eitaa logo
گلستان شهدا
110 دنبال‌کننده
774 عکس
526 ویدیو
6 فایل
کانال تخصصی شهدای اصفهان 📞خادم کانال:
مشاهده در ایتا
دانلود
دستتان را بدهید به دست خدا دستتان را بدهید به دست خدا ، خدا می داند که اگر شما ارتباطتان را با او محکم کنید کارتان پیش می‌رود. 🕊 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🌹💐🌹🕊🌷 🌹 🌹 شهید اقا رب پرست بارها و بارها گفته بودکه «ما به خاطر خدا می جنگیم و هرگز شکست نخواهیم خورد» و به همین خاطر استراحت برای او معنا نداشت. و شب و روز در تلاش بود . 🕊 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مروری بر زندگی شهید حسن آقا رب پرست 🔷 کودکی را در میان جو مذهبی و معتقد خانواده سپری کرد و وارد دبیرستان شد. با ورود به دبیرستان، فعالیت‌های مذهبی و فرهنگی او شدت یافت و در کنار دروس تحصیلی، مطالعه کتاب‌های آموزنده و مفید، شرکت در جلسات مذهبی و فراگیری درس عربی را نیز سرلوحه اقداماتش قرار داد. 🔶 وی پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۴۳ به مدت یک سال در یکی از داروخانه‌های معروف اصفهان به نام داروخانه بوذرجمهری مشغول به کار شد. در همان سال در آزمون دانشکده افسری شرکت کرد و پس از قبولی در تابستان سال ۱۳۴۴ به تهران آمد و وارد دانشکده افسری شد.دوره سه ساله دانشکده افسری را در کنار دوستانی چون شهید کلاهدوز با موفقیت طی کرد، با پایان یافتن این دوره در سال ۱۳۴۷، راهی شیراز شد. 🔷او همیشه تلاش می‌کرد تا از پرسنل ممتاز باشد و فنون نظامی را به نحو احسن یاد بگیرد، تا در مواقع لزوم، سربازی مفید برای اسلام باشد. همچنین از ورزش نیز غافل نمی‌شد و از اسب سواران خوب ارتش محسوب می‌شد. 🔸در سال 1350 با بهترین یار زندگی‌اش آشنا گشت و با او پیوند مقدس همسری بست که حاصل این پیوند چهار پسر بود. 🔹اقارب پرست در تاریخ ۱۳۵۰ برای گذراندن دوره چیفتن عازم انگلیس شد و دو سال بعد به امریکا اعزام شد و دوره جنگ‌های شیمیایی را گذراند و در بازگشت «بخش جنگ شیمیایی - میکروبی (ش- م- ر)» را در مرکز زرهی شیراز پایه‌ گذاری کرد. 🔷 مدتی بعد در سال ۱۳۵۳ بار دیگر به امریکا اعزام شد اما در بازگشت به عتبات عالیات رفت و در نجف به حضور حضرت امام خمینی (ره) مشرف شد و در ملاقاتی که با ایشان داشت ضمن اعلام بیعت، آمادگی خود را جهت انجام هر نوع فعالیت سیاسی و مبارزاتی را اعلام کرد. 🔶 در بهمن سال ۵۷ به مدرسه رفاه - ستاد استقبال از امام (ره) - پیوست و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کمیته انقلاب در ستاد مشترک ارتش حضوری فعال داشت. وی پس از انسجام اولیه ارتش به «اداره دوم ستاد مشترک» منتقل شد و با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به «لشگر ۹۲ زرهی» در خرمشهر پیوست. 🔹هنگامی‌که اولین ضربات سخت مستکبران به انقلاب اسلامی در قالب حمله عراق به مرزهای کشور آغاز شد، اقارب پرست به خرمشهر رفت و همراه دیگر رزمندگان به دفاع از آن پرداخت، اما در آخرین روزهای ‌مقاومت خرمشهر، با گلوله دشمن، از ناحیه گلو مجروح و به تهران منتقل گشت. او پس از سقوط خرمشهر و بهبودی زخمش، به آبادان رفت و گردان المهدی را با همکاری بسیجیان سازماندهی کرد. 