eitaa logo
گلچین شعر
15.9هزار دنبال‌کننده
940 عکس
319 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
رباعی ۱ آشفته نمی‌شود چرا خواب جهان؟ از دور نیفتاده چرا چرخ زمان؟ آیینۀ خون شد حرم شاه‌چراغ این است حقوق بشر مدّعیان رباعی ۲ نیّات پلیدشان برآورده نشد بر بار ضلالشان کسی گرده نشد از آنچه که پیش آمده در شاه‌چراغ وجدان جهان چگونه آزرده نشد؟ https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
کیست این مَن؟ این مَنِ با مَن ز مَن بیگانه‌تر این مَنِ مَن مَن کُنِ از مَن کمی دیوانه‌تر؟ @golchine_sher
می‌خواهمت، می‌دانی اما باورت نیست فکری به جز نامهربانی در سرت نیست "دیگر" شدی هرچند، اما من همانم آری، همان شوری که دیگر در سرت نیست من دوستت_دارم ؛ تمام حرفم این است حرفی که عمری گفتم اما باورت نیست من آسمانی بی‌کران، روحی بلندم باور کن این کوتاهی از بال و پرت نیست ای کاش، از آغاز با من گفته بودی وقتی توانِ آمدن تا آخرت نیست... @golchine_sher
مرگا به من که با پر طاووس عالمی یک موی گربه‌ی وطنم را عوض کنم! @golchine_sher
کیست این مَن؟ این مَنِ با مَن ز مَن بیگانه‌تر این مَنِ مَن‌مَن کُنِ از مَن کمی دیوانه‌تر؟! @golchine_sher
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را نشاند در تب شک، غیرت تو باور را برادری به وفاداری تو معنی یافت که از گلوی تو فریاد زد برادر را... فرات آینه شد، پیش چشم غیرت و آب مگر نشان بدهد حیرت مصوّر را نگاه کردی و دیدی حرم در آتش بود و در طواف حرم، فوجی از کبوتر را گذشتی از سر آب و به خاک افتادی که سر به سجده گذاری هر آن مقدّر را فرات بعد تو عمری‌ست تا که می‌گرید عطش جز این نشناسد زبان دیگر را تویی که نام تو با هرچه رود پیوسته‌ست و بی تو آب نمی‌بیند آن طرف‌تر را @golchine_sher
باشد ، ولی نگفتی این حرف آخرت بود من باخبر نبودم از آنچه در سرت بود باور نکردم اما گفتی مرا ندیدی ! یا من شکسته بودم ، یا عین باورت بود یک شب رسیدی از راه ، دست مرا فشردی چیزی شبیه خنجر در دست دیگرت بود ! من مثل سایه‌ای از آیینه‌ات گذشتم زخمم زدی ، نگفتی شاید برادرت بود از پشت کوهم اما فهمیده‌ام همین‌قدر یا از تو بد نگفتم یا در برابرت بود من سوختم ، تو ماندی در امتدادی از بُهت خاموشیِ نگاهت ، فریاد آخرت بود ... @golchine_sher
🔹به کدامین گناه؟🔹 چگونه رنج زمین را زمان نمی‌بیند؟ چگونه این همه خون را جهان نمی‌بیند؟ چرا نمی‌شنود رعد و برق ایمان را؟ صدای عشق به اقصی کشانده طوفان را قیامتی شده برپا چرا نمی‌پرسند؟ از این تقابل خونین که می‌شود خرسند؟ چقدر کودک و زن بی‌پناه کشته شدند! به راستی به کدامین گناه کشته شدند؟ جهان و عافیتش ارزنی نمی‌ارزد به این‌که کودکی از هول مرگ می‌لرزد منادیان حقوق بشر نمی‌شنوند به حجتی که تمام است اگر نمی‌شنوند زمان، زمان رسیدن به داد مظلوم است - شکست ظلم - خدا وعده داده، محتوم است یکی بیاید و مرهم شود فلسطین را به سُرب پر کند این گوش‌های سنگین را به دست قهر ببندد درِ سیاست را به سنگ خشم بکوبد سرِ سیاست را سیاستی که به جز نیش مار و کژدم نیست سیاستی که به نفع حقوق مردم نیست سیاستی که به اشغالگر امان داده‌ست به این نژاد پراکنده سازمان داده‌ست سیاستی که اگر بوده حق، به جانب تو، ربوده حقِ تو را با فریب حقِ وتو سیاستی که چنان غرق در مرض شده است که جای ظالم و مظلوم هم عوض شده است سیاستی که در آن روزن امیدی نیست به دست هیچ زبان‌بسته‌ای کلیدی نیست.. سیاستی که ندارد دیانت، آلوده‌ست مگر نه این که، همین بوده تا جهان بوده‌ست همیشه راه رسیدن به حق، سیاسی نیست که گاه، چاره به جز حمله‌ای حماسی نیست نشان عشق و جنون بی‌نشانه رفتن‌هاست میان آتش و خون عاشقانه رفتن‌هاست کنون که قرعه به نام حماس افتاده‌ست به جان اهل سیاست هراس افتاده‌ست یکی برآمده بر بام خون علم بزند بساط این همه تزویر را به هم بزند چنان کند که جهان بشنود فلسطین را به چشم صدق ببیند صلابت دین را قسم به اَشهدِ آن کودک سرا پا آه که گفت: «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلا الله» حرم که سوخت کسی محترم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند @golchine_sher
در هر نهادِ شهر قوم و خویش دارد ده خانه‌ی ناچیز در تجریش دارد ‌ با زهد و تقوا ارتباطش، ای بدک نیست! یک خانه هم در انزوای کیش دارد ‌ هر جا که برجی می‌شود آماده‌ی ساخت او نیز ده واحد خرید از پیش دارد ‌ نزدیک منبر می‌نشیند در مساجد مغزی پر از افکار دوراندیش دارد ‌‌ تا ملک هایش آسمانی‌تر بمانند از شش جهت بر بام آنها دیش دارد ‌‌ این گرگ را از بنده بهتر می‌شناسید هر چند یک عالم لباس میش دارد ‌‌‌ با ما ندارد هیچ توفیری به ظاهر جز آن‌که قدری اختلاف ریش دارد @golchine_sher