طنزی از رسالهی دلگشای عبید زاکانی
خلعت خاص
روز عید، سلطان محمود به هر کس خلعت میداد. وقتی نوبت طلحک رسید، گفت پالانی بیاورند و به او بدهند. چنان کردند. وقتی مردم خلعت پوشیدند، طلحک نیز پالان را روی دوش گرفت و به مجلس سلطان آمد و گفت: ای بزرگان، ببینید سلطان چقدر به من علاقه دارد که به تمام شما خلعت از خزانه داد، اما لباس مخصوصش را از تن درآورده و به من هدیه کرده است.
گزیدهی رسالهی دلگشا، عبید زاکانی، سید ابراهیم نبوی، ص ۸۹.
#طنز
#خلعتخاص
#عبیدزاکانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
محبت
از محمود شاهرخی(جذبه)
محبت، شمع بزم زندگانی است
گل خوشبوی باغ کامرانی است
اگر خواهی شود کام تو حاصل
کلید کامرانی، مهربانی است
واپسین یادگار بر صحیفهی روزگار، شاهرخی، ص ۱۹۳.
#محبت
#محمودشاهرخی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
حسود، دوستشدنی نیست.
غرر الحکم، ج ۲، ص ۵۹۴.
#امام_علی(ع)
#حسود
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
🔴 خبر، با واگن عقبی است!
(به مزاح و طنز: همین جا منتظر بمان!)
🔴 خدا به آدم روزی میدهد؛ اما نان را با زنبیل، از آسمان نمیفرستد.
🔴 خدا، خطا میبیند؛ عطا قطع نمیکند.
🔴 خدا گر ز حکمت ببندد دری
به چفتش زند قفل محکمتری
(از ساختههای عوام)
🔴 خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید درِ دیگری
(سعدی)
🔴🔴🔴
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۴۳۷، ۴۳۸، ۴۴۱ و ۴۴۴.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
عشق
از حسن شفایی اصفهانی
تا عشق رفته روز ازل بر زبان ما
رقصد به حرف عشق، زبان در دهان ما...
ما مردمانِ عالم مهر و محبتیم
گردش، به جذب عشق کند آسمان ما
تختهی تجرید، گزیدهی شعر سبک هندی، گزیدهی اشعار حکیم شفایی اصفهانی، جواد محمدزمانی، ص ۳۵ و ۳۶.
#عشق
#شفاییاصفهانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنان بزرگان جهان دربارهی شجاعت
🟣 شجاعت، به کار بردنِ مثبتِ زور است و ستم، به کار بردن منفی آن.
(ویکتور هوگو)
🟣 شجاعت خود را برای دفاع از ضعیفان به کار ببر؛ نه علیه ضعیفان.
(مهاتما گاندی)
🟣 کسی که شجاعت را با تفکر درآمیزد، در هیچ کاری، شکست نمیخورد.
(امانوئل کانت)
🟣🟣🟣
افکار جاویدان، حسین رحمتنژاد، ص ۲۱۹ و ۲۲۰.
#سخنانبزرگان
#شجاعت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان کوتاه
مدت زندگی
اسکندر مقدونی، هنگامی که در یکی از شهرهای ایران، از گورستان عبور میکرد، از مشاهدهی سنگ قبرها، بسیار متعجب شد. پیرمردی را که آن جا بود، خطاب قرار داد و پرسید که: چرا در شهر شما، همهی مردم در سنین کودکی یا نوجوانی میمیرند؟ و به سنگ قبرها اشاره کرد که روی آنها، نام متوفّا و مدت زندگیشان نوشته شده بود و همهی عددها بین یک تا ده بودند.
پیرمرد، سری تکان داد و گفت: در شهر ما، رسم بر این است که به جای عمر طبیعی افراد، میزانی را که شخص در عمرش گناه نکرده است، به عنوان عمر واقعی او حساب میکنیم. هر کسی در آخر عمرش، روزهایی را که مرتکب گناه نشده است، میشمارد و حساب میکند که چند سال میشود. به فرض مثال، اگر جمع همهی روزهای بدون گناه او، دو سال بشود، ما روی سنگ قبرش مینویسیم: مدت زندگی: دو سال.
اسکندر، کمی در فکر فرو رفت و بعد از مکثی کوتاه، از آن پیرمرد پرسید: اگر اسکندر کبیر در شهر شما بمیرد، روی سنگ قبر او چه خواهید نوشت؟ آن پیرمرد روشنضمیر، پاسخ داد: روی سنگ قبر تو مینویسیم: اسکندر، مردی که هرگز زاده نشد.
من منم؟ داستانهای کوتاه و شگفتانگیز، امیررضا آرمیون، ج ۲، ص ۱۴ و ۱۵.
#داستانکوتاه
#مدتزندگی
#امیررضاآرمیون
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت ۱۵ مهر زادروز سهراب سپهری
🌹🌹🌹
آب از #سهرابسپهری
با صدای #خسروشکیبایی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
🌻🌻🌻