کانال عشاق الحسین_۲۰۲۲_۱۲_۱۶_۰۶_۵۰_۱۶_۳۵۲.mp3
9.21M
🌺#سلام_امام_زمانم_عج
مۍنـــویــسم زتـوڪہ
دار و نـدارم شـده اۍ
بـیقرارتـــ شدم و
صبـرو قــرارم شده اۍ
مـن ڪہ بیتاب توأم
اۍ همہ تاب وتبم
تو همہ دلخوشۍ
لیل ونهارم شده اۍ
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔻گاهی
برای رهاشدن از زخم های زندگی💔
باید بخشید و گذشت
میدانم که بخشیدن کسانی که
از آنها زخم خورده ایم
سخت ترین کار دنیاست
ولی تا زمانی که هر روز
چشمان خود را با کینه بازکنیم
و آدمهای، خاطرات تلخ را زنده نگه داریم
و در ذهن خود هر روز
محاکمه شان کنیم...
رنگ آرامش را نخواهیم دید!!
گاه...
چشم ها را باید بست و
از کنار تمام بد بودنها گذشت...👌.
🌷راه نجات ازهلاکت،فقط اعتماد به خدا
🌷داستان مرداعرابی باامام حسین ع
🌷شخصی خدمت حضرت حسينبنعلي (عليهماالسّلام) آمد و گفت: اي پسر پيغمبر! براي كسي ديه كامله را ضمانت كرده ام و از اداي آن عاجز ماندهام. با خود گفتم، بروم از كريمترين مردم تقاضا و استمداد بجويم، و كريمتر از اهل بيت پيغمبر (صلی الله علیه واله وسلم)نيافتم!
امام حسين (عليهالسلام)گفت: اي برادر عرب، سه مسأله از تو سؤال ميكنم، اگر يكي را جواب دادي يك سوّم ديه را ميپردازم و اگر دو تا را جواب دادي دو سوّم و اگر سه تا راجواب دادي همة ديه را ميدهم!
مرد عرب گفت:اي پسر پيغمبر، آيا مثل توئي از مثل من سؤال ميكند؟ و خود از اهل علم و شرف هستي!
حضرت حسين(عليهالسلام) گفت: آري شنيدم جدّم پيغمبر خدا(صلی الله علیه واله وسلم) ميفرمود:
اَلْمَعروُف بِقَدرِ الْمَعرِفَة؛ خوبيها به هر كس بايد بقدر معرفت او باشد!
عرب گفت: هر چه خواهي بپرس، اگر توانستم جواب ميدهم، وگرنه از شما ياد ميگيرم وَ لا قُوَّةَ اِلا بِالله.
حضرت حسين(عليهالسلام)پرسيد:كداميك اعمال برترين است؟
عرب گفت:ايمان به خدا؛الايمَانُ بِاللهِ.
🌷نجات از هلاكت به چیست؟
گفت: به اعتماد به خدا؛الثِّقَةُ بِاللهِ.
🌷.زینت انسان به چیست؟
گفت: علمي كه با او حلم باشد؛عِلْمٌ مَعَهُ حِلْمٌ.
🌷 اگر نداشت ؟
گفت : مالي كه با او مروّت باشد؛مالٌ مَعَهُ مُرُوَّةٌ.
🌷 اگر نداشت چه؟
گفت: فقري كه با آن صبر باشد؛فَقْرٌ مَعَهُ صَبْرٌ.
🌷اگر آن را هم نداشت چه؟
گفت: صاعقه اي از آسمان فرود آيد و او را بسوزاند، زيرا چنين كسي شايسته است كه سوخته شود!
آنگاه حضرت حسين(عليهالسلام) خنديد، و كيسه اي از طلابه او داد كه حاوي هزار دينار بود(مقدار ديه) و انگشتر خود را به او بخشيد كه نگين آن دويست درهم قيمت داشت و گفت: اي اعرابي طلاها را به طلبكار ده، و انگشتر را براي نفقهات مصرف كن. اعرابي آنها را گرفت و گفت:
اللهُ اَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَه
خدا داناتر است كه رسالت از طرف خود را در كجا قرار دهد».
