eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
435 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
احساس میکنم که نباشی بهار نیست شعری میان دفتر این روزگار نیست معطوف میشود به شما حس واژه ها آقا خودت بگو مگر این افتخار نیست؟ من با سروده های همه شرط بسته ام بیتی بدون نام شما ماندگار نیست   سین سلام سفره ی تحویل سال نو معنای این قصیده مگر انتظار نیست؟   روزی ظهور میکنی و میرسد بهار اما به ماه وسال و زمان اعتبار نیست  تقویم هم به گفته ام اقرار میکند سوگند میخورد که نباشی بهار نیست @golchine_sher
غُرَّنده چو شیرِ بیشه هستی حالا هم در رگ و جان و ریشه هستی حالا ای خون که به پاسِ میهنت سبز شدی خوشرنگ تر از همیشه هستی حالا @golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
از تندیِ پیچِ راه باید ترسید از لغزش و اشتباه باید ترسید حرص و طمع و ریا، حسادت کینه ازکوچکیِ گناه باید ترسید @robaiiyat_takbait
از افقهای دور آمده است سمت جغرافیای چشمانت آبرو دست و پا کند خورشید تا که باشد بجای چشمانت روی شانه گذاشتم حالا آرزوهای ناتمامم را تا کمی قد بلند تر بشود بشنوی بغض داستانم را السلام علیک حضرت آب پر زدم تا غروب عاشورا نم نم واژه های بارانی حس خوب شروع یک رویا زیر قبه نشسته ام حالا تا که در آسمان قدم بزنم آب و جارو کنم وجودم را از گناه گذشته دم بزنم حاجتم را روا مکن اما توبه ام را دوباره میشکنم تا که عمری بیاید و برود روسیاهیِ چادری که منم رسم همسایگی نمی دانیم ناممان ظاهرا مسلمان است وای بر روزگارمان وقتی یک نفر اوج حاجتش نان است □□□□□ با نگاهت دوباره نوشیدم از همان چای تازه دم هایت از سکوت فرات برگشتم سمت فیروزه ی قدم هایت هیچ کس گم نمیشود اینجا کهکشانها همیشه بیدارند در زلالی صحنتان جاریست اشکهایی که نور می کارند دست ها سمت سایه ی خورشید چشم ها غرق التماس دعاست شک نکن در طواف آینه ها خانه ی دوم خدا اینجاست.. @golchine_sher
وزید باد و معطر شد آسمان از تو بهار بود، ولی سردو بی نشان از تو نفس کشید هوا با حضور چشمانت چقدر اشک بریزیم بی امان از تو؟ تبر به دوش به میدان واژه ها رفتیم چگونه شعر بگوییم قهرمان از تو؟ همیشه خالص و خاکی و ساده می گفتند غبارهای پر از نور آستان از تو شکسته است پرو بالِ هر کبوترِ صحن چقدر خاطره دارند، مهربان از تو چگونه اوج نگیرد دلی که خادمِ توست؟ شهید می شود آنکه گرفته جان از تو @golchine_sher
با اشک و دعا به آسمان در نزند چشمی که دمی به صحنتان سر نزند یا حضرت خورشید میان دلِ ما جز یادِ شما پرنده ای پر نزند @golchine_sher
شهریست که نور و دُرّ و گوهر دارد انا اعطیناک الکوثر دارد با پای پیاده پر زند تا خود صحن زائر که نه صد فوج کبوتر دارد هی بست نشست تا که باران بشود چون اشک به روی گونه، غلطان بشود چک چک چک چک چک چک آمد در صحن ابری که دلش لک زده مهمان‌ بشود https://eitaa.com/hediyearjmand @golchine_sher
وزید باد و معطر شد آسمان از تو بهار بود، ولی سردو بی نشان از تو نفس کشید هوا با حضور چشمانت چقدر اشک بریزیم بی امان از تو؟ تبر به دوش به میدان واژه ها رفتیم چگونه شعر بگوییم قهرمان از تو؟ چه سر به زیر و غم انگیزو ساده می گفتند غبارهای پر از نور آستان از تو شکسته است پرو بالِ هر کبوترِ صحن چقدر خاطره دارند، مهربان از تو چگونه اوج نگیرد دلی که خادمِ توست؟ شهید می شود آنکه گرفته جان از تو @golchine_sher
باید کنار سنگرم بیدار باشم در جنگ دنیا و دلم هشیار باشم با چادر رزمی به میدان می روم تا روشنگر خاموشیِ افکار باشم عشق وطن در قصه هایم جای دارد باید روایت بخش این پیکار باشم با عشق موی دخترانم را ببافم با صبر و ایمان و شهامت یار باشم قایم کنم اندوه را در بین بازی پنهان میان خنده ی بسیار باشم "اِنَ مع العسرِ" شود سرمشق هر روز آرام در هر لحظه ی دشوار باشم چون شعله ای در زیر خاکستر نهانم من میتوانم سرخ و آتشبار باشم دشمن بداند پای یک زن در میان است من قادرم تا بر سرش آوار باشم من یک زنم با آن لطافت های ممکن پایش بیُفتد می شود سردار باشم @golchine_sher
برای هم وطنان غیور سرزمینم که همیشه حماسه می آفرینند از آسمان به شوق شکوفایی بهار آمد به روی شانه ی انبوه لاله زار تشییع می شود گل سرخی که پرپر است دارد غروب می شود و لحظه ی قرار می ایستد جهان به تماشای جمع مان عزت، شکوه، ضربدر این عشق بی شمار کوه غمیم گرچه ولی کم نمی شود آتشفشانِ غیرت و ایثار و اقتدار از انعکاس تابش باران و نور عشق رنگین کمان به پا شده در چشم روزگار روی سپید تان به هنر، رنگ تازه داد دنیا گرفت از همه عکسی به یادگار جانم فدای سروری ات پرچم عزیز جنس شکوفه های بهاری و داغدار @hediyearjmand @golchine_sher