eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
695 عکس
252 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمتِ شاعر همیشه در اسارت بودن است یا اسیر قافیه یا وزن یا چشمانِ تو! @golchine_sher
می خواهم تو را روی پیشانی خورشید حک کنم و شبها شب بوها را به عقد ماه در آورم و گل رُزی را لای موهای خاطراتی بگذارم که هنوز دستهایش بر گردن تنهایی ام سنگینی می‌کند @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
کارگاه هوای شعر ساری چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ حضور برای علاقمندان به ادبیات آزاد است🌱 سالن کنفرانس اداره کل ارشاد اسلامی مازندران 💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
درد و غم و تنهایی و حالی که خراب است یک مصرعِ دیوانِ من است ار تو نباشـــــی @golchine_sher
ما مرهم درد تو نبودیم که هیچ... بر زخم شما هم نمکی پاشیدیم! @golchine_sher
با لب سُرخت مرا یاد خدا انداختی روزگارت خوش که از میخانه مسجد ساختی روی ماه خویش را در برکه می‌دیدی ولی سهم ماهی‌های عاشق را چه خوش پرداختی ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می‌باختی من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود می‌توانستی نتازی بر من اما تاختی ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی! @golchine_sher
بر لوح دلم واژه زر افشان حسین (ع)است امشب غزلم یکسره عطشان ِ حسین(ع) است برسینه ی عشاق چه زیبا بنوشتند این عالم ِ هستی همه قربان حسین (ع) است @golchine_sher
به سر در همهء زورخانه ها بنویس مدد گرفتنِ از غیر مرتضی ننگ است @golchine_sher
من یک شب از تو دور شدم، سوختم ز غم خورشید از فراقِ تو هر شب چه می‌کند؟ @golchine_sher
شب  جمعه  دلمان  خواست  زیارت  بکنیم توے  بین  الحرمین  عرض  ارادت  بکنیم دلمان  خواست  نگاهے  به  حسین  وحرمش و  ز  سقاے  حرم  کسب  شفاعت  بکنیم برویم  علقمه  ازسوزجگر  سینه  زنان   شیون  و  ناله  کنان  باز  قیامت  بکنیم بابے  انت  واُمے  یا  ابا  عبد  الله هرکه  دارد  هوس  کرب  و  بلا  بسم  الله   السلام  علیکُ  یا  اباعَبْدِاللّه  وَ  عًلے  الاَرواح  الّتے  حَلَت  بِفنائڪ  عَلَیکَ  مّنے  سلامُ  اللّه  ابداً"  ما  بَقیتُ  وَ  بَقیَ  اَلیلِ  وَ  النهاروَ  لا  جَعَلَ  اللّهَ  آخِرَ  اَلعَهدِ  منے  لزیارَتکُم  اَلسلامُ  عَلے  الحُسین  وَعَلے  علے  بن  الحُسین  وَعَلے  اُولاد  الـحسین  وعَلے  اَصحاب  الحُسین @golchine_sher
🔸توصیف کودکی🔸 از آن نخست که در گوش من اذان دادند خدای عزوجل را به من نشان دادند کشید بر سر من پیر باخدایی دست و بعد خواند به گوشم:《خدا بزرگتر است》 قرار یافت دل بی قرار من گوینده به ذکر اشهد ان لا اله الا الله زبان نداشتم و او شهادتینم داد به گریه افتادم، تربت حسینم داد اگر هنوز محرم سیاه می‌پوشم به جای لالایی، روضه بوده در گوشم به اشکِ روضه مرا شیر داده مادر من حسین بوده از اول پناه آخر من به شیرخوارگی‌ام، اصغر حسینم کرد از آن نخست، فدای سر حسینم کرد جوان شدم، گرهی هرکجا به کارم خورد پدر مرا به علی اکبر حسین سپرد 🔸توصیه‌های پدر🔸 وصیت پدرم را هنوز یادم هست چقدر بر دلم آن حرف های ساده نشست: " به جز حسین مبادا مُرید غیر شوی الهی ای پسرم عاقبت به خیر شوی نبند امید به هر بخششی و هر بذلی نترس از افتادن، بیمه‌ی ابالفضلی همیشه ای پسرم خالی از تکبر باش اگر که دست تو بالای دست شد، حُر باش" به من کرامت این خاندان که شد معلوم بریدم از همه دل، غیر چارده معصوم 🔸صحبت با هم‌هیئتی🔸 تو هم شبیه من...آری، تو هم شبیه منی نمی‌توانی از این خانواده دل بکنی به عشق، خورده گره فصل فصلِ زندگی‌ات جوانی اکبری و اصغر است بچگی‌ات تو هم برای امام زمانِ خود، یاری تو هم به روی لب احلی من العسل داری من و تو تحت لوای حسین، ما شده‌ایم درون خیمه‌ی او با هم آشنا شده‌ایم من و تو جبهه‌ی مظلومِ مقتدر هستیم من و تو هرچه که هستیم، عهد نشکستیم معلم من و تو از ازل خدا بوده و درس اول ما عین و لام و یا بوده به عشق آل کسا نور در بغل داریم برای هر مشکل، پنج راه حل داریم من و تو مکتبمان تا همیشه عاشوراست ببین، به بام فلک، پرچم مقدس ماست قیام سرخ حسینی ببین و درس بگیر درخت باش، خزان هم شد ایستاده بمیر هنوز خیمه‌ی آل یزید پابرجاست حسینیان، علم امروز روی دوش شماست نمی رسد به محبان اهل بیت، زیان خداست یاور ما، کل من علیها فان ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ @golchine_sher
