مروری بر زندگی شهید عباسعلی جان نثاری
🔷 در يك خانواده مذهبي در محله لادان اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت ايشان را عباسعلي نام نهادند تا يادآور شجاعت و ادب دو راد مرد صدر اسلام اميرالمومنين علی(ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) باشد.
تحصيلات ابتدايي را در مدرسه مجلسي محله لادان سپري نمود سپس در مدرسه شهید صادق بابا شاهي (شهريار) مقطع راهنمايي را طي كرد .
🔶 همزمان با اوج گيري مبارزات انقلاب اسلامي مردم ايران علي رغم سن كم در تظاهرات وراهپيمايي ها شركت مي كرد،تشويق ها وحمايت هاي مادر گراميشان ودايياش شهيد اصغر كفعمي عامل مهمي در اين خصوص به شمار مي آيد
🔹 سال ۱۳۶۱ پس از گذراندن آموزش هاي نظامي علي رغم سن كم يعني در سن ۱۶ سالگي به جبهه اعزام شد ودر گروه توپخانه لشكر ۱۴ امام حسين مشغول مجاهدت گرديد در سن ۱۷ سالگي اولين مسئوليت خويش يعني اولين فرماندهي آتشبار را تجربه كرد و در سال ۶۳ به سمت جانشين اطلاعات گروه توپخانه ۱۵ خرداد منصوب شد .
🔸در طول جنگ مسوليت هاي متعددي مانند مسول اطلاعات و عملیات گروه توپخانه به ايشان واگذار گرديد به نقل از فرماندهان به خوبي ازپس اين مسوليت ها برآمد .در عين حال شهيد در دوره هاي متعددي شركت كرد وبا سربلندي و موفقيت دوره ها را طي نموددر ۱۳۸۰ مسئول عمليات توپخانه نيروي زميني سپاه شد و چند ماه بعد در گروه توپخانه ۱۵ خرداد به سمت جانشيني فرماندهي انتخاب گرديد
🔷 سال ۱۳۸۵ از طرف فرمانده نيروي زميني به سمت فرمانده گروه توپخانه موشكي منصوب شد در سال ۱۳۸۸ با تصويب فرمانده كل قواء حضرت امام خامنه اي (مدظله العالي)و به دست فرمانده كل سپاه به درجه سرداري نايل گرديد.
🔶 شهيد جانثاري چه در زمان جنگ و چه پس از جنگ داوطلب انجام عمليات هاي سخت و پيچيده بود وسرانجام سال ۱۳۹۰ از طرف فرمانده نيروي زميني سپاه جهت دفع شرارت هاي ضد انقلاب به مناطق عملياتي غرب وشمال غرب مامور شد.
💎 صداقت ،صميميت ،صفا وسادگي شهيد زبانزد همگان بود به طوري كه بسياري نسبت به مسئوليت ودرجه شهيدآگاهي نداشتند.
🥀نهايتا در شامگاه شانزدهم شهريور ماه سال ۹۰ در منطقه جاسوسان سردشت گلوله تك تيرانداز دشمن به سجده گاهش اصابت كرده ودعوت محبوب خويش را لبيك گفت وبه درجه رفيع شهادت نائل آمد.
🔰#زندگینامه
#سردارشهیدعباسعلیجاننثاری
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com
🌸ماجرای هندوانه و مسئول دفتر شدن🌸
شلمچه مسئول موقعیت شهید یونسی بودم یه روز رفته بودم سرکشی از نیروهای موقعیت وقتی برگشتم دیدم خودرو فرماندهی کنار سنگره و یکی از هندوانه هایی که اونجا کاشته بودیم عقب ماشینه برداشتم و رفتم توی سنگر(من فکر کردم ایشون این کارو کردن که بعدا معلوم شد که این کار رو راننده ایشون انجام داده ) .
خلاصه رفتم توی سنگر وهندوانه رو بریدم وگذاشتم جلوی ایشون وگفتم چون هندونه ها رو بچه ها زحمت کشیدن وکاشتنش شما نمیتونید ببرید ولی میتونید توی خوردنش با دوستان شریک بشین سردار نگاهی عمیق به من کرد وبعداز خوردن هندوانه رفتند.
بعداز رفتن ایشون بچه ها به من گفتن خدا به دادت برسه میدونی کی بود؟ (لازم به ذکر است که بگم من یک ماه بود به اون منطقه اعزام شده بودم وایشون رو نمیشناختم)
گفتم کی بود ؟بچه ها گفتن ایشون فرمانده ستاد بود منتظر باش که به زودی از ستاد احضارت کنند.
چند روز بعد از ستاد من رو خواستن پیش خودم گفتم کارم در اومد خلاصه رفتیم ستاد؛ دفتر مدیریت گفتن تو چیکار کردی که از طرف فرماندهی احضار شدی ؟
وقتی رفتم دفتر فرماندهی. ایشون گفتن از امروز شما مسئول دفتر فرماندهی هستین .
