خورد
دیدم چه غمگین در پناه هم نشستند
سر در گریبانند و لب از خنده بستند
با قصد قربت یک به یک دادم وضوشان
شستم تمام بغض ها را از گلوشان
از خستگی هرچند بودم رو به اتمام
حالا که آرامند من هم هستم آرام
پروانه ام آماده پرواز امشب
شستم تمام ظرف ها را باز امشب
#فاطمه_موسی
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
بداهه گویی دوستان گوهرشادی برای عکس مذکور
۱- زخمی تواَم
پرچمت به دوش می کشد مرا
۲-جهان ببین که روی زخم های تازه روی داغ های داغ
شبیه پرچم غیور کشورم
هنوز سربلند و تا همیشه سربلند
ایستاده ام
#فاطمه_موسی
۳-ایستاده ام
راه می روم
به سوی تو
برای تو
برای ایستادگی؛
مقاومت.
برای پرچمت
ایستاده ام
#کرخی
۴-به راه رفتنم نظاره کن
تو ای خبیثِ صهیونیست
نفس های واپسین خویش را شماره کن
برای ماندنت
کمی تو راهِ چاره کن
قسم به روز
به خاک سیاه نشستن مرا
اراده کرده ای
ولی به خاک سرخ این وطن
ایستاده ام!
راه می روم هنوز...
#سیده_مطهره_میرنوری
۵-ای غم که میسوزانیام از داغ سرشارم
هر روز و شب در بستری از غصه میبارم
یادم نمیآید که شادی بر لبم باشد
عمریست میبینم که بر یک چوبهی دارم
#یا_مهدی
۶-بر شانهام جغرافیای سرزمینی،
از جنس عشقو احساس و امیدست
اینجا نوار غزه، محراب عروج است
هر کودکی قبل از تولد
نام زیبایش، شهید است...
#مهتاب_بهشتی
۷-می ایستم حتی اگر پایی نباشد
خاک من اینجاست..
اینجا...
من داغدار زخم صد پروانه ام
اما....
پرچم سرخی که روی دوش دارم
تکیه گاهم میشود..
#طاهره_مصطفی_زاده
۸-از دامنت
از دست هایت
از وجودت
بر نخواهم خواست
آن اشتیاقی که برای ِپرچم سفید
خواستند رقم بزنم
تا
تا آخرم
خودم هستم
همان
همیشه سبزِ سنگرت
همان شورِ پایدار
سنگ ریزه هایِ طوفان
بر خشم ِ سیاه
تا
تا آخرش
همان خودم هستم
#حورا_اصفهانیان
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
894.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوجوان گرفته نقش مرد خانه را
می کشد به دوش خود غم زمانه را
زخم های تازه اش به خون نشسته باز
بس که گشته زخم های آشیانه را
کاشکی در این خرابه بود شیر خشک
تا که گریه های خواهرش جُمانه را..
سرمه دان مادرش شفا نمی دهد
چشم های کور این همه رسانه را
درد اینکه موشکی که ریخت روی شهر
خورده نفت های خاور میانه را
حال و روز شهر زخمی اش گرفته است
از تمام بی تفاوتان بهانه را
چشم های سرخ او به لب می آورند
تاء تمت هجوم ظالمانه را
#فاطمه_موسی
#غزه
#إنا_علی_العهد
https://eitaa.com/jandarand
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
چقدر بی کسی زده به روی صندلی نفس
نمانده پشت نرده ها نفس برای هیچکس
شده تمام زندگی بازی نور و سایه ها
پُر است نقش قالی از پرندگانِ در قفس
زهرا سادات موسوی مقدم
پیرزن
پیر بود و غرغرو
صندلی
سن و سال دار و غِژغِژو
فرش کهنه فرش خسته فرش از رُخش
رفته رنگ و رو
آرزوی او
یک دقیقه خواب
در پناه پلک های آفتاب
#فاطمه_موسی
مهتاب روی قالی ایوان و آفتاب..
آن گیسوان رنگِ طلا را به باد داد...
