eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
435 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
هر که رو انداخت، خاطرجمع، زائر می‌شود قبل زائر کوله‌بار راه، حاضر می‌شود خوش به حال خانه‌ی خشتی نزدیک حرم آخرش یک تکه از صحن مجاور می‌شود دل سپردن ساده اما دل بُریدن مشکل است هر کسی یکبار آمد قم، مهاجر می‌شود شیخ می‌یابد مفاتیح الجنان را پشت در شاطر عباس قمی در صحن شاعر می‌شود از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست در حرم حتی زبان شعر، قاصر می‌شود رو به قم هر بار در مشهد سلامی می‌دهم خادم باب الرضا با من مسافر می‌شود دست را بر سینه‌ات بگذار و چشمت را ببند رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر می‌شود @golchine_sher
قم در بغل گرفته عروس حجاب را بانوی آب و آینه و آفتاب را اینجا قم است قم که شمیم نجابتش مبهوت کرده شامّه ی شیخ و شاب را افشانده عطر حضرت معصومه را به عرش آنگونه ای که قمصر کاشان گلاب را سوهان کنایتی ست ز شهد زیارتش شور ملاحتش نمکین کرده آب را صد مرحبا به دست قضا و قدر که کرد مهمان ما عزیز دل بوتراب را اینجا ببند دفتر غمهای کهنه را بگشا کتاب ادعیه ی مستجاب را مشهد هنوز چشم به راه ایستاده است شوق ِ حضورِ خواهرِ پا در رکاب را @golchine_sher
چنان خورده به جام خالی ام پیمانه ی تو که بیرون میزنم سرمست از میخانه ی تو میان صحن آیینه ندیدم لحظه ای را تماشایی تر از لبخند معصومانه ی تو کنار خلوت چشمت نشستم ذکر گفتم و دل دادم به کاشی های کنج خانه ی تو خیال آسمان ها را پَراندی از سر من شدم با خستگی هایم مقیم شانه ی تو بهاری می کند یک آن هوای چادرم را همین که در حرم پر میزند پروانه ی تو تو میدانی برایم خوشتر از خوان بهشتی ست اگر نوک میزنم دائم به آب و دانه ی تو نخواه از من کنار گنبدت عاقل بمانم که با رقص کبوتر ها شدم دیوانه ی تو @golchine_sher
می‌وزد عطر نسیمی از نگاه کهکشان گنبدی سبز و معطر در میان آسمان بوی عطر فاطمه پیچیده در صحن حرم مظهر لطف و کرامت بانوی خلد، آشیان می تراود ماهتاب از آسمان شهر قم مثل پروانه به دورش زائران در آستان صحن زیبایش شده آرامش دلهای ما قلبهای خسته را باشد دوا، آن مهربان افتخار است از برای مردم ایران زمین یاسی از گلزار زهرا شد در اینجا میهمان با کرامت با نجابت، مظهر حجب و حیا روز میلادش قلوب دختران شد شادمان نور باران می شود در روز میلادش حرم شور و شادی می کشد پَر، از زمین تا کهکشان مثل کفتر های گنبد، روز و شب دور حرم کاش باشم زائرش در آن معطر, بوستان اشفعی یا فاطمه! جانم فدای مقدمت شهر از یمن قدمهای تو شد عنبر فشان @golchine_sher
وقتی گره خورده است جان‌ها با کریمه قطعا گره وا میشود با: یاکریمه .. موسی‌بن جعفر گفت بابایت فدایت ای زِینِ‌اَب ای دلبر بابا ... کریمه مثل حسین و زینبش ، هرگز نباشد قلب رضا جای کسی الّا کریمه امروز با امّید فردا زنده هستیم امروز ذکر یا رضا ، فردا کریمه ما تا حرم رفتیم و گردد تا قیامت پشت و پناه زائرش هر جا کریمه ما زائران مادرش هستیم در قم گشته‌ مزارش، مرقد زهرا ، کریمه نور جمیع آل طاها در حریمش ای بانیِ خیرِ همه دنیا ، کریمه ای دختر موسی بن جعفر ، جان فدایت ما را ببر هر ماه تا صحن و سرایت @golchine_sher
با همین چشم های خود دیدم، زیر باران بی امان بانو! درحرم قطره قطره می افتاد آسمان روی آسمان بانو صورتم قطره قطره حس کرده ست چادرت خیس می شوداما به خدا گریه های من گاهی دست من نیست مهربان بانو   گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان، بانو   باز هم مثل کودکی هر سو می دوم در رواق تو در تو دفترم دشت و واژه ها آهو...گفتم آهو و ناگهان بانو... شاعری در قطار قم - مشهد چای می خوردو زیر لب می گفت: شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو   شعر از دست واژه ها خسته است بغض راه گلوم را بسته است بغض یعنی که حرف هایم را از نگاهم خودت بخوان بانو   این غزل گریه ها که می بینی آنِ شعر است، شعر آیینی زنده ام با همین جهان بینی، ای جهان من ای جهان بانو کوچه در کوچه قم دیار من است شهر ایل من و تبار من است زادگاه من و مزار من است، مرگ یک روز بی گمان @golchine_sher