چند وقتی گذشت یه روز از ایشون پرسیدم چرا حقیر رو برای این کار در نظر گرفتین در حالی که من اون روز توی خط... ایشون گفتن چون به فکر نیروهات بودی .
تا وقتی که در خدمت ایشون بودم هیچ وقت اجازه ندادن تنهایی غذا بخورم میگفتن باید سر یک سفره با هم عذا بخوریم.
#سردارشهیدعباسعلیجاننثاری
🗓#خاطره
🎤#همرزمشهید
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com
🍃🌸شهید جان نثاری از زبان سردار محمود چهارباغی (فرمانده اسبق توپخانه سپاه و از همرزمان شهید):🌸🍃
☘ با شهید جان نثاری در عملیات محرم آشنا شدم. اولین بار در سنگر فرماندهی، ایشان را دیدم. وقتی از عملیات پیاده وارد توپخانه شدم یک نوجوانی بود که مشغول تمیز و آماده کردن بی سیم ها بودند.
🌱پرسیدم این نوجوان کیست؟
گفتند: آقای جان نثاری.
🌿قسمت این بود که من در آن آتشبار مشغول کار شدم. از کنار آن آتشبار یک آتشبار دیگر تشکیل شد که فرماندهی اش با من بود و عباس هم جانشین من. من سن و سالم کم بود و عباس هم کمتر از من. بالاخره رفتیم و عملیاتمان را هم انجام دادیم.
🍀اولین بار عباس در عملیات خیبر فرمانده آتش بار شد. آتشبارش را برد طلائیه و جلوتر از دیدگاه مستقر کرد. یادم هست که یک بار رفتم به او سربزنم، آنقدر گلوله به اطراف ما خورد که گفتیم این بچه ها اینجا چطور کار می کنند؟
🍃خاطرم هست یک جوان رشید و قوی هیکل به نام علی اکبر پاپی آقوند، اهل اندیمشک فرمانده قبضه عباس بود. به تنهایی پنج- شش نفر را حریف بود. در همان طلاییه یک گلوله توپ خورد کنار قبضه و یک ترکش ریز خورد به گردن پاپی و به شهادت رسید.
🌴یک نیروی خیلی خوب دیگری داشت به نام نجات علی نژاد که او هم همانجا شهید شد. یک آتشبار استثنایی بود که رفته بود جلو و شلیک هایش بسیار موثر بود. اینها رو گفتم که بدانید با آنکه عباس سن و سال کمی داشت اما فرماندهی اش با تدبیر و مثال زدنی بود.
🌲در طول دفاع مقدس تا پایان آن، در همه عملیات ها عباس در توپخانه حضور داشت و حضورش موثر بود. بخصوص در والفجر ۸ برای آزادسازی فاو، که یک بخش از منطقه در حوزه توپخانه زیر نظر عباس بود.
🌿یک بار به عباس گفتم تو را چطور راه دادند به جبهه؟ گفت: «من توی شناسنامه ام دست بردم و سنم را بیشتر کردم و آنجایی هم که ثبت نام می کردند آجر زیر پایم گذاشتم تا قدم را بلندتر نشان دهم! اینطور رفتم به جبهه.»
🌾همیشه به فکر پیشرفت توپخانه بود. من ۲۸ سال با عباس زندگی کردم و کوچک ترین نکته منفی از عباس ندیدم. در هیچ موضع و عرصه ای. همیشه به عباس غبطه می خوردم. یک روز رفتم خانه ایشان، یک ویترینی بود. معمولاً در ویترین اشیاء لوکس می گذارند اما او چفیه و ترکش و پیشانی بند گذاشته بود. گفتم عباس! مگر اینجا نمایشگاه جنگ است؟ خندید گفت: من به اینها علاقه دارم.
🍀سخت ترین کارها را در نیروی زمینی به جان نثاری واگذار می کردیم. هر ماموریتی که به او واگذار شد به بهترین نحو ممکن انجام داد. این اواخر واقعا از نظر رفتار تغییر کرده بود. روز آخری که می خواست برود منطقه آمد تهران و با هم خداحافظی کردیم و زیرگلویش را بوسیدم.
🍃وقتی به ما گفتند قرار است در شمال غرب ماموریت داشته باشیم، گروه ۱۵ خرداد یکی از رده هایی بود که انتخاب کردیم. یکی از بهترین شناسایی، انتخاب و اشغال موضع ها را عباس انجام می داد. این یک اصطلاح توپخانه ای است. طراحی آتش را هم انجام داد و تلفات زیادی از دشمن گرفت. موقعی که رفتیم بالای جاسوسان دیدیم که با گلوله های توپخانه اکثرا سنگرها و تونل های دشمن تخریب شده است و اینها کار بچه های عباس بود.
#سردارشهیدعباسعلیجاننثاری
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com
فرماندهای بیریا و الگوی اخلاقی برای نیروها
🌸 به نقل از همکاران و همرزمان شهید، او همواره با وجود جدیت در کار و در نظر گرفتن حقوق بیتالمال ولی با نیروهای خود همواره مانند یک دوست رفتار میکرد و در محیط کار به کارهایی همچون باغبانی میپرداخت.