🔸 علی رغم اینکه کاندیدای فرماندهی ستاد مشترک ارتش و تصدی پست وزارت دفاع بود، با انتخاب شخصی به نیروی زمینی پیوست و معاونت عملیات لشگر ۹۲ زرهی اهواز را بر عهده گرفت. 🔷 اوایل سال ۱۳۶۲ پس از دو سال خدمت در تهران دوباره به جنوب بازگشت. وی همیشه می گفت:«نور الهی در آنجا [جبهه] متجلی است، آنجا جایگاه تزکیه نفس است.» 🥀 صبح روز ۲۵ مهرماه سال ۱۳۶۳تیمسار اقارب پرست هنگامیکه به همراه عده‌ای از فرماندهان، از جزایر مجنون بازدید می‌کرد، آخرین گام‌هایش را در طی طریق حق، برخاک‌های سرخ جنوب (جبهه) نهاد و «اللهم الرزقنا شهادة فی سبیلک» را آمین گفت. لحظاتی بعد خمپاره ای فرود آمد و به همراه سرهنگ عملیاتی و سروان صدیقی به فیض شهادت نایل آمد. 🔰 🕊 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸اکنون وقت استراحت نیست🌸🍃 با هجوم دشمن به طرف خرمشهر سرانجام پس از سی و پنج روز حماسه، ایثار و مقاومت خرمشهر سقوط کرد و ما با بدن‌های خسته و کوفته و با روحیه‌ای از دست رفته به آن سوی خرمشهر رفتیم! شهید اقارب‌پرست در شب همان روز نیرو‌ها را زیر پل خرمشهر جمع کرد و با سخنان امیدوار کننده‌ای دوباره به بچه‌ها روحیه داد. او گفت: برای شادی روح شهدای خرمشهر فاتحه بخوانیم و ادامه داد که سعی کنید هر قدمی که بر می‌دارید به یاد خدا باشید. توکل به خدا کنید می‌دانم خسته هستید بدن‌هایتان کوفته و بی رمق شد است؛ چشم‌هایتان بی خوابی بسیاری تحمل کرده، اما اکنون وقت استراحت نیست؛ اگر دیر بجنبیم دشمن به این سوی خرمشهر هم رخنه می‌کند. اکنون وقت استراحت نیست امشب باید تا صبح کار کنیم و سنگر بسازیم. بچه‌ها با شنیدن حرف‌های فرمانده جان برکفشان جان تازه‌ای گرفتند و آن شب تا صبح با هر وسیله‌ای که در دست داشتیم و با گونی‌هایی که جمع شده بود و ماسه‌های کنار رودخانه سنگر و پناهگاه‌های متعددی ساختیم. یادش به خیر! شهید اقارب‌پرست هم آن شب تا صبح گونی ماسه به کول می‌گرفت و پا به پا با رزمندگان و دوشادوش دیگران سنگر درست می‌کرد! به راستی باید بگویم که او به اندازه چهار نفر از بچه‌ها کار می‌کرد و آن شب حتی تا یک قدمی شهادت هم پیش رفت. هنگامی که در حال حمل یک کیسه ماسه از داخل رودخانه به بالا بود خمپاره‌ای درست در پنج، شش متری او به زمین اصابت کرد که در همان موقع یکی از برادرانمان درجا شهید شد". 📖 🎤یک‌نیرو‌ی‌بسیجی 🕊 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔳 فرازی از وصیتنامه شهید حسن آقا رب پرست 🖋«اللهم الرزقنا شهادة فی سبیلک تحت رایت نبیک و ولایتی علی بن ابیطالب (ع)» این بنده حقیر مسکین و مستکین، متذکر و یادآور می­‌شوم که هرچه آقایی و عزت است در خدمتگزاری درگاه این اولیا و برگزیدگان الهی است و بدون شناخت و محبت این­ها هیچ عملی قبول نشده و ارائه کننده و تصویب کننده ی اعمال و تقدیم به حضور باریتعالی به دست این خانواده­ ی عزیز می­باشد. تا توان دارید در خدمتگزاری به این اولیاء الله کوتاهی نکنید که خود آنها بزرگواری دارند و پاداش بیش از حد می­دهند. ◼️اما پدر و مادر عزیزم و برادران و خواهرم، امید است خداوند هدیه­ ی خانواده­‌ی شما را بپذیرد؛ که خون من عزیزتر از خون علی اکبر، ابوالفضل و امام حسین(ع) عزیز نیست. هرچه دارم و داشتم از لقمه­‌ی حلالی بود که شما به دهانم گذاردید و مرا با اسلام از کودکی آشنا کردید و امید است که خداوند به شما صبر عنایت کند. 