فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣️خوشبختی یعنی
هر روز صبح یکی
ساز دلت را
چنان بنوارد که؛
تمام قرارهایت را
با کائنات
فراموش کنی!!!🍃🍃
روزتون سرشار از عشق و خوشبختی بهترین ها😍
🌱 امامـ کـاظـم علیه السّلامـ
کَانَتْ فَاطِمَةُ علیها السلام إِذَا دَعَتْ تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا فَقِیلَ لَهَا یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّکِ تَدْعِینَ لِلنَّاسِ وَ لَا تَدْعِینَ لِنَفْسِکِ فَقَالَتِ الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ.
فاطمه اطهر سلام الله علیها برای مؤمنین و مؤمنات دعا میکرد و برای خویش دعا نمی کرد. وقتی از آن بانو پرسیده میشد: تو برای مردم دعا میکنی، پس چرا برای خود دعا نمی کنی؟ میفرمود: «اول همسایه، دوم اهل خانه».
🤲
📚 بحارالأنوار، ج۴۳، ص۸۲
#حدیث
📚 عاقبت تصمیم گیری از روی خشم
🌴 یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند.
همراهانش تیر و کمانشان را برداشتند و چنگیز خان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند.
شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود، چرا که می توانست در آسمان بالا برود و چیزهایی را ببیند که انسان نمی دید.
🌴 آن روز با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند.
چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف روحیه ی همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.
🌴 خیلی در جنگل راه رفته بود و نزدیک بود از خستگی و تشنگی از پا در بیاید.
گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد، تا اینکه رگه ی آبی دید که از روی سنگی جاری بود.
🌴 چنگیز خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و ظرف نقره ی کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت.
مدت زیادی طول کشید تا ظرف پر شود، اما به محض این که خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.
🌴 چنگیز خان خشمگین شد، اما شاهین حیوان محبوبش بود، شاید او هم تشنه اش بود.
جام را برداشت، خاک را از آن زدود و دوباره پر کرد.
اما جام تا نیمه پر نشده بود که شاهین دوباره آن را پرت کرد و آبش را بیرون ریخت.
🌴 چنگیزخان شاهینش را دوست داشت، اما می دانست نباید بگذارد کسی به هیچ شکلی به او بی احترامی کند، چرا که اگر کسی از دور این صحنه را می دید، بعد به سربازانش می گفت که فاتح کبیر نمی تواند یک پرنده ی ساده را مهار کند.
🌴 این بار شمشیرش را از غلاف بیرون کشید، جام را برداشت و دوباره آن را پر کرد.
یک چشمش را به آب دوخته بود و دیگری را به شاهین.
همین که جام پر شد و می خواست آن را بنوشد، شاهین دوباره بال زد و به طرف او حمله آورد.
🌴 چنگیزخان با یک ضربه ی دقیق سینه ی شاهین را شکافت.
ولی دیگر جریان آب خشک شده بود. چنگیزخان که مصمم بود به هر شکلی آب را بنوشد، از صخره بالا رفت تا سرچشمه را پیدا کند؛
اما در کمال تعجب متوجه شد که آن بالا برکه ی آب کوچکی است و وسط آن، یکی از سمی ترین مارهای منطقه مرده است.
اگر از آن آب خورده بود، دیگر زنده نبود.
🌴 خان شاهین مرده اش را در آغوش گرفت و به اردوگاه برگشت.
دستور داد مجسمه ی زرینی از این پرنده بسازند و روی یکی از بال هایش حک کنند:
"یک دوست، وقتی کاری می کند که شما آن را دوست ندارید، هنوز دوست شماست."
و بر بال دیگرش نوشتند:
"هر عمل از روی خشم، محکوم به شکست است."
#داستان
گر به صد منزل فراق افتد
میان ما و دوست
همچنانش در میان جان شیرین منزلست 🌸
#سعدی
#انگیزشی
چند تا درس زندگی
- هیچوقت از بیپولیتون برای کسی نگید ، کسی تو جیبتون پول نمیذاره ولی اعتبارتون پیشش از بین میره.
- هیچوقت تو دوران نامزدی از اخلاقهای بدِ خانوادتون و سختیهایی که کشیدید برای همسرتون تعریف نکنید.
- راز خونتون رو هرگز بیرون نبرید.
- اگر به کسی پول قرض میدید حتما ازش بپرسید که چه تاریخی بهتون برمیگردونه.
- با رفتار و گفتارتون ، آدمها رو وادار به احترام گذاشتن کنید.
