eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
435 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
هربار که نگاهت می‌کنم جمله‌ای آشنا به ذهنم خطور می‌کند در اين سرزمين چيزی هست كه ارزش زندگی كردن دارد... @golchine_sher
"خَسِرْنا، و لم يَرْبَحِ الحُبُّ شيْئاً..." باختیم و عشق هم هیچ سودی نبُرد... @golchine_sher
الصباح الذي لا تسمع فيه صباح الخير ممن تحب يبقى ليلا حتى إشعار آخر! صبحی که در آن، صبح بخیر را از آن‌که دوست می‌داری نشنوی، تا اطلاع ثانوی شب باقی می‌ماند... @golchine_sher
اولاً: أحبك! ثانیاً: مهما حدث بیننا لاتنس أولاً اولاً: دوستت دارم! ثانیاً: هر آن‌چه بینمان رخ داد، اولاً را از یاد نبر... @golchine_sher
ای آزادی! پرندگان هیچ‌گاه در قفس لانه نمی‌سازند می‌دانی چرا؟ زیرا که نمی‌خواهند اسارت را برای جوجه‌های خویش به میراث بگذارند... @golchine_sher
«وطن من » وطن من چمدان است و چمدانم وطنِ من است بدون ِپیاده رو بدونِ دیوار ! زیر پایم زمینی نیست تا آنگونه که می خواهم بمیرم و اطرافم آسمانی نیست تا نقبی در آن بزنم و واردِ چادر پیامبران شوم. پشتم به دیواری است که فرو ریخته وطن من چمدان است و چمدان، وطنِ کولی هاست مردمانی که در دود و آهنگ چادر می زنند. و مردمانی که در ترانه ها و باران دنبالِ جایی هستند. وطنِ من چمدان است شبها تختخواب من است در آن می خوابم در آن خیانت می کنم عزیزانم را دفن می کنم چون سرنوشت قبولش می کنم و در آنجا می میرم ! از کتاب چاپ سوم @golchine_sher
عشق یک پیشنهاد نیست احساسی است که می سوزد و سرد می شود، می‌آید و می‌رود... گاهی به شکلِ فرشته‌ای با بال‌های زلال، بر ما ظاهر می‌شود و قادر است ما را از زمین بکَنَد گاه نیز به شکل گاوِ نری بر ما هجوم می‌آوَرَد ما را به زمین پرتاب می‌کند و می‌رود. گاه نیز به شکلِ طوفان می‌آید و ما آن را از ویرانگری‌اش می‌شناسیم گاه نیز با سیمایِ شبنمِ شبانه می‌آید آنگاه که با دستِ جادوییِ خود ابری سرگردان را می‌دوشد! آن چیزی است که شما نمی‌دانید و می‌دانید که نمی‌دانید! عشق نیز تاریخِ انقضا دارد همانگونه که عمرِ ما همانگونه که کنسروها و چاشنی‌ها؛ اما بهترین پایانِ عشق سکته‌ی قلبی است در اوجِ نیاز و بی‌قراری! همانگونه که اسبی از بالای کوه به تهِ پرتگاه سقوط می‌کند! از کتاب در دست چاپ: باران، نامه ای عاشقانه است @golchine_sher
روزگاری به هم گفتیم تنها مرگ می تواند ما را از هم جدا کند، امّا مرگ، دیر کرد و ما از هم جدا شدیم! @golchine_sher
سلام بر عشق روزی که می‌آید روزی که می‌میرد و روزی که یاران خود را عوض می‌کند، آیا عشق چیزی از دست می‌دهد؟؟ * سلام بر کسانی که سلامی دریافت نکردند روزی که گذشت و روزی که می‌آید! سلام بر سلام در راه آمدن و رفتنت! **** سلام بر آنان که بیهوده دوستشان دارم. سلام بر آنان که با زخم‌های من روشن شده اند! در کتاب: *باران، نامه ای عاشقانه است..* انتشار اردیبهشت ۱۴۰۴ @golchine_sher
چند آنک (شعر کوتاه) از محمود درویش: # در خواب هم با کلماتم احاطه شده ام کلماتی که نگفته‌ام مرا می‌نویسند سپس رهایم می‌کنند تا دنبال باقیمانده ی خواب‌هایم بگردم! # محاصره، انتظار است انتظار روی نردبانی کج شده در میانه ی طوفان ! # همیشه بر آنیم که فردا بهتر است اما تاریخ همواره ما را با نومیدی‌های تازه غافلگیر می‌کند! # شاید من مُرده‌ای بازنشسته هستم که مرخصی کوتاهی گرفته تا آن را در زندگی به سر کند! # اگر گریه‌های تو نبود مرگ می‌توانست چقدر آرامبخش باشد! از کتاب نوچاپ @golchine_sher
«وطن» و می‌پرسی: معنیِ واژه‌ی وطن چیست؟ می‌گویند: خانه است، درختِ توت لانه‌ی مرغ، کندوی زنبور، بوی نان و بهشتِ اول. می‌پرسی: چگونه این واژه‌ی سه حرفی همه‌ی این‌ها را درخود جای داده است اما برای ما تنگ است ؟؟! @golchine_sher
🔻 چند آنک (شعر کوتاه) از محمود درویش: ۱ در خواب هم با کلماتم احاطه شده ام کلماتی که نگفته‌ام مرا می‌نویسند سپس رهایم می‌کنند تا دنبال باقیمانده ی خواب‌هایم بگردم! ۲ محاصره، انتظار است انتظار روی نردبانی کج شده در میانه ی طوفان ! ۳ همیشه بر آنیم که فردا بهتر است اما تاریخ همواره ما را با نومیدی‌های تازه غافلگیر می‌کند! ۴ شاید من مُرده‌ای بازنشسته هستم که مرخصی کوتاهی گرفته تا آن را در زندگی به سر کند! ۵ اگر گریه‌های تو نبود مرگ می‌توانست چقدر آرامبخش باشد! از کتاب نوچاپ انتشارات گویا @golchine_sher