eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
94 دنبال‌کننده
27.1هزار عکس
12.7هزار ویدیو
706 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5897737228443978030.mp3
6.97M
🏴 ویژه ایام فاطمیه ✨ داستانِ من و مادرم... همان حقیقتی است که انسانها را از تمامِ بلاها نجات خواهد داد... اگر بتوانند ادراک کنند❗️ سلام‌الله‌علیها
السلام علیک یا سیده النساءالعالمین........
داستان کوتاه📚📚📚 پسرک گل‌فروش🌹🌹🌹 پسرک جلوی خانم را می‌گیرد و با التماس می‌گوید: خانم، لطفاً یک شاخه گل از من بخرید. زن در حالی که گل را از دستش می‌گرفت، نگاه پسرک را روی کفشهایش حس کرد. پسرک گفت: زیباست. چه کفشهای قشنگی دارید! زن لبخندی زد و با غرور گفت: بله.برادرم خریده است. دوست داشتی جای من بودی؟ پسرک، بی هیچ درنگی، محکم گفت: نه، نمی‌خواهم جای شما باشم؛ ولی دوست دارم جای برادرتان باشم تا من هم برای خواهرم، کفش بخرم. زبان‌زد، عبداللهی، ص ۱۷۵.
سرمست رسیدن☘☘☘ از دکتر قیصر امین‌پور رفت تا دامنش از گَرد زمین، پاک بمانَد آسمانی‌تر از آن بود که در خاک بماند از دل برکه‌ی شب سر زد و تابید به خورشید تا دل روشنِ نیلوفری‌اش، پاک بماند دل و دامان شب، آن گونه ز سوز دم او سوخت که گریبان سحر تا به ابد، چاک بماند خوشه سرمست رسیدن شد و از شاخه فرو ریخت تا که در خاک، رگ و ریشه‌ی این تاک بماند هر چه دیدیم از این چشم، همه نقش بر آب است نیست نقشی که در آیینه‌ی ادراک بماند جز صدای سخن عشق، صدایی نشنیدم که در این همهمه‌ی گنبد افلاک بماند گلها همه آفتابگردانند، دکتر امین‌پور، ص ۸۷.
راز از فریدون مشیری آب از دیار دریا با مهر مادرانه آهنگ خاک می‌کرد بر گِردِ خاک می‌گشت گَردِ ملال او را از چهره پاک می‌کرد از خاکیان، ندانم ساحل به او چه می‌گفت کان موج نازپرورد سر را به سنگ می‌زد خود را هلاک می‌کرد! مروارید مهر، مشیری، ص ۳۲ و ۳۳.
حکایتی از مثنوی مولوی اختلاف در چگونگی و شکل پیل پیل اندر خانه‌ی تاریک بود عرضه را آورده بودندش هُنود از برای دیدنش، مردم بسی اندر آن ظلمت، همی‌شد هر کسی دیدنش با چشم، چون ممکن نبود اندر آن تاریکی‌اش، کف می‌بَسود آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد گفت: همچون ناودان است این نهاد آن یکی را دست بر گوشش رسید آن بر او چون بادبیزن شد پدید آن یکی را کف چو بر پایش بسود گفت: شکل پیل دیدم چون عمود آن یکی بر پشت او بنهاد دست گفت: خود این پیل، چون تختی بُده‌ست همچنین هر یک به جزوی که رسید فهمِ آن می‌کرد، هر جا می‌شنید از نظرگه گفتشان شد مختلف آن یکی دالش لقب داد، این الف در کف هر یک اگر شمعی بُدی اختلاف از گفتشان، بیرون شدی لغات: هنود: هندی‌ها. همی‌شد: می‌رفت. می‌بسود: لمس می‌کرد. از مصدر بَسودن: لمس کردن. بادبیزن: بادبزن. عمود: ستون. مثنوی معنوی، تصحیح دکتر محمدرضا برزگر خالقی، ج ۱، ص ۳۸۷ و ۳۸۸.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🥀😔😰😔🥀🥀 در غزّه ز بیم ، کودکان می‌لرزند با حالِ وخیم ، کودکان می‌لرزند دادند ، پدر ز دست ، خیلی آنجا گشتند ، یتیم ، کودکان می‌لرزند تنها شده اند ، بی‌کس و بی‌مادر زین رنجِ عظیم ،کودکان می‌لرزند فریاد ، ز تندبادِ بیداد ، ای داد گاهی ز نسیم ، کودکان می‌لرزند آنان ، بکُشند ، پیروانی مفسد موسایِ کلیم ، کودکان می‌لرزند درهیچ کجا رژیمِ کودک‌کش نیست زین قومِ رجیم ، کودکان می‌لرزند ازاین همه ظلم عرش لرزان امروز یا ربّ رحیم ، کودکان می‌لرزند ❤️ "عباس اشرفی پویا"
داستان کوتاه📚📚📚 نفوذ اراده‌ی خدا زن فقیری که خانواده‌ی کوچکی داشت، با یک برنامه‌ی رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد. مرد بی‌ایمانی که داشت به این برنامه‌ی رادیویی گوش می‌داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی‌اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمناً به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی اینها را فرستاده، بگو کار شیطان است. وقتی منشی به خانه‌ی زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه‌ی کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی‌خواهی بدانی چه کسی اینها را فرستاده؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می‌برد. زبان‌زد، عبداللهی، ص ۶۴.