- رُک بودن همیشه هم خوب نیست.
- خوشبختی و بدبختی لحظهایه ،
- تو بازار کار ، اعتبار بیشتر از پول به دردتون میخوره.
- متخصصِ کار خودتون باشید.
- سرمایه اصلی شما ، آبرو و اعتبارتونه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه حس آرامش ناب تقدیم شما دوستان وهمراهان همیشگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹طبیعت دوستداشتنی.
📝#مناظرهعلامهحلی با عالمان اهل سنت و شیعه شدن شاه سلطان محمد خدابنده
✍گویند روزی سلطان محمد خدابنده
بر همسر خود خشمگین شد.
و در یک جمله او را سه طلاقه کرد
و لیکن خیلی زود پشیمان شد!
لذا علماء اهل سنت را گرد آورد و نظر
آنها را برای حل این مشکل پرسید.
گفتند : چاره نیست جز اینکه فرد دیگری
با او ازدواج کند و او را طلاق دهد.
تا پس از آن شما بتوانید باز او را
به همسری خود درآورید
🔹به غیرت سلطان برخورد و خشمگین گفت:
این کار بر من بسیار گران است.
آیا در این مسأله هیچ قول دیگری ندارید؟
گفتند: نه
سلطان خیلی سر این قصه غصه خورد
از شانس و اقبالش یکی از وزرا گفت:
در شهر حلّه عالمی هست که چنین
طلاقی را باطل میداند خوب است سلطان آن عالم را احضار کند شاید مشکل را حل کند.
عالمان سنّی که او را میشناختند.
و از شیعه بودنش آگاه بودند گفتند:
🔹جناب سلطان علامه حلی رافضی است. مذهب باطلی دارد و رافضیان افرادی بی خرد و کم عقل هستند و اصلاً در شأن سلطان نیست که چنین مرد سبک سر و بی عقلی را به حضور بپذیرد
سلطان گفت:
احضار او بی فائده نیست بیاوریدش
چون علامه حاضر شد قبل از حضور او
علمای مذاهب چهارگانه اهل سنّت
در نزد سلطان حاضر بودند.
🔸هنگامی که علامه وارد مجلس شد،
بدون هیچ ترس و هراسی نعلین خود را
به دست گرفت و داخل مجلس سلطانی شد.
و با صدای بلند گفت : السلام علیکم
و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت
و در کنار سلطان نشست.
علمای سنی حاضر در مجلس گفتند:
آیا ما به شما نگفتیم که شیعیان افرادی
سبکسر و بی خرد هستند؟
🔹سلطان گفت :
درباره اعمال او از خودش سؤال کنید.
آنها به علامه گفتند:
چرا برای سلطان سجده نکردی و آداب
و تشریفات لازم را انجام ندادی؟
علامه گفت :
رسول الله ﷺ از هر سلطانی برتر بود و کسی بر او سجده نکرد بلکه فقط به او سلام میدادند.
🔸خدای تعالی نیز فرموده : پس چون
داخل خانهها شدید به یکدیگر سلام کنید
سلام و درودی که نزد خداوند خوش است
↲سوره نور، آیه ۶۱
از طرف دیگر ما و شما معتقدیم که
سجده برای غیر خدا حرام است.
از او پرسیدند : چرا جسارت کردی و در کنار سلطان نشستی؟
فرمود : چون جای دیگری برای نشستن
موجود نبود و از طرفی سلطان و غیر سلطان
با هم مساویاند و لذا جسارتی به محضر
سلطان نکردهام.
🔹از علامه پرسیدند چرا کفشهای خود را با خود داخل مجلس آوردی؟
هیچ آدم عاقلی در محضر سلطان چنین عمل بیادبانهای نمیکند.
علامه فرمود : ترسیدم حنفیها آن را بدزدند،همانطور که ابوحنیفه نعلین رسول اکرم را دزدید.
ناگهان حنفیها برآشفتند و فریاد برآوردند
که ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر ﷺ کجا؟
تولد ابوحنیفه صد سال پس از وفات
رسول اکرم واقع شده است.
🔸علامه فرمود : آه، ببخشید، اشتباه کردم. لابد سارق نعلین رسول خدا شافعی بوده است.
این بار شافعیها برآشفتند:
شافعی در روز وفات ابوحنیفه به دنیا آمده است و دویست سال پس از رحلت رسول خدا متولد شده است.
علامه گفت : باز هم معذرت میخواهم
شاید کار مالک بوده است.
مالکیها هم مثل حنفیها و شافعیها
اعتراض و انکار کردند.
