eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
94 دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
12.7هزار ویدیو
706 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
❖ روزی واعظی به مردمش می گفت: 🍃ای مردم! هر کس دعا را از روی اخلاص بگوید، می تواند از روی آب بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه می‌رود. جوان ساده و پاکدل، که خانه اش در خارج از شهر بود و هر روز می بایست از رودخانه می گذشت، در پای منبر بود. چون این سخن از واعظ شنید، بسیار خوشحال شد. هنگام بازگشت به خانه، دعا گویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت... روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری می کرد. آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند. روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد، تا از او به شایستگی پذیرایی کند. واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد. چون به رودخانه رسیدند، جوان "دعا" گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت، اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام بر نمی داشت... جوان گفت: "ای بزرگوار! تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین می‌کنم، پس چرا اینک برجای خود ایستاده ای، دعا را بگو و از روی آب گذر کن!" واعظ، آهی کشید و گفت: حق، همان است که تو می گویی، اما دلی که تو داری، من ندارم. 🌨💦⛄️💦🌨
📚داستان کوتاه پند آموز 🔴 «شایعه» زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرد تا شاید بتواند این کار خود را جبران کند. حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد. فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی چهار تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. مواظب باشیم آبی که ریختیم دیگر جمع نمی شود 🌹پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: در شب معراج، مردمى را دیدم که چهره هاى خود را با ناخنهایشان مى خراشند. پرسیدم: اى جبرئیل، اینها کیستند؟ گفت: اینها کسانى هستند که از مردم غیبت مى‌کنند و آبرویشان را مى‌برند. «تنبيه الخواطر: ۱ ، ۱۱۵» 💦❄️⛄️❄️💦
📘حکایت پادشاه و دار پادشاه به نجارش گفت: فردا اعدامت مي کنم، نجار آن شب نتوانست بخوابد. همسر نجار گفت: مانند هر شب بخواب، پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار، کلام همسرش آرامشی بردلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد. صبح صدای پای سربازان را شنيد، چهره‌اش دگرگون شد و با نااميدی، پشيمانی وافسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم، بادست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلوبرد تا سربازان زنجير کنند.دو سرباز با تعجب گفتند: پادشاه مرده و از تو می‌خواهيم تابوتی برايش بسازی،. چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت، همسرش لبخندی زد وگفت: "مانند هرشب آرام بخواب، زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند " فکر زيادی بنده را خسته می‌کند، درحالي که خداوند تبارک وتعالی مالک و تدبير کننده کارهاست ‎‌‌‌‎‌‌‌‌🌨❄️⛄️❄️🌨
🔴 از فرزندان خود در حضور دیگران نکنید! فریاد کشیدن بر سر آنها و یا مجازات کردن جسمانی فرزندان، از آنها انسانی حقیر و دلخور و سردرگم می سازد و بر سماجت آنها می افزاید.  ✅ با فرزندان خود رفتاری ملایم داشته باشید. اگر می بینید که خشمگین شده اید، سکوت کنید یا از اتاق بیرون بروید و به فرزندان خود فرصت بدهید تا مسایلشان را خود حل و فصل کنند.  ⭕️ هرگز از فرزندان خود انتظار غیرممکن نداشته باشید؛ انتظارات غیرواقع بینانه را کنار بگذارید. به یاد داشته باشید که فرزندان بیش از انتقاد به الگو و سرمشق نیاز دارند.
کم شد زجمع خسته دلان یار دیگری... شهادتت مبارک🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم گفت «سید رضی» تو هم باید شهید بشی! 🔸خاطره از فرماندهان بدون مرز سپاه در سوریه که امروز توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسید...🕊🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راه های درمان وسواس ✅بهترین و مطمئن‌ترین شکل درمان وسواس، مراجعه به روان‌شناس است. این بیماری، خصوصا زمانی که شدید شود، به تنهایی قابل درمان نیست و حتما باید با کمک متخصص برطرف شود. اما چند نکته زیر را برای کاستن از فشار وسواس به خاطر داشته باشید: 1️⃣ریشه اصلی وسواس، اضطراب و استرس است. هر قدر اضطراب بیشتری را تجربه کنید، وسواس بیشتری را خواهید داشت. پس برای شروع دریچه‌های ورود اضطراب را ببندید. بازی‌های رایانه‌ای، ماندن در تردید‌ها، ارتباط زیاد با دیگران، گناه، عادت‌های زشت و آزاردهنده و انبار کردن درس‌ها و ناتمام گذاشتن کارها، منبع اصلی تولید اضطراب و دلشوره هستند. 2️⃣برای مبارزه با وسواس، نیازمند بدن قوی هستید. برای این کار، لازم است رسیدگی جسمی خوبی داشته باشید. 3️⃣از غذاهای سالم و طبیعی مانند میوه و سبزی استفاده کنید و از مصرف فست‌فود، غذاهایی با ترکیبات شیمیایی مانند پفک و چیپس و نوشابه خودداری کنید. 4️⃣خوب بخوابید و به هیچ وجه خواب خود را به بعد از نیمه شب موکول نکنید . 👈 خواب خوب، هورمون‌های آرام‌بخش را در بدن شما تولید می‌کند و کم‌خوابی و بدخوابی شما را بیچاره می‌کند! 5️⃣ورزش کنید. 👈هر روز سعی کنید پیاده‌روی داشته باشید. ورزش، استرس‌ را از بدن شما خارج می‌کند و به شما نشاط و آرامش می‌دهد. 6️⃣کارهای خود را ناقص نگذارید. 👈ذهن شما منتظر پیام «تمام شد» می‌ماند و تا زمانی که این پیام را دریافت نکند، مرتب از شما انرژی می‌سوزاند...