✨مقام شفاعت 💠 قال رسولُ اللهِ : 👌«کسی که قرآن را به خاطر سپرده و بدان عمل کند، حلال آن را حلال و حرام آن را حرام بداند، خداوند شفاعت او را برای ده نفر از خاندانش، که همگی اهل آتش هستند، می‌پذیرد.» 📚 مجمع البیان، ج۱، ص۴۵.
🔰 نامه امام علی ع به امام حسن ع (۷۷)🔰 🔹اموری‌ که درخور توان نیست به دستشان مسپار زیرا زن است ظریف نه خادم و کارپرداز. را در حدّ خودش مراعات کن و او را به طمع میانجی‌ گری‌ در حق غیر مینداز. آنجا که جای‌ نیست از غیرت بپرهیز چرا که این روش افراطی‌ سالم را به بیماری‌، و پاکدامن را به آلودگی‌ دچار می‌ کند. 🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹 🌸 ✨🌸✨🌸✨🌸✨
گل بی رخ یار خوش نباشد بی باده، بهار خوش نباشد طرف چمن و طواف بستان بی لاله‌عِذار خوش نباشد رقصیدن سرو و حالت گل بی صوت هزار خوش نباشد با یار شکرلب گل‌اندام بی بوس و کنار خوش نباشد هر نقش که دست عقل بندد جز نقش نگار خوش نباشد جان نقد محقر است حافظ! از بهر نثار خوش نباشد
به نام خداوند جان و خرد کز این برتر اندیشه بر نگذرد خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیوان و گَردان سپهر فروزندهٔ ماه و ناهید و مهر ز نام و نشان و گمان برتر است نگارندهٔ بر شده پیکر است به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را خوانی
🪴 به خدا که وصل شوی🌹 آرامشی وجودت را فرا می گیرد که نه به ‌راحتی می‌رنجی، و نه به ‌آسانی می‌‌رنجانی… آرامش، سهم دل‌هایی ست که نگاهشان به سمت خداست…🤍 🪴
طبیعت زیبا🌲
زیبا و دلنشین🥰
🍏یک قاشق عسل قبل از چه فوایدی دارد؟ شب ها بهتر می خوابید وزن کم می کنید از جرم گرفتن دندان جلوگیری میکند درمان آلرژی تقویت سیستم ایمنی بدن درمان بدترین گلودرد @tebdarmannii
🍏چگونه سرفه را در 3 روز قطع کنیم؟ داخل ترب سیاه عسل بریزید وانتهاشو سوراخ کنید وبذارید سر یا لیوان توی مدت 5 ساعت شیره ای ازش خارج میشه که ظرف 3 روز سرفه رو قطع میکنه (روزی دو قاشق بخورید)
🍏درمان سوختگی زردچوبه برای درمان سوختگی‌های سطحی بسیار مناسب است. پودر زردچوبه را با ژل‌آلوورا مخلوط کرده و بر روی سوختگی قرار بدهید
کلاغی آواز کبک را شنید و بر دلش نشست. او تصمیم گرفت که آواز کبک را بیاموزد و از این طریق با کبک ها دوستی گزیند و همنشین آنها شود. کلاغ بسی کوشید اما به جایی نرسید. سرانجام نا امید شد و خواست به رفتار خویش باز گردد، اما نتوانست. زیرا آواز خود را نیز فراموش کرده بود و دیگر زبان کلاغ ها را نمی دانست. بنابرین از اینجا مانده و از آنجا رانده شد. به جای اینکه از زندگی دیگران تقلید کنی، بهترین خودت باش...
سه چیز است که اجازه ترک آن به احدی داده نشده: 🌺 «یکی وفای به عهده» که اجازه نداری خلاف عهد کنی، چه طرفت خوب باشد چه بد باید به عهدت وفا کنی ! 🌺 «دوم ادای امانت» اگر کسی چیزی پیش تو به امانت گذاشته، چه طرف خوب باشد و چه بد، باید امانت را بدهی ! 🌺 «سوم خوبی کردن به پدر و مادر» چه پدر و مادر خوب و چه پدر و مادر بد. باید به پدر و مادرت احسان کنی !
