☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۹ خرداد سالروز درگذشت علی شریعتی
(زاده ۲ آذر ۱۳۱۲ سبزوار – درگذشته ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ انگلیس) نویسنده، جامعهشناس و پژوهشگر دینی
او فرزند محمدتقی شریعتی مزینانی استاد دانشگاه مشهد بود.
در دانشسرای مقدماتی مشهد، علاوه بر خواندن دروس دانشسرا از کلاسهای پدرش نیز بهره میگرفت و پس از پایان تحصیلات دانشسرا، به آموزگاری پرداخت.
در سال ۱۳۳۴ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشته ادبیات فارسی را برگزید و در همین سال با همکلاسیاش پوران شریعترضوی ازدواج کرد.
در سال ۱۳۳۷ با دریافت لیسانس ادبیات فارسی برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد و در آنجا به تحصیل علوم جامعه شناسی، مبانی علم تاریخ و تاریخ و فرهنگ اسلامی پرداخت و با استادان بزرگی چون ماسینیون، گورویچ و سارتر و... آشنا شد و از آنان بهرههای بسیار برد.
دوران تحصیل شریعتی همزمان با جریان نهضت ملی ایران بهرهبری مصدق بود که او نیز با قلم و بیان خود و نوشتههای محکم و مستدل از این حرکت دفاع میکرد. وی پس از سالها تحصیل با مدرک دکترا در رشتههای جامعهشناسی و تاریخ ادیان به ایران بازگشت.
در سال ۱۳۴۴ اداره فرهنگ مشهد او را بهعنوان دبیر انشاء استخدام کرد و چندی بعد در دبیرستان بهتدریس پرداخت و سپس بهعنوان استادیار تاریخ وارد دانشگاه مشهد شد.
وی در سال ۱۳۴۸ بهحسینیه ارشاد دعوت شد و مسئولیت امور فرهنگی حسینیه را پذیرفت و به تدریس جامعه شناسی مذهبی، تاریخ شیعه و معارف اسلامی پرداخت.
در سال۱۳۵۲ حسینیه ارشاد تعطیل و او روانه زندان شد.
در آن زمان پدرش زیر فشار قرار گرفت تا پسرش را محکوم کند، اما او سر باز میزد و دکتر شریعتی خود را در اختیار آنها گذاشت تا پدرش را رها کنند.
در مهر ماه ۱۳۵۳ ساواک میخواست او را وادار به همکاری در نمایش تلویزیونی کنند اما موفق نشد.
#برگی_از_تقویم_تاریخ
#علی_شریعتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ڪَفتم خَموش و
همچون نسیم صُبح
لرزان و بیقرار وزیدم بہ سوے تو
امّا تو هیچ
بودے و دیدم هَنوز هم
در سینہ هیچ نیست بجُز آرزوے تو
#فروغفرخزاد
دستِ من در دستِ دلدار است باور میکنید
جـامِ من از عشـق سرشار است باور میکنید
ماه،دیشب سجده بر سیمای ساقی مینمود
یـوسفـش را او خــــریـدار است، باور میکنید
آسمــــــــانــی پُـــر ستـــــاره در نـگاهـش، دائمــاً
من خـودم دیـدم پدیدار است باور میکنید
نسخـهای از ابـــروانـش، بـا هـــــزاران احتــرام
همچنـان ســرْخـطِّ بـازار است، باور میکنید
بـاز هم آن بـوسههـا، با عشـوههـایی آتشین
دلبــــرم میگفت: در کـار است، باور میکنید
خـطّ و خــالش بـا ظـرافت خـورد انـگاری رقم
احسـن الله، نقـشِ دادار است باور میکنید
عشق،دردفتر نمیگنجدبگوشم خواجه گفت
دلبـر از ایـن حـربـه بیــزار است، باور میکنید
در خیـالش من بـه خـرسنـدی اگر جـا کردهام
بیشک از الطـافِ آن یـار است، باور میکنید
حــرمتـم از حدِّ خـود بگذشت و در پیـرانـه سر
دستِ من در دستِ دلدار است،باور میکنید
#محمدرضا_فتحی
🌷@golsher2319🌷
✍ ... هــر روز یک حـــکایـت 🌷
#سعدی » گلستـان »
باب اول در سیرت پادشاهان »🌷
حکایت شمارهٔ 5⃣
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
سرهنگزادهای را بر در سرایِ اُغْلُمُش دیدم که عقل و کِیاستی و فهم و فِراستی زایدالوصف داشت، هم از #عهـدِ_خُــردی
آثارِ بزرگی در ناصیهٔ او پیدا.
بالایِ سرش ز هوشمندی
مـیتـافـت ستـــارهٔ بلنــدی
فیالجمله مقبولِ نظرِ سلطان آمد که جَمالِ صورت و معنی داشت و خردمندان گفتهاند:
«توانگری به هنر است نه به مال و بزرگی به عقل نه به سال».
ابنایِ جنسِ او بر منصبِ او حسد بردند و به خیانتی متّهم کردند و در کشتنِ او سعی بیفایده نمودند.