باغی میان حلقه ی گیسو اسیر شد
خورشید راز عاشقی اش را که یاد داد
#سمیه_خردمند
آخرین تلاش های من برای ماندنت افاقه ای نکرد...
اشک های من ...
آیه های یأس می شوند
رد گامهای تو
بین سایه های نرده حبس می شوند
هرکجا که پا گذاشتی
شکوفه میزند
ترنج می شود
نام دیگر زنی که مانده چشم های او به راه...
رنج میشود..
#متین_پسندیده
قالی قرمز خودنمایی می کند
خود را برای مادربزرگ جان فشانی می کند
چه خوب است خورشید نور خود را نمایان می کند
مادربزرگ میبیند و خدا را شکر می کند
#رقیه_سادات_موسوی
گاهی دلم می خواست بدوم در سبزه زار و دشت ها
در پیچ و تابِ ریشه ها و برگها
پاهایم پُر از خاک و خزه
بپیچد دورِ ساق هایم
خاکی شود دامنم
پُر از گل و لای
از ترس کثیفی ِپیراهن و
خراب شدنِ لباس نویِ عید
و
روسیاهی از مادر
تند تند
می دوم
سویِ رود
تا بشویم
هرچه را که رفته بر من....
هرچه را
از گل و لای
غافل از آنکه
آنچه که می رود
خودِ من است.....
#حورا_اصفهانیان
پیرزن خیره شده تو چش شمدونیاش
خوش به حال اون گلاش خیلی دلتنگم براش🖤
#ملیحه_سازگار
تو رفته ای و نگاه اتاق بی جان است
هرآنچه خوب و قشنگ است رو به پایان است
چرا به خانهی ویرانه برنمیگردی؟
کلید خانه که دیریست زیر گلدان است
#فاطمه_اسلامی
آمد کنار پنجره انگار امشب
یک بار دیگر بوسه زد دستش به یک برگ
مادربزرگم نور بود و آب بود و زندگانی
بارید بعد از رفتنش بارانی از مرگ...
#روحانی
تو چقدر زیبایی!!
لب این پنجره خوشبختی هست
گل شمدانی هست
میدرخشد خورشید
میتراود لبخند
و تو انگیزهی رؤیای منی
عطر خوشبوی مسیحای من
تو چقدر زیبایی
تو چقدر زیبایی
یا مهدی💚
تو رفته ای گلدانهایم بی جان اند
شبیه گلی که مثل تو بیمار است
زرد و تب دار
رو به پایان
#حورا_اصفهانیان
بوی حنای دستهایت
در خاطرات هرشبم هست
وقتی که می گفتی برایم
این چشمهای تو
پر از ماه و ستاره ست
#سمیه_غلامرضاپور
دست هایش تیره اما مهربان
می دمد از آن دمادم بوی نان
روی آنها زخم های بی شمار
یادگار از نقش های پشت دار
#فاطمه_موسی
ای خنده ات خوشبوتر از بابونه و یاس
رونق گرفت از چشم تو بازار الماس
مادر خبر دارم که از باران چشمت
سیراب میشد غنچه در گلدان احساس
#مهتاب_بهشتی
خطهای صورت تومثل خطوط گلبرگ
قدخمیده ی تومثل هلال زیباست
مادرتوبهترینی تونوری وغروری
دست توبوسه گاه وقلب توتکیه گاهم
#یثربی_تولیتی
حالا برای تصویر دوم
ای غول سیاهِ پستِ دودآلوده
جای تو در آسمان ایران جان نیست
پ.ن:(این عرصه ی پرواز خوش سیمرغ ست)
#فاطمه_اسلامی
دریا بزن موجی بر این کابوس آتش
خاموش کن داغ ِدل ِایران ما را💔
#طاهره_مصطفی_زاده
بندر به دل سوختگان تو قسم
یک ایران دلش برای تو تپید
#صاد_حبیبی
بوی باروت ، اسکله ، شرجی
باز عطر شهید می آید
هرچه باشد وطن که بیدار است
سنگری نو پدید می آید
#غلامرضاپور
بندر در آتش سوخت ای باران کجایی
#فاطمه_موسی
تابکی با خیال تو هرشب بشکنم
بغض بی حسابم را
بنویسم دوخط ازین هجران
سرنهم بر غم تو خوابم را
دلم از دوری تو پرخون و
