eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.6هزار دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
10.6هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
تحلیل "نجاح محمد علے" از بازداشت گونِن سِگـو وزیـــر پیشین اسرائیل به اتهام جاسوسـ🔍ــے براےایــ🇮🇷ـران: اخیـرا با نمایش تعدادے زونڪن📂 به قول خودش عمق نفوذ در ایـIRANـران را نشان داد😅 غافل از اینڪه این ڪشور در مرڪز ساختار سیاسے اسرائیل جاسوس داردڪه دو بار✌️ هم براےدریافت دستورات به تهران آمده بود.😉👌 💥 خــاکـریـ😜ــز نــوشــتـــ : آقاےنتانیاهـــو 😄 بیزحمت اون خودنویس طلایے🖊 رو میزتم بده یڪے از وزرا بیاره ایران بچه ها دفعه قبل جا گذاشتــن😎 والا با اون اطلاعات دقیقے📚 ڪه ما از مراڪز نظامےاسرائیل توےجولان داشتیم، فڪر ڪنم خود نتانیاهو هم جاسوس ما باشه😂 ڪلیڪ نڪن جـاسوس میشے😳👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
این روز‌ها تب جام جهانۍبالاست اما یادمان هست قهرمانۍابدی این ملت را که همه دنیایک طرف ایستادندو شیربچه‌هاۍشجاع ما یک طرف! اما باکوله‌باری از توکل ومردانگی رفتندو بردندجام دوجهان را🌷 @golestanekhaterat ╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
#شهید_مصطفی_چمران: #دنیا میدان بزرگ #آزمایش است که #هدف آن جز #عشق چیزی نیست. ۳۱ خرداد سالروز شهادت دکتر #چمران گرامی باد... http://eitaa.com/golestanekhaterat
#وزیر دفاع و بعد نماینده مجلس شد، همه داراییش بعد #شهادت یک کت شلوار، یک کتابخانه چند هزار جلدی و ۳۶ هزار تومان واریزی #مجلس بود. #شهید_دکتر_چمران ۳۱خرداد سالروز شهادت دکتر #چمران گرامےباد... http://eitaa.com/golestanekhaterat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20180620-WA0036.mp3
6.15M
🔳 🌴نه کبوتری روی گنبد 🌴نه یه خادمی نه یک زائر 🎤 👌بسیار زیبا @javanan_enghelabi_313
💥یـه لحظه تفڪــر‼️ در تعبیر رهبرے عزیز مبنے بر [تعصبْ داشتنـــ] بر استفاده از ڪالاے داخلے، همانند داشتنــ بر تیم هاے فوتبالـ(⚽️) نڪته ظریفے وجـود دارد: 🔶🔸وقتے به تیم محبوبتانــ تعصُب داریــد، باختنــ و بد بازے ڪردن آن را تحمّل ‌مےڪنید، اگر ضعفِ تیم‌تانــ هم از حد رد شود، چونـــ خودتانـــ را جزئے از تیم مےدانید؛ دست از هوادارے برنمے‌داریـد بݪڪه بدنبالِ اعتراض و اصلاح بر میایید. 🔷🔹با هم همینگونــه بایَست روبرو شـد. اگر به [تولیـد ملے] تعصُب داشته باشیم،ضعف و خطاے گاه گاه آن را تَحمُلْ مےڪنیم... اگــر هم از حد رد شد بدنبال اعتراض و اصلاح برمیاییم، نه اینڪه بےتفاوت از ڪنار آن رد شده و تیم خود را عوض ڪنیم... ولایتےــا، ڪلیڪ رنجه لطفا😉👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام‌علےساڪن‌بقیع✋ عربستان، «حَرَمستان» شود ان‌شاءلله آنکه دیروز، جفا کرد به ما، فردا نیست ميرسد لحظه‌ے موعود و همه مےبینند پرچمے جز عَلمِ سبزِ #حسن بالا نیست #بقیع‌رامیسازیم http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷🌷
