eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
893 عکس
307 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🏴 به نیت پیروزی جبههٔ مقاومت و آزادی قدس شریف بحق الزهرا(س) 🍃🏴 فاطمیه خط به خط درس ِ ولایت پروری ست استقامت راهِ زهرایی ست(س) راهِ مادری ست غزه و لبنان و سوریه نبردش حیدری ست حملهٔ شیرانِ ایرانی یقیناً خیبری ست یاری از حق را نکن تعطیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو درس ِ -ماندن با امام- از کربلا باید گرفت رزقِ -محکم ایستان در بلا- باید گرفت محفلی سرشار از ذکر و دعا باید گرفت إذنِ فتحِ قدس را در روضه ها باید گرفت گریه کن در روضه با تحلیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو بازهم لشکرکشی کرده ست ابلیس ِ جهود قتل عام مسلمین با دستِ قوم ِ بی وجود هر چه آتش هست بر می خیزد از گورِ یهود میشود برچیده با دستانِ حزب الله زود مثلِ امواجِ فرات و نیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو نفْس را از بندِ هیچ و پوچ ها آزاد کن در وجودت باورِ رزمندگی ایجاد کن باورِ دشمن-ستیزی را بیا فریاد کن پس را؛ را یاد کن تا مقامش را کُنی تجلیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو هر چه باطل؛ بیشتر شرّ و حماقت میکند از فلسطین بیشتر ایران حمایت میکند محضِ این کفتارِ صهیون که جنایت میکند- غرّش ِ یک وعدهٔ صادق کفایت میکند پابه پایِ فاتح و سجّیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو لحظهٔ فتح الفتوح است و مشخص میشویم عاقبت آسوده از این قوم ِ نارَس میشویم شاهدِ مرگِ نتانیاهویِ ناکَس میشویم زائر هر سالهٔ بیت المقدس میشویم دولت حق میشود تشکیل! یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو میرویم و بر شهادتنامه امضا میرسد إذن، از فرماندهٔ کلّ قوا؛ تا میرسد و دارد نوبتِ ما میرسد این نبرد آخر به ویرانیِ حیفا میرسد تا سپاهِ حق شود تکمیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو منجی عالم می آید! میشود وقتِ قیام کعبه گفته منتظر باشید! می آید امام میرسد مولایمان با ذوالفقارِ انتقام هست بی تردید، کارِ ظالمان، دیگر تمام گشته در امرِ فرج تعجیل؛ یازهرا(س) بگو نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو! @golchine_sher
مـدّتـــــی بـا اشـکِ نـم نـم، مـدّتــــی بـا آه گفت داغِ زهــــــرا را فقـط مــــولای مـا، بـا چـاه گفت این بمـــانَـد تـا اَبَــد، از درد مـی‌پیچـد بـه خــود آنچه درگوشش علی درطولِ شب با آه گفت هرچه ازرخسارِ زردش دید،باحسرت نشست دانه دانه بـرشمــــــرد از مــاتمش بـا مـاه گفت از فـدک حـــرفـــی نــزد بـا غـاصبـانـش بــی‌هــوا تـا نمـــایـد گمـــرهــان را شیـــرِ حـق آگاه گفت دردِ تنهـــــــایــــــیِ خــــــود را، لیـک بـا انـدوهٔ دل هر زمان منزل به منزل،با غمی جانکاه گفت گــرچه پـایـانــی نـدارد ســوزِ چنـدین سـالـه‌اش سرزد ازتفصیل وشرحش،شمّه‌ای کوتاه گفت لا فتـــــــیٰ الّا علــــــی ، لا سیـف الّا ذوالفقـــــــار این سخن را ذاتِ حق،درهیبتِ آن شاه گفت شد علـــی بـا همســرش انسیه الحــورا شهیـد تا که حیـدر گشت با تـابــوت او همــراه گفت شــانـه‌اش لـــرزیـد تـا تلقیـنِ او گـــویــد شبـی پــاره‌ای بـا اشـکِ نــم نــم، پــاره‌ای بـا آه گفت @golchine_sher
28.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مانده‌ست‌ پشت‌ در به‌گمانم‌ زنی‌جوان داردبهارزندگـــی‌اش‌می‌شـــود خـــزان زهرا(س)که‌بوده‌علت‌خلق‌همه‌جهان حالاشبیه‌یاس‌کبودی‌ســـت‌نیمه‌جان بایددوبــاره‌بغــض‌خـودش‌را فـرو‌برد مردی‌که‌داشت‌تکیه‌به‌دستانش‌آسمان آمد نشست پیش دو چشم کبوداو آمد نشست محضر بانوی قد کمان حرفی‌بزن،که‌بغض‌علـــی‌وانمی‌شود ای جان من فـدای تـو بانوی مهربان چیزی بگـو کـه باعث آرامشــم شـوی اصلابگوکه‌محسن‌مان‌می‌خورد‌تکان؟ پاشو،دوباره چــادر گلــدار سر بگیر چیزی‌نمانده‌اســـت‌به‌هنگـامه‌ی‌اذان داری برای رفتنت آماده می‌شوی؟ جان علی قسم که برای علی بمان مردی‌تمام‌ هستی‌اش‌ آتش‌ گرفته‌است عجل‌علی‌ظهورک‌یاصاحب‌الزمان(عج) هرجاکه‌هســــت‌ خیمه آتــش‌گرفته‌ای یعنی هنوز پای یزیدیســـــت در میان می‌خوانم‌ ازکبودی‌لب‌های‌توحسین(ع) ربط‌ است بین چوب در و چوب‌ خیزران آری ،هنـــوز بعد هـــــزاران هـــــزار روز چایـــــی روضـــــه‌ی تو نیفتاده از دهان @golchine_sher