چشم بارانیم بدر خسته
زندگی همبدون تو درد است
همه در ها بروی او بسته
باغرور شکسته ام چه کنم
که چنین در مسیر غم افتاد
خسته شد زین همه پریشانی
دل دیوانه در ستم افتاد
خون شده واژه های اشعارم
وصل در آن دوجمله ی خالی است
درعوض چند بیت اش از هجران
چقدر خوش نشسته وعالی است
غزلم ناتمام و دل مانده
روی دستم کنار دوری تو
آسمانم همیشه بارانی است
گله دارد زمن صبوری تو
قصه های شبم که تکراری است
داستانی که نیمه جان دارد
دل تنگم به عادتش باقی است
چشم در راه بی گمان دارد
بی صدا مانده از درون زخمی است
این دل سرسپرده ی مجنون
درد او بی دوا ودرمان است
شب هجران واین دل پر خون
---------
#صدیقه_شاداب _نیک
-------------
اگرچه سهم من از سرزمین من کفن است
مرا صلابت این خاک عینِ جان و تن است
به حال خویش نمیگریم از فُزونی داغ
غریب هستم و از من غریبتر وطن است
سری به صفحهی اخبار میزنم سر صبح
"وطن دِلی است که در حال منفجرشدن است"
کدام گوشهی ایران به خون خضاب شده؟
صدای آتش و دود از کدام شهر من است؟
بگو بلند بگریند ماهیان خلیج
در این عزا که هوا نیز تیرهپیرهن است
نظر بدوز به دریا و هیچ چیز نپرس
که موج راوی این قصهی کمرشکن است
صدای نالهی دَمّام و سنج میآید
بهار در قُرقُ گریههای مرد و زن است
سکوت کن وطن! ای پارههای پیکر من!
که مرگ آه! فقط مرگ با تو همسخن است
تو مادری و به آغوش میکشی همه را
و روی دامن تو عادتم گریستن است
#سعید_مبشر
#سماء.س.ح
ممنونم بخاطر انتخاب شعری تون
ایران تسلیت
------
میان دود و آتش مانده بندر
درون شعله سرکش مانده بندر
دوباره شط خون بر پاست این جا
خداوندا مشوش مانده بندر
-------
#صدیقه_ شاداب نیک
------------
خانه ها می کشند خمیازه
روز بی حوصله کسل تبدار
کوچه ها بی تفاوت و بن بست
شهر قهر است با خودش انگار
دکه روزنامه زنبیل
تیترهای درشت و ناهمگون
خبر قتل عام مدرسه ای
ذیل طرز تهیه معجون
ترس نان، ترس جیب، ترس شکم
ترس های حقیر تکراری
می شود باز صبح اول صبح
در نگاه مخاطبان جاری
چشم ها بند عینک دودی
گوش ها در اسارت هدفون
روح معصوم و پاک صورت ها
زیر آوار رنگ ها مدفون
هر طرف لشگر مغازه به صف
زیور آلات کیف و کفش و لباس
می خورد زخم تازه ای ایمان
در هجوم سپاه ژست و کلاس
گرچه زخمی هنوز پیروز است
در تو ایمان قسم به صبح سپید
تا به دیوار سنگی ات پیداست
انعکاس نگاه سرخ شهید
تو نمردی و زنده ای که هنوز
می دهد مسجدت صدای اذان
دمی از لاک خود بیا بیرون
با خودت آشتی بکن تهران
#فاطمه_موسی
https://eitaa.com/jandarand
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
#ادامه_بداهه_گویی
۱-دور از حصار برج های تنگ و باریک
بی اسب های آهنی، دور از ترافیک
رودی روان در دشت می خواند دلم را
یک چای آنجا کیف دارد قد شیشلیک
۲-دیر کردی باد سیلی زد به این بابونه ها
دیر کردی چای ما را از دهن انداخت باد
#فاطمه_موسی
با دسته گلی که من برایت چیدم
رفتی و کنار او غزل نوشیدی
#متین_پسندیده
چای باشد
عشق باشد...
