اگر ارتش تنها وتنها یک مرد داشت وآن توبودی،
همین کافی بود تا به احترام نام ارتش تمام قد بایستیم!
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@golzarshohadashiraz
هدایت شده از سربندهای گمشده
#دعای_ماه_رمضان
🔰 دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان
🌹 #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🔸 اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین.
🔸 خدایا، قرار ده مرا در این ماه از آمرزش جویان و از بندگان شایسته فرمان بردار و از اولیای مقرّبت ( دوستان نزدیکت )،به مهربانی خودت ای مهربان ترین مهربانان.
╔═ 🍃🌺🍃 ═══
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
╚═══ 🍃🌼🍃 ═╝
امروز نه آن زماني است كه حسرت #كربلاي_حسيني در دل مانده باشد و نه حكايت از آن نبرد حق عليه باطل, بلكه امروز ايران خود نيز سرزمين كربلاست و روزهاي تاريخ نيز عاشوراست.
كل يوم عاشورا
كل ارض كربلا
و هر فرد مسلماني به وزنه آگاهي و شناخت مكتبي, داراي وظيفهاي هست و مسئوليني كه بايد به توانايي و قدرت خويش گوشهاي از مسئوليتهاي اين حكومت خدايي را بر كول نهد.
و من نيز با همه التهاب درونيام و برنامههاي تنظيم شده زندگيم و سرگرداني همسر منتخب يك هفتهايم, كه سراسر وجودم و بودنم در اوست, همه و همه را در يك جمله و آنهم #اطاعت_از_امام معاوضه ميكنم.
و امروز پس از يك هفته از آغاز زندگي مشترك پوتينهايم را ميپوشم و لباس رزم برتن ميكنم و ساكم بر ميدارم و به ميدان نبرد ميروم.
اما طبق عادت کسی که به صحنه نبرد حركت ميكند وصيت و سفارشي دارد و من نيز به همه كسانم و شما رزمندگان خوب اسلام اين سفارش را دارم كه مبادا امام را تنها بگذاريد چون تنها گذاشتن امام برخلاف رضاي خداست و تنها گذاشتن امام نه تنها يعني به بند كشيدن مستضعفين ايران, بلكه تمام مستضعفان جهان.
من هيچگونه وحشت و نگراني در وجودم احساس نميكنم بلكه خيلي مسرورم كه اين آگاهي را دريافتهام كه ميتوانم بفهمم فرمان امام بلادرنگ اجرا شدني است و با رضايت كامل مجري آن هستم.
اكنون كه من عازم ميدان نبرد هستم, #شهادت را كاملاً در وجودم لمس ميكنم و ذرهاي ترديد بر من مسوولي نيست...
🌷🌾🌷
#ارتشی_شهیدعلی_اصغرترابی
#شهدای_فارس
☘🌹☘🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_حاج_منصور_خادم_صادق*
* #نویسنده_بابک_طیبی*
* #قسمت_چهل_وهفتم*
_ها..نکنه هنوز ما را....
_چرا خوب میدونی چند سال پیش بود؟! حالا کجا هستی چه کار می کنی؟!
_در خدمتیم فعلاً دارم تک و دو می کنم بلکه خدای محمد کرد دست ما هم به دهنمون رسید. هرچی میدوم نمیشه.پارتی میخواد همش همین خودشونیا میخورن. آشنا ندارین کار ما جور بشه!؟
نگاه منصور در امتداد گردن فرامرز به دوردست هاست. خنده ای در صورتش خشکیده.دو دندان بالایش روی لبه پایین چسبیده به همین نمی گزارد لبانش کشیده تر شود.
_حالا من باید برم کار واجبی دارم ولی واجب شده حتماً بیای خونه باهات کار دارم. راستی ازدواج کردی! نکردی؟
_نه والا با این خرجا مگه ...
قلاب آخر لیوان پلاستیکی قرمز را هم سر کشید و هن هن زد .
جماعت ایستاده در حیاط حرم ساکت بودند و نزدیکیهای تا بود کسی سخنرانی میکرد پرشور و هیجان.
شخصیت های آشنا و مقامات لشکری و کشوری استان همراه با بقیه سرپا ایستاده بودند. صدای از بلندگو میخورد به دیواره ها و پژواک در حرف های بعدی محو می شد.
«اما امروز هم مثل گذشته پشت سر... و به تمام بسیجیان عزیز تبریک و تسلیت.... شهادت در این کشور بسته نخواهد شد... مجلسی از طرف دفتر...»
عده برگ هایی را بین مردم تقسیم میکردند. باش تا برگ ها را می دادند و از او درد می شدند. به نشست ها در کنار سکو حیاط هم دادند. تصویری از منصور بود که چفیه دور گردنش محو شده بود. در سه تانک ردیف هم. زیر تانک ها نوشته بود.
