حال ما را که به هجران تو عادت کردیم
باور وعدهٔ دیدار به این روز انداخت
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
دیگر نخواهم گشت عاقل، چای لطفا!
من، یاد تو، افکار باطل، چای لطفا!
تلخ است کام من شبیه قهوه ی ترک
غمباد جا خوش کرده در دل، چای لطفا!
می گردم عمری مثل آهوی پریشان
دنبال تو منزل به منزل، چای لطفا!
دکتر برای درد قلبم نسخه پیچید
بی دارچین، با اندکی هل، چای لطفا!
تو، همچنان از خاطراتم می گریزی
من، فکر و ذهنم بر تو مایل، چای لطفا!
خم شد غرورم زیر پای بی محلیت
من له شدم، اما چه حاصل؟ چای لطفا!
وقتی که دست از آرزویت برندارد
باید گرفت این قلب را گل، چای لطفا!
دیگر بریدم از تمام دلخوشی ها
مبهوت و گیج و منگ و غافل، چای لطفا!
سیرم من از دنیا و از نامردمی هاش
اصلا کمی زهر هلاهل ... چای لطفا!
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
گریه هم بر غم این فاصله مرهم نشود
مثل یک قهوه که از تلخی آن کم نشود
روز و شب پیش همه روی لبم لبخند است
تا حواس احدی جمع به بغضم نشود
آرزو میکنم ای کاش دلش چون مویش
پیش چشم کسی آشفته و درهم نشود
من که بیچاره شدم کاش ولی هیچ دلی
گیر لحن بم مردانه ی محکم نشود
شده حتی به دعا دست برآرم که : خدا
برود مشهد و برگردد و آدم نشود
خون دل خوردم و حرفی نزدم تا شاید
مهربان تر بشود ، تازه اگر هم نشود
با من ساده همین بس که مدارا بکند
عاشقم هم که نشد، خب به جهنم نشود !
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
قلب من با پرسشی شب تا سحر سر میکند
” کی خدا ما را برای هم مقدَّر میکند؟ ”
خیره ماندن های تو در عکس هم سکر آور است
هرکسی یادت میفتد روسری سر میکند
قبله را گم میکنم ، کمتر بخند ، این خنده ها
آن چه را شیطان نکرد- الله اکبر- می کند !
تا نگاهم میکنی” ایاک نعبد” بعد این
دین من کم کم خدا را در تو باور میکند
در تمام پیرهن ها ماه کامل می شوی
سرمه ای اما تو را یکجور دیگر میکند
امتحان پس داده ها با من تفاوت می کنند
بی محلی هایت آدم را جری تر می کند
حرف بر ضد تو بسیار است اما گوش من
از یکی میگیرد و از دیگری در می کند
گرچه در چشم تمام شهر ، “آدم ” بوده ام
“دوست دارم” های تو، آخر مرا خر میکند
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
مغرور و بداخلاق بشو با همه، اما
«با من به ازین باش که با خلق جهانی»
#نفيسه_سادات_موسوى
@golchine_sher
سربازِ عاشقت را، با خشم راندی از خود
گفتم: "چرا؟" و گفتی: "ارتش چرا ندارد! "
#نفيسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
من که بیچاره شدم
کاش ولی هیچ دلی،
گیرِ لحنِ بم مردانه ی محکم نشود...
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
دعا کردم که برگردد
شده با دیگری باشد
دعاهایی به این تلخی
همان بهتر نمیگیرد...
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
حق داشتی سکوت کنی در جواب من
شک داشتی تو هم به من و انتخاب من
میسوزم از فراق و تو لبخند میزنی
ای خندهی تو آتش روز عذاب من
تعبیر خوابهای مرا از کسی مپرس
بُگذار روی چهره بماند نقاب من
آیینهی تواَم، عطشم را نگاه کن
یک لحظه خیره شو به خودت، آفتاب من
با آه خواندمت که خدا را قسم دهم
آه ای دعای نیمهشب مستجاب من...
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
بي اعتنا به اينكه برايت دلم گرفت
خنديدي و دوباره به جايت دلم گرفت
از اينكه دست من به تو هرگز نميرسد
از بخت بد -كه كرده جدايت- دلم گرفت
از فكر لحظه اي كه بمن طعنه ميزدي
از لحن نيش دار "شُما"يت،دلم گرفت
ميخواستم براي كسي درد دل كنم
اما به جاي عرض شكايت، دلم گرفت
گفتي "خدا مرا ببرد رو به راهِ راست"
بي اختيار بعد دعايت دلم گرفت
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
من دختری دلسوزم و معصوم و بابایی
دورم هنوز از روز و شبهای شکوفایی
سنی ندارم، با عروسکها عجین هستم
شبها نمیخوابم بدون زنگ لالایی
دور از تو این شبها چهها دیدم، نمیدانی!