بحارالانوار ج 44 ص 196
❄️🌨☃🌨❄️
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
ملانصر الدین سندی داشت که باید قاضی شهر آن را تایید می کرد اما از بخت بد او قاضی هیچ کاری را بدون رشوه انجام نمی داد .
ملا هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تایید سند را به انجام برساند این بود که کوزه ای برداشت و آن را پر از خاک کرد و روی آن عسل ریخت بعد کوزه ی عسل و سند را برداشت و نزد قاضی رفت کوزه را پیشکش کرد و درخواستش را گفت
قاضی همین که در پوش کوزه را برداشت و عسل را دید بی فوت وقت سند را تایید کرد و هر دو شاد و خندان از هم خداحافطی کردند .
چند روز گذشت قاضی به حیله ی ملانصرالدین پی برد یکی از نزدیکان خود را به خانه ی ملا فرستاد و پیغام داد که در سند اشتباهی شده
ملا به فرستاده قاضی جواب داد از طرف من سلامی گرم به قاضی برسان و بگو اشتباه در سند نیست در کوزهی عسل است.
❄️🌨☃🌨❄️
خیلی زیباست 🌺🍂🍃
برای خداوند فرقی ندارد
که تو برایش نماز بخوانی یا نه
برایش روزه بگیری یا نه
فرقی ندارد چقدر
برای عزیزانش ضجه زده باشی
اما اینها برای من و تو فرق میکند...
و این فرق زمانی شروع شد
که من و تو بر
سر خدایمان جدل کردیم ، من گفتم
من با ایمان ترم و تو گفتی من!
و فراموش کردیم که
خدای هر دویمان یکی ست
فقط راه اتصالمان به او فرق دارد.
به راه های اتصالی
یکدیگر به خدا دست نزنیم
اجازه بدهیم هر کس به گونه ی
خودش به خدایش
وصل شود نه به شیوه ما
خداوند عارف عاشق
می خواهد نه مشتری بهشت 🍂🌺🍃
❄️🌨☃🌨❄️
دو خوانش غزل ۱۳۷ حافظ.m4a
4.25M
غزل شمارهٔ ۱۳۷
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطفهای بیکران کرد
چرا چون لاله خونین دل نباشم
که با من نرگس او سرگران کرد
که را گویم که با این درد جان سوز
طبیبم قصد جان ناتوان کرد
بر آن سان سوخت چون شمعم که بر من
صراحی گریه و بربط فغان کرد
صبا گر چاره داری وقت، وقت است
که درد اشتیاقم قصد جان کرد
به پیش مهربانان کی توان گفت
که یار ما چنین گفت و چنان کرد
عدو با جان حافظ آن نکردی
که تیر چشم آن ابروکمان کرد
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
💐امام علی علیه السلام
💠صبر و بصیرت در فتنه
🔸أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ، فَإِنَّهَا خَيْرُ مَا تَوَاصَى الْعِبَادُ بِهِ وَ خَيْرُ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّهِ. وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ، وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ [بِمَوَاقِعِ] بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ، فَامْضُوا لِمَا تُؤْمَرُونَ بِهِ وَ قِفُوا عِنْدَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ وَ لَا تَعْجَلُوا فِي أَمْرٍ حَتَّى تَتَبَيَّنُوا، فَإِنَّ لَنَا مَعَ كُلِّ أَمْرٍ تُنْكِرُونَهُ غِيَراً.
🔹اى بندگان خدا، شما را به ترس از خدا سفارش مى كنم و آن بهترين چيزى است كه بندگان خدا بايد يكديگر را به آن سفارش كنند. بهترين كارها در نزد خدا آن است كه با پرهيزكارى انجام پذيرد.
جنگ ميان شما و اهل قبله آغاز شده است و اين پرچم را حمل نتواند كرد، مگر كسى كه اهل بصیرت(بينا) و استقامت(شكيبا) باشد و جاى حق را بشناسد. به هر چه به آن مأمور شده ايد، عمل كنيد و از هر چه شما را نهى كرده اند، دست بداريد. در كارى شتاب مكنيد، مگر آن گاه، كه به حقيقت آن آگاه گرديد. بسا شما كارى را ناخوش داريد و رأى ما در آن چيز ديگر باشد.
