eitaa logo
گلزار شهدا
5.9هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰گرماگرم عملیات کربلای 5 بود. دیدم عده از بچه های گردان حیران و سرگردان دورخودشان می گردند. جریان را پرسیدم، گفتند ناصر[شهید ورامینی] چند تا از بچه ها را با خودش برد ما ماندیم بی فرمانده نمی دانیم چه کار کنیم. به اطراف نگاهی انداختم، جعفر را دیدم. جعفر نیروی اطلاعات عملیات لشکر بود. صداش زدم و گفتم:« این بچه ها مثل گله بی چوپان هستند، می خواهم مثل شیر بیفتی جلوشون و از همین جا شروع کنی به پاکسازی عراقی ها، آماده ای؟» با جدیت گفت: «برای هر جانفشانی حاضرم.» بچه ها را برداشت و زد به دل دشمن. خوب از عده کارش برآمد، آدم شجاع و نترسی بود. روز بعد باز هم رسیدیم کنار هم. درگیری تن به تن شده بود، شانه به شانه هم حسابی عرصه را بر عراقی ها تنگ کرده بودیم و آنها با ذلت عقب نشینی می کردند. ناگهان احساس کردم کسی زیر بغل جعفر را گرفت و آرام او را روی زمین خواباند. اصلاً باورم نمی شد اینقدر بی صدا از کنارم برود. حتی حسرت شنیدن یک آخ هم بر دل دشمن گذاشت. خالی قرمز بر پیشانی اش نقش بسته بود و در عرض چند ثانیه محیط اطرافش به خون رنگین شد. جعفر قشقایی 🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 نشردهید یاد شهدا زنده شود
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 قریب چهار ماه با این برادر عزیز هم سنگر بودم و چیزهای بسیار خوبی از او یاد گرفتم . روحیه ایثارگری و شجاعت مسئول واحد روز به روز در من نیز تقویت میشد ، به گونه ای که سه ماه متوالی در جبهه ماندم و به مرخصی نیامدم تا اینکه یک روز پشت خاکریز خط مقدم نشسته بودیم یکی از مجاهدین عراقی که با ایران همکاری می کرد در جمع ما حضور داشت. گفتیم انشاالله لشکر اسلام پیشروی میکند، کربلا را فتح میکنیم و همه به اتفاق به زیارت مرقد مطهر اباعبدالله الحسین (ع) مشرف میشویم. مجاهد عراقی پرسید شما که عاشق زیارت امام حسین (ع) هستید آیا تا کنون به زیارت امام رضا (ع) که در کشور خودتان هست رفته اید؟ او میگفت من که یک عراقی هستم تا امروز سه بار موفق به رفتن به مشهد مقدس و زیارت امام رضا (ع) شده ام. من که تا آن روز به مشهد نرفته بودم حرف این عزیز عراقی تحت تأثیر قرارم داد و حقیقتاً خجالت کشیدم. همان روز قلباً از آقا علی ابن موسى الرضا (ع) درخواست کردم که زیارتش را نصیبم گرداند. چند روز بعد برای مأموریت به اهواز رفتم پس از انجام مأموریت به مخابرات مراجعه کردم و به شیراز منزل یکی از اقوام تلفن زدم، آن زمان هنوز در لامرد تلفن وجود نداشت. گفتند پدر، مادر، خواهران و برادران شما هفته آینده میخواهند به مشهد بروند . گفتم به آنها بگویید که در شیراز منتظر من بمانید که خودم را به شما میرسانم. برادرم یک دستگاه مینی بوس مسافربری داشت که در خط لامرد - شیراز- کار میکرد . با مینی بوس برادرم آنها به شیراز آمدند و من هم از جبهه مرخصی گرفتم و به شیراز برگشتم و به اتفاق به زیارت آقا امام رضا (ع) مشرف شدیم. پس از مراجعت به شیراز با خانواده خداحافظی کردم و به جبهه برگشتم. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید ┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
45.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🌹"شهیده مکتب حاج قاسم" 🔸آنقدر اربعین و راهیان‌نور میرم تا شهید بشیم... 🔻روایت زندگی شهیدانه "شهیده سیده صغری حسینی فرد" از شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان شهرستان مهر به روایت فرزندش ‎‎‌‌‎🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