موی سفیدم را ببین از رنج تنهایی
چشمی که تا دیروز غرق شادمانی بود
آنقدر باریده، شده چشمان دریایی
دیروز پنهان بودهایم از چشم نامحرم
امروز گشته کاروان ما تماشایی
من که ندیدم مادرت را، عمه میگوید
پهلو و دست و صورتم گردیده زهرایی
آنقدر سنگین است دستان سنان، دیگر
رفته رمق از دست و از پایم توانایی
حالا که مهمان دارم و چیزی مهیا نیست
با جانم امشب میکنم از تو پذیرایی
#نفیسه_سادات_موسوی
#حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
@golchine_sher
چشمی به راهِ آمدنت جا گذاشتم
از روی عمد پنجره را وا گذاشتم
در كوچه ای كه هر شب از آن ميكنی عبور
آيينه ای به شوق تماشا گذاشتم
تو، روی خاطرات اگر چشم بستهای
من، روی حرفهای دلم پا گذاشتم
با اينكه غير درد و فراق و جنون نبود
بيهوده نام عشق بر آنها گذاشتم
طی شد جوانیام همه با حسرت وصال
پا جای پای رنج زليخا گذاشتم
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
رنگ رخسارهام از شرم نشد سرخ، مرا
شعلهی آتش اقرار به این روز انداخت
خنده از چهرهمان دور نمیشد، ما را
خونِ دل خوردنِ بسیار به این روز انداخت
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
باور نمیکنم که تو بیهیچ زحمتی
از خیر هر چه بود گذشتی به راحتی
گفتم محبتی که به دل مانده سهم ماست
گفتی دلی نمانده که باشد محبتی
اینقدر پشت هم بد ما را مگو به خلق
بین کنایهها نفسی! استراحتی!
این جامهای سرخ که در سفره چیدهای
خون گریههای ماست، چه رنگین ضیافتی!
ما رازدار قصهی عشقیم غم مخور
از ما نمیرسد ز تو هرگز شکایتی
آزرده از دل خود و بازیچهی توایم
ما ساده نیستیم، تو اهل سیاستی!
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
از لحظه ای که وارد دنیای من شدی
این خنده های از ته دل بی اراده اند...
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
از لحظهی پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست
شيرينیِ اين لحظهها در هر وصالی نيست
مهمان درگاهت شدم با اينكه میدانم
اين خانه جای هر گدای لاابالی نيست
مانند شمعی میدرخشی بين زائرها
دور ضريحت هرگز از پروانه خالی نيست
باران لطف و رحمتت يکريز میبارد
در هيچ فصلی اين حوالی خشکسالی نيست
حاجتروا از قم به تهران باز میگردم؟
بعد از زيارت ديگر اين جمله سؤالی نیست
خواهش فراوان است در این دل، ولی بانو
جز دوری و دلتنگیِ مشهد، ملالی نيست
#نفیسه_سادات_موسوی
#حضرت_معصومه_س_مدح
@golchine_sher
زندگی با سختگیریهای خود خواهد گذشت
غم مخور گر روزهای تلخ هجران بد گذشت
پافشاری روی رؤیاهای شیرینت مکن
عقل زایل میشود وقتی شراب از حد گذشت
بنده گر از خالقش صد بار سرپیچی کند
پاسخش را میدهد فضل خدا با صد گذشت
عشق غیر از امتحانی در مسیری سخت نیست
سربلند از آزمون هر کس برون آمد گذشت
ْزندگی دل بستن است و آرزوهای دراز
هم از این باید برید و هم از آن باید گذشت
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
به دریا دل بزن تا بگذری از موج رسوایی
نمیرنجد غریق عشق از طوفان تنهایی
به جز آیینه وقتی همدمی پیدا نخواهی کرد
چه رنجی میبری از دیدن تکرار زیبایی
صبوریهای من، ای عشق، تاوان گناهم بود
عجب صبر جمیلی بود این صبر زلیخایی!
همان قدری که در دل تشنه پایان دنیایم
همان اندازه سیرابم از این رنج تماشایی
برایم آرزوی زندگی کردهست و میدانم
تو هم، ای مرگ، داری با دل او راه میآیی...