طاق بُستان استان کرمانشاه
. مکن اندیشه ماضی مشو در فکر مستقبل 🍀 غنیمت دان همین دم را که این دم کیمیا باشد 🌸 (متخلص به مخفی)
. 📜 هارون و صیاد زیرک و زبان‌باز! 🌴 آورده اند که خلیفه هارون الرشید در یکی از اعیاد رسمی با زبیده زوجه خود نشسته و مشغول بازي شطرنج بودند. بهلول بر آنها وارد شد او هم نشست و به تماشاي آنها مشغول شد. 🌴 در آن حال صیادي زمین ادب را بوسه داد و ماهی بسیار فربه قشنگی را به هارون عرضه کرد. هارون در آن روز سر خوش بود امر نمود تا چهار هزار درهم به صیاد انعام بدهند. 🌴 زبیده به عمل هـارون اعتراض نمود و گفت : این مبلغ براي صیادي زیاد است به جهت اینکه تو باید هرروز به افراد لشگري و کشوري انعام بدهی و چنانکه تو به آنها از این مبلغ کمتر بدهی خواهند گفت که ما به قـدر صـیادي هـم نبودیم و اگر زیاد بدهی خزانه تو به اندك مدتی تهی خواهد شد. 🌴 هارون سخن زبیده را پسندیده و گفت: الحال چه کنم ؟ گفت: صـیاد را صـدا کـن واز او سـوال کن ایـن ماهی نر است یا ماده ؟ اگر گفت نر است بگو پسند ما نیست و اگر گفت ماده است باز هم بگـو پـسند مـا نیست و او مجبور می شود ماهی را پس ببرد وانعام را بگذارد. 🌴 بهلول به هارون گفت : فریب این زن را نخور و مزاحم صیاد نشو. ولی هارون قبول ننمود. صیاد را صدا زد و به او گفت : ماهی نراست یا ماده ؟ 🌴 صیاد باز زمین ادب بوسید و عرض نمود این ماهی نه نراست نه ماده بلکه خنثی است. هارون از این جواب صیاد خوشش آمد و امرنمود تا چهار هزار درهم دیگر هم به او انعام بدهند. 🌴 صـیاد پول ها را گرفته ، در بندي ریخت و موقعی که از پله هاي قصر پایین می رفت یک درهم از پول ها به زمـین افتاد. 🌴 صیاد خم شد و پول را برداشت. زبیده به هارون گفت: این مرد چه اندازه پست همت است که از یک درهم هم نمی گذرد. 🌴 هارون هم از پـست فطرتـی صـیاد بدش آمد و او را صدا زد و باز بهلول گفت مزاحم او نشوید. 🌴 هـارون قبـول نکرد و صـیاد را صـدا زد و گفت : چقدر پست فطرتی که حاضر نیستی حتی یک درهم از این پول ها قسمت غلامان من شود. 🌴 صیاد باز زمین ادب بوسه زد و عرض کرد: من پست فطرت نیستم بلکه نمـک شناسـم و از ایـن جهـت پول را برداشتم که دیدم یک طرف این پول آیات قرآن و سمت دیگر آن اسـم خلیفـه اسـت و چنانچـه روي زمین بماند شاید پا به آن نهند و این از ادب به دور است. 🌴 خلیفه باز از سخن صیاد خوشش آمد و امر نمود چهار هزار درهم دیگرهم به صیاد انعام دادند. 🌴 سپس هـارون رو به بهلول کرد و گفت : من از تو دیوانه ترم به جهت اینکه سه دفعه مرا مانع شدي من حرف تو را قبـول ننمـودم و حـرف همسرم را به کار بستم و این همه متضرر شدم.
. 🌼 گر خرد کامل شود انسان نمی بیند زیان 🍂 بدترین دشمن چه باشد آدمی را جز زبان؟   🌼 گرگ‌ها درّنده‌اند تکلیفشان روشن ولی 🍂 وای از آن گرگی که پنهان است در ذات شبان   🌼 قبل از آنکه دل برنجانی کلامت را بسنج 🍂 تیر رفته بر‌نمی‌گردد به آغوش کمان   🌼 هرچه بر خود می‌پسندی را بگو با دیگران 🍂 فرق دارد نازنینم نیش جان با نوش جان   🌼 گر دلی را بشکنی تعریف حالت این شود 🍂 همچو مرغی که قفس باشد برایش آسمان   🌼 نزد خالق با منیّت من منم هرگز نکن 🍂 ما کجاییم نقطه‌ای در ناکجای کهکشان