🖋و اما همسر ارجمندم، ای یارسختی­ها و گرفتاری­‌هایم، سفارشم چنگ زدن به دامان اهل بیت و پیروی از نایب اوست. انشاء الله خداوند تعالی به همه­ ی شما ملت عزیز کمک خواهد کرد تا نام اسلام عزیز اعتلا یابد و بزودی امر فرج مهدی عزیز(عج) را اصلاح نماید... ◼️همسر عزیزم صبر و تقوا تنها توشه­ای است که برایت می­گذارم. انشاءالله بتوانی فرزندان عزیزمان را از یاران مهدی(عج) و نایب بر حق او تربیت کنی که مایه­ی مباهات ما در صحرای محشر و در حضور خداوند تبارک و تعالی باشند. 🖋آنچه را که از ابتدای آشنایی تا آخرین لحظه­‌ی حیات به تو دادم از من نبود، بلکه از اسلام بود و لذا تو را به همان اسلام راهنمایی می­‌کنم، که او را دریابی و لذا غم و مصیبت رفتن مرا بزرگ نخواهی یافت... والسلام. ◼️تذکر دیگرم خدمت برادران و خواهران در مورد انقلاب اسلامی ایران است. که از خدا بخواهید توفیق خدمتگزاری بیشتر شامل حال شما بشود. زمانی بهتر از این برای خدمتگزاری به دین اسلام و اهل بیت نخواهد بود و چه فرصتی از این زیباتر که خون همه­‌ی شهدای اسلام از صدر تا کنون ضمانت اجرایی خدمت همه­‌ی مسلمانان است. 🖋در راه اسلام تلاش کنید که خدمت شما بدون هیچ ریا و تزویری مورد رضای خداوند قرار گیرد. خداوند خود حافظ این مکتب اسلام می­‌باشد. ولی آنچه مهم است عمل و کارکرد ما در این دنیاست که بعد از سی و چند سال عمر و این همه حجتی که خدا به ما تمام کرده است، چگونه عمل می­ کنیم و تا چه حد حاضریم از منافع خود در راه این اسلام عزیز ایثار کنیم و تا چه حد در آزمایش های خداوندی حاضریم انا لله و انا الیه راجعون را با صبر ادا کنیم... ◼️خدمت به مسلمین و علمای اعلام بالاخص رهبر عزیز فراموش نشود. 🖋به فـرزندان، تلاش در حفظ اسلامیت خودشان و حفظ دستاوردهای انقلاب را سفــارش می­‌کنم. نوکری آستان اهل بیت فراموش نشود. ◼️دعا برای فرج امام زمان از اهم مسائل است . 🖋خدا را در هر مسئله و هر لحظه لحاظ کنید و از یاد او غافل نباشید. ◼️محل دفن اصفهان «تخت فولاد» یا بهشت زهرا در جوار شهدایی که از اولاد حضرت زهرا(س) باشند. 🖋توفیق خدمتگزاری بیش از حد شما را در راه اسلام و انقلاب عزیز و رهبر اصلی این انقلاب حضرت مولا مهدی عزیز(عج) و نایب او، امام خمینی، از خداوند متعال خواهانم. آمین یا رب العالمین ✍ 🌸 🕊 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقش شهید اقا رب پرست در خرمشهر و آبادان ❇️هنگامی که اولین ضربات سخت مستکبران به انقلاب اسلامی در قالب حمله عراق به مرزهای کشور آغاز شد‌، حسن مظلوم ترین نقطه درگیری، یعنی خرمشهر را در نظر گرفت و برای دفاع از حریمش به آن جا رفت. 