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
با اینکه مانده است به دل جای پای تو
سربسته است تا به ابد ماجرای تو
گفتی به من همیشه وفادار بودهای
دیریست دلخوشم به همین ادعای تو
از پیچ و تاب خاطره رد شو چونان نسیم
تا ذرهای نفس بکشم در هوای تو
سرمایة من از همة شعر و شاعری
این چند بیت بود؛ همین هم برای تو
گیرم جوانی من و تو سهم هم نشد
بگذار تا که پیر شوم پا به پای تو
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
حق داشتی سکوت کنی در جواب من
شک داشتی تو هم به من و انتخاب من
میسوزم از فراق و تو لبخند میزنی
ای خنده ی تو آتش روز عذاب من
تعبیر خوابهای مرا از کسی مپرس
بگذار روی چهره بماند نقاب من
آیینه ی تواَم، عطشم را نگاه کن
یک لحظه خیره شو به خودت، آفتاب من
با آه خواندمت که خدا را قسم دهم
آه ای دعای نیمه ِشب ِ مستجاب من!
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
در اين حريم، هيچكسی بیمراد نيست
بازار اهل معرفت اینجا کساد نیست
همواره بیحساب فقط لطف میكند
بيهوده نام او كه امامِ "جواد " نيست
ديدم كه در تمامیِ حاجتگرفتهها
فرقی ميان مجتهد و بیسواد نيست
پرسيدم از حوائج و بين جوابها
حتی يكیش، "حاجت ما را نداد"، نيست
نامی برای درب ورودی مرقدش
درخور تر از ورودی "باب المراد" نيست
#نفیسه_سادات_موسوی
#عضوکانال
@golchine_sher
صدای "فزت و رب ال..." به گوش آمد و آه
به حق رسیدی علی! لا اله الا الله
چگونه بعد تو از هم نپاشد این دنیا؟
چگونه سر کند این خاک با غمی جانکاه؟
تو را چنان که تویی، در جهان کسی نشناخت
نبود هیچکس از جایگاه تو آگاه
عزا گرفته برایت در آسمان خورشید
عجیب نیست اگر تا ابد نتابد ماه
سرت اگرچه به شمشیر کین شکافته شد
قسم به وعدهی حق، خون تو نگشت تباه
تو دست عدل خدایی چه با فقیر و یتیم
چه قاتلت که به دامان عدل برد پناه
محبت تو فقط خاص شیعیانت نیست
که داری از همه ادیان چقدر خاطرخواه!
به خون نشسته در اندوه رفتنت دنیا
به انتظار تو صدها فرشته چشمبراه
::
سلام زینب و اشک حسین را برسان
به دست دختر دردانهی رسول الله
از او بپرس که آنروز بین کوچه چه شد
که میکند ز بیانش حسن هنوز اکراه
همین که جان عزیزت به عرش اعلی رفت
ز گوشهگوشهی دنیا بلند شد ناگاه،
صدای آه یتیمان عالم از یکسو
ز سمت دیگر دنیا، صدای هقهق چاه...
#نفیسه_سادات_موسوی
#عضوکانال
#امیرالمومنین_ع_شهادت
@golchine_sher
زندگی با سختگیریهای خود خواهد گذشت
غم مخور گر روزهای تلخ هجران بد گذشت
پافشاری روی رؤیاهای شیرینت مکن
عقل زایل میشود وقتی شراب از حد گذشت
بنده گر از خالقش صد بار سرپیچی کند
پاسخش را میدهد فضل خدا با صد گذشت
عشق غیر از امتحانی در مسیری سخت نیست
سربلند از آزمون هر کس برون آمد گذشت
ْزندگی دل بستن است و آرزوهای دراز
هم از این باید برید و هم از آن باید گذشت
#نفیسه_سادات_موسوی
#عضوکانال
@golchine_sher
زندگی با سختگیریهای خود خواهد گذشت
غم مخور گر روزهای تلخ هجران بد گذشت
پافشاری روی رؤیاهای شیرینت مکن
عقل زایل میشود وقتی شراب از حد گذشت
بنده گر از خالقش صد بار سرپیچی کند
پاسخش را میدهد فضل خدا با صد گذشت
عشق غیر از امتحانی در مسیری سخت نیست
سربلند از آزمون هر کس برون آمد گذشت
ْزندگی دل بستن است و آرزوهای دراز
هم از این باید برید و هم از آن باید گذشت
#نفیسه_سادات_موسوی
#عضوکانال
@golchine_sher
چشمی به روی آمدنت جا گذاشتم
از روی عمد پنجره را وا گذاشتم
در کوچهای که هرشب از آن میکنی عبور
آیینهای به شوق تماشا گذاشتم
تو، روی خاطرات اگر چشم بستهای
من، روی حرفهای دلم پا گذاشتم
با اینکه غیر درد و فراق و جنون نبود
بیهوده نام عشق بر آنها گذاشتم
طی شد جوانیام همه با حسرت وصال
پا جای پای رنج زلیخا گذاشتم
#نفیسه_سادات_موسوی
#عضوکانال
@golchine_sher