⭐️یادی از سردار شهید عبدالرضا مصلی نژاد⭐️ 🌹کودک چهار ساله اش را آماده کرد که به جبهه ببرد ! گفتیم این چه کاریه، جبهه که جای بچه 4 ساله نیست. گفت: امام حسین در راه اسلام طفل شیر خوارش را به میدان برد. ما در راه اسلام و قرآن و امام که کاری نکردیم! قبل عملیات خیبر بود. در منطقه جفیر دیدم عبدالرضا پدر، دائی پیرش و پسر چهارساله اش را هم به جبهه آورده است. آیت الله آیت الهی امام جمعه جهرم هم به جبهه آمده بود. به عبدالرضا گفت: چرا پدر پیرت را هم با خودت به جبهه آوردی؟ عبدالرضا خندید و گفت: مگه فقط بچه ما باید بچه شهید باشند، بگذارید ما هم بچه شهید شویم! 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
50.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙صحبت های زیبای سردار شهید صفرعلی ولی زاده، فرمانده گردان شهید دستغیب و گردان امام محمدباقر لشکر ۱۹ فجر در باب ایستادگی رزمندگان و مقام شهادت و آرزوی شهادت... صفرعلی ولی زاده 🌱🌷🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌙احیای 🗓پنجشنبه ۲۸ دی ماه از ساعت ۲۲ الی ۱ بامداد 💠💠💠💠💠💠💠
🌷🕊🍃 "آرزۅ؎محـٰالےسټ‌امـٰا، ڪاش‌عـٰاقبٺِ‌مآنیزتـٰابۅتےشۅَدڪه‌ ݒَرچمِ‌سہ‌ࢪنگ‌قـٰاب‌آݩ‌مےبـٰاشد..!:)♥️ 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
😳😳😭 ای دوســتان و همـرزمان عـزیز من! اگر زمانے فرا رسیـد که جنـگ به پایان رسید و من به فیض نایل نشــدم از شـما عزیـزان عاجـزانه این تقاضـا را دارم بدنـم را از پوشاندنے ها عریان و برهـنه کنیـد و پاهایـم را به ببندید و در بر روی خـار و خاشـاک رهـا ڪنـید و اگر ڪسی پرسیـد چـرا این ڪار را مےکـنید بگویید : این جوانے است کم سن و سال و گنه کار که توفیق و سـعادت را نداشته است و خداوند او را از درگاه الهے خود رهانیـده است. حال اگر شهادت شد، آن را دو دستے می گـیرم و خدا کند که زانوهایم سست نشود و شهادت چیزی نیـست که هر کس بشود 🌷 🌱🌷🌱🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دختری با کتانی خونی 🔹 روایت چند تن از جانبازان انفجار تروریستی کرمان از لحظه‌های اولیه این انفجار را مشاهده می‌کنید. 🌱🌷🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
⭐️یادی از سردار شهید عبدالرضا مصلی نژاد⭐️ 🌹عملیات خیبر بود، بچه های جهرم با گردان حضرت فاطمه(س) در عملیات شرکت داشتند، عبدالرضا هم با دوربین فیلمبرداری همراهیمان می کرد. یک تیربارچی داشتیم که تیربارش گیر داشت و تک تیر می زد. عبدالرضا با او مصاحبه کرد و او گفت: یک تیربار به من داده اند که گیربار است! بچه های گردان ما یک خاکریز دو جداره را فتح کردند و بعد 6 ساعت پاتک سنگین عراقی ها را از آن دفع کردند، جالب بود این گیربار، از اول پاتک عراق مثل بلبل چهچه می زد و یک نفس روی آنها می بارید و بعد پاتک باز شد تک تیر. بعد پاتک باز عبدالرضا با آن تیربارچی مصاحبه کرد و جریان را ضبط کرد. صبح روز بعد گفت من باید بروم پشت خاکریز ببینم این گیربار چه کرده است و عکس و فیلم بگیرم. گفتیم خطر دارد، تک تیرانداز های دشمن می زنند، قبول نکرد و رفت. وقتی برگشت گفت عراقی ها به ستون 3 در حال پیشروی بودند که در تیر رس گیربار افتادند، جنازه 620 نفر آنها را شمردم! فیلم و گزارش عبدالرضا به قرارگاه رفته بود. بعد گزارش هم این مقاومت را خدمت حضرت امام رسانده بودند. مدتی بعد فرمانده کل سپاه پیام آورد که امام مستقیما از بچه های این گردان تشکر کردند که مقاومت کردند و مانع نفوذ دشمن شدند. 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞در شب (ع) فیلمی کمتر دیده شده از آخرین غبارروبی حرم امام هادی(علیه‌السلام) توسط شهید حاج قاسم سلیمانی در سامرا 🌷 را یاد کنیم با ذکر 🌷 ع ع 🌱🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz نشردهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 شھـادت‌ یڪ هنـر وَ شھیـد یك‌هنـرمنـدواقعےاسٺ...🌱 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