مصطفی مروانی....mp3
5.68M
بانوتو روح صبرےاسطوره ایثارے اندازه این دنیابےبے فدایےداری تا زنده ایم وهستیم همچون همیشه بےبے یک آجر از دربارتوکم نمیشه بےبے به یادیگانه شهیدمدافع شهر @golestanekhaterat
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
بانوتو روح صبرےاسطوره ایثارے اندازه این دنیابےبے فدایےداری تا زنده ایم وهستیم همچون همیشه بےبے یک آ
لطف خودِ بی بی بود ماهم امیدی داریم تو #زینبیه ماهم اسم #شهیدی داریم روایت هست که شهید میتونه۷۰ نفر رو روشفاعت کنه،ان شاءالله ما هم مورد شفاعت #شهیدعزیز بشیم #صلوات http://eitaa.com/golestanekhaterat
📆 به مناسبت سالروز شهادت سرباز فداکار اسلام، «شهید چمران» امام خمینی: چمران شرف را بیمه کرد. #مثل_چمران_بمیرید #به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت http://eitaa.com/golestanekhaterat
💠 🍂 💠 ۱۷۶ ڪسے در مغزم فریاد میزند:"احساساتے ڪہ بهش داریو بریز دور! هادے برات موندنے نیست آیہ!" بہ خودم نهیب میزنم:"نہ! من ڪہ حسے بهش ندارم!" هادے ڪمے جا بہ جا میشود،بے اختیار او را در لباس نظامے تصور میڪنم. دلرباتر است.... ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ هادے ماشین را نزدیڪ آپارتمان پنج طبقہ اے پارڪ میڪند و میگوید:اینجاست. نگاهے بہ محلہ مے اندازم،محلہ اے خلوت در یڪے از مناطق متوسط نشین. هادے ڪمربند را از دور نیم تنہ اش آزاد میڪند و میگوید:راستے اسم دوستم سید علیرضاست و اسم همسرشون یاس سادات! لبخند میزنم:چہ جالب هر دو ساداتن. هادے پیادہ میشود و در عقب را باز میڪند،نایلون هاے میوہ و مرغ و گوشت را برمیدارد و روے زمین میگذارد. سپس ڪیسہ ے برنج و چاے و آجیل را برمیدارد،من هم پیادہ میشوم و دو سہ تا ڪیسہ ے باقے ماندہ ڪہ حاوے حبوبات و سبزیجات بستہ بندے شدہ و پودرماشین لباس شویے است برمیدارم. هادے سریع میگوید:خودم چندتا چندتا میارم! در ماشین را میبندم:سنگین نیستن. سرے تڪان میدهد و بہ سمت آپارتمان میرود،ڪیسہ ها را مقابل در میگذارد و زنگِ واحد سہ را میفشارد. دو سہ دقیقہ طول میڪشد تا صداے دختر جوانے بگوید:بعلہ؟ هادے سریع میگوید:سلام هادے ام،میشہ چند لحظہ بیاید جلوے در؟ صداے دخترڪ مضطرب میشود:آقا هادے شمایید؟ الان میام! بہ دو دقیقہ نمے ڪشد ڪہ دختر جوانے در را باز میڪند،همانطور ڪہ بہ زور چادر رنگے اش را روے سرش نگہ داشتہ و با چشمان نگران بہ هادے زل زدہ میگوید:سلام! گویے متوجہ حضور من نشدہ،چشمان درشت قهوہ اے رنگش آرام و قرار ندارند. هادے جواب سلامش را میدهد و احوال پرسے میڪند،یاس ڪوتاہ و سریع جواب میدهد. در چشمانش اشڪ حلقہ زدہ،آب دهانش را با شدت فرو میدهد:آقا هادے! حالِ علیرضا خوبہ؟ هادے سریع میگوید:معلومہ ڪہ خوبہ بہ من گفت براتون یڪم خرید ڪنم. یاس نگران بہ سمتمان مے آید و با بغض میگوید:تو رو خدا راستشو بگید! علیرضا چیزیش شدہ؟ هادے با اطمینان سرش را تڪان میدهد:از من و شما حالش بهترہ،بهم گفت براتون یڪم خرید ڪنم و بیارم. باید قبلش خبر میدادم دارم میام نگران نشید! یاس نفس آسودہ اے میڪشد و چشمانش را مے بندد،قطرہ ے اشڪے از گوشہ ے چشمش مے چڪد و زمزمہ میڪند:خدا رو شڪر! چشمانش را باز میڪند و با دست صورتش را پاڪ میڪند،نگاهش میڪنم و لبخندے روے لبانم مے نشانم:سلام! سرش را بہ سمتم برمیگرداند و جوابم را میدهد،ڪنجڪاو نگاهش را میان من و هادے مے چرخاند ڪہ هادے با دست بہ من اشارہ میڪند و میگوید:نامزدم آیہ! در چشمانش تعجب و شادے برق میزنند،لبخند عمیقے روے لبانش مے نشیند و چهرہ ے نگران و غمگین چند لحظہ قبلش را پنهان میڪند! با ذوق دستم را میگیرد و میفشارد:اے جانم! پس شما نامزد آقا هادے اید؟ تبریڪ میگم عزیزم‌. لبانم را باز میڪنم:خیلے ممنون. محڪم در آغوشم مے ڪشد:پس بالاخرہ یڪے ام پیدا شد دلِ آقا هادے رو ببرہ! لبخند خجولے میزنم و از آغوشش بیرون مے آیم،حالا چشمانش میخندند! _یاس هستم! یاس سادات. با لبخند جوابش را میدهم:چہ اسم لطیف و قشنگے،منم آیہ ام خوشوقتم. رو بہ هادے میگوید:چہ بے خبر! ما رو قابل ندونستید؟ هادے با شرم میگوید:این چہ حرفیہ؟! یہ دفعہ اے شد! سپس بہ ڪیسہ ها اشارہ میڪند و ادامہ میدهد:براتون بیارم بالا؟ یاس لبخند شیرینے میزند و چادرش را مرتب میڪند:چرا زحمت ڪشیدید آخہ؟ خودم میبرم بالا. در خانہ را تا آخر باز میڪند:بفرمایید. هادے بہ من چشم میدوزد،رو بہ یاس میگویم:نہ دیگہ مزاحم نمیشیم. چندتا از ڪیسہ ها را برمیدارد و میگوید:چہ مزاحمتے؟! چے بهتر از اینڪہ بعد از دو سہ هفتہ تازہ عروس و داماد مهمون خونہ م باشن. خون در صورتم مے دود،گونہ هایم انارے میشوند از شرم. تازہ عروس! عروسِ هادے! یعنے میشود؟! هادے هم بدتر از من خجالت میڪشد،سریع باقے ڪیسہ ها را برمیدارد و بہ من اشارہ میڪند وارد خانہ بشوم. آرام میگویم:میخواے چندتاشو بدہ من. جواب میدهد:نہ خودم میارم. یاس تعارف میڪند من اول وارد بشوم،میگویم:نہ اول شما و هادے برید ڪہ بار دستتونہ! هادے جلوتر از همہ راہ مے افتد و من و یاس پشت سرش،بہ طبقہ ے دوم ڪہ میرسیم یاس بہ در سمت چپ اشارہ میڪند:بفرمایید! اینم ڪلبہ ے درویشے من و سید علیرضا. بہ سر در خانہ نگاہ میڪنم،تابلوے ڪوچڪے بالاے در زدہ شدہ ڪہ رویش نوشتہ "بیت الزهرا" یاس در را باز میڪند و میگوید اول من و هادے وارد بشویم،خجول همراہ هادے وارد خانہ میشوم. خانہ اے هفتاد هشتاد مترے با دڪور و چیدمان فوق العادہ لطیف و زیبا! ڪاغذ دیوارے هاے توسے رنگ با نقش گل هاے متوسط صورتے ڪم رنگ دیوارها را زینت دادہ اند. ... http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