eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
874 عکس
305 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
به سر در همهء زورخانه ها بنویس مدد گرفتنِ از غیر مرتضی ننگ است @golchine_sher
من یک شب از تو دور شدم، سوختم ز غم خورشید از فراقِ تو هر شب چه می‌کند؟ @golchine_sher
شب  جمعه  دلمان  خواست  زیارت  بکنیم توے  بین  الحرمین  عرض  ارادت  بکنیم دلمان  خواست  نگاهے  به  حسین  وحرمش و  ز  سقاے  حرم  کسب  شفاعت  بکنیم برویم  علقمه  ازسوزجگر  سینه  زنان   شیون  و  ناله  کنان  باز  قیامت  بکنیم بابے  انت  واُمے  یا  ابا  عبد  الله هرکه  دارد  هوس  کرب  و  بلا  بسم  الله   السلام  علیکُ  یا  اباعَبْدِاللّه  وَ  عًلے  الاَرواح  الّتے  حَلَت  بِفنائڪ  عَلَیکَ  مّنے  سلامُ  اللّه  ابداً"  ما  بَقیتُ  وَ  بَقیَ  اَلیلِ  وَ  النهاروَ  لا  جَعَلَ  اللّهَ  آخِرَ  اَلعَهدِ  منے  لزیارَتکُم  اَلسلامُ  عَلے  الحُسین  وَعَلے  علے  بن  الحُسین  وَعَلے  اُولاد  الـحسین  وعَلے  اَصحاب  الحُسین @golchine_sher
🔸توصیف کودکی🔸 از آن نخست که در گوش من اذان دادند خدای عزوجل را به من نشان دادند کشید بر سر من پیر باخدایی دست و بعد خواند به گوشم:《خدا بزرگتر است》 قرار یافت دل بی قرار من گوینده به ذکر اشهد ان لا اله الا الله زبان نداشتم و او شهادتینم داد به گریه افتادم، تربت حسینم داد اگر هنوز محرم سیاه می‌پوشم به جای لالایی، روضه بوده در گوشم به اشکِ روضه مرا شیر داده مادر من حسین بوده از اول پناه آخر من به شیرخوارگی‌ام، اصغر حسینم کرد از آن نخست، فدای سر حسینم کرد جوان شدم، گرهی هرکجا به کارم خورد پدر مرا به علی اکبر حسین سپرد 🔸توصیه‌های پدر🔸 وصیت پدرم را هنوز یادم هست چقدر بر دلم آن حرف های ساده نشست: " به جز حسین مبادا مُرید غیر شوی الهی ای پسرم عاقبت به خیر شوی نبند امید به هر بخششی و هر بذلی نترس از افتادن، بیمه‌ی ابالفضلی همیشه ای پسرم خالی از تکبر باش اگر که دست تو بالای دست شد، حُر باش" به من کرامت این خاندان که شد معلوم بریدم از همه دل، غیر چارده معصوم 🔸صحبت با هم‌هیئتی🔸 تو هم شبیه من...آری، تو هم شبیه منی نمی‌توانی از این خانواده دل بکنی به عشق، خورده گره فصل فصلِ زندگی‌ات جوانی اکبری و اصغر است بچگی‌ات تو هم برای امام زمانِ خود، یاری تو هم به روی لب احلی من العسل داری من و تو تحت لوای حسین، ما شده‌ایم درون خیمه‌ی او با هم آشنا شده‌ایم من و تو جبهه‌ی مظلومِ مقتدر هستیم من و تو هرچه که هستیم، عهد نشکستیم معلم من و تو از ازل خدا بوده و درس اول ما عین و لام و یا بوده به عشق آل کسا نور در بغل داریم برای هر مشکل، پنج راه حل داریم من و تو مکتبمان تا همیشه عاشوراست ببین، به بام فلک، پرچم مقدس ماست قیام سرخ حسینی ببین و درس بگیر درخت باش، خزان هم شد ایستاده بمیر هنوز خیمه‌ی آل یزید پابرجاست حسینیان، علم امروز روی دوش شماست نمی رسد به محبان اهل بیت، زیان خداست یاور ما، کل من علیها فان ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ @golchine_sher
چون قندِ سلام بر دهانی خورشید شیرینی عشق بر زبانی خورشید با مهر ِتو لبهای زمین می شِکُفد لبخند خدای آسمانی خورشید @golchine_sher
آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست @golchine_sher
باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا جوی و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا وقتـــی نگاه من بــه تو افتاد،سرنوشت تصدیق گفته ‌های ” هِگِل ” بود و ما دو تا روز قرارِ اوّل و میز و سکوت و چای سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا افتاد روی میز ورق‌ های سرنوشت فنجان و فال و بی‌ بی و دِل بود و ما دو تا کم‌ کم زمانه داشت به هم می ‌رساندمان در کوچه ساز و تمبک و کِل بود و ما دو تا تا آفتاب زد همه جا تار شد برام دنیا چه ‌قدر سرد و کسل بود و ما دو تا از خواب می‌پریم کـه این ماجرا فقط یک آرزوی مانده به دل بود و ما دو تا @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صدایت قدم می زند روی آرامش شاخه های صنوبر و یادت همینجا کنار سکوت ،،، میان دو احساس خاموش، و در خلوت روزهایی که تنهایی من پر از رفتن نابهنگام توست ؛ قدم می زند، تو از دفتر خاطراتم کمی شعر بردار و با خود ببر کمی عشق پای درخت نگاهم بریز بگو واژه ها در کدامین غزل تیغ بر سینه ی خاطراتم کشید ؟ کجا حسّ با من بمان تازه شد ؟ کجا طعم یک بوسه من را به آرامش خیس آغوش شب بو کشید ؟ کجا عشق رونق گرفت ؟ کجا... @golchine_sher
وقتی تو رفته باشی، کامل نمی‌شود عشق بعد از تو تا همیشه، این قصه ناتمام است @golchine_sher
عادتاً دم ز عشقِ یار نزن بی عمل حرفِ انتظار نزن سَر تو گرم بازیِ دنیاست لافِ مجنونِ بی قرار نزن زار زد از گناهِ تو آقا توبه کن از‌ گناه، زار نزن از غریبی درش بیار! انقدر... از غریبی او هوار نزن تا ز هر دامنی نشُستی دست دست بر دامن‌ِ نگار نزن قول دادی! بمان سَرِ قولت زیرِ این قول و این قرار نزن هرچه را از دلت کنار زدی عشق او را ز دل کنار نزن پدر ماست گرچه بد شده‌ایم به دلِ خسته‌اش شرار نزن... کربلا منتهای خوشبختی‌ست پَر سوی غیر این دیار نزن تا نرفتی میانِ صحنِ حسین حرفی از خیر روزگار نزن... @golchine_sher
این عشق بی تو چون غزلی نیمه کاره است رو کن به من که وقت شروعی دوباره است حرفی بزن به لهجه ی باران که مدتی ست این بغض کهنه منتظر یک اشاره است چون ابر این کدورت بیهوده رفتنی ست چیزی که ماندنی ست شبی پر ستاره است در کار خیر شبهه نیاور، دو دل نباش مثل کسی که منتظر استخاره است از هر دری کنایه به تو میزنم، مدام این روزها به روی لبم استعاره است چون پیله ای که پر زده پروانه اش ببین رفتی و سهمم از تو دلی پاره پاره است @golchine_sher