مادرم گفت:
پسر عاقبتت خیر شود
کاش آن عاقبت خیر تو باشی
تو فقط...
#مسلم_خزایی
@golchine_sher
امشب غزل!مرا به هوایی دگر ببر
تا هر کجا که می بَرَدَت بال وپر ببر
تا نا کجا ببر که هنوزم نبرده ای
این بارَم از زمین و زمان دورتر ببر
اینجا برای گم شدن از خویش کوچک است
جایی که گم شوم دگر از هر نظر ببر
آرامشی دوباره مرا رنج می دهد
مگذار در عذابم و سوی خطر ببر
دارد دهان زخم دلم بسته می شود
بازَش به میهمانی آن نیشتر ببر
خود را غزل!به بال تو دیگر سپرده ام
هر جا که دوست داری ام امشب،ببر ببر
#محمدعلی_بهمنی
@golchine_sher
ما کتاب کهنه ای هستیم سرتا پا غلط!
خواندنی ها را سراسر خوانده ایم امّا غلط!
سال ها تدریس می کردم خطا را با خطا
سال ها تصحیح می کردم، غلط را با غلط!
بی خبر بودم دریغا از اصول الدین عشق!
خط غلط، انشا غلط، دانش غلط، تقوی غلط!
دین اگر این است ! بی دینان زِ ما مؤمن ترند
این مسلمانی ست آخر؟ لا غلط الّا غلط !
روز اوّل درس مان دادند، یک دنیا فریب
روز آخر مشق ما این بود: یک عُـقـبا غلط!
گفتنی ها را یکایک هر چه باد و هر چه بود
شیخــنا فرمود امّا یا خطا شد یا غلط!
گفتم از فرط غلط ها دفتر دل شد سیاه!
گفت می دانم غلط داریم آخر تا غلط !
روی هر سطری که خواندیم از کتاب سرنوشت
دیده ی من یک غلط می دید و او صدها غلط!
یا رب از تو مغفرت زیباست، از ما اعتراف
یا رب از تو مرحمت می زیبد و از ما غلط!
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
در عرش بپاشند اگر بوی تنت را
ترسم بربایند ملائک بدنت را
با قیمت حوران بهشتی بفروشند
در عرش خداوند غبار کفنت را
میخانه بپیچند به سرتاسر هستی،
یکدم بگشایند کمی از دهنت را
بر چشم سیاه تو اگر راه بیابند
ترکش ننمایند،- بهشت عدنت را-
در حلقه و سرحلقه شدی تا که دمادم
افزوده کنی دامنه ی انجمنت را
از روز ازل در دل این سینه نوشتند:
-بر گنبد دوار- صدای سخنت را
حالا علی و فاطمه یادت که می افتند
یکریز ببوسند شبیهت- حسنت- را
#میثم_رنجبر
#عضوکانال
#یامحمد
@golchine_sher
آمدم امروز بامن باش فردا پیشکش
نامه هایم را بده لطفا غزل ها پیشکش
در زدم وا کن که حالت را بپرسم یاس من !
یک سلام ساده می خواهم تماشا پیشکش
خسته از راه آمدم امروز و این در وانشد
از غرورم چشم پوشی کن سرو پا پیشکش
واژه واژه در غزل هایم نشستی بی خیال
قدر آن هرگز ندانستی تو اما پیشکش
آفتابت مال تو یک شعله می خواهم فقط
غنچه کن لب را و گل های شکوفا پیشکش
زنده در آتش بسوزانم تمامم مال تو
پیش ازاین ها کرده ام من خون بها را پیشکش
دیده ام ناز تو در آیینه و پشتم شکست
با خودت گاهی مدارا کن ولی ما پیشکش
#سید_کمال_قریشی
#عضوکانال
@golchine_sher
فراق فرصتِ خوبیست تا مَحک بزنیم
که بینِ ما دو نفر چیست؟ عشق یا عادت؟
#حسین_دهلوی
@golchine_sher
کاش جای بوسهاش میماند بر پیشانیام
با خدا بودن نشان از مِهر میخواهد نه مُهر!