«برفرس تندرو هرکه تو را دید گفت
برگ گل سرخ را باد کجا میبرد»
لیوان را روی سکو گذاشت زانوها را ستون دو آرنج کردو پنجه به موهایش راند .صداها گریه ها عکس و اعلامیهای مراسم.
_حالا من نمیدونم کی به دردم میخوره. چه جوری باید باشه. ولی هرچی باهم سنی سالهای خودم نمیتونم. یعنی میدونی مطمعنم درکم نمیکنه. حداقل باید چند سال از خودم بزرگتر باشه.جای تعریف نباشه ها ولی خوب همیشه از سن خودم بیشتر فکر کردم.حداقل سعی کردم حالا یه دختر ۲۰ ساله چی ازم نمی فهمه که بخواد باهام زندگی کنه.
_نه عزیزم این جوری هم که شما میگی نیست. همه چی که فلسفه و عرفان و سواد نیست. آدم جوان نیاز های دیگه ای هم داره. گیرم طرفت ۵ سال ۱۰ سال از خودت بزرگتر بود. من سال دیگه بهت پیش میاد یه سری از احساسات...
_مگه حضرت محمد ص ۱۵ سال از حضرت خدیجه...
_حالا شما همه چیز مثل حضرت محمد باشه ..بعدا.. راضیه خانم چای آماده ان ؟!بیام بیارم؟!
_خلاصه منصورآقا خدا رحمت کنه اونایی که رفتن خوش به حالشون.اونای رفتن حالا به جا شون چه کسایی اومده سواد درست و حسابی...و نه یه...پریروزا تو خیابون داشتم با خانواده میرفتم چندتاشون اومد جلوم گرفتن. من که دیگه هیچ کدامشان اعتقاد ندارم.
نه اینکه پشیمون باشم از این چهار پنج روزی که جبهه بود ما. نه! ولی خوباشون رفتن حالا یه مشت... دستتون درد نکنه من چای نمیخورم.
ادامه دارد ...
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎐 #مرد_میدان l #حاج_قاسم
🎥 انیمیشن عقیق
💠 چون رهند از دست خود دستی زنند
💠 چون جهند از نقص خود رقصی کنند
🔹تهیه شده توسط مرکز متنا سازمان فضای مجازی بسیج
🔰 نشر دهید
🌷🌹🌹🌷
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#یادشهدای_ارتش...
🌹از نظر اخلاقی و انسان دوستی، شهید اشراف فردی با خصوصیات انسانی والا و شایسته بود که با تمام وجود به میهن خود و مردمانش عشق میورزید.
🌹«روزی در دوران کودکی، صبح زود برای رفتن به مدرسه بیدار شده بودم که مشاهده کردم پدرم تعداد زیادی، حدود ۸۰-۷۰ جفت، کفش زمستانی بچگانه تهیه کرده است. از او پرسیدم اینها چیست؟
🌹پدرم گفت :که برای بچههای تنها و یتیم تهیه کردهام. با مشاهده این اعمال، پدر نزد من مردی بسیار رئوف و مهربان و غمخوار زیردستان جلوه کرد.»
#سرلشگر_شهید_شریف_اشراف🌷
#ﻛﺎﺗﺐ_ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ
#ﻣﺘﻮﻟﺪ : ﺷﻴﺮاﺯ
#ﻗﺒﺮﻣﻂﻬﺮ: ﺗﻬﺮاﻥ, ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮا
#روزارتش
🌷🌷🌷🌷🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_گلزارﺷﻬﺪا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صحبت های حاج قاسم سلیمانی در جمع مدافعان حرم نیروی هوایی ارتش
🔹اگر این مجاهدت خلبانها نبود، در سوریه صد در صد ما این توفیق را نداشتیم. آن چیزی که به عنوان حماسه خلبانان[نیروی هوایی ایران] در سوریه اتفاق افتاد با حماسه مجاهدین در زمین برابری می کرد.
🇮🇷روز ارتش گرامی باد.
🌱🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | حاج قاسم سلیمانی: این را دقت کنید؛ غرور، تکبر، نخوت؛ آفت هرگونه اثر تربیتی و اخلاقی و هرگونه مسئولیتی است.
🌙 مجموعه توصیههای اخلاقی بهمناسبت ماه مبارک رمضان
#شهیدسلیمانی
#حاج_قاسم
🌷🌱🌷🌱
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
خورشیدم
از نگاهِ تـــو
هر صبح می دمد ؛
چشم وا ڪنی ،
صبحِ من آغاز میشود ...
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@golzarshohadashiraz
هدایت شده از سربندهای گمشده
#دعای_ماه_رمضان
🔰 دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
🌹 #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
🔸 اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصیِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهی رَغْبـةَ الرّاغبینَ.
