eitaa logo
گلچین شعر
16.1هزار دنبال‌کننده
938 عکس
316 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
به وقت جنگ، در میدان تقدیر در آن بارانِ سرخ تیر و شمشیر؛ حسینِ فاطمه هرگز نیفتاد؛ نمازِ اوّلِ وقتش به تاخیر ... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لب خشکت ،مِی ناب است کاکا دلم از غصه خوناب است کاکا به دندان مشک را حتی گرفتم؛ دگر کوتاهی از آب است کاکا @golchine_sher
سیلاب تیر و نیزه ،عطش در کنار رود... با شطّ و مشک گریه فقط می شود سرود شرمنده شد زمین و خجالت کشید آب تیری به مشک خورد و به فرق یلی عمود @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
با سلام خدمت اعضای محترم کانال به احترام تاسوعا و عاشورای حسینی امروز و فردا فقط اشعار در وصف واقعه ی عاشورا بارگزاری خواهد شد از صبوری شما سپاسگزاریم 🙏🙏🙏 @golchine_sher
سالار شهیدان جهان است حسین محبوب زمین و آسمان است حسین مصباح هدایت است و کشتی نجات روشنگر جان عاشقان است حسین @golchine_sher
دوست دارم که سير گریه کنم همچو طفلی صغیر گریه کنم پای منبر برای روضه آن طفل ناخورده شیر گریه کنم همچون نوح نبی نوحه کنان بر شبر و شبیر گریه کنم پای در راه کربلا بنهم تاته آن مسیر گریه کنم همره واژه واژه های لهوف بر صغیر وکبیر گریه کنم روی فرش حرم به ماتم آن بوریا و حصیر گریه کنم و در ایوان حضرت ساقی خسته و سربه زیر گریه کنم بر گلی که، شد ارباًاربا و بر تنی پرز تیر گریه کنم ساربان صبر کن که من بر آن کاروان اسیر گریه کنم در خرابه برای خلوت آن کودک گوشه گیرگریه کنم سینه ام پر ز آتش وعطش است دوست دارم که سير گریه کنم @golchine_sher
چسباند صورتش را بر صورت نگارش بر روی خاک مانده همه دار و ندارش ای شاخ سرو رعنا، بالا بلند بابا حرفی بزن‌که باران، گریه شده ست کارش @golchine_sher
بی جا نبود این همه بیتاب شد فرات وقتی که دید تشنه تو را آب شد فرات تصویرماه روی تو در آب جلوه کرد اینگونه شد که خانه ی مهتاب شد فرات وقتی که دستهای تو از آب دست شست از جام دستهای تو سیراب شد فرات خوردند دیگران همه از آب، بی دریغ افسوس از برای تو کمیاب شد فرات تا صبح حشر، چشمه ی خون است و رود اشک تا سوگوار کودک بی خواب شد فرات دریا گذشت و رود فرو رفت در خودش دریا گذشت وغرقه ی گرداب شد فرات @golchine_sher
زبانحال‌امام‌حسین‌_ع بربالین‌برادرش‌حضرت‌عباس‌_ع بر دامن خود فاطمه بگرفته سرت را مَرهَم بِنهد زخم سر و بال و پرت را در داغ تو گوید به من از بهر تسلّا من آمده‌ام راست نمایی کمرت را مادر که به بالین تو حاضر شده امّا گفتم که خبردار نمایم پدرت را در بی کسی‌ام رو به نجف کردم و گفتم دریاب در این وادی طوفان پسرت را ای شاه، بیا دشت بلا یک دم و بنگر در هالهٔ خونابه خسوف قمرت را جانم به فدای عَلم و دست بریده چیدند بدینگونه زتن برگ و برت را اُسطورهٔ مردانگی و غیرت ابالفضل... آخر که به این حال درآورده سرت را؟ (فیضی) برسان از کرمت اهل عزا را بر جنّت الاعلا ندهم خاک درت را جانها بفدای تو و جاه و جبروتت بر دامن خود فاطمه بگرفته سرت را @golchine_sher
از آن زمان که داغ غمت بیشتر شده است احساس می کنم کرمت بیشتر شده است با نذر سفره های ابوالفضل خانه ها، من فکر می کنم حرمت بیشتر شده است هر روز ملتی به شفای تو می رسند، والله از مسیح، دمت بیشتر شده است تو روضه ات کم است ولی داغ تو زیاد؛ هر روز و ماه داغ کمت بیشتر شده است مهرت شبیه معجزه ای دائمی شده است چون هرچه قدر داشتمت بیشتر شده است اندازه ی حسین تو را شعر گفته اند؛ پس مرحبا که محتشمت بیشتر شده است چون دست توست دست شهیدان جدا شده؛ یعنی که بعد تو علمت بیشتر شده است ای گریه کن! که ماتم عباس با تو است حاشا که عمر مغتنمت بیشتر شده است ای سینه زن! به حال خوشت غبطه می خورم؛ زیرا به فاطمه صنمت بیشتر شده است ما قرن هاست منتظر یک اشاره ایم؛ چون انتظار منتقمت بیشتر شده است @golchine_sher