eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
888 عکس
308 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
لبخند بزن ! پَر بده غمگینی خود را بردار کمی عینک بد بینی خود را نازک تر از آنم که بخواهی بتکانی پا خورده نکن قالی ماشینی خود را در بند خود آموخته ام بند زدن را از بس که دلم بند زده چینی خود را حاشا نکن این بوسه اگر مزه خون داد دندان زدم از بس لب پایینی خود را این عشق به جایی نرسد هیچ اگر که باسیب غزل پر نکنی سینی خود را تلخی نکن ای خوب که از اول این راه تقدیم تو کردم همه شیرینی خود را این منظره دور همان خانه عشق است یک بار ببین دورتر از بینی خود را همراه دلم باش که عشق آمده این بار بر دوش من انداخته سنگینی خود را @golchine_sher
می بارم و بر گونه ی گل شبنمی دارم در این کویر تشنه چشم پُر نَمی دارم باکس نخواهم گفت راز دل که می دانم مثل خدا درخلوت خود، محرمی دارم وابسته اما خسته از این روزهای سخت گریانم و خندان؛ چه حسِ مبهمی دارم در قلعه ی بازوی تو پیچیده طوفان و در سینه ی ویران تو گنجِ بمی دارم چیزی نمانده از من و از سرزمین دل تنها به یادت، روی شانه پرچمی دارم درد مذابم، می چکم از چشمهای خود از زخمِ روی شانه، کوه محکمی دارم درپیچ گیسوی تو گم گشته حواس من من در شب موی تو راه پُرخمی دارم مثل ستاره می درخشی روی انگشتم از حلقه ی چشم تو امشب خاتمی دارم چندیست گاهی از نگاهت شعر می نوشم من از شراب چشم تو سهم کمی دارم @golchine_sher
با یاد چشم های تو خوب است خواب من از ابرها کناره بگیر آفتاب من  رو بر کدام قبله به چشم تو می رسم؟ چیزی بگو پیامبر بی کتاب من  چشم تو را کجای جهان جست و جو کنم؟ پایان بده به تاب و تب بی حساب من  دور از شمایل تو چنانم که روز و شب خندیده اند خلق به حال خراب من  از تشنگی هلاک شدم، ساقیا! بیا چیزی نمانده از قدحِ پر شراب من @golchine_sher
بسم الله الرحمن الرحیم مادرم چون دل ناقابل من نیست جای مادرم کاش جانم را می‌آوردم برای مادرم خاک پای او اگر باشم بهشتی می‌شوم چون بهشت افتاده عمری زیرپای مادرم در تمام عمر عطر عشق را حس کرده‌ام در فضای خانه از بوی غذای مادرم در تمام زندگی هر آرزویی داشتم شد برآورده به لطف یک دعای مادرم جز دعای خیر در حق همه الّا خودش جا ندارد در قنوت ربنّای مادرم شک ندارم که هزاران بار کم می‌آورد کوه اگر در زندگی باشد به جای مادرم جیب‌های خالی بابای من پر می‌شود پیش مردم لابه‌لای حرف‌های مادرم تا ابد از دست او بوسه تمنّا می‌کنم پادشاه دهر هم باشم، گدای مادرم... @Mojtaba_khorsandi @golchine_sher
خورشیدِ قشنگ آسمان سَر زده است خواب از سرِ بام عاشقان پَـر زده است عطـر خنکِ صبح گوارایِ وجـود برخیز؛ خـدا دوباره بـر دَر زده است @golchine_sher
با دمای دل خود چای مرا دم کردی شعر خواندی و مرا چشمه ی زمزم کردی! تا که لبخند زدی، طعم زمان شیرین شد قند را از سر صبحانه ی من کم کردی زندگی بی تو بنا بود که دق مرگ شود ضربان دلمان را چه منظّم کردی! در قرنطینه ی آغوش تو جایم عالی است! گره ی وا شده ای داشت که محکم کردی دستی از مهر کشیدی به سر گلدان ها خانه را تابلوی میخک و مریم کردی خواستم تا خط پایان به کنارت باشم و مرا باز در این کار مصمّم کردی! انجمن ها همه مهمان دو چشمت هستند : در"شب شعرِ " قشنگی که فراهم کردی‌ @golchine_sher
دست‌هایت روسری را از وسط تا می‌کند این مثلث در مربع سخت غوغا می‌کند مثل یک منشور در برخورد با نور سفید روسری، رویِ سرِ تو رنگ پیدا می‌کند سبز، قرمز، سرمه‌ای، فرقی ندارد رنگ‌ها صورت تو، روسری‌ها را چه زیبا می‌کند می‌شود هر تار مو یک ” شب ” ولی یک روسری این همه شب را چطوری در دلش جا می‌کند؟ باد می‌ریزد به دورت حسرتِ تلخ مرا باد روزی روسری را از سرت وا می‌کند @golchine_sher
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به ما میگن از امام خامنه‌ای حفظه اللّه بت نسازید، هرچه‌قدر هم خوب باشه انقدر که شما میگید نیست... این چند دقیقه رو با دقت ببینید و خود قضاوت کنید...! خیلی شگفت انگیزِ با دیدن این کلیپ و آشنا شدن نظر علمای عظام ازجمله آیت الله حسن زاده آملی ،مصباح یزدی ، سبحانی ،بهجت،علامه بهاءالدینی و..... واقعا ارادتمان به ایشان چندین برابر خواهد شد @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از چشمهای من هیجان را گرفته اید این روزها عجب خودتان را گرفته اید اردیبهشت نیست که اردی جهنم است لبهای سرختان که دهان را گرفته اید به چرت و پرت و فحش و … ببخشید مدتی است از شعرهام لحن و بیان را گرفته اید خانم! جسارت است ببخشید یک سوال با اخمتان کجای جهان را گرفته اید؟ خانم ! شما که درس نخواندید ! پس کجا کی دکترای زخم زبان را گرفته اید خانم! جواب نامه ندادید بس نبود؟ دیگر چرا کبوترمان را گرفته اید خانم! عجالتا برویم آخر غزل نه اینکه وقت نیست امان را گرفته اید @golchine_sher
خسته نمی شوم از صبح تا نمی دانم کجای روز یا شب دوره می کنم خبرهای کشتارِ همسایه را ماجراهای قتل عامِ همین کوچه ی بالایی داستان های خودسوزی را انتحارهای اعتقادی و بمب هایی را که برای آزادی سقف اتاق کودکی را می شکافند زل می زنم به تلویزیون تا خونِ شتک زده به شیشه غلیظ تر شود سرریز کند روی فرش از پایه های میز بالا بیاید آرام بخزد میانِ بشقاب شره کند از قاشق تا خوب بشناسم طعم او را بویش را راهِ دیگری نیست باید از بر کنم جغرافیای جنگ را کوچه پس کوچه های کمینِ خون آشام را فردای این جنگل باید بلد باشم که دخترم را به دندان بگیرم و در دورترین غار از یادِ دنیا برویم... @golchine_sher