#یاسر_قنبرلو
@golchine_sher
ماه رد مي شد از شب يلدا، ولي انگار بي خبر بوديم
سايه ها هم بلند تر بودند، شاد از آن جشن مختصر بوديم
پاي اين صخره سفره گسترديم ،باده مان چاي قند پهلو بود
شب سردي كه گرم خاطره از كودكي هاي يكدگر بوديم
صفي از مرغ هاي ماهي خوار ، آمدند از اجل معلق تر
فكر اندوه ماهيان آنجا ، از همه عمر بيشتر بوديم
ماسه ها از تلاطم امواج، زير پامان تكان تكان خوردند
در مه آلود ساحل بي تاب ،چون دو تا قوي همسفر بوديم
سيلي موج ها مكرر شد ، ناگهان صخره ها كم آوردند
چشم بر موج هاي ساحل كوب ، محو هنگامه ي خطر بوديم
قصه ي کودکانه خود را ، شب يلدا به ماه مي گفتيم
گاه بالاي تخته سنگي نيز ، در خيال از ستاره سر بوديم
يادم آمد كه باد مي آمد ، شب يلداي كودكي هايم
خواهرم سوزني به دستش رفت ،دور قاليچه با پدر بوديم
شب يلداي ديگري اما ، مادرم در گدازه ي تب بود
داشت تا صبح سخت مي لرزيد، ما سراسيمه پشت در بوديم
عابر صخره هاي ساحلي ام ، موج ها در دلم مي آشوبند
بر همين صخره خوب يادم هست ، شبي اين گونه تا سحر بوديم
#محمدحسین_انصاری_نژاد
#عضوکانال
@golchine_sher
نفسی
بیا
و
بنشین
سخنی بگو و بشنو
که به تشنگی بمُردم
بَرِ
آبِ
زندگانی
#سعدی
@golchine_sher
در شب چشم تو_ آیینه ی حیرانی ها_
عشق بارید و شدم محو پریشانی ها
عشق بارید و من از آینه لبریز شدم
هم از آنگونه که آیینه ز حیرانی ها
من نمی ترسم از این خیس شدن ها که شده ست
چشمم از حادثه عشق تو بارانی ها
عشق چشمان مرا شست بدان گونه که شد
پیش چشمم پیدا عالم پنهانی ها
عشق و باران و شب چشم تو و خیس شدن
و من_ این آینه گردان پریشانی ها_
خواستم از تو سخن ساز کنم امّا حیف
سوخت در صاعقه ی عشق ، سخندانی ها
بر من و سادگیم خُرده نگیرید که هست
سادگی چاشنی ِ لحن خراسانی ها
#جواد_جعفری_نسب
#عضوکانال
@golchine_sher
کارم به تو ای خوب تر از جان افتاد
حیف است که از من نکنی گاهی یاد
با عشق تو شاد و سرخوشم ، کاش خدا
یک ذره به من طاقت دوری می داد
#هما_کشتگر
@golchine_sher
چشم و ابروی خشن از بس که میآید به تو
گاهی آدم عاشق نامهربانی میشود...
#مرتضی_خدمتی
@golchine_sher
گاهی هوای تازه بیاور برای من
شاید که این پرنده ی بی جان نفس گرفت
#مریم_سادات_دریاباری
@golchine_sher
یک جام پر از شراب دستت باشد
تا حال من خراب دستت باشد
این چند هزارمین شب بی خوابیست؟
ای عشق فقط حساب دستت باشد...
#جلیل_صفر_بیگی
@golchine_sher
تک و تنها تر از آنم که به دادم برسند
آنچنانم که شدم دست به دامان خودم...
#یاسر_قنبرلو
@golchine_sher
شبیه معجزه هستی، که بردن نامت
خزان باغ دلم را، بهار خواهد کرد
نگاه نافذ و شیرینت، ای ترنم عشق
سریع آتش غم را، مهار خواهد کرد
#نگین_نقیبی
#عضوکانال
@golchine_sher
تو به زیبایی دنیای كه می اندیشی؟؟
من كه تنها، به تو تنها به تو می اندیشم...
#محمد_سلمانی
@golchine_sher
هم صحبت من پس از تو آیینه شود
انبار تمام درد ها سینه شود
تنهایی من پس از تو بغضش ترکید
باید که درون من قرنطینه شود
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
من آن سرباز صفرم؛ مست، روی برجکی تنها
که تا روز رسیدن می شمارم هرچه تیرم را
#میثم_رنجبر
#عضوکانال
@golchine_sher
لبی نبوده نخوانده خدای سرمد را
فرشته ها همه تسبیح گوی ، ایزد را
جهان جهان شده بود و خدا نشد راضی
برای معجزه کم داشت نام احمد را
قلم به قامت سروش کشید رنگارنگ
کسی ندیده رسولی چنین سرآمد را
به نامِ نام بلندش شب از نفس افتاد
چشید عاشق دل خون ،طعم مقصد را
نه بت ، نه بتکده ماند و نه نام "لات وهبل"
شکست شوکت نامش شکوه معبد را
"به حسن وخلق وفا کس به یارما نرسد"
نیافریده خدا بهتر از محمد را
به یک شماره صد آمد ، صدآفرین برعشق
هزار شکر که داریم ما چنین صد را
#سیف_الدین_حسین_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
تو را با دیگران میبینم و در صبر میسوزم ...
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
در مذهبِ ما چلّه نشینی هُنری نیست
ما قائلِ بر چلّه یِ خونینِ قیامیم.
#سیده_نرگس_هاشم_ورزی
#عضوکانال
#وعده_صادق
#ظهور
@golchine_sher