😭 💠حاج جواد ســرسجاده بود... لقمه شــام روکه توی کیفش گذاشتم. آخرین باری که اسمم روبه زبون اورد کنارش او رو به قبله بود.. حرفاش بوی وصیت میداد. گفــــت: عزیزمن، همیـشه نیمـه پرلیوان رو ببیـن مثبـت نگـرو دور اندیـش باش!! وقتے یه مـرد بالاےسـر زن و بچه اش هسـت خدا بواسـطه او خانواده شــو ارتزاق میکنه..اما وقتی این مرد برای خدا میره دیگه خدا مستقــیم به این خانـواده رزق و روزی میده حالا اگـه این زن فڪر ڪنه مسائل عاطفیمون، مسائل مالیمون چی میـشه؟بچـه هام؟ آیندمـون بی حضــورمرد خونــمون؟ این زن نمیتــونه مشکـلات زندگیش روحل کنه ودرمونده میشــه. امــا اگه اینطــور فڪر ڪنه خدایے ڪه شوهــرم به خاطــرش رفــته از او مهربونتر،داراتر، نزدیکتر ، داناتر ، غنےتر ... هسـت تحمــل سختیها براش آسونتر میشه و قــدرت حل مســائل زندگیــش و پیدا میکنـــه..... عــزیز من زیاد بخــون، تو از همکلامےزیاد با هر کسےخســته میشے، حتے من ڪہ شوهــرتم... اما وقتے قــرآن میخونے خدایے با تــو حرف میزنه که از رگ گردن به تو نزدیکتــره...👌 محمدجواد روزیطلب 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 . شروع انجام وظیفه در جبهه در اولین مأموریت به اتفاق یکی از فرماندهان به تیپ امام سجاد (ع) تحت پوشش لشکر ۱۹ فجر که حدود سه کیلومتر پایین تر از مقر لشکر قرار داشت رفتیم . رزمندگان تیپ همه به خط شده بودند و یکی از پاسداران در حال سخنرانی برای آنان بود . با حضور در جمع رزمندگان تعدادی از بچه های لامرد دیدم فوق العاده خوشحال شدم . لامردیها در گردان ۹۸۱ بودند . از آن روز به بعد هر وقت فرصتی پیش میآمد به دیدنشان می رفتم. برای تدارک عملیات محرم همه نیروها در حال سازماندهی بودند حدود ساعت هشت شب بود فرماندهی واحد عملیات لشکر فجر یک پاکت را به من داد و گفت این یک تلگراف فوری است که باید امشب به تهران مخابره شود. پاکت را برداشتم و به همراه یکی از برادران به طرف اندیمشک و دزفول حرکت کردیم. از منطقه عین خوش تا پل کرخه جاده ای آسفالته بود که بر اثر اصابت گلوله توپ و خمپاره چاله چوله زیاد داشت ما هم عجله داشتیم و با سرعت از این جاده عبور میکردیم که ناگهان ماشین منحرف شد و به پایین جاده رفت. با صدای بلند گفتم یا زهرا (س) ماشین در پایین جاده روی دو چرخ سمت راننده به طرز عجیبی حرکت میکرد به گونه ای که زیر درب ماشین با زمین تماس داشت. در حالی که ماشین در حال چپ شدن بود ناخود آگاه پدال گاز را فشار دادم و فرمان را به سمت جاده چرخاندم. به صورت معجزه آسایی ماشین به جاده برگشت و بدون توقف به مسیر بدون توقف به مسیر ادامه دادیم و به موقع به اندیمشک رسیدیم .. پس از انجام مأموریت حدود ساعت یازده شب به سمت عین خوش به راه افتادیم. به نزدیکی های مقر لشکر که رسیدیم تعداد زیادی کامیون مشاهده کردیم که در قسمت بار آنها رزمندگان سوار بودند و به طرف دهلران و موسیان حرکت می کردند. احساس کردم باید خبری باشد . این نیروها را برای پشتیبانی به خطوط مقدم منتقل میکردند ، شب بعد عملیات محرم آغاز شد. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید ┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسرم عاشق حاج قاسم سلیمانی بود 🔸گفت‌وگو با خانواده شهید نوجوان امیرعلی بامری افغانستانی اهل سنت در حادثه تروریستی کرمان . 🏴🏴🏴🏴 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
⭐️یادی از سردار شهید عبدالرضا مصلی نژاد⭐️ 🌹عبدالرضا در یکی از گزارش های خود نوشته بود: به جنازه شهدا خیره شدم، عجیب است همه در حالت حمله به سمت خط دشمن به شهادت رسیده اند.. اما جنازه عراقی ها به هر طرف و پراکنده انگار در حالت فرار کشته شده اند. چیزی که باعث تعجبم شده تعداد کم جنازه های عراقی نسبت به کشته های ماست. یادم به آیه ای از قرآن افتاد که یک نفر از شما برابر چندین نفر از آنهاست... به یکی از برادران گفتم جنازه های عراقی را خیلی کم می بینم. گفت: پشت خاکریز را هم دیده ای؟ به خاکریز بلندی اشاره کرد که روی آن جاده ای کشیده شده بود. گفتم می توانم ببینم؟ گفت: عراق آن سمت دید و آتش دارد، احتیاط کن. به سرعت بالا رفتم، از روی جاده رد شدم و به آن سمت رسیدم. الله اکبر، تا چشم کار می کرد، جنازه عراقی و تجهیزات سوخته عراقی بود، آنجا بود که تحقق آن آیه و وعده الهی را به چشم دیدم. 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
