eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
94 دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
12.7هزار ویدیو
706 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
امام علی علیه السلام: اى فرزند آدم! روزى دو گونه است؛ يكى آن روزى كه تو به دنبالش مى‌روى و ديگرى آن روزى كه به دنبال تو مى‌آيد... 📙 حکمت 379 نهج البلاغه
💥صفات بنده پرهيزكار: 🌟خدا رحمت كند كسى را كه چون سخن حكيمانه بشنود، خوب فرا گيرد، و چون هدايت شود بپذيرد، دست به دامن هدايت كننده زند و نجات يابد، مراقب خويش در برابر پروردگار باشد، از گناهان خود بترسد، خالصانه گام بردارد، عمل نيكو انجام دهد، ذخيره اى براى آخرت فراهم آورد، و از گناه بپرهيزد. همواره اغراض دنيايى را از سر دور كند، و درجات آخرت به دست آورد، با خواسته هاى دل مبارزه كند. آرزوهاى دروغين را طرد و استقامت را مركب نجات خود قرار دهد. و تقوا را زاد و توشه روز مردن گرداند، در راه روشن هدايت قدم بگذارد، و از راه روشن هدايت فاصله نگيرد. چند روز زندگى دنيا را غنيمت شمارد و پيش از آن كه مرگ او فرا رسد خود را آماده سازد، و از اعمال نيكو، توشه آخرت برگيرد. 📗نهج البلاغه، خطبه۷۶
"پنج راز طلایی آرامش" _ ✅قضاوت دیگری تاثیری بر زندگی من ندارد . ✅_مردم وظیفه ندارند مرا درک کنند . _ا✅ز کسی در برابر لطفی که به او میکنم توقعی ندارم وگرنه این لطف را در حق او نمیکنم . _✅ کسانی که رفتار ناجوانمردانه با من داشته اند توسط کائنات مجازات خواهند شد هر چند من هرگز متوجه نشوم . _ ✅دنیا سخاوتمندتر از آن است که موفقیت کسی ، راه موفقیت مرا تنگ کند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اطلاعات عمومی 💐💐💐 🌸ضرب المثل ها 🌸 1 ) تعاشروا کالإخوة تعاملوا کالغرباء ( حساب حساب است کاکا برادر) 2 ) اليد الواحده لا تصفّق (يك دست صدا ندارد) 3 )وهب الأمير ما لا يملك (از كيسة خليفه مي‌بخشد) 4 ) ضربني وبکی سبقني واشتکی (دست پیش گرفته تا پس نیافتد) 5 )هل يصلح العطّار ما أفسد الدّهر (آب رفته به جوي باز نيايد) 6 ) من يمدح العروس إلّا أهلها/ القرد بعين أمه غزالة (هيچ كس نمي‌گويد ماست من ترش است) 7 ) من كثر كلامه كثر ملامه (پرگو خطاگوست) 8 ) من قرع باباً و لجّ و لج (عاقبت جوينده يابنده است) 9 ) من طلب العلي سهر الليالي (گنج خواهي در طلب رنجي ببر) 10 )من طلب شيئاً وجدّ وجد (عاقبت جوينده يابنده بود) 11 ) من طلب أخاً بلا عيب بقي بلا أخ. (گل بي‌خار كجاست) 12) من حفر بئراً لأخيه وقع فيها (چاه مكن بهر كسي اول خودت دوم كسي) 13) حاميها حراميها ( شریک دزد و رفیق قافله) 14) يا طَبيب طَبِّب نفسك ( کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی)
