تا که کج می ایستد شاهین میزان های ما
بر فراز نیزه خواهد رفت قرآن های ما
گرگ هاتان کی حریف بره هامان می شدند
راست می گفتند اگر یک بار چوپان های ما
سال ها چون غنچه ها خاموش ماندیم و دریغ
چاک خورد از فرط خاموشی گریبان های ما
در شبی تاریک و بیم موج و گردابی چنین
دست طوفان بلا افتاده سکان های ما
شعرهای داغ ما هم از دهان افتاده است
بس که از سرما به هم چفت است دندان های ما
هر که سیر از خوان ما برخاست نان از ما برید
بشکند، ای دوستان! دست نمکدان های ما
ماه من یک تخته بر دارد گر از دکان خویش
تخته خواهد شد در این بازار، دکان های ما!
#سعید_بیابانکی #شعر