40.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢روایتی مادرانه از حافظ دهقان 📍 🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢میهمانی هفتگی لاله های زهرایی شهدای کربلای ۵ 🎙 :حاج محسن اوجی 🎤 : حاج مهدی عرشی 🥀دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام 🥀پنجشنبه ۲۸ دیماه/ از ساعت ۱۶ 🏴 مبلغ مجلس شهدا باشید https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🌷🕊🍃 تو لبخند آفتابۍ..🌤 که صبح مرا روشن مےکند _قاسم❤️ 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
مرگا که سکوت عین‌ بی‌غیرتی است این طائفه انتقامشان‌ ضربتی است رمز عملیات در این شام سپید آن دختر ناز کاپشن‌ صورتی است... 🏴🏴🏴🏴 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍حمله دیشب سپاه به مواضع داعش و جاسوسان رژیم صهیونیستی کمی از داغ شهدای مظلوم کرمان را کاهش داد ... شهدایی که این روزها هر صحنه ای زندگی‌شان دل آدم را خون میکند 📹 فرزند شیرخوار شهیده سمانه رجایی از شهدای ترور کرمان..😭که در یک سالگی یتیم شد... داغ بچه ای که این روزها دیگر مادری ندارد که به او شیر دهد ، برایش مادری کند و لالایی بخواند 🥺 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🔰محمد, او و چندتن از فــرماندهان تیپ در حال حمام ڪردن بوده‌اند و همه از زیر دوش بیرون آمدند ولے محمد همچنان زیر دوش حمام بود... بهش گفتیم: محمــد زودباش چقدر طول می‌دهی‼️ محمدگفت: دارم می‌كنم ڪه خدا دلش نیـاید مرا نكند ....😳😇 🔰زیارتنانه حضرت زهرا (س) خواند و تو جیبش گذاشت .... چند ساعت بعد تیــر خورد به آن جیبش که زیارتــنامه بود .... قــلبش همـراه با زیارتــنامه ســوراخ شدند .... روز شهــادت سال ۶۵ در عملیاتے با رمــز حــضرت زهرا(س) شــهید شد 😭 محمد غیبی :کربلای ۵ 🍃🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 . اولین مأموریت در عملیات دم دمای صبح روز عملیات هوا گرگ و میشی بود تعدادی جعبه مهمات و آذوقه به من دادند ، گفتند به خط برسانم و در بازگشت شهدای عزیزمان را به پشت خط منتقل نمایم . به نزدیکی های پل چم سری رسیدم، یک مقر فرماندهی عراقی ها توسط رزمندگان اسلام به تصرف درآمده بود. در آنجا برای اولین بار جنازه ای دیدم که با صورت روی زمین افتاده بود و کلاه جنگی به سر داشت ، با پا بدنش را به رو برگرداندم دیدم یک عراقی است که فقط کاسه سر داشت و صورتش به طور کامل بر اثر اصابت ترکش خمپاره متلاشی شده بود. چند جنازه عراقی هم کمی آن طرف تر افتاده بودند چون برای اولین بار چنین صحنه ای می دیدم حالم بد شد ،. دوستی که همراهم بود مقداری آب به صورتم زد کم کم بهتر شدم . در آن مقر عراقیها یک دستگاه خودرو سنگین کانتینر دار نو عراقی که در آن یک دستگاه موتور برق بزرگ با کلیه تجهیزات قرار داشت مشاهده کردم، به کمک یکی از برادران بسیجی با رنگ فشاری ( که همراه داشتیم) آرم سپاه پاسداران را بر روی آن نقش کردیم که مشخص شود این خودرو از غنائم جنگی متعلق به سپاه است برای فرماندهی لشکر فجر هم پیغام فرستادیم تا این خودرو که کارایی زیادی داشت را به مقر منتقل نمایند. به طرف خط ادامه دادیم کمی جلوتر که رفتیم تانک عراقی را مسیر مشاهده کردم که در کنار جاده در حال سوختن بود و دو جنازه عراقی هم در کنار آن میسوختند. بوی سوختن گوشت و خون محیط اطراف را فرا گرفته و وضعیت بسیار بدی ایجاد کرده بود . راننده لودری که در همان نزدیکیها در حال ساختن خاکریز بود را صدا کردم ، آمد و مقداری خاک با بیل لودر بر روی جنازه ها ریخت. وقتی بعد از چند ساعت از خط برگشتم دیدم چربی بدن جنازه ها از خاک بیرون زده و جلب توجه میکرد. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید ┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*