فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣از غصهها دست بکش
کمی لبخند به لبهایت بزن
پاهـایت را بـردار و راه بیفت !
زندگی پر از زیباییهای بیانتهاست ؛
لذت ببر ...
این لحظهها حق توست
تو را که برای گریستن نیافریدهاند !
نگران آدمهایی نباش که مدام شاخ و برگت را میریزند.
آنها غافل هستند که تو ریشه داری و در بدترین شرایط هم جوانه میزنی !
پاهایت را بردار
و به کفشهایت ایمان داشته باش؛
آنها تو را از پیچ و خمها عبور میدهند !
#انگیزشی
16.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی زیباتر از اون چیزیست که ما می پنداریم... حتی در بدترین شرایط!
فقط کافیست به خاطر داشته باشیم که:
درست نگاه کنیم، درست فکر کنیم، درست تصمیم بگیریم و هرگز فراموش نکنیم که
خدا بزرگ است
و ناظر اعمال ماست.
پس:
هرچه بودی،بودی. حالا اونی باش که خداوند میخواد،
یعنی خاص و بهترین باش!
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#انگیزشی_مثبت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزت و آبرو اگر میخواهید
راهش این است☝️
استادرائفیپور
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🎙استاد پناهیان
🔸شیطان خیلی منطقی تورو از فرج امام زمانت مایوس میکنه!!
💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️تنها راه لذت بردن از زندگی،
❣پذیرش این واقعیت است که
❄️زندگی یک جـریان و فرایند است
❣و نه رسیدن به یک مقصد.
❄️پس منتظر زندگی نباشیم،
❣بلکه هر لحظه را زندگی کنیم.
#تلنگر
گنجینهی دل
از رهی معیّری
چشم فروبسته اگر وا کنی
در تو بُوَد هر چه تمنّا کنی
عافیت از غیر، نصیب تو نیست
غیر تو ای خسته، طبیب تو نیست
از تو بُوَد راحت بیمار تو
نیست به غیر از تو، پرستار تو
همدم خود شو که حبیب خودی
چارهی خود کن که طبیب خودی
غیر که غافل ز دلِ زار توست
بیخبر از مصلحت کار توست
برحذر از مصلحتاندیش باش
مصلحتاندیش دل خویش باش...
ای شده نالان ز غم و رنج خویش
چند نداری خبر از گنج خویش؟
گنج تو باشد دلِ آگاه تو
گوهر تو، اشک سحرگاه تو
مایهی امّید مدان غیر را
کعبهی حاجات مخوان دیر را...
دیوان رهی معیری، ص ۱۲۹ - ۱۳۱.
#رهی_معیری
#گنجینهی_دل
داستان کوتاه🌹🌹🌹
ذوالنون و انگشتر
روزی مرد جوانی به نزد ذوالنون مصری(یکی از عارفان قرن دوم و سوم هجری) رفت و به بدگویی از صوفیان پرداخت. ذوالنون، انگشتری را از انگشتش بیرون آورد و به مرد داد و گفت: این انگشتر را به بازار دستفروشان ببر و بپرس که قیمت آن چند است؟
مرد انگشتر را به بازار دستفروشان برد؛ ولی هیچ کس حاضر نشد بیشتر از یک سکهی نقره، برای آن بپردازد. مرد نزد ذوالنون بازگشت و جریان را برای او تعریف کرد. ذوالنون گفت: حالا انگشتر را به بازار جواهرفروشان ببر و قیمت آن را بپرس.
مرد، انگشتر را به بازار جواهرفروشان برد. آن جا انگشتر را به قیمت هزار سکهی طلا میخریدند. مرد شگفتزده، نزد ذوالنون رفت و او را از قیمت پیشنهادی در بازار جواهرفروشان مطلع کرد. پس ذوالنون به او گفت: دانش و اطلاعات تو از صوفیان، به اندازهی اطلاعات فروشندگان بازار دستفروشان از این انگشتر است.
قدر زر، زرگر شناسد، قدر گوهر، گوهری
قدر گل، بلبل شناسد، قدر قنبر را علی(ع)
سِرّ دلبران، داستانهای کوتاه و آموزندهی عرفانی، احمد دادجویی، ج ۲، ص ۱۹۲.
#داستان_کوتاه
#ذوالنونمصری
#انگشتر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارمحال بختیاری_لردگان😍
سخنی از گلستان سعدی
ننگ نداشتن از پرسیدنِ ندانستهها
خلافِ راه صواب است و عکسِ رای اولواالاَلباب، دارو به گمان خوردن و راهِ نادیده، بی کاروان رفتن. امامِ مُرشد، محمد غزّالی را - رحمة الله علیه - پرسیدند: چگونه رسیدی بدین منزلت در علوم؟ گفت؛ بدان که هر چه ندانستم، از پرسیدن آن، ننگ نداشتم.
امید عافیت آن گه بُوَد موافقِ عقل
که نبض را به طبیعتشناس بنمایی
بپرس هر چه ندانی که ذُلّ پرسیدن
دلیل راه تو باشد به عِزّ دانایی
لغات:
صواب: درست، راست.
اولواالالباب: خردمندان.
امام مرشد: پیشوای راهنما.
ذلّ: خواری.
دلیل: راهنما.
کلیات سعدی، گلستان، باب هشتم در آداب صحبت، ص ۱۸۶ و ۱۸۷.
#گلستان_سعدی
#آداب_صحبت
.
📜 حکایتی از گلستان سعدی:
مردمآزاری را حکایت کنند که سنگی بر سر صالحی زد.
درویش را مجال انتقام نبود.
سنگ را نگاه همیداشت تا زمانی که ملک را بر آن لشکری خشم آمد و در چاه کرد.
درویش اندر آمد و سنگ در سرش کوفت.
گفتا: تو کیستی و مرا این سنگ چرا زدی؟ گفت: من فلانم و این همان سنگ است که در فلان تاریخ بر سر من زدی.
گفت: چندین روزگار کجا بودی؟
گفت: از جاهت اندیشه همیکردم*، اکنون که در چاهت دیدم فرصت غنیمت دانستم!
*از جاهت اندیشه همی کردم: از جایگاهت میترسیدم
🔸 برگرفته از باب اول گلستان سعدی
#حکایت
#سعدی
گاه گاهی که دلم می گیرد
پیش خود می گویم
آن که جانم را سوخت ،
یاد می آرد از این بنده هنوز ؟ 🕊
سخت جانی را بین
که نمردم از هجر
مرگ صد بار بِه از
بی تو بودن باشد !
گفتم از عشق تو من خواهم مُرد
چون نمردم هستم ،
پیش چشمان تو شرمنده هنوز ... 🥀
گر چه از فرط غرور
اشکم از دیده نریخت
بعد تو لیک پس از آن همه سال
کس ندیده به لبم خنده هنوز 🍂
گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفت
سال ها هست که از دیده ی من رفتی، لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز ؛ 💔
#حمید_مصدق
4_5960897591569811958.mp3
9.46M
اونجا که علیرضا قربانی میگه:
غریبهترین آشنایِ توام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙#حرف_خوب
یک درخت میتواند شروع یک جنگل باشد
یک لبخند میتواند آغازگر یک دوستی باشد
یک دست میتواند یاری گر یک انسان باشد
یک واژه میتواند بیانگر هدف باشد
یک شمع میتواند پایان تاریکی باشد
یک خنده میتواند فاتح دلتنگی باشد
یک کلام امیدبخش میتواند رافع روحتان باشد
یک نوازش میتواند راوی مهرتان باشد
یک زندگی میتواند خالق تفاوت باشد
💙بیایید امروز آن " #یک " باشیم ...