🔴در خرمشهر دشمن تا دندان مسلح، جدیدترین انواع تانک ها و توپ ها و ابزار زرهی را به کار برد و حریصانه جلو آمد. در جنگ کلاسیک می گویند که «در مقابل تانک باید تانک داشت و در مقابل توپ باید توپخانه آورد و...» ولی در آن شهر دور دست، برای نیروهای ایرانی نه تانکی بود و نه توپی. ⚠️ در آن شرایط بسیار دشوار عده ای از جوانان عاشق دین و میهن اعم از نیروهای گردان دژ خرمشهر، تکاوران نیروی دریائی، دانشجویان دانشکده افسری، نیروهای سپاهی و مردمی با جنگ افزارهای ابتدایی مانند تفنگ ژ-3 و سایر سلاح های سبک، در مقابل نیروهای دشمن ایستاده بودند؛ چرا که نمی خواستند در این جنگ نابرابر، خونین شهر، زیر چکمه های اجنبی لگدمال شود. 💎حسن اقارب پرست با اصولی که از رزم می دانست و با توجه به امکاناتی که در دسترس داشت، نیروهای موجود را سازماندهی کرد؛ در مقابل دشمن ایستاد و با نیروی بسیار کمی که در آنجا بود از پیشروی نیروهای بعثی جلوگیری کرد. ⚜ در آن لحظات با آن که دشمن از محله های کشتارگاه و گمرک به داخل شهر آمده بود، حسن با خونسردی خود، نیروهای حاضر را توجیه می کرد. او حتی برای کسانی که شهید می شدند نماز میت می خواند و با تشریفات رسمی، جنازه آنها را به عقب منتقل می کرد و یا اگر درگیری شدید بود، با مراسم رسمی در همان جا به خاک می سپرد. ✅ او قبل از آغاز هر عملیاتی، نیروها را جمع می کرد و با نطق شیوای خود، به آنان روحیه می داد‌؛ به طوری که نیروهای خودی بیشتر از 34 روز در مقابل انبوهی از نیروهای دشمن ایستادگی کردند و این امر در تاریخ جنگ های کلاسیک بی سابقه است. 🏆 او بارها و بارها گفته بود که: «ما به خاطر خدا می جنگیم و هرگز شکست نخواهیم خورد» و به همین خاطر استراحت برای او معنا نداشت. شب و روز در تلاش بود و در ادامه تلاش هایش در خرمشهر، ترکش خمپاره ای به او اصابت کرد و مجروح شد. 🔵 پس از اشغال خرمشهر، سرگرد اقارب پرست به آبادان اعزام شد و در آنجا ستاد مقاومت تشکیل داد. او در کنار سرگرد شریف النسب، فعالیت های گسترده ای انجام داد و با تعداد کمی از نیروهای بومی، جبهه بهمنشیر و ذوالفقاری آبادان را به کنترل در آورد و نگذاشت نیروهای عراقی که آبادان را محاصره کرده بودند، وارد شهر شوند. 🔆 سرانجام پس از مدتی، اولین گردان زرهی در آبادان به نام گردان المهدی تشکیل شد و سرگرد اقارب پرست، تانک ها و توپ های اطراف را جمع کرد و توانست در مقابل دشمن یک آرایش نظامی نسبتاً مناسبی شکل دهد 🕊 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com
12.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ روایتی متفاوت از مدافعان حرم دقت کردید وقتی کتاب شهدایی می خونید شهدا رو یجوری رویایی و غیر قابل دسترس توصیف می کنن که آدم از زندگی ناامید میشه؟ برادر یا خواهر نویسنده بابا این شهیدی که اینجور قهرمانانه توصیفش کردی یه روزی از همین جایی که ما هستیم شروع کرده... این کلیپ رو ببینید تا یه شکل دیگه هم خاطرات شهدا رو بشنوید 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com