دشمن چه زند چو مهربان باشد دوست؟
مَلِک پرسید که موجبِ خصمیِ اینان در حقِّ تو چیست؟ گفت:
در سایهٔ دولتِ خداوندی دامَ مُلْکُهُ همگنان را راضی کردم مگر #حسـود را که راضی نمیشود الّا به زوالِ نعمتِ من و اقبال و دولتِ خداوند باد.
توانـم آنکه نیـــازارم انـدرون کسی
حسود را چه کنم کو ز خود به رنج در است؟
بمیر تا برهی ای حسود کاین رنجیست
که از مشقّتِ آن جز به مرگ نَتْوان رست
شـــوربختـــان به آرزو خواهند
مُقبلان را زوال نعمت و جاه
گر نبیند به روز شَپّره چشم
چشمـهٔ آفتـــاب را چه گنـــاه؟
راست خواهی، هزار چشمِ چنان
کــــــــور بهتـــر کـه آفتــــابْ سیــــاه
📚
هدایت شده از گُلـ❤️ـشعر
همراهان گرامی، کانال گلـ❤️ـشعر را در پیام رسان ایتا دنبال کنید و به دوستان خود معرفی کنید🙏❤️
┏━🍃🌼🍂🌺🍃━┓
🌷@golsher2319🌷
┗━🍂🌼🍃🌺🍃━┛
💠 حـدیث روز 💠
❇️ ده اخلاق پسندیده
🔻امام حسن مجتبی علیهالسلام:
مَکـارِمُ الأَخْـلاقِ عَشَـرَةٌ:🌷
صِدْقُ اللِّسانِ وَ صِدْقُ الیَأْسِ
و إِعْطاءُ السائِلِ و حُسنُ الْخُلقِ
وَ الْمُکافاةُ بِالصَنائِعِ وَ صِلَةُ الرَحِمِ
وَالتَّذَمُّمُ عَلَی الْجارِ وَ مَعْـرِفَةُ الْحَـقِّ لِلصّاحِبِ، وَ قِرَی الضَّیْفِ
وَ
رَأْسُهُـنَّ الْحَیـــاءُ 🌷
🔻پسندیدهترین اخلاق ده چیز است:
۱. راستگوئی
۲. نومیدی راستین از غیر خدا
۳. بخشش به نیازمندان
۴. خوش خلقی
۵. پاداش در برابر خدمات دیگران
۶. پیوند و رفت و آمد با خویشاوندان
۷. حمایت از همسایه
۸. توجّه به حقوق دوستان
۹. مهمان نوازی
۱۰. و مهمترین اینها :
شــرم و حیــاء است.🌷
📚 تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۱۵.
•┈┈••✾••┈┈•
دکتر الهـی قمشـهای خیلی زیبا گفت ....
تصور کن یک روز صبح که از خواب بیدار میشی
ببینی به جز خودت هیچ کس توی دنیا نیست و تو صاحب تمام ثروت زمین هستی !
اون روز چه لباسی میپوشی؟
چه طلایی به خودت آویزون میکنی؟
با چه ماشینی گردش میکنی؟
کدوم خونه رو برای زندگی انتخاب میکنی؟
شاید یک نصفه روز از هیجان این همه ثروت به وجد بیای اما کم کم میفهمی حقیقت چیه !
وقتی هیچ کس نیست که احساستو باهاش تقسیم کنی، لباس جدیدتو ببینه،
برای ماشینت ذوق کنه، باهات بیاد گردش، کنارت غذا بخوره، همه این داشته هات برات پوچه .
دیگه رانندگی با وانت یا پورشه برات فرقی نداره...
خونه دو هزار متری با 45 متری برات یکی میشه...
طلای 24 عیار توی گردنت خوشحالت نمیکنه...
همه اسباب شادی هست
امّــا
هیچ کدومشون شادت نمیکنه چون کسی نیست که شادیتو باهاش تقسیم کنی.
اون وقته که؛
میبینی چقدر وجود آدمها با ارزشه چقدر هر چیزی هر چند کوچیک و ناقص با #دیگـران_بزرگ و با ارزشه.
شاید حاضر باشی همه دنیا رو بدی
امـّـا
دوباره آدم ها کنــارت باشند...
قدر همدیگه رو بدونیم !
