eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
96 دنبال‌کننده
26.7هزار عکس
12.5هزار ویدیو
706 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🌙 رمضان 🌸 بهار قرآن 📋 جوانان، پیشگامان ایمان ؛ اين آیه سخن از گروهی می گوید که پس از مصاف موسی علیه السلام و ساحران، به او ایمان آوردند. این گروه كوچك و اندك كه به مقتضاى ظاهر كلمه ذريه ، بيشتر از جوانان و نوجوانان تشكيل مى شدند، تحت فشار شديدى از ناحيه فرعون و اطرافيانش قرار داشتند، و نگران بودند كه دستگاه فرعونى با فشارهایش آنان را وادار به ترك آئين و مذهب موسى كند. پیشگام شدن جوانان در این واقعه و نهضت های مشابه، قابل توجه است. گذشته از اينكه جوانان قلبهائى پاكتر و افكارى دست نخورده دارند، شور و جوشش انقلابى در آنها بيشتر است، به علاوه وابستگيهاى مادى كه بزرگسالان را به محافظه كارى و ملاحظات مختلف دعوت مى كند در آنها نيست، نه مال و ثروتى دارند كه از ضايع شدن آن بترسند، و نه پست و مقامى، كه از به خطر افتادنش وحشت كنند. 🔷 آیه روز : فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلَّا ذُرِّيَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ و َمَلَئِهِمْ أَنْ يَفْتِنَهُمْ وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ (یونس/آیه 83) 🔶 ترجمه : (در آغاز) هيچكس به موسي ايمان نياورد مگر گروهي از فرزندان قوم او، (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافيانش مبادا آنها را (با فشار و يا تبليغات گمراه كننده) از آئينشان منحرف سازند، فرعون برتري جوئي (و طغيان) در زمين داشت، و او از اسرافكاران بود. 📅 چهارشنبه 24 فروردین 1401 ، ، ،   🌼هر روز یک آیه🌼 •|♥️ @dayiglo
گفتگوی ابلیس و فرعون از جوامع الحکایات عوفی📚📚📚 فرعون، از شاهان یاغی و ستمگر مصر بود و ادّعای خدایی می‌کرد. روزی ابلیس، نزد فرعون آمد. فرعون خوشه‌ی انگوری در دست داشت و از آن می‌خورد؛ به فرعون گفت: آیا کسی می‌تواند دانه‌های این خوشه‌ی انگور را به مروارید شاداب تبدیل سازد؟ فرعون پاسخ داد: نه. ابلیس از روی سِحر و جادو، آن خوشه را به مروارید شاداب تبدیل نمود. فرعون شگفت‌زده شد و با تعجب گفت: اگر استاد‌مردی در جهان وجود دارد، او تو هستی. ابلیس سیلیِ محکمی بر گردن فرعون زد و گفت: مرا با این استادی، به بندگی(در درگاه خدا) نپذیرفتند؛ بنابراین، تو با این حماقت و نادانی، چرا ادّعای پروردگاری می‌کنی؟ داستانهای جوامع الحکایات، محمد عوفی، بازنویس به قلم روان: محمد محمدی اشتهاردی، انتشارات شکوری، قم، ۱۳۷۷، ص ۲۶.