📗نهج البلاغه قسمتی از خطبه ۱۷۳
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_اول صحیفه سجادیه
#ادامه_شرح_دعا قسمت۱۵
🔹 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ ، وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ ﴿إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً﴾.
🔸همۀ ستایشها مخصوص خداست که اگر بندگانش را از شناختِ سپاسگزاریاش بر آنچه که از عطایای پیاپیاش که محض امتحان کردنشان به آنان عنایت فرمود و نعمتهای پیوستهای که بر آنان کامل کرد، به چاه محرومیّت میانداخت؛ در عطایا و نعمتهایش، دخل و تصرّف میکردند و او را سپاس نمیگزاردند؛ و روزیش را به فراوانی هزینه میکردند و به شکر عنایاتش برنمیخاستند.اگر چنین بودند [که شکرگزاری نمیکردند]، از حدود انسانیّت بیرون میرفتند و به مرز حیوانیّت میرسیدند. در نتیجه به این صورت بودند که در کتاب محکمش وصف کرده: «آنان جز مانند چهارپایان نیستند؛ بلکه آنان گمراهترند
🎤استاد محمدعلی انصاری
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
دیده سیر است مرا جان دلیر است مرا
زهره شیر است مرا زهره تابنده شدم
گفت که دیوانه نهای لایق این خانه نهای
رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت که سرمست نهای رو که از این دست نهای
رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم
گفت که تو کشته نهای در طرب آغشته نهای
پیش رخ زنده کنش کشته و افکنده شدم
گفت که تو زیرککی مست خیالی و شکی
گول شدم هول شدم وز همه برکنده شدم
گفت که تو شمع شدی قبله این جمع شدی
جمع نیم شمع نیم دود پراکنده شدم
گفت که شیخی و سری پیش رو و راهبری
شیخ نیم پیش نیم امر تو را بنده شدم
گفت که با بال و پری من پر و بالت ندهم
در هوس بال و پرش بیپر و پرکنده شدم
گفت مرا دولت نو راه مرو رنجه مشو
زانک من از لطف و کرم سوی تو آینده شدم
گفت مرا عشق کهن از بر ما نقل مکن
گفتم آری نکنم ساکن و باشنده شدم
چشمه خورشید تویی سایه گه بید منم
چونک زدی بر سر من پست و گدازنده شدم
تابش جان یافت دلم وا شد و بشکافت دلم
اطلس نو بافت دلم دشمن این ژنده شدم
صورت جان وقت سحر لاف همیزد ز بطر
بنده و خربنده بدم شاه و خداونده شدم
شکر کند کاغذ تو از شکر بیحد تو
کآمد او در بر من با وی ماننده شدم
شکر کند خاک دژم از فلک و چرخ به خم
کز نظر وگردش او نورپذیرنده شدم
شکر کند چرخ فلک از ملک و ملک و ملک
کز کرم و بخشش او روشن بخشنده شدم
شکر کند عارف حق کز همه بردیم سبق
بر زبر هفت طبق اختر رخشنده شدم
زهره بدم ماه شدم چرخ دو صد تاه شدم
یوسف بودم ز کنون یوسف زاینده شدم
از توام ای شهره قمر در من و در خود بنگر
کز اثر خنده تو گلشن خندنده شدم
باش چو شطرنج روان خامش و خود جمله زبان
کز رخ آن شاه جهان فرخ و فرخنده شدم
#مولوی
گر ز ویرانْ آشیانی یاد میشد بد نمیشد
یا دلِ بی خانمانی شاد میشد بد نمیشد
رفتهایم از یاد یاران با گذشت روزگاران
گر ز ما وآن روزگاران یاد میشد بد نمیشد
گر به شادی خاطر آزردهی آزاد مردان
از غم دنیای دون آزاد میشد بد نمیشد
گنج در ویرانه پنهان داشتن سودی نبخشد
گر از آن ویرانهای آباد میشد بد نمیشد
هر کسی را خسرو آسا شور شیرینیست بر سر
گر به جانبازی یکی فرهاد میشد بد نمیشد
گَردِ اندوهی که بنشستهست بر آیینهٔ دل
از نسیمِ شوق اگر بر باد میشد بد نمیشد
تا که داد خویشتن گیرد ز صیّاد ستمگر
صید هم روزی اگر صیّاد میشد بد نمیشد
گونهٔ طفلِ سخن در مکتب اندیشه (مشفق)
سرخ اگر از سیلی استاد میشد بد نمیشد
#مشفق_کاشانی
🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر نگهدار من آن است، که من میدانم
شـیـشـه را در بـغـل سـنـگ نگه میدارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد ❤️
#بابا_طاهر
@dobeit | دو بیت شعر
Masoud-Sadeghloo-Shab-Ahangi-320.mp3
6.4M
🎹 موزیک
◻️ آهنگ "شب آهنگی"
🎙 خواننده: مسعود صادقلو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال خوب می خواهی؟
یاد بگیر روی پای خودت بایستی،
به خودت تکیه کنی و
همه کاره ی دنیای خودت باشی
از هیچ کس توقعی نداشته باش
توقع داشتن از آدم ها،
جز اینکه باعث رنجش و
مانع خودباوری ات باشد
نتیجه ی دیگری ندارد!
