eitaa logo
گُلابَتون
3.1هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
990 ویدیو
38 فایل
اینجا پاتوقِ مجازیِ ماست🏡📱 حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم🇮🇷 اولین مجموعه‌ی فرهنگی_تربیتیِ مردمی و خودجوش و کاملا دخترانه در کل کشور...✌️🏻 ما عادت داریم اولین و جذاب‌ترین کارهای بزرگ و دخترونه رو تو کل شهر برپا کنیم😊 💌 ارتباط با ما: @hs_qom
مشاهده در ایتا
دانلود
گُلابَتون
#حرم_نگار 5⃣ بانوی آیینه دار شهر من ـ وایسا وایسا ... ـ آااایییییی ... صدای جیغش در فضا گم می شود
6️⃣ جایی برای رو به راه شدن! اصلاً قرار نیست کم نیاورم! قرار نیست همیشه رو به راه باشم. قرار نیست زندگی، همیشه روی خوبش را به من نشان بدهد. اما قرار هم نیست در مشکلات، خستگی‌ها و کم آوردن‌هایم، کاسه‌ی چه کنم دست بگیرم و با فکر به اینکه تنهایَم، در لاک خودم بخزم.💔 من تا این حرم را دارم، بی‌پناه نمی‌شوم و تا بانویی به مهربانی و محبّت حضرت معصومه سلام‌الله‌ دارم که دست به دعای من و آمین‌گوی حوائج من است، نا امید و غمگین نمی‌شوم. کم آوردن‌های مرا جبران و میان من و خداوند، پا در میانی می‌کند.😭💔 اصلاً می‌دانی چیست؟ یک گوشه‌ی دنج از این صحن، برای من است. این گوشه‌ی دنج، آنقدر به من تعلق دارد که هر بار می‌آیم، جای خالی‌ام محفوظ است. یک جای معمولی که نیست. محل حل اختلافات و مشکلات من است. محل گفتن از دلتنگی‌ها و کم آوردن‌هایم. یک مکان که با خانم خلوت کنم و خودم را بگذارم کف دست‌های مبارکش تا رو به راهم کند و از نو بسازد مرا!💖 و چه ساختن و چه رو به راه کردنی!✨️ 💚 @golabbaton95
گُلابَتون
#حرم_نگار 6️⃣ جایی برای رو به راه شدن! اصلاً قرار نیست کم نیاورم! قرار نیست همیشه رو به راه باشم.
7⃣ چای گرم حضرتی✨️ همیشه قطار دلتنگی‌هایم سمت حرم متوقف می‌شود. از صحن‌های مختلف عبور می‌کنم تا به شبستان امام خمینی (ره) برسم و سلامی به خادم روضه‌خوان حرم دهم و نذر روضه‌ی هر ماه را ادا کنم. بعد هم راهی خلوتگاه همیشگی یعنی صحن نرجس خاتون (س) می‌شوم. زیارت‌نامه و نماز زیارت را که می‌خوانم و قصد رفتن می‌کنم. یاد حرف‌های مریم می‌افتم. مریم یکی از دوستان قدیمی‌ام است. ساکن تهران است و گاهی به نیت زیارت به قم می‌آید. چند روز پیش حرم آمده بود و عکسی از چای حضرتی در اینستاگرامش پست کرده بود. اما من که حداقل از ۳۰ روز ماه، ۱۷ روزش را می‌آیم حرم و ساعت‌های طولانی می‌مانم‌، چطور تا به حال چای حضرتی نخورده‌ام؟🥲 همیشه ساعتی که از دانشگاه برمی‌گردم و یا ساعت کارم تمام شده و قبل از رفتن به خانه، می‌آیم تا نماز را در حرم بخوانم، چایخانه باز نیست. دلم می‌گیرد که چرا تا به حال مرا میهمان چایخانه‌شان نکرده‌اند؟💔 ادامه دارد... 1️⃣/2️⃣ 💚 @golabbaton95
گُلابَتون
#حرم_نگار 7⃣ چای گرم حضرتی✨️ همیشه قطار دلتنگی‌هایم سمت حرم متوقف می‌شود. از صحن‌های مختلف عبور م