فکر کن ماه را که در به در و، قصد خورشید در سرش باشد دختری راهی سفر وقتی، در هوای برادرش باشد یک برادر که گوهرش باشد، یک برادر که زیورش باشد او که باب الحوائج او را گفت، صاحب الامر دخترش باشد فکر کن بلبل و علاقه به گل، فکر کن چشم ها و نورالعین آنچه در وصف ها نمی گنجد، از ارادت بریز در این بین فکر کن عشق عاشق و معشوق، فکر کن عشق زینب است و حسین زینبی که نمی تواند دور، از بهشت معطرش باشد راه انداخت کاروانش را، سمت دلدار خود جهانش را سختی راه را خرید به جان، روی دستش گرفت جانش را در مسیرش غدیر می خواند و از ولایت مخاطبانش را اربعین را اقامه کرد مگر، مثل زینب پیمبرش باشد قصه را زود اهل شب فهمید، قدرت نور را چه زود شناخت افعی ساوه دورشان پیچید، مثل دیوی به کاروانش تاخت او نباید که می رسید به طوس، ورنه شب زود رنگ خود می باخت چون به قدری بزرگ بود که خود، یاور روز و لشکرش باشد زینب این بار او شد و تنها، پیش چشمش بریده شد سرها زهر در جان غصه دارش ریخت، تا نیاورد تاب داغش را مثل آتش میان تب می سوخت، در جوانی خمید آن رعنا آخر او فاطمه است پس انگار، باید او مثل مادرش باشد باز حتماً خدا نمی خواهد، کربلای مکرری باشد مشهد و لاله ای پر از احساس، داغدار صنوبری باشد روی خاک غریبی حجره، شاهدش چشم مضطری باشد یا که عطشان برادری مظلوم، پیش چشمان خواهرش باشد قم برایش گشود آغوش و، اهلش آمد به رسم استقبال در دلش روضه خواند: عمه و شام! چشم او کرد بام را دنبال جای گلها شرار آتش دید، سمت بی سرپناهی اطفال آفرین قم! که او خیال نکرد، شاید این شام دیگرش باشد او که بابا به او فداها گفت، بست بارش غریب و مظلومه او که آقایمان رضا با عشق، نام او را گذاشت معصومه حسرت دیدن برادر شد، بعد هفده غروب، مختومه بی شک آمد به بستر مرگش، تا که دیدار آخرش باشد @golchine_sher
السلام ای سلاله ی زهرا السلام ای شفیعه ی فردا شکر خالق که دائما بوده سایه ی تو همیشه بر سَرِ ما پای بوست تمام جنتیان خواهر حضرت امام رضا بررواقت همیشه مهمانند حضرت مریم هاجر و حوا ساره ای یا خدیجه یا زهرا س یا که مادر به ادم وحوا زائر قبر پاک و انورتان روی بال ملک گذارد پا جان ناقابلم که چیزی نیست جان عالم فدای نام شما بعد زهرا و عمه ات زینب س بهترین دخت بررسول خدا همچو زینب عفیفه ای بانو همچو زینبِ عقیله بی همتا @golchine_sher
می‌وزد عطر نسیمی از نگاه کهکشان گنبدی سبز و معطر در میان آسمان بوی عطر فاطمه پیچیده در صحن حرم مظهر لطف و کرامت بانوی خلد، آشیان می تراود ماهتاب از آسمان شهر قم مثل پروانه به دورش زائران در آستان صحن زیبایش شده آرامش دلهای ما قلبهای خسته را باشد دوا، آن مهربان افتخار است از برای مردم ایران زمین یاسی از گلزار زهرا شد در اینجا میهمان مثل کفتر های گنبد، روز و شب دور حرم کاش باشم زائرش در آن معطر, بوستان @golchine_sher
God was poet When created you خداوند شاعر بود آنگاه که تورا آفرید @golchine_sher
حضرت معصومه جان، ای وارث آل عبا می‌شود ضامن شوی نزدِ خدا، جانِ رضا ای منزه، ای نوای دلنشین ‌زندگی یک نظر بر ما نما دل را ببر سمت خدا آسمانم بی‌ستاره مانده از خوف زمین با دعایت باز کن‌ اینک گره از کار ما موج طوفانزای غربت می‌زند بر ساحلم چون‌ که خالی گشته دریا از وجود ناخدا کوچه‌ها، از خنده خالی و سیاهی در کمین راه ناهموار گشته، نورِ دل، با ما بیا پیشکش به ساحت مقدس کریمه اهل بیت سلام الله علیها🌹 @golchine_sher
سلام الله علیها همین که دوستم داری برایم عین باور شد مرا بردی حرم ناگاه چشمم در حرم تر شد توسل کرد دستانم به دامان تو افتادم دو قطره اشک در پایین درگاه تو پرپر شد صدایم کردی و از بی قراری سخت لبریزم نگاهم کردی و اعجاز کردی دل کبوتر شد زمین سیراب شد از اشک هایم غنچه لب وا کرد هوایم از نفس های لب غنچه معطر شد دلی که رفته بود از دست من حالا چو آهویی اسیر یک نگاه دختر موسی بن جعفر شد لبالب شکوه و دلشوره بودم در حرم اما به لطف حس پایین پای تو این حال بهتر شد میان سفره دستان کریمت رزق می پاشد نمک لطف شما بود و شکر لطف برادر شد ضریحت دردهای شیعه را درمان کند بانو کنار تو هوای سینه ام لبریز مادر شد @golchine_sher