فاطمه (س )محرم اسرار علی(ع) بود نمی دانستید فاطمه (س) یاور و دلدار علی ( ع) بود نمی دانستید آن زمانی که عدو خانه ی حق ویران کرد چاه غم محرم گفتار (علی) بود نمی دانستید .. @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_(س) زینب به پدر زِ پیرهن می گوید از زَخم و کبودی بدن می گوید از ظرف پر از آب حسین در خواب و کابوسِ شبانه ی حسن می گوید گوید که مزن به موی زینب شانه از دست شکسته روی تن می گوید از ضرب غلاف و قنفذ و یاس نبی از حمله ی عده ای به زن می گوید از زخم زبانِ دشمنانِ مولا از خانه نشینی اش سخن می گوید --------- شد لحظه ی پر کشیدن یاسِ کبود هر قطره اشکش از مَحَن می گوید از تاج سرش علی،ولی شیرخدا از کینه ی شومِ اهرمن می گوید از غربت ماه با دو دستِ بسته مظلومیتِ کمر شکن می گوید از زینب و از اسارت اهل حرم از حرمتِ باغِ نسترن مي گويد از کرب و بلا و مقتلِ غرق به خون از جسمِ شهیدِ بی کفن می گوید @golchine_sher
امشب همه جا مرثیه ی یا زهراست در محشرِ خانه ی علی عاشوراست قرآن علی به آسمان کرده صعود گویی شب قدر است که اینجا احیاست از سوز تو سینه ی علی می سوزد داغ تو همیشه روی قلب باباست ای ماه غریبِ لب فرو بسته ی من اندوهِ تو آیه آیه بر جان گویاست هرچند علی به راز تو لب نگشود قبر تو به سینه ی پیمبر پیداست مجنون تواَند عاقلان بی وقفه در نقل هزار و یکشب ات صد لیلاست واجب شده بر علی نماز آیات از ماه گرفتگی که در آن سیماست آنقدر که موج می زنی در چشم اش در رگ به رگش جوش و خروش دریاست از رفتن تو چشم جهان می گرید کار دل اهل دل فقط واویلاست هر قدر بجوشد، دلِ خون از دریا آرام نگردد، که غم تو عظماست تفسیر قیامتی و مضمون معاد در سوره ی چادر تو آیات خداست می سوزی و خاموش به خود می پیچی درد تو غریبیِ ولایت ، مولاست @golchine_sher
اشک در چشمهای رود افتاد، آه از سینه ها فرود افتاد اینکه بانوی آب و آیینه، بینِ دیوار و در کبود افتاد غم ِاز دست دادن طفل و، غمِ سنگینی نبودِ پدر آه از غربتی که فاطمه دید، آه از چشمهای خیره به در میخ ها شاهدند بانو جان، در و دیوار راوی دردند گریه دارد صبوریت خاتون، این جماعت عجیب نامردند روی دستانِ ماه می‌بردند، مادری را که زود پر پر شد عطرِ ریحانة النبی پیچید، داغِ او در گلوی حیدر شد مادری را که دخت ِخاتم بود، بوسه بر دست و پای او کم بود مادری را که کوثرش خواندند، سَرورِ بانوانِ عالم بود فاطمیه دو بار احیا شد، تکیه و روضه را علم کردند عده ای هم کنار هیئت ها، نذر دادند و چای دم کردند مرقدش تا همیشه مخفی ماند، چشم یک عالم از فراقش تر کاش در کوچه دستِ نامحرم چادرش را نمی‌کشید از سر @golchine_sher
به روی صفحه‌ی خالی شب سیاه کشید مرا ستاره تورا هم شبیه ماه کشید اگرچه روشن و زیبا تو را تداعی کرد برای آن شب تاریک، اشک و آه کشید نبود کاش چنین صحنه ای مقابلمان چه تلخ راند قلم را چه بی‌پناه کشید کشید یاس کبودی میان شعله غم برای غنچه همراش قتلگاه کشید کمی میانه صفحه کشید چشمانی وکودکان پریشان بی‌گناه کشید سکوت کرد غریبی که مرد میدان بود برای درد دلش نیز قعرچاه کشید صدای هق هق نقاش درفضا پیچید دگر نه تشت کشید و نه خیمه‌گاه کشید @golchine_sher
رزق شیعه است که بانوی جهان شد یارش هر که با اوست نباشد گره ای در کارش حب او حبل متین است و شود اهل نجات آن که بگرفته به کف رشته ای از دستارش خادم درگه آن یاس کبودیم همه او که دارد به دل خود غم خدمتکارش ای که از کوچه ی معشوقه ما می گذری باخبر باش تو از میخ در و دیوارش بشکست آینه نور نبی(ص) در کوچه مجتبی (ع)با خبر است از همه ی اسرارش با همه بی کسی اش بود هوادار علی(ع) غم تنهایی حیدر بدهد آزارش فاطمیه شده آغازگر عاشورا مانده این زینب(س) وآن حادثه ی دشوارش @golchine_sher