ادامه... یکی از دوستانم برایش این موضوع عجیب بود و بدجور دستم انداخته بود. البته بعد عذرخواهی کرد. اما من دلم بدجور شکست. برای همین از خانم جان دلگیر شدم.😔 همه‌ی این فکرها از سرم می‌گذشت. از صحن خارج شدم و به سمت بیرون از حرم حرکت کردم. موقعی که خواستم کفش‌هایم را بپوشم، دیدم درِ چایخانه نیمه باز است. جلو رفتم و از لای کرکره در گفتم: ببخشید چای حضرتی دارین؟ پیرمرد یک لیوان چای داغ داد دستم و گفت: دیر آمدیا دخترم. داشتیم می‌بستیم دیگه. تا نیم ساعت قبل اذان هستیم. لیوان را محکم گرفتم. داغی‌اش دستم را قلقلک می‌‌داد. مشغول عکاسی از خودم و لیوان چایی شدم و توی دلم گفتم: خانم جان‌ مهمون چایخونه‌تون شدم. من به فدای شما بشم. نگاهتون رو از من نگیرین هیچ وقت.🥹💖 پایان. 2️⃣/2️⃣ 💚 @golabbaton95
گُلابَتون
#حرم_نگار 7⃣ چای گرم حضرتی✨️ همیشه قطار دلتنگی‌هایم سمت حرم متوقف می‌شود. از صحن‌های مختلف عبور م
8️⃣ مادرترین✨️ پس از گشت و گذاری کوتاه، هدیه را خریدم. آنقدر نقشه کشیده بودم که چه بخرم و کجا بروم که خیلی زود به نتیجه رسیدم. شاد و سرحال از خرید هدیه برای مادرم، قدم‌زنان تا حوالی حرم می‌رفتم. می‌خواستم به دست‌بوس مادرم بروم و روزش را تبریک بگویم.🌹 در همین حال و هوا بودم که رنگ گرم گنبد طلا به چشمم آمد.✨️ با خود گفتم بی‌معرفتی است که عید را به بانو تبریک نگویم. پس وارد صحن شدم. کتیبه‌ی زرد رنگ، نام مادر را در برگرفته بود و با حالتی پُر غرور، شادمانی را در میان صحن فریاد می‌زد.💖 جنس لبخند زائران، عیدانه بود. خادم حرم با اسپند دودکن و نقل‌های ریز و شیرین، از زائران استقبال می‌کرد. عروس و دامادی، در قاب دوربین، خود را کنار گنبد جا می‌دادند تا یادگاری دلنشینی از این روز برایشان باشد. خانمی شکلات پخش می‌کرد. مادر پیری سوار بر ویلچر به همراه پسرش به حرم آماده بود و گویا هدیه ویژه‌اش همین حرم آمدن مادر و پسری بود و شاید این زیارت را برای مادر آسمانی خودش هدیه می‌فرستاد...💔🌹 من هم کناری ایستادم و دست به سینه سلام دادم. روز مادر را به مادرترین دختر این شهر تبریک گفتم و خواستم که مادرانه برایم دعا کند.🤲🏼💚 💚 @golabbaton95
گُلابَتون
#حرم_نگار 8️⃣ مادرترین✨️ پس از گشت و گذاری کوتاه، هدیه را خریدم. آنقدر نقشه کشیده بودم که چه بخرم
9️⃣ ضیافت بهشتی✨️ با گرگ و میش هوا، چایخانه‌ی خانم شلوغ‌تر از همیشه می‌شه. شب‌های زمستون که صحن حرم، سوز و سرما به خودش می‌بینه، مهمون‌های خانم بدو بدو به سمت ضیافت حضرت حرکت می‌کنن. آخه این چای فرق داره و کم‌تر کسی دلش میاد بی‌تفاوت از کنارش رد بشه.😊❤️ در شب سرد زمستونی، بخار و حرارت چایِ سرخ‌رنگِ خانم، دل‌های یخ‌زده‌ی ما رو گرم می‌کنه و با هر جرعه‌ی چای، بغضی از گلو شسته می‌شه. این نوشیدنی داغ و گلگون، به عنوان رژیمی‌ترین نوشیدنی شناخته می‌شه، چون عشق و مهر حضرت انقدر شیرینه که اون چای تلخ دیگه نیاز به شیرینی نداره.