📚 داستان کوتاه یک مرد سگی داشت که در حال مردن بود . او در میان راه نشسته بود و برای سگ خود گریه می کرد . گدایی از آنجا می گذشت، پرسید : چرا گریه می کنی ؟ گفت : این سگ وفادار من ، پیش چشمم جان می دهد . این سگ روزها برایم شکار می کرد و شب ها نگهبان من بود و دزدان را فراری می داد . گدا پرسید : بیماری سگ چیست ؟ آیا زخم دارد ؟ مرد گفت : نه از گرسنگی می میرد . گدا گفت : صبر کن ، خداوند به صابران پاداش می دهد . گدا یک کیسه پر در دست مرد دید . پرسید در این کیسه چه داری ؟ پاسخ داد: نان و غذا برای خوردن . گدا گفت : چرا به سگ نمی دهی تا از مرگ نجات پیدا کند ؟ گفت : نان ها را از سگم بیشتر دوست دارم . برای نان و غذا باید پول بدهم ، ولی اشک مفت و مجانی است . برای سگم هر چه بخواهد گریه می کنم . گدا گفت : خاک بر سر تو ! اشک خون دل است و به قیمت غم به آب زلال تبدیل شده است ، ارزش اشک از نان بیشتر است . نان از خاک است ولی اشک از خون دل
خربزه هم بد نيست، آدم را سير مي کند. با اين فکر ، هرچه پول داشت، به ميوه فروش داد و خربزه اي خريد و به محل کار ، برگشت. در راه در اين فكر بود كه آيا دوستش از او تشکر خواهد کرد؟ فکر مي کرد کار مهمي کرده که توانسته به جاي نان، خربزه بخرد. وقتي به دوستش رسيد ، او هنوز مشغول کار بود . عرق از سر و صورتش مي ريخت و از حالش معلوم بود که خيلي گرسنه است . او درحالي که خربزه را پشت خودش پنهان کرده بود ، به دوستش گفت : " اگر گفتي چي خريده ام؟ "دوستش گفت : " نان را بياور بخوريم که خيلي گرسنه ام . مگر با پولي که داشتيم ، چيزي جز نان هم مي توانستي بخري؟ زود باش . تا من دستهايم را بشويم، سفره را باز کن. "مرد وقتي اين حرفها را شنيد ، کمي نگران شد و با خود گفت: " نکند خربزه سيرمان نکند. " دوستش که برگشت ، ديد که او زانوي غم بغل گرفته و به جاي نان ، خربزه اي درکنار اوست.در همان نگاه اول همه چيز را فهميد . جلوي عصبانيت خودش را گرفت و گفت:" پس خربزه دلت را برد؟ حتما ً انتظار داري با خوردن خربزه بتوانيم تا شب گل لگد کنيم و خشت بزنيم ، نه جان من ، نان قوت ديگري دارد . خربزه هر چقدر هم شيرين باشد ، فقط آب است. "آن روز دو دوست خشتمال به جاي ناهار ، خربزه خوردند و تا عصر با قار و قور شکم و گرسنگي به کارشان ادامه دادند . از آن پس ، هر وقت بخواهند از اهميت چيزي و درمقابل ،بي اهميت بودن چيز ديگري حرف بزنند ، مي گويند : " فکر نان کن که خربزه آب است . "
📚تو برو کشکت را بساب می‌گویند روزی مرد کشک‌سابی نزد شیخ بهایی رفت، از بیکاری و درماندگی شکوه کرد و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او گفت: اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیفتد، ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد می‌دهد و می‌گوید آن را پخته و بفروشد، به صورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. مرد کشک‌ساب پاتیل و پیاله‌ای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کند و چون کار و بارش رواج می‌گیرد طمع کرده و شاگردی می‌گیرد و کار پختن را به او می‌سپارد. بعد از مدتی شاگرد می‌رود بالادست مرد کشک‌ساب دکانی باز می‌کند و مشغول فرنی‌فروشی می‌شود، به طوری که کار مرد کشک‌ساب کساد می‌شود. کشک‌ساب دوباره نزد شیخ بهایی می‌رود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم می‌کند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود، به او می‌گوید: تو راز یک فرنی‌پزی را نتوانستی حفظ کنی، حالا می‌خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ 🔹تو برو کشکت را بساب.