🌷@golsher2319🌷
شعــــر آوردم بــرایـت مثـــلِ حــلـــــوا، میخوری؟
بـاغِ جــانـت میشـود با آن شکـوفـا، میخوری؟
از شکــر شیــرینتـر، از شـــربت گـــواراتــر تـو را
عشـق،در آن واژه واژه گشت معنا، میخوری؟
کاسـه کاسـه کـردهام آمـــاده در دیـــوانِ خــود
مثنـوی را،چون عسل باشد مصفّا، میخوری؟
از غــــــزل، قـنـــدی در آوردم، جــــوانـت مـیکنـد
میشوی باجرعهای،مجنون و شیدا،میخوری؟
قصـد دارم، یک دو قــــوری هـم قصــائـد آوَرَم
تـا نمـایــــم سفــــرهام را مثــلِ رؤیــا، میخوری؟
رشته رشته بافتم چون تارِ گیسویت، قشنگ
این سخن را،من مسمّط وار و زیبا،میخوری؟
مستـــــزادی از نگــاهـــت را نهــــادم بهــــرِ شـــام
انـدکـی بر آن فشــانـدم عطــرِ نعنــا، میخوری؟
کردهام تـرکیب با آن عشـوههایت را، به عمد
میشود عشقم در آن آیینه پیدا، میخوری؟
بندی از ترجیع، گـر از جـامم طلب کردی، بیا
نوش جانش کن تو با قدری مربّا، میخوری؟
قطعه قطعه، قـامتت را بـوسه باران کردهام
میدهد اینک لبـانم، بــوی خـرما، میخوری؟
چـــار پــاره کــردهام دیـــوانِ شعــــرم را، شبـی
تا ضیافت کرده باشم، پیر و بُرنا، میخوری؟
از دوبیتــی، آشِ نــذری پختـهام، دانــی چـــرا؟
تا که تعویذی بُـوَد،بـر چشمِ شهلا،میخوری؟
دستِ آخــر، بــا ربــاعــی نــامــه را کـردم تمـام
تـا بـه کامــت کـامـلاً بـاشــد گــــوارا، میخوری؟
بیـتهــــا را، یک به یک بـا قــــــافیــه آوردهام
هر کدامش بیتعـارف،فـرد و اعــلا،میخوری؟
حــرمتــا! اشعـارِ نیمــایـی بُــوَد همچـون نمک
شـــور دارد شعـــرِ مـن، بهــرِ مـداوا، میخوری؟
#محمدرضا_فتحی
🌷@golsher2319🌷
✍ ... هر روز یک حـکایت🌷
#سعدی » گلستـان »
باب اول در سیرت پادشاهان »🌷
حکایت شمارهٔ 6⃣
یکی را از ملوک عجم حکایت کنند که دستِ تطاول به مال رعیّت دراز کرده بود و جور و اذیّت آغاز کرده.
تا به جایی که خلق از مَکایدِ فعلش به جهان برفتند و از کُرْبَتِ جورش راهِ غربت گرفتند. چون رعیّت کم شد، ارتفاعِ ولایت نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند.
هر که فـــریـادرسِ روز مصیبت خواهد
گو در ایّامِ سلامت به جوانمردی کوش
بندهٔ حلقهبهگوش اَر ننوازی بِرَوَد
لطف کن لطف،که بیگانه شود حلقهبهگوش
باری، به مجلس او در، کتاب شاهنامه همیخواندند در زوالِ مملکتِ ضحّاک و عهدِ فریدون. وزیر ملک را پرسید:
هیچ توان دانستن که فریدون که گنج و ملک و حشم نداشت چگونه بر او مملکت مقرر شد؟ گفت:
آن چنان که شنیدی خلقی بر او به تعصّب گرد آمدند و تقویت کردند و پادشاهی یافت. گفت:
ای مَلِک! چو گرد آمدن خلقی موجبِ پادشاهیست تو مَر خلق را پریشان برای چه میکنی؟ مگر سرِ پادشاهی کردن نداری؟
همان به که لشکـر به جـان پروری
که سلطـــان به لشکـر کند سروری
ملک گفت: موجب گرد آمدن سپاه و رعیّت چه باشد؟ گفت:
پادشه را #کَــرَم باید تا بر او گرد آیند
و #رحمـت، تا در پناه دولتش ایمن نشینند و تو را این هر دو نیست.
نکند جورپیشه سلطانی
که نیاید ز گرگ چوپانی
پادشاهی که طرحِ ظلم افکند
پـایِ دیــوارِ مُلکِ خویش بکنْد
ملک را پندِ وزیرِ ناصح، موافقِ طبعِ مخالف نیامد؛ روی از این سخن در هم کشید و به زندانش فرستاد.
بسی بر نیامد که بنیعمّ ِ سلطان به منازعت خاستند و مُلک پدر خواستند، قومی که از دستِ تطاولِ او بهجان آمده بودند و پریشان شده، بر ایشان گرد آمدند و تقویت کردند تا مُلک از تصرّفِ این به در رفت و بر آنان مقرّر شد.
پادشاهی کاو روا دارد ستم بر زیردست
دوستدارش روزِ سختی دشمن زورآورست
با رعیّت صلح کن وز جنگِ خصمْ ایمن نشین
زان که شاهنشاهِ عادل را رعیّت لشکرست
📚
.
هدایت شده از اشعار و دلنوشته های (فاطیما)
1_5366287427.mp3
14.35M
♡••
#علیرضاافتخارے
عُمــرِمـٰا...
هدایت شده از باسیّدالشهداءوشهداتـٰاظُهـور🌹
4_6021669785375351353.mp3
6.4M
🌷 صوت بیانات آیتالله خامنهای در اجتماع اقشار مختلف مردم به مناسبت شهادت دکتر مصطفیٰ چمران. ۱۳۶۰/۴/۲
🌹۳۱ خرداد، سالروز شهادت شهید
چمران یادشان گرامی راهشان پررهرو
#باسیّـدالشهداوشهــداتـاظهـــور🇮🇷
─┅═✧❁🤍(یازهـــرا(س❁✧═┅─