چون قندِ سلام بر دهانی خورشید شیرینی عشق بر زبانی خورشید با مهر ِتو لبهای زمین می شِکُفد لبخند خدای آسمانی خورشید @golchine_sher
آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست @golchine_sher
باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا جوی و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا وقتـــی نگاه من بــه تو افتاد،سرنوشت تصدیق گفته ‌های ” هِگِل ” بود و ما دو تا روز قرارِ اوّل و میز و سکوت و چای سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا افتاد روی میز ورق‌ های سرنوشت فنجان و فال و بی‌ بی و دِل بود و ما دو تا کم‌ کم زمانه داشت به هم می ‌رساندمان در کوچه ساز و تمبک و کِل بود و ما دو تا تا آفتاب زد همه جا تار شد برام دنیا چه ‌قدر سرد و کسل بود و ما دو تا از خواب می‌پریم کـه این ماجرا فقط یک آرزوی مانده به دل بود و ما دو تا @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صدایت قدم می زند روی آرامش شاخه های صنوبر و یادت همینجا کنار سکوت ،،، میان دو احساس خاموش، و در خلوت روزهایی که تنهایی من پر از رفتن نابهنگام توست ؛ قدم می زند، تو از دفتر خاطراتم کمی شعر بردار و با خود ببر کمی عشق پای درخت نگاهم بریز بگو واژه ها در کدامین غزل تیغ بر سینه ی خاطراتم کشید ؟ کجا حسّ با من بمان تازه شد ؟ کجا طعم یک بوسه من را به آرامش خیس آغوش شب بو کشید ؟ کجا عشق رونق گرفت ؟ کجا... @golchine_sher
وقتی تو رفته باشی، کامل نمی‌شود عشق بعد از تو تا همیشه، این قصه ناتمام است @golchine_sher
عادتاً دم ز عشقِ یار نزن بی عمل حرفِ انتظار نزن سَر تو گرم بازیِ دنیاست لافِ مجنونِ بی قرار نزن زار زد از گناهِ تو آقا توبه کن از‌ گناه، زار نزن از غریبی درش بیار! انقدر... از غریبی او هوار نزن تا ز هر دامنی نشُستی دست دست بر دامن‌ِ نگار نزن قول دادی! بمان سَرِ قولت زیرِ این قول و این قرار نزن هرچه را از دلت کنار زدی عشق او را ز دل کنار نزن پدر ماست گرچه بد شده‌ایم به دلِ خسته‌اش شرار نزن... کربلا منتهای خوشبختی‌ست پَر سوی غیر این دیار نزن تا نرفتی میانِ صحنِ حسین حرفی از خیر روزگار نزن... @golchine_sher
این عشق بی تو چون غزلی نیمه کاره است رو کن به من که وقت شروعی دوباره است حرفی بزن به لهجه ی باران که مدتی ست این بغض کهنه منتظر یک اشاره است چون ابر این کدورت بیهوده رفتنی ست چیزی که ماندنی ست شبی پر ستاره است در کار خیر شبهه نیاور، دو دل نباش مثل کسی که منتظر استخاره است از هر دری کنایه به تو میزنم، مدام این روزها به روی لبم استعاره است چون پیله ای که پر زده پروانه اش ببین رفتی و سهمم از تو دلی پاره پاره است @golchine_sher
از بس فرار كرده‌ام از خویش‌ِخويشتن گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود @golchine_sher
ای مرگ بگیر از تن من جان گران را قدر نفسی عشق نمانده است کنارم @golchine_sher
به شانه‏ام زدي که تنهايي‏ام را تکانده باشي به چه دل خوش کرده‏اي؟! تکاندن برف از شانه‏هاي آدم‏برفي؟ @golchine_sher   
عشق، آن عشقی که می گویند، در ما نیز هست با غمش امروز سر کردیم  فردا نیز هست   در دل توفانیِ هم، راه خود وا کرده ایم نیل اگر طغیان کند، اعجاز موسی نیز هست   ناز بهتر کن که یوسف در مسیر بندگی زیر دِین دلبری های زلیخا نیز هست   ماه من! دوری، ولی این بس که می بینم تو را در مدار گردشَت گاهی مدارا نیز هست   شاعری دیوانه ام خواندی، بیا ای خوب من! شاعر دیوانه ات چندی ست تنها نیز هست @golchine_sher
گرفته صحن ها را عطر شب بوها و یاس اینجا شده مجذوب در نور و صفا ،هوش و حواس اینجا ملائک «ادخلوها به سلام آمنین»گویان گرفته از بهشت وعده ی حق، اقتباس اینجا پناه آورده اند اینجا پریشانهای دل آشوب هیاهویی به پا کرده است اشک و التماس اینجا تکثر در تصاویر دل آئینه ها گوید که بی مفهوم و بی رنگ است ،معنای کلاس اینجا به گمنامی خریدار است صاحبخانه می پوشد تن اندوه بی پایان زائرها لباس اینجا برای ما که گاهی از خدا دوریم او دارد برای ارتباط و آشتی خط تماس اینجا زلال و دست پر برگشته از این آستان بیرون هرآنکه با غم و اندوه آمد آس و پاس اینجا @golchine_sher
افتاده با گلی سر و کارم که ریخته ست در پای او عزیزتر از من، هزار جان... @golchine_sher