سعی کن فقط
روی خودت حساب کنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹یک بغل
🍃❤️آرزوی خوشبختی
🍃🌹و سلامتی
🍃❤️تقدیم به تک تک شمـا
🍃🌹لحظه هاتون زیبـا
❤️
❄️این متن بسیـار زیــبا
ارزش هزار بار خواندن رو داره
❄️خداوند نمیپرسد
چه ماشینی سوار می شدید
بلکه میپرسد
چند پیاده را سوار کردید؟
❄️خداوند نمیپرسد
مساحت منزلتان چقدر بوده
بلکه میپرسد .
در آن خانه به چند نفر خوش آمد گفتید
❄️خداوند نمیپرسد .
در کمد خود چه لباسهایی داشتید
بلکه میپرسد
به چند نفر لباس پوشاندید .
❄️خداوند نمیپرسد .
بیشترین حقوق دریافتی شما چقدر بوده است،
بلکه میپرسد
برای بدست آوردن آن چقدرشخصیت خود را کنترل دادید .
❄️خداوند نمیپرسد
عنوان شغلی شما چه بود ،
بلکه می پرسد
چقدر سعی کردید با بیشترین توانتان بهترین کار را انجام دهید .
❄️خداوند نمیپرسد .
که در همسایگی چه کسی زندگی می کردید،
بلکه می پرسد
چه رفتاری با همسایگانتان داشتید .
❄️خداوند نمیپرسد
چند دوست داشتید،
بلکه میپرسد
با دوستانتان چگونه رفتار کردید .
در مورد رنگ پوستتان نمیپرسد ،
بلکه از شخصیت شما سئوال می کند
─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─
#حکایت ✏️
روزی حکیمی به شاگردانش گفت: «فردا هر کدام یک کیسه بیاورید و در آن به تعداد آدمهایی که دوستشان ندارید و از آنان بدتان میآید پیاز قرار دهید.»روز بعد همه همین کار را انجام دادند و حکیم گفت: «هر جا که میروید این کیسه را با خود حمل کنید.»
شاگردان بعد از چند روز خسته شدند و به حکیم شکایت بردند که: «پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و ما را اذیت میکند.»
حکیم پاسخ زیبایی داد: «این شبیه وضعیتی است که شما کینه دیگران را در دل نگه دارید. این کینه، قلب و دل شما را فاسد میکند و بیشتر از همه خودتان را اذیت خواهد کرد.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴#تلنگر
🏷جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد. جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟... زاهد گفت: مال تو کجاست؟ جهانگرد گفت: من اینجا مسافرم. زاهد گفت: من هم!
🌹🌹حضرت امام علی (علیه السّلام):
«دنیا خانه ی آرزوهایی است که زود نابود می شود، و کوچ کردن از وطن حتمی است. دنیا شیرین و خوش منظر است که به سرعت به سوی خواهانش می رود، و بیننده را می فریبد، سعی کنید با بهترین زاد و توشه از آن کوچ کنید و بیش از کفاف خود از آن نخواهید و بیشتر از آنچه نیاز دارید طلب نکنید.»
📚نهج البلاغه، خطبه ۴۵
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═