در یک برنامه تلویزیونی از موسیقی دان مشهور «آرتور روبنشتاین» پرسیدند: «راز پیروزی شما چیست؟ استعداد، شانس یا شهرت؟» او جواب داد:« من فهمیده ام که اگر زندگی را دوست داشته باشم، زندگی نیز مرا دوست خواهد داشت.»
‍ 🍃🍃🍃 گاه گاهی که دلم میگیرد به خودم می گویم: در دیاری که پر از دیوار است به کجا باید رفت؟ به که باید پیوست؟ به که باید دل بست؟ حس تنهای درونم می گوید: بشکن دیواری که درونت داری! چه سوالی داری؟ تو خدا را داری و خدا... اول و آخر با توست.....
داستان یک مثل📚📚📚 میان پیغمبرها، جِرجیس را پیدا کرده است! موش بینوایی، در چنگ گربه‌ای گرفتار آمد. خواست تدبیری بیندیشد تا خود را از دام بلا برهاند. زبان به عجز و لابه گشود و خطاب به گربه گفت: ای گربه‌ی عزیز و مهربان، تو خود می‌دانی که من در مقابل تو، جانور ضعیفی بیش نیستم و خلاصی از چنگال تو، برایم محال و غیرممکن است؛ اما بهتر نیست که مرا، حلال‌وار طعمه‌ی خود سازی تا هرگز دچار عذاب وجدان نگردی و در آن جهان نیز از کیفر گناه خود برهی؟ گربه‌ی تیزهوش، بدون آن که لب از هم بگشاید، از گوشه‌ی دهان پرسید: برای اجرای این مقصود، چه باید کرد؟ موش پاسخ داد: قبل از آن که مرا در زیر دندانهایت خُرد کنی، نام یکی از پیامبران را بر زبان جاری ساز تا به حرمت نام وی، خونم بر تو حلال گردد و من نیز کمتر رنج ببرم. گربه به فراست دریافت که هر گاه دهان باز کند و نام یکی از پیامبران را بر زبان رانَد، موش فرصت یافته، از چنگ وی خواهد گریخت. فکری کرد و در حالی که موش را در زیر دندانهای خود، محکمتر فشرد، گفت: جرجیس. با ادای این کلمه، نه تنها دهان خود را باز نکرد، بلکه فشار بیشتری بر دندانهای خود وارد آورد و موش بیچاره را دو قطعه نمود. خون از بدن موش بینوا جاری شد و در حالی که آخرین نفس را می‌کشید، گفت: میان پیغمبرها، جرجیس را پیدا کرده است! دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۹۱۹.
بیتهایی از حافظ نه هر که چهره برافروخت، دلبری داند نه هر که آینه سازد، سکندری داند نه هر که طرفِ کُلَه، کج نهاد و تند نشست کلاه‌داری و آیین سروری داند تو بندگی چو گدایان، به شرط مُزد مکن که دوست خود، روشِ بنده‌پروری داند غلام همت آن رندِ عافیت‌سوزم که در گداصفتی، کیمیاگری داند وفا و عهد، نکو باشد ار بیاموزی و گر نه هر که تو بینی، ستمگری داند... نکات: بیت ۱ - چهره برافروختن: چهره را سرخ و آرایش کردن. آینه‌ی اسکندر: آینه‌ای بود از هنرهای ارسطو که بر سر مناره‌ی اسکندریه نصب کرده بودند. این آینه، از جنس آینه‌های کُروی بوده است برای نمایاندن اشیای دور و ربطی به فانوس دریایی که در شب برای راهنمایی کشتیها بر بالای برج بلندی نصب می‌کردند، نداشته است. بیت ۲ - طرف: گوشه.(بنا به ضرورت وزن، ر باید ساکن خوانده شود.) کلاه کج نهادن: کنایه از فخر و مباهات کردن، خود را بزرگ دانستن. تند نشستن: خشن و غضبناک نشستن. کلاه‌داری: پادشاهی و تاج‌داری. کلاه در این جا به معنی تاج است. بیت ۴ - رند: شخصی که ظاهرش در ملامت و باطنش در سلامت باشد. عافیت: سلامت و رستگاری، زهد و پارسایی. گداصفتی: تهیدست و نیازمند بودن. کیمیاگری: ناقص را کامل کردن. با تلخیص از شاخ نبات حافظ، ص ۴۱۵ و ۴۱۶.