📚 داستان کوتاه پلیکانی در زمستان سرد و برفی برای جوجه هایش غذا گیر نمی آورد. ناچار با منقارش از گوشت تنش می کَند و توی دهان جوجه هایش می گذاشت. آنقدر این کار را کرد تا ضعیف شد و مُرد. یکی از جوجه ها گفت: آخیش! راحت شدیم از بس غذای تکراری خوردیم. وقتی فداکاری می کنیم، انتظار داریم در مقابلش ناسپاسی نبینیم اما بیشتر اوقات می بینیم. مرز میان ناسپاسی و خودخواهی باریک است.  هر دو جزو صفت های بد به شمار می روند اما هر آدمی حق دارد زندگی کند. حق دارد خودخواه باشد. کسی برای فداکاری بی اندازه هم مدال نمی دهد. عموماً آدم های خیلی فداکار در تنهایی شان گله می کنند از ناسپاسی اما ترجیح می دهند فداکار شناخته شوند تا آدمی که به فکر خودش است. گاهی به فکر خودتان باشید. از زندگی تان لذت ببرید. اینطور در گذر زمان کمتر پشیمان می شوید. کسی برای فداکاری بی اندازه به آدم مدال نمی دهد.
تنور دلت که گرم باشد نان مهربانی اش را می خوری هرچه دلت گرمتر مهربانی ات بیشتر و روزگارت آبادتر است
اگر بر این باوری که سنگ برایت میکند، معجزه رخ خواهد داد اگر بر این باوری که آسمان برایت معجزه میکند، معجزه رخ خواهد داد اما آگاه باش نه سنگ از خود قدرت دارد، نه آسمان آنچه که نیرو دارد، باور توست ایمان و یقین راسخ توست اگر سنگ قدرتی داشت، فکری به حال خود میکرد... بیرون ز تو نیست ، آنچه در عالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهی ، که تویی سه مرتبه بلند بگو: 🌷من سزاوار بهترین ها هستم🌷
سرانجام روزی به حکمت همه اتفاقات زندگی پی خواهی برد پس فعلا از سردرگمی هابگذر... ازمیان اشکهالبخند بزن واعتمادکن به علم و حکمت خدای مهربانی که ازهرکسی نسبت به بندگانش دلسوزتر است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در ایـن پنـج شنبـه بـاز هـم به یاد همه مسافران بهشتی آنان که روزی عزیز دل کسی بودند و امـروز عکسی هستند در قاب خاطره‌ ای در ذهن و حـسرتـی بـر دل شـادی روح همه رفتگان فاتحه و صلوات🥀
هیچ دعائی بالاترازاین نیست که خدا ما را از خودش دور نکند. خداوندا دریاب بنده ای را که در میان شادی و خنده اش گفت: خدایا شکرت .. و در اوج غم ها گفت: خدا بزرگ است...🌸
امشب اگࢪقبول نشود دعا ازعجایب است! زیࢪا ڪه عࢪش گشوده ولیلہ الࢪغائب است ما ࢪا مڪن فࢪاموش بہ گاه سجده ات حاجت نخست ظهور آن یاࢪغائب است.
🌷 فرمودند: 🔸خداوند در آسمان هفتم، ملکی را منصوب کرده که به او «داعی» می‌گویند. هرگاه فرا می‌رسد، آن ملک هر شب تا صبح چنین ندا می‌دهد: خوشا به حال ذاکران! خوشا به حال اهل طاعت! همانا خداوند متعال می‌فرماید: «من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، و مطیع کسی هستم که از من اطاعت نماید، و آمرزنده کسی هستم که از من آمرزش بطلبد. این ماه، ماه من است و بنده، بنده من و ، رحمت من است؛ پس هر کس در این ماه، من را بخواند، او را اجابت ‌می‌کنم و هر کس از من درخواستی داشته باشد، به او عطا می‌کنم و هر کس از من هدایت بخواهد، او را هدایت ‌می‌نمایم. من این ماه را ریسمانی میان خود و بندگانم قرار دادم که هر کس به این ریسمان چنگ بزند، به من وصل شده است».
دیدی که یار چون ز دل ما خبر نداشت ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت ما بی‌خبر شدیم که دیدیم حسن او او خود ز حال بی‌خبر ما خبر نداشت ما را به چشم کرد که تا صید او شدیم زان پس به چشم رحمت بر ما نظر نداشت گفتا جفا نجویم زین خود گذر نکرد گفتا وفا نمایم زان خود اثر نداشت وصلش ز دست رفت که کیسه وفا نکرد زخمش به دل رسید که سینه سپر نداشت گفتند خرم است شبستان وصل او رفتم که بار خواهم دیدم که در نداشت گفتم که بر پرم سوی بام سرای او چه سود مرغ همت من بال و پر نداشت خاقانی ارچه نرد وفا باخت با غمش در ششدر اوفتاد که مهره گذر نداشت
تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدمیت مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت اگر این درنده‌خویی ز طبیعتت بمیرد همه عمر زنده باشی به روان آدمیت رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت طیران مرغ دیدی تو ز پای‌بند شهوت به در آی تا ببینی طیران آدمیت نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد
تکه ای بی نظیر از کتاب 📚 ملت عشق برای نزدیک شدن به حق باید قلبی مثل مخمل داشت. هر انسانی به شکلی نرم شدن را فرا می‌گیرد. بعضی‌ها حادثه‌ای را پشت سر می‌گذراند، بعضی‌ها مرضی کشنده را؛ بعضی‌ها درد فراق می‌کشند، بعضی‌ها درد از دست دادن مال. همگی بلاهای ناگهانی را پشت سر می‌گذاریم، بلاهایی که فرصتی فراهم می‌آورند برای نرم کردن سختی‌های قلب. بعضی‌هایمان حکمت این بلایا را درک می‌کنیم و نرم می‌شویم، بعضی‌هایمان اما افسوس که سخت‌تر از پیش می‌شویم...
♥️ فردی چند گردو به بهلول داد و گفت : بشکن وبخور وبرای من دعا کن بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد آن مرد گفت : گردوها را می خوری نوش جان  ولی من صدای دعای تو را نشنیدم... بهلول گفت : مطمئن باش اگر در راه خـدا داده ای خـدا خـودش صدای شکستن گردوها را شنیده است ♥️اگه به کسی خوبی میکنید سعی کنید بدون منت باشه و بـه خاطر خـدا باشه ♥️تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن ♥️که خواجه خود روش بنده پـروری داند
برای انسانهای موفق در هفته ، هفت امروز وجود دارد و برای انسانهای ناموفق ، هفت فردا تفاوتهای کوچک ، نتیجه های بزرگی به بار می آورد.
مدیریت آرزوها.mp3
7.19M
✿ اینکه خداوند یک شب، در یکی از بزرگترین و مهم‌ترین رحم‌های زمانی را به عنوان لیلة الرغائب یا شب رغبت‌ها قرار داده است، نشان ازین دارد که   تا چه حد می تواند در ساختار وجودی و سیر تکاملی نقش داشته باشد. اینکه؛ - چه چیزی را آرزو کنیم؟ - چطور آرزو کنیم؟ - آرزوهایمان را چطور اولویت بندی کنیم؟ نشان می دهد چقدر در راه رسیدن به موفق بوده‌ایم! ※ ویژه 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
✅ اعمال شب لیلة الرغائب به اولین شب جمعه ماه رجب، لیلةالرغائب میگویند. ‌ ‌
نماز لیلةالرغایب ماه رجب ماه پر برکتیه،اولین شب جمعه ماه رجب شب لیلة الرغائب(شب آرزوهاست). دعای مخصوص شب آرزوها: سُبحانَ الله یا فارِجَ الهَمّ وَ یا کاشِفَ الغَمّ فَرَّج همَّی و یَّسر اَمری وارحَم ضَعفی وَ قِلَّة حیلَتی والرزُقنی حَیثَ لا اَحتَسِب یا رَبِّ العالَمین التماس دعا
42.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟لیله‌ الرغائب نه شب آرزوهاست، و نه شب درخواست‌ها و حاجت‌ها. قضیه چیزی فراتر از اینهاست! 🌙لیله الرغائب؛ شبِ یافتن"لیلی"ست! 👌