این هوای بی نظیر...
شک ندارم زندگی یعنی همین ثانیه ها
آنشرلی و دیانا با یک سبد پر از گل...
فنجان چای تازه...آواز ناز بلبل...
در گوشه ای از این باغ...این تکه سبز رویا...
دور از تمام غم ها...دور از تمام دنیا...
#فاطمه_عباسی
درفکر برایت سبدی گل چیدم
چای دم کردم و درفکر تو آن نوشیدم
ای روشنی قلب تمام شیعه
ای داشتنت شده امید دیده
بازآی که ماچشم براهیم همه
بازآی که ما دیده به راهیم همه
اللهم عجل لولیک الفرج
#یثربی
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
#ادامه_بداهه_گویی
برای ما که مرید وصال و آغوشیم
همین بس است که مستانه چای مینوشیم
#فاطمه_اسلامی
چه توقع که بیشتر خواهیم
یار با ماست چای هم با ماست
کنج دنجی به خلوت باغی
رود جاری و آسمان زیباست!
#سازگار
جز تو هیچ میزبان مهربان
چای و گل به میهمان نمی دهد
قیصر امین پور
صدای آب می آید
مگر در نهر تنهایی چه می شویند؟
سهراب سپهری
مادرم آن پایین
استکانها را در خاطره شط می شست
سهراب سپهری
ما را کشت
و سر جنازه ما چای نوشید
بابونه ها
#فاطمه_موسی
ممنونم از حسن انتخاب شعری شما
یادم نمی آید خودم را دور از کف
رودی روان اینجاست پس کو ظرف هایم
#فاطمه_موسی
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
و جنگ آمد و شهر را زیر و رو کرد
و هر چهره را با خودش روبرو کرد
یکی گوش خود را به دشمن سپرد و
از اوهام ترسید و با ترس خو کرد
یکی هی خرید و خرید و خرید و
در انبار خودخواهی خود فرو کرد
یکی نرخ ارز و طلا و بلا را
در آوار اخبار هی جست و جو کرد
یکی خنده شد بچه ها را بغل کرد
و شب صبر شد با خدا گفت و گو کرد
یکی پاره های دل دیگران را
طبیبانه با صوت قرآن رفو کرد
یکی پنجه در پنجه شب را عقب زد
شفق شد و با خون پاکش وضو کرد
#فاطمه_موسی
https://eitaa.com/jandarand
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
در مسلک ما روز شهادت عید است
زیرا که شهید زنده جاوید است
ای شب صفتان وقت طلوعی تازه است
ما را بُکشید خون ما خورشید است
#فاطمه_موسی
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
خبرها خبرهای زرد مچاله
خبرهای جعلی خبرهای باطل
خبرهای تاریخ مصرف گذشته
خبرهای فاسد خبرهای قاتل
خبرهای تبدیل فرعی به اصلی
خبرهای رد گم کنی زانچه باید
خبرهای «لطفا ببین آن طرف را»
که او این طرف بی صدا تر بدزدد
خبرهای تو خالی طبل آوا
خبرهای فاسق نشان مجلل
خبر های «حق با من است و شما نه»
کری های بیخود، سر هیچ کل کل
خبرهای «اما» و «انگار» و «شاید»
خبرهای سمّی خبرهای بودار
به تهمت حریم حیا را دریدن
شرف بردن از آدم آبرو دار
خبرهای ما را به جان هم انداز
خبر های سُربی خبر های خونین
خبرهای «خوب است، با هم بجنگید»
خبرهای «غافل شوید از فلسطین»
خدایا نعوذ بک از خبرها
خدایا بک نستجیر من الظّن
حقیقت تلف می شود زیر پاتان
خبرها! کمی لال باشید لطفا
#فاطمه_موسی
https://eitaa.com/jandarand
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom