هدایت شده از رباعی_تک بیت
کدبانوی خانه بود مادر جانم
بی عذر و بهانه بود مادر جانم
دلتنگ دو دست پینه دارش هستم
دستش پدرانه بود مادر جانم
#نوروزرمضانی
#مادر
@robaiiyat_takbait
هدایت شده از رباعی_تک بیت
از عشقِ تو سرتاسر من لبریز است
هر گونه تو را وصف کنم ناچیز است
مانند بهاری که نفس می بخشی
قلبی که برایت نزند پاییز است
#نوروزرمضانی
#مادر
@robaiiyat_takbait
باید بریزم در خودم درد کبودم را
جای سکوتم بشکنم کل وجودم را
خالیترم خالیترم از هیچ، میفهمید
پژواکِ غم را در درونم هیچ میفهمید
آرامشم آرامشی ماقبل طوفان است
در سر به زیری سرکشیهای فراوان است
میرقصم و میچرخم و از غم فراوانم
آنقدر غم دارم که دنیا را بخندانم
آنقدر بارانم، لبم را خنده بوسیده
انگار در من یک درخت سیب پوسیده
بیرون، سرسبز و درون پاییزِ دلسرد است
آرایش من دیگران را رنگ میکردهست
تا چشمها بارانی و دل، تنگتر میشد
هر هفت خط آرایشم پررنگتر میشد
خورشیدِ بعد از گریههای بی امان بودم
در زندگی قبلیام رنگینکمان بودم
مادر اگرچه رفتنش بی تکیهگاهم کرد
با عشق، جای خالیاش را پر نخواهم کرد
محضِ نجات از غم که آدم دل نمیبازد
بعد از وقوع سیل، که کشتی نمیسازد
من تکدرختِ محکمی که خوب فهمیدم
از ریشههای مادرم در خاک روییدم
شرطِ دوامِ ریشه تنها، «ایستادن» بود
اقبال عاشقپیشه، «تنها ایستادن» بود
میرقصم و میخندم و از غم فراوانم
آنقدر غم دارم که دنیا را بچرخانم
#ملیحه_آخوندی
#مادر
@golchine_sher
مادرم کربلا ندید و نرفت
در دلش تا همیشه حسرت داشت
مادرم معتقد به حکمت بود
اعتقادی اگر به قسمت داشت
کربلا قسمتش نشد امّا
طبق تقویم کربلایی شد
رفتنش پنجم محرّم بود
رفتنش هم عجیب حکمت داشت
مادرم بین اعتقاداتش
بیشتر از همه حسینی بود
دیده بودم که او محرّم ها
چشمهایش به گریه عادت داشت
نذرهایش برای اصغر بود
گاه نذر رقیّه هم میکرد
شله زردش چقدر حرف نداشت
روزهایی که باز حاجت داشت
نقش میبست روی هر کاسه
دارچینهای خوشنویسیِ من
مینوشتم حسین و میدیدم
مشق نامش چقدر شوکت داشت
پانزده سال میشود ما هم
با محرّم سیاه میپوشیم
تا بفهمیم زندگی با داغ
غصّه تنها نداشت، زحمت داشت
مادرم رفت و خوب فهمیدیم
داغ هرگز نمیشود کهنه
کربلا ماند و داغ هایی که
قرنهای زیاد قدمت داشت
مادرم صبر زینبی هم داشت
بود در زندگی همیشه صبور
او ولی زود رفت و فهمیدیم
مرگ انگار واقعیت داشت
#مریم_کرباسی_نجف_آبادی
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
#مادر
#محرم
@golchine_sher
بسم الله الرحمن الرحیم
مادرم
چون دل ناقابل من نیست جای مادرم
کاش جانم را میآوردم برای مادرم
خاک پای او اگر باشم بهشتی میشوم
چون بهشت افتاده عمری زیرپای مادرم
در تمام عمر عطر عشق را حس کردهام
در فضای خانه از بوی غذای مادرم
در تمام زندگی هر آرزویی داشتم
شد برآورده به لطف یک دعای مادرم
جز دعای خیر در حق همه الّا خودش
جا ندارد در قنوت ربنّای مادرم
شک ندارم که هزاران بار کم میآورد
کوه اگر در زندگی باشد به جای مادرم
جیبهای خالی بابای من پر میشود
پیش مردم لابهلای حرفهای مادرم
تا ابد از دست او بوسه تمنّا میکنم
پادشاه دهر هم باشم، گدای مادرم...
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
#مادر
#زندگیرا_دوستدارم_مادرمرا_بیشتر
@Mojtaba_khorsandi
@golchine_sher
تو را شکسته نوشتم به درد ، پهلویم
به صورت خط اشکی که مانده بر رویم
نشاند داغ تو را شعر در برابر من
شکست بین همین بیت تازه ابرویم
تو را نوشتم و بغضی به سینه باز نشد
و کج شد از اثر مشت ها النگویم
نداشت قبر غریبت مزار تا بروم
به شانه مویه کنم با تمام گیسویم
نداشت قبر غریبت مزار تا ببرم
چراغ را به شب بی پناه سوسویم
نداشت قبر غریبت مزار تا ازتو
سراغ خانه بگیرد دل پرستویم
نگاه کن که دگر گم نمی شوم بانو
که حرز نام تورا بسته ام به بازویم
چقدر در که بدون تو وا نشد هرگز
چقدر راه که بگشوده ای فرارویم
تو را نوشتم و عطر محمدی آمد
چقدر وا شده طبعم چقدر خوش بویم
اجازه دادی با روضه ی تو شعر شوم
و بین گریه غزل هایی از تو را گویم
خدا سروده تو را ،سرّ مستجاب دعا
من این مغازله را پهلوی تو می جویم
مخاطب همه ی عاشقانه های علی
معطر از تو شده این چکامه بانویم
خدا کند که به روز حساب از این وزن
به حب فاطمه سنگین شود ترازویم
#الهه_بیات_مختاری
#عضوکانال
#فاطمیه
#مادر
@golchine_sher
433K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو آرزوی محالی که مستجاب شدی
برای مطلع شعرم تو انتخاب شدی
چقدر چادر گلدار تو پناهم بود
چقدر بین من و غصه ها حجاب شدی
گلِ نشسته به چادر! به خاطرت داری
چقدر در وسط روضه ها گلاب شدی؟
که روضه خوان به لبش تا که "یا حسین" آمد
به یاد روضه شش ماهه اش کباب شدی
مرا ببخش که در روزهای نا خوشی ام
کنار بستر من غرق اضطراب شدی
مرا ببخش اگر پای قد کشیدن من
شبیه شمع فقط قطره قطره آب شدی
###
قرار بود همیشه قرار هم باشیم
ولی چه زود به دیوار خانه قاب شدی
هنوز هم به جگر گوشه ات حواست هست؟
سکوت کردی و خندیدی و جواب شدی
#عباس_جواهری_رفیع
#عضوکانال
#مادر
@golchine_sher
چشمه ی آرامشم لبخند ناز مادرست
راحت جانم، سلامِ دلنواز مادرست
اعتبار لحظه ها و تکیه گاه زندگی
آسمان آبیِ راز و نیاز مادرست
می رسد بر گوش من قد قامت چشمان او
راه پرواز و عروجم در نماز مادرست
کهکشان همدلی ، منظومه ی عشق و وفا
در حصار دست و در آغوش باز مادرست
بارش نور و سرورست از قنوت بوسه اش
من قرارم با لب افسانه ساز مادرست
خانه ی امن امید و جلوه گاه اشتیاق
آشیان ساده و مهمان نواز مادرست
دوست دارم سوره ی عشق و نوای مهر را
آیه های دوستی از سوزِ ساز مادرست
شادمانی، عاشقی، مستی، طراوت داشتن
از طنین دلکش و بانگ حجاز مادرست
زنده رود چشمهایش قوّت قلب من است
رمز خوشبختی نگاه پر ز راز مادرست
#مجتبی_باقی
#مادر
@golchine_sher
مادرجان
تا مهر را مکان بدَهد، مادر آفرید
ایثار را زبان بدهد، مادر آفرید
در هر زمان و عصر برای بشر خدا
تا معجزه نشان بدهد، مادر آفرید
این خاک تیره بود، پس از خلقت جهان
تا رنگ آسمان بدهد، مادر آفرید
حتا ز سایه خودش انسان هراس داشت
تا سایه ی امان بدهد، مادر آفرید
می خواست در زمین خودش، یک نفر چنین
بوی فرشتگان بدهد، مادر آفرید
در آدمی که ساخت، خدا خواست تا دلی
اندازه ی جهان بدهد، مادر آفرید
آری کسی نبود که بی هیچ چشمداشت
در پای طفل جان بدهد، مادر آفرید
#مادر
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
@golchine_sher
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#مادر
#غزل
چکیده ی همه ی واژه های هر دفتر
به عشق حضرت زهرا نوشته شد مادر
هزار باغ گل از خنده ی لبش سر زد
هزار شعر و تغزل یکی ز یک بهتر
کسی که بال ملک فرش مقدمش گشته
کسی که عشق نهاده به درگه او سر
شبیه آبی دریا شبیه سرخی گل
نشسته بر دل قرآن به مقدمش کوثر
کدام واژه تواند به شان او آید
که مادر پدر است و عزیز پیغمبر
تو را شبیه نفس نه شبیه آب حیات
نوشته بر دل هر شیعه حضرت داور
به نام خالق نور و به نور در دل نور
تو را صدا زده ام من حبیبه ی حیدر
لطیف تر ز نسیمی معطری چون گل
تو هل اتای خدایی شکوه یک باور
هزار جمله نوشتم هزار واژه رسید
ولی فقط به تو آمد فقط به تو مادر
#علی_الواریان
#عضوکانال
@golchine_sher
زمان:
حجم:
558.5K
تو خورشیدی تو ماهی در سرای خانه باور کن
تو تنها روشنای روزن کاشانه باور کن
تو مفتاح تمام قفل های بسته بودن ها
کلیدی مثل یک لبخند با دندانه باور کن
تو آرامی تو امیدی سراسر عشق و خورشیدی
تو زرین جامه ی این خلعت شاهانه! باور کن
تو ساقی ساز و مستی ساز و مستی آوری آری
شراب صاف را هر دم شوی پیمانه باور کن
تو پیغام آور مهری و از سوی خدا هستی
تو با هر قهر و کین و دشمنی، بیگانه باور کن
تو هستی بخشِ ابیات غزل های منی اما
کنی آبادی بی شعر را ویرانه باور کن
تو کوهی استواری محکمی سختی
تو هر هوشیار و عاقل را کنی دیوانه باور کن
تو بستانی، گلی، تو بلبلِ مستی
تو آواز غمین را می کنی مستانه باور کن
#سیامک_رستمی_انگاس
#عضوکانال
#مادر
@golchine_sher