eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
893 عکس
307 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
13.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط به عشق علی، حتی محالها شدنی و کاش می‌مُردم، بعد از «فمن یمت یرنی» مقام و شأنش را غیر از خدا که می‌داند که با عشق علی ، آتش مرا نسوزاند. ایلیا | علی اکبر قلیچ شاعر: سعید پاشازاده @golchine_sher
کلام وحی تفسیریست از نام و نشان تو علی جان چشمه ی توحید جاری در بیان تو کدامین سوره در اندیشه ی پاک تو جاری شد که کندوی بلاغت شد عسل نوش از زبان تو زمین و آسمان پی برد در منظومه ی هستی تفاوت می کند دنیا پرستی با جهان تو شکوه لا فتی الا علی وقتی معما شد/ که در تمجید آن گفتند حتی دشمنان تو چه زیبا خواند در گوش جهان من کنت و مولا را پیمبر آنکه باشد راحت روح و روان تو عدالت چون نسیمی پا به پایت ای امیر عشق نوازش می کند اهل یقین را در زمان تو سفیر مکتب نوری به اوج قله ی ایمان کدام اندیشه دارد بال و پر تا آسمان تو تبسم می نشیند بر لب طفل یتیمی که خدا گل می کند در سفره اش از عطر نان تو بهار احساس خوبی داشت آنروزی که می آمد به بوی مهربانی های قلب مهربان تو/ دلم دریای مواجیست دور از ساحل چشمت شبی آرام می گیرد که باشد میهمان تو @golchine_sher
اگر مَجبور بودم به گذشته برگردم به روزی که تو را دیدَم برمی‌گردم و تَمام روز را می‌خوابَم... @golchine_sher
می‌گویم اما درد دل سربسته‌تر بهتر بغض گلوی مردها نشکسته‌تر بهتر وقتی که چای چشم پررنگ تو دم باشد مردی که پیشت می‌نشیند خسته‌تر بهتر در مکتب چشمت گرفتم «کاردانی» را ابروی تو هرقدر ناپیوسته‌تر بهتر سخت است فتح کشوری که متحد باشد موهای تو آشفته و صد دسته‌تر بهتر از دور می‌آیی و شعرم بند می‌آید موی تو وا باشد دهانم بسته‌تر بهتر @golchine_sher
روزی که پا به عرصه‌ی دنیا گذاشتیم بر هر چه غیر عشق علی پا گذاشتیم سرهای خویش را به امید کرامتش برخاک او به چشم تمنّا گذاشتیم وقتی که میرسیم به صحن ابوتراب انگار پا به عرش معلّی گذاشتیم در اولین زیارتمان قلب خویش را مابین کوچه‌های نجف جا گذاشتیم مستی نداشت دیدن انگور بر ضریح این رسم نیک را به جهان ما گذاشتیم باید مودبانه صدایش کنیم پس ماقبل مرتضی علی «آقا» گذاشتیم دیدیم بوتراب امام است؛ دیده را هر طور در تمام زوایا گذاشتیم عمریست در فراق علی زمان خویش مابین لحظه‌های خوشی «نا» گذاشتیم هیهات اگر که گفته شود مثل کوفیان مولای خویش را تک و تنها گذاشتیم @golchine_sher
گفتم به رسم عاشقی خوش‌بین بمانم چشم‌انتظارِ صبح فروردین بمانم حتی اگر سهم من از تو تلخ‌کامی‌ست آرام جانت باشم و شیرین بمانم چون بادبادک‌ها تو آن بالا بمانی چون کودکان با شوق این پایین بمانم خطی اگر بر بدگمانی می‌کشیدم می‌خواستم پای خدا و دین بمانم ارزان گذشتی از من و قسمت بر این شد تا آخر عمر گران غمگین بمانم دارم به آخر می‌رسم ای کاش می‌شد چون روز اول با تو سرسنگین بمانم @golchine_sher
برایِ بردنِ ایمانِ من لبخند هم کافیست همین یک شعله، آتش می‌زند انبارِ کاهم را @golchine_sher
تشنه بودم جای آب از جام جانش شعر ریخت مثل باران ازدل هفت آسمانش شعر ریخت نور می پاشید چون خورشید روی دفترم بارها از چشمه ی رنگین کمانش شعرریخت از کتاب سینه اش باغی بروی من گشود روی گلبرگ لبم با آن دهانش شعرریخت بی زبان بودم برای گفتن نامش ، که او جای حرف از واژه های مهربانش شعر ریخت غُصه هایش را نمی دیدم ولی حتما خدا بارها درچهره ی شاد و جوانش شعرریخت آنقدر درگوش من می گفت شاعرمی شوی شاید اصلا لابه لای لقمه نانش شعرریخت ذوق من با اینکه در اندازه ی شوقش نبود از دلش پیوند زد، از استخوانش شعرریخت عاشقم امروز اگر با شعرحالم عالی است چون پدر باعشق ازعمق روانش شعرریخت @golchine_sher
باخنده ی گیلاس‌ها همراه خواهد بود راهی که چون دیدار ما کوتاه خواهد بود بالای درها روی کاشی های سبز آبی با خط نستعلیق، بسم الله خواهد بود حتماً کنار حوض، سقاخانه می سازند آن روزها عهد کدامین شاه خواهد بود؟ صدها غزل از من به رسم یادگاری بر- قلب صنوبرهای خاطرخواه خواهد بود اینجا همیشه جای گرمی نذر گنجشکان حتی میانِ برفِ بهمن ماه خواهد بود! در بین آدم های دنیا، ما گل سرخیم از رازمان تنها خدا آگاه خواهد بود روزی برای عاشقان خسته از دنیا جای قرار ما، زیارتگاه خواهد بود! @golchine_sher
رباعی۱ ای در پی گنج، گنج و گنجینه علی‌ست ای اهل عمل، دست پر از پینه علی‌ست ای آن که به دنبال خدا می‌گردی دنبال علی باش که آئینه علی‌ست رباعی۲ هرکس که در این جهان گرفتار علی‌ست با قیمت جان و دل خریدار علی‌ست عمری‌ست جهان ریزه‌خور سفره‌ی اوست هرچند که نان‌ونمک افطار علی‌ست رباعی۳ هر دل که شناخته‌ست راهی به‌علی پس رو زده با کوه گناهی به‌علی پیغمبر ما که "مُستَجابُ الدَّعوة" است در سجده چنین گفت؛ "الهی بِعلی" رباعی۴ بر پای تو کوه درد و غم سجده کند نامت که نوشته شد، قلم سجده کند از بس که به سجده رفته ای در دل شب حق است که برتوسجده هم سجده کند رباعی۵ شب شاهد چشم‌های بیدار علی‌ست تاریخ در انتظار تکرار علی‌ست خوشبخت کسی که مُهر پرونده‌ی او امضای "براءَةٌ مِنَ النّارِ" علی‌ست @golchine_sher