داستان کوتاه📚📚📚 دارایی همسر روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مال‌اندوزی کرده و پول و دارایی زیادی اندوخته بود، قبل از مرگ به زنش گفت: من می‌خواهم تمامی اموالم را به آن دنیا ببرم. او از زنش قول گرفت که تمامی پولهایش را به همراهش در تابوت دفن کند. زن نیز قول داد که چنین کند. چند روز بعد، مرد خسیس، دار فانی را وداع کرد. وقتی مأموران کفن و دفن، مراسم مخصوص را به جا آوردند و می‌خواستند تابوت را ببندند و آن را در قبر بگذارند، ناگهان همسرش گفت: صبر کنید. من باید به وصیت شوهر مرحومم عمل کنم. بگذارید این صندوق را هم در تابوتش بگذارم. دوستان آن مرحوم که از کار همسرش متعجب شده بودند، به او گفتند: آیا واقعاً حماقت کردی و به وصیت آن مرحوم عمل کردی؟ زن گفت: من نمی‌توانستم بر خلاف قولم عمل کنم. همسرم از من خواسته بود که تمام دارایی‌اش را در تابوتش بگذارم و من نیز چنین کردم. البته من تمامی دارایی‌هایش را جمع کردم و وجه آن را در حساب بانکی خودم ذخیره کردم. در مقابل، چکی به همان مبلغ، در وجه شوهرم نوشتم و آن را در تابوتش گذاشتم تا اگر توانست آن را وصول کرده، تمامی مبلغ آن را خرج کند. هزار داستان، ج ۲، ص ۱۹۰.
خواجه و غلام😂😂 خواجه، غلامش را به بازار فرستاد که انگور و انار و انجیر بخرد و زود بیاید. رفت و دیر آمد و فقط انگور آورد. خواجه، او را بسیار زد و گفت: چون تو را پی کاری می‌فرستم، باید چند کار کنی و زود بیایی. غلام گفت: چشم؛ از این به بعد. بعد از چند روز، اتفاقاً خواجه مریض شد. او را پی طبیب فرستاد. رفت و زود برگشت و چند نفر همراه آورد. خواجه گفت: اینان چه کسانند؟ غلام گفت: تو با من گفتی چون پی کارت فرستادم، چند کار بکن و زود بیا. اکنون، این طبیب است که برای معالجت آوردم. و این غسّال است که اگر مُردی، غسلت بدهد و این نمازخوان است که برای نماز تو آورده‌ام و این تلقین‌خوان است و این قبرکن است و این قرآن‌خوان است. طنز و نطنز، کیانی، ص ۱۴.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎عالمی را پرسیدند : خوب بودن را کدام روز بهتر است؟ عالم فرمود : یک روز قبل از مرگ دیگران حیران شدند و گفتند : ولی زمان مرگ را هیچکس نمیداند عالم فرمود : پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن، خوب باش و عشق بورز،شاید فردایی نباشد ...! 👤 📙
ای مرثیه خوان زچشم خونبار مگو با من ز سر و دست علمدار مگو عباس فای قد و بالای حسین با ام بنین از غم دلدار مگو سالروز وفات حضرت ام البنین(س)تسلیت باد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کربلا چهار فرزندم را بگیر و حسینم را بده مداحیِ الجنامی برای وفات حضرت ام‌البنین
🔸ﻣﻮﺭﭼﮕﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند ، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺩﺍﻧﻪ ﺟﻤﻊ می کنند ﺯﻧﺒﻮﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند ، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺧﺎﻧﻪ می سازند ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ می روند ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺏ حرف می زنند... ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺟﻤﻊ می کنند . ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻨﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﻔﺮ می کنند. 🔹براستی ﮐﻪ ﺁﺩﻣﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﺖ ✍
زندگی کن طوری که انگار قرار است فردا بمیری، بدان و یاد بگیر طوری که انگار قرار است تا ابد زنده بمانی!
بسم الله الرحمن الرحیم امروز که دل ها غرقِ اندوه و غَمین است روزِ وفاتِ حضرتِ اُمُّ البَنین (س) است اُمُّ البَنینی که پس از زهرای اَطهر (س) حامیِ مولامان امیر المومنین (ع) است آورده دنیا او یَلی همچون اباالفضل (ع) از مادری چون او توقُّع هم همین است بابَ الحَوائج گشته فرزندِ رَشیدَش عبّاسِ او فَخرِ سماوات و زمین است بِگرِفته از مادر به نیکی شیرِ غیرت شیری که در میدان درخشان چون نگین است در کربلا عبّاسِ او چون دُر درخشید آری دعای خیرِ مادر ها چنین است التماس دعا
از سختی ها نترس.سختی ادم را سرسخت میکند میخ هایی در دیوار محکمتر هستند که ضربات سخت تری را تحمل کرده باشند
به یاد داشته باش : میزان انسانیت یک فرد از نحوه برخورد او با دیگرانی که برای وی هیچ کاری نکرده اند، مشخص می شود ...!
4_5940408583228229682.mp3
6.87M
🔳وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️روضه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ▪️علی با صورت به زمین خورد 🎤نوای دلنشین حاج میثم مطیعی