🌺 با فرا رسیدن عید نوروز در میان سربازان قرار میگرفت و به تمامی آنان عیدی میداد. برای تفریح با همرزمان و نیروهای توپخانه خود به بازی و ورزش میپرداخت و تواضع و فروتنی او هنوز زبانزد افراد در محیط کار شهید جاننثاری است.
🌼 مسئول دفتر سردار شهید جاننثاری در این باره میگوید: اهمیت او نسبت به نیروهایش کمنظیر بود. تا زمانی که در کنار او خدمت میکردم، هیچگاه اجازه تنها غذا خوردن را به من نداد و اصرار داشت که باید بر سر یک سفره با او باشم.
🌹شهید جاننثاری در هر زمینهای از وقتشناسی گرفته تا انجام کارهایش به بهترین شکل برای دوستان و همکارانش الگوی عملی بود؛ همیشه هر حرفی را که در قالب نصیحت به افراد میگفت، خودش از قبل به نحو احسن آن را انجام داده بود و به گفته نزدیکانش، مرد عمل بود
#سردارشهیدعباسعلیجاننثاری
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com
✨مرید اهلبیت(ع) ✨
همسر شهید: علاقه زیادی به شرکت در روضه و مراسمهای معنوی مثل مراسم شبهای قدر داشته و به بچهها هم توصیه میکرد که در شبهای قدر و ایام ماه مبارک رمضان از این لحظات معنوی و شورانگیز استفاده کنند.
مدتی در دهه فاطمیه در منزل مادرشان روضه برپا میشد و شهید از این موضوع خیلی استقبال کرده و دوست داشت که در منزل خودشان هم روضهای برپا کنند چرا که ارادت خاصی به حضرت زهرا(س) داشت.
با اینکه در ماه محرم بیشتر به ماموریت میرفت ولی هر سالی که در اصفهان حضور داشتند حتما در مراسم سوگواری اباعبدالله(ع) شرکت میکرد.
#سردارشهیدعباسعلیجاننثاری
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com
🌹دوستدار خانواده و حفظ پاکیزگی روحی و ظاهری🌹
⚜با وجود اینکه کار بسیار سردار وی را از خانواده دور کرده بود ولی برای اعضای خانواده و بهویژه مادر خود احترام و ارزش خاصی قائل بود؛ خواهر شهید در این باره میگوید: عباس با مادرم رابطهای عمیق داشت و سعی میکرد در اکثر سفرها او را همراهی کند و پس از ازدواج نیز چشمه محبت عباس بیشتر و بیشتر جوشید و هیچ اتفاقی مانع از بخشش او به خانواده نبود.
🔆 شهید جاننثاری 3 دختر داشت و این موضوع را موهبت الهی میدانست و معتقد بود تمام برکت دنیا و آخرت در وجود همین دختران معصوم است و رعایت آداب اسلامی و شئونات را همواره به دخترانش توصیه میکرد
💠 همسر شهید از حضور او در منزل میگوید: کار زیاد باعث میشد از خانواده دور باشد ولی هیچ وقت از کار و سختیهایش چیزی در خانه نمیگفت و هر وقت که در خانه بود سعی میکرد هر طور شده ناراحتی را از دل بچهها بیرون کند، گاهی در کار منزل به کمک من میآمد و برای پاکیزگی لباسهای خود و محیط خانه و محل کار اهمیت بسیار قائل بود.
💎 همسر شهید در رابطه با روزهای آخر حضور او در منزل میگوید: وی قبل از رفتن به آخرین ماموریت باز هم مثل همیشه حرف از شهادت و بازنگشتن به خانه زد و من از رفتارها و لحن حرفهایش میفهمیدم که واقعهای بزرگ در پیش است.
#سردارشهیدعباسعلیجاننثاری
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com
⭐️نماز شب⭐️
🌸 به گفته همرزمان و خانواده شهید، وی اهمیت خاصی برای نماز اول وقت و اقامه نماز در مسجد و به صورت جماعت قائل بوده و همچنین راز و نیاز با خدا در دل شب و خواندن نماز شب را ترک نمیکرد. از جمله خصوصیتهای بارز او در میان همکاران و خانواده، عبادت و بندگی خالصانه وی با معبود خود بود که به گفته بسیاری از نزدیکان وی همین خصوصیت او باعث رسیدن به آرزوی دیرینهاش شد.
🌷یکی از همرزمان شهید در بیان ویژگیهای او میگوید: تجربه اینکه در دل شب با نجواهای خالصانه همسنگرت بیدار شوی از آرامبخشترین لحظات زندگیات خواهد شد و نهتنها من بلکه دیگر دوستان هم این لحظه را با شهید جاننثاری تجربه کردیم و حتی یک شب هم نماز شبش قطع نمیشد.
#سردارشهیدعباسعلیجاننثاری
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com