☕️🥰 صف چایخانه، بهترین لحظات برای انتظاره!✨️ انتظاری که با صدای گرم خُدّامِ چایخانه، سپری می‌شه. خدامی که معجزات زیادی از همین چای حضرتی دیدن و حالا با سوز، از حضرت جان می‌خونن و هم‌پای صدای گرمشون، اشک ما سرازیر می‌شه.😢💔 حرم امن تو کافی‌ست هراسان شده را مثل شه راه بده آهوی گریان شده را دل سپردیم به آن معجزه‌ی چشمانت تا که آباد کنی خانه‌ی ویران شده را و می‌نوشیم چای را به امید شفا. 🤲🏼✨️ 💚 @golabbaton95
گُلابَتون
#حرم_نگار 9️⃣ ضیافت بهشتی✨️ با گرگ و میش هوا، چایخانه‌ی خانم شلوغ‌تر از همیشه می‌شه. شب‌های زمست
0️⃣1️⃣ یک عکس کااااملا متفاوت!✨️ یک نفر هم نیست به من بگوید مگر عکسی که هفته‌ی پیش گرفتی، از همین گنبد نبود؟ در این گنبد و گلدسته‌ها مگر چیزی تغییر می‌کند که تا پایت به حیاط حرم نرسیده، دوربین موبایلت را آماده می‌کنی تا یک عکس دیگر از گنبد بگیری و بشود ۱۲۵اُمین عکست و برود بنشیند کُنج آلبومی با نام "حرم بانو"، که در بین تمام آلبوم‌های گالری‌ موبایلت، با اختلاف، صدرنشین است.💖 انگشت می‌زنم روی صفحه‌ی موبایل. می‌خواهم دقیق روی گنبد و پرچمی که به آرامی تکان می‌خورَد، زوم کنم.👀 سعی می‌کنم عکسی بگیرم، متفاوت‌تر از عکس‌های قبل. یک عکس که مثلا پرچم گنبد، دقیق و منظم پیچ و تاب بخورد و عبارت رویش مشخصِ مشخص باشد.👌🏼 پس چندباری جابه‌جا می‌شوم تا در بهترین موقعیت قرار بگیرم. مثل کسی که یک پروژه‌ی عکاسی سنگین را قبول کرده، دقیق و منضبط رفتار می‌کنم. یک نفر اگر مرا از دور ببیند و حس و حال هنری نداشته باشد، حتما ریشخندم می‌کند.🤭 بالاخره موقعیت پرچم را آن‌طور که باید پیدا می‌کنم. همه چیز آماده‌ی گرفتن بهترین و متفاوت‌ترین عکس از گنبد است.✨️ من و موبایلم آماده‌ایم برای ثبت این لحظه، که ناگهان دسته‌ای از بچه‌ها به طرفم می‌دوند. ادامه دارد... 1️⃣/2️⃣ 💚 @golabbaton95
گُلابَتون
#حرم_نگار 0️⃣1️⃣ یک عکس کااااملا متفاوت!✨️ یک نفر هم نیست به من بگوید مگر عکسی که هفته‌ی پیش گرفت
ادامه... قهقه‌شان به راه است و مثل تندبادی از اطرافم می‌گذرند.🌪 تپل‌ترین‌شان هم یک تنه‌ای به من می‌زند و هن‌هن‌کنان خودش را به دسته‌ی بچه‌ها می‌رساند. همان‌طور که تلو می‌خورم، گوشی‌ام می‌گوید: چییلییک!📸 عکس ثبت می‌شود! آن هم چه عکسی!!! تصویر گنبدی کِش آمده و تاااااار، با پرچمی که اصلاً در عکس نیفتاده!! عکس را دقیق‌تر نگاه می‌کنم. خنده‌ام می‌گیرد.😄 دریغ از ذره‌ای خلاقیت و دقت هنری! اصلاً انگار نه انگار برای گرفتن این عکس، کلی وقت صرف کرده‌ام. خوب که فکر می‌کنم می‌بینم، این متفاوت‌ترین عکسی بود که می‌توانستم از گنبد بگیرم! مگر من همین را نمی‌خواستم؟؟💔😅👋🏼 پایان. 2️⃣/2️⃣ 💚 @golabbaton95