🔹علامه فرمود: آهان الان فهمیدم
قطعاً سارق کفشهای پیامبر ﷺ
احمد بن حنبل بوده است.
حنابله هم به انکار و تکذیب او پرداختند
در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و فرمود :
ای سلطان دانستی که هیچ یک از مؤسسان اصلی و رؤسای این مذاهب
اهل سنت در زمان حیات رسول الله ﷺ
و حتی صحابه آن حضرت حاضر نبودهاند.
🔸اینکه ابوحنیفه و مالک و شافعی و احمدبن حنبل را به عنوان مجتهد و رئیس مذهب پذیرفتهاند از بدعتهای ایشان است
در اینجا سلطان به حالت پرسش از اهل
سنت سؤال کرد :
آیا درست است که هیچیک از رؤسای مذاهب أربعه در زمان رسول خدا و صحابه او نبودهاند؟
علماء عامه همگی گفتند : آری نبودهاند
🔹آنگاه علامه گفت :
ولی ما شیعه هستیم و پیروی میکنیم از امیرالمؤمنین علیهالسلام که جان رسول الله برادر، پسر عمّ و وصیّ و جانشین و خلیفه اوست در غدیر و بسیاری از جاهای دیگر او را به عنوان جانشین معرفی کرد
سلطان چون متوجه حقانیت مذهب
علامه شد از او پرسید نظر شیعه درباره
این طلاقی که دادهام چیست؟
🔸علامه فرمود : آیا سلطان طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفر عادل جاری نموده است؟
سلطان گفت: نه
علامه فرمود : در این صورت طلاقی را که
سلطان جاری کرده باطل میباشد زیرا فاقد شرایط صحت است
آنگاه سلطان به دست علامه به مذهب
شیعه مشرف شد.
🔹و به خطباء و حاکمان شهرها و سرزمینهای تحت سیطرهاش پیام فرستاد که از این پس با نام ائمه دوازده گانه علیهم السلام خطبه بخوانند و به نام ائمه اطهار سکه ضرب کنند.
و نام ایشان را بر دیوار مساجد و مشاهد
مشرفه حضرات ائمه علیهم السلام بنویسند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صداهای ماندگار و خاطره ساز
درصداوسیما
●◇♡◇●
زندگی اسباببازی پر زرق و برقی است
که به امانت به ما سپردهاند.
بعضیها اسباببازی را آنقدر جدی میگیرند که به خاطرش میگریند و پریشان میشوند.
بعضیها هم همین که اسباببازی را به دست میگیرند کمی با آن بازی میکنند و بعد میشکنندش و میاندازدندش دور.
یا زیاده بهایش میدهیم، یا بهایش را نمیدانیم.
از زیادهروی بپرهیز.
صوفی نه افراط میکند و نه تفریط.
صوفی همیشه میانه را برمیگزیند.
🔻 برگرفته از 📙 ملت عشق
✍ الیف شافاک
#بریده_کتاب
💚 خداوندا دلم آزاد گردان
💫 به فضلِ خود تنم را شاد گردان
💚 خداوندا گُنه بسیار دارم
💫 ولکین جمله را اقرار دارم
💚 قلم دَرکِش به این طومار عصیان
💫 که غرقم اندرین دریای طوفان
آمین 🙏🌺
🔻 از "مظهر العجایب" عطار نیشابوری
#عطار
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨
کفشی که برای پای تو مناسب است،
ممکن است پای دیگری را زخم کند.
این ناعادلانه است که تمام دستورالعمل
های زندگیمان را خودخواهانه درست
بدانیم و آن را برای همگان بخواهیم.
همیشه آن چه در ذهن تو می گذرد، اصلِ
مطلق نیست.
📚 اتوبوس سرگردان
✍️ جان استن بک
#بریده_کتاب
از آمدن و رفتنِ ما سودی کو؟
وز تارِ امیدِ عمرِ ما پودی کو؟
چندین سر و پای نازنینان جهان
میسوزد و خاک میشود دودی کو؟ 🥀
#خیام
امام علی (ع) :
شفاى دردهاى خود را از قرآن بجوييد و در سختیها و گرفتاریهايتان، از آن كمك بخواهيد؛ چرا كه در آن، درمان بزرگترين دردهاست و آن، درد كفر و نفاق و انحراف و گمراهى است...
هر كس كه قرآن در روز قيامت، برايش شفاعت كند، شفاعت میشود و هر كس كه قرآن در روز قيامت، از او شكايت كند، محكوم میگردد.