عشق
از حسن شفایی اصفهانی
تا عشق رفته روز ازل بر زبان ما
رقصد به حرف عشق، زبان در دهان ما...
ما مردمانِ عالم مهر و محبتیم
گردش، به جذب عشق کند آسمان ما
تختهی تجرید، گزیدهی شعر سبک هندی، گزیدهی اشعار حکیم شفایی اصفهانی، جواد محمدزمانی، ص ۳۵ و ۳۶.
#عشق
#شفاییاصفهانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنان بزرگان جهان دربارهی شجاعت
🟣 شجاعت، به کار بردنِ مثبتِ زور است و ستم، به کار بردن منفی آن.
(ویکتور هوگو)
🟣 شجاعت خود را برای دفاع از ضعیفان به کار ببر؛ نه علیه ضعیفان.
(مهاتما گاندی)
🟣 کسی که شجاعت را با تفکر درآمیزد، در هیچ کاری، شکست نمیخورد.
(امانوئل کانت)
🟣🟣🟣
افکار جاویدان، حسین رحمتنژاد، ص ۲۱۹ و ۲۲۰.
#سخنانبزرگان
#شجاعت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان کوتاه
مدت زندگی
اسکندر مقدونی، هنگامی که در یکی از شهرهای ایران، از گورستان عبور میکرد، از مشاهدهی سنگ قبرها، بسیار متعجب شد. پیرمردی را که آن جا بود، خطاب قرار داد و پرسید که: چرا در شهر شما، همهی مردم در سنین کودکی یا نوجوانی میمیرند؟ و به سنگ قبرها اشاره کرد که روی آنها، نام متوفّا و مدت زندگیشان نوشته شده بود و همهی عددها بین یک تا ده بودند.
پیرمرد، سری تکان داد و گفت: در شهر ما، رسم بر این است که به جای عمر طبیعی افراد، میزانی را که شخص در عمرش گناه نکرده است، به عنوان عمر واقعی او حساب میکنیم. هر کسی در آخر عمرش، روزهایی را که مرتکب گناه نشده است، میشمارد و حساب میکند که چند سال میشود. به فرض مثال، اگر جمع همهی روزهای بدون گناه او، دو سال بشود، ما روی سنگ قبرش مینویسیم: مدت زندگی: دو سال.
اسکندر، کمی در فکر فرو رفت و بعد از مکثی کوتاه، از آن پیرمرد پرسید: اگر اسکندر کبیر در شهر شما بمیرد، روی سنگ قبر او چه خواهید نوشت؟ آن پیرمرد روشنضمیر، پاسخ داد: روی سنگ قبر تو مینویسیم: اسکندر، مردی که هرگز زاده نشد.
من منم؟ داستانهای کوتاه و شگفتانگیز، امیررضا آرمیون، ج ۲، ص ۱۴ و ۱۵.
#داستانکوتاه
#مدتزندگی
#امیررضاآرمیون
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت ۱۵ مهر زادروز سهراب سپهری
🌹🌹🌹
آب از #سهرابسپهری
با صدای #خسروشکیبایی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
🌻🌻🌻
بهشت فیلسوفان و شاعران
از دکتر شفیعی کدکنی
هر آن راهی که دل گوید، بر آن باش
وزین بیهودهگویان، بر کران باش
بهشتِ فیلسوفان، دوزخی بود
نگهبانِ بهشت شاعران باش
هزارهی دوم آهوی کوهی، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۴۱۶.
#شفیعیکدکنی
#بهشتفیلسوفان
#بهشتشاعران
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنانی از دکتر سید حسن حسینی دربارهی تبسم و لبخند
🌹تبسم، انقلابی در کشور لبهاست و اخم، کودتایی در پهنهی پیشانی!
🌹دعایی که از صافی لبخند بگذرد، بوی اجابت میدهد!
🌹اگر دهنکجی، تربیت درستی داشت، لبخند میشد!
🌹فقر ویتامین، جسم را تهدید میکند و فقر لبخند، روح را!
سکانس کلمات، دکتر حسینی، ص ۲۹۷ و ۲۹۸.
#سیدحسنحسینی
#لبخند
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
خاموشی
از واعظ قزوینی
آن قَدَر فیضی که من از بیزبانی دیدهام
ترسم آخر، شُکرِ خاموشی، کند گویا مرا!
کتاب مشاعره، ص ۱۸.
#خاموشی
#واعظقزوینی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303