🔸 خدایا، مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانی ات وامگذار و با تازیانه های انتقامت عذاب مکن و از موجبات خشمت دورم بدار،بحق احسان ونعمتهای بی شمار تو ای حد نهایی علاقه واشتیاق مشتاقان.
╔═ 🍃🌺🍃 ═══
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
╚═══ 🍃🌼🍃 ═╝
🔻 #حاج_قاسم | #سردار_حجازی
🔰 حاج قاسم گفت : کارگردان
خداست، ما بازیگریم
📍سردار حجازی جانشین فرمانده
نیروی قدس در گفتگو با سایت رهبری:
به ایشان گفتیم آمریکاییها و اسرائیلی
ها خیلی تهدید میکنند، مراقب باشید.
نقش شما در این جبهه منحصر به فرد
است، اگر به شهادت برسید این جبهه
ضربه میخورد. ایشان گفت همه این
کارهایی که شده کار خداست. کارگردان
اوست، ما بازیگریم. با آمدن و رفتن
ما هم چیزی عوض نمیشود.
شادی روح #مرحوم_سردارحجازی صلوات
🌷🌱🌷🌱
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌹🌹🌹🌹🌹
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_حاج_منصور_خادم_صادق*
* #نویسنده_بابک_طیبی*
* #قسمت_چهل_وهشتم*
_میوه که نخوردی .. لااقل چای.... نگاه کن جناب آقای مهندس! من صد بار دیگه هم به بچه هایی که از این حرف ها می زنند گفتم. شما نباید توقع داشته باشی آدمی که از اول جوانیش گذاشته رفته تو جبهه, حتماً متخصص باشه. سوادش بالا باشه. خوب اینها احتیاج به زمان داره. جنگ تازه دو سال تمام شده. حالا من نمیگم همه پسر پیغمبرند. بعضی ها هم یه سری مشکلات دارند. کارشون درست نیست .ولی خوب ما که نباید چوب چلفته کاری بقیه را بخوریم. حالا یه بنده خدایی اشتباهی ازش سر میزنه،ما باید هی تو سر و پاکال هم بزنیم!!؟نه آخه توی کجای دنیا اگه همسایه آدم دزدی کرد،آدم با خانواده خودش بحثش میشه. ؟!مسئله از این حرفها بالاتر ه.این حرفا مال بچه هایی که موقع جنگ داشتن یه قل دو قل و هفت سنگ بازی می کردند،نه مال من و تو. یادته؟حاج مجید سپاسی! یادته حاج شیر علی سلطانی! و بقیه بچه ها؟! پس خون این ها کجای دنیا می مونه؟! ها کجای دنیا؟! به همین راحتی پس زدیم؟!
_آخه نه !من نمی تونم تحمل کنم. اعصابم به هم میریزه . تو بیست و چهار سالگی مثل پیرمردهای ۷۰ ساله سردرد میگیرم وقتی ای چیا رو میبینم.
_بشین تو خلوت خودت گریه کن .سبک بشو. اصلاً فلسفه روضه برای امام حسین و اهل بیت همینه. آدم به یاد اونا به حال خودش گریه میکنه. احساساتش نمیمیره. خیلی از مشکلات روانیش رو حل میکنه.
_چقدر گریه ؟!هشت سال صبح تا پسین تو ای مملکت گریه بوده .بس نیست؟!
_خداوکیلی ما میگیم ملت نخندند؟! مخالفیم؟! ولی من و تو چی؟! من و تو بعد از «اسلامی نسب »بعد از «عبدالحمید حسینی» میتونیم گریه نکنیم؟! ببخشید من صدام بلند شدا.. چای سرد شد. راستی هنوزم به شعر علاقه داری؟! اشتباه که نمیکنم اون وقتا یه چیزی هم برام نوشتی؟! نه ؟! حالا بذار یه شعری بیارم برات بخونم ای دنیا هیچ ارزشی نداره!
«یاس بوی مهربانی میدهد.. بوی ایام جوانی می دهد»
دست و پات جمع کن یه دختر خوبی هم برات پیدا کنیم اینا همش مال مجردیه.
پژواک صداها در حیاط تمام شد. باز به شانهها برگشت. موج می خورد دست به دست می شد. یله می شد اما گم نمی شد .
از شاه چراغ بیرون زدند .فرامرز هم مثل بقیه می دوید و تقلا می کرد دستی به جلوی تابوت برساند. همانجایی که عکسی را چسبانده بودند.گاه کف چهار انگشت را به زحمت می رساند به تکه فلزی تابوت که از پارچه رویش بیرون زده بود و سردی مور مور کننده تری داشت از هوای بیرون،نمی توانست بپذیرد که صاحب این عکس،در این جعبه فلزی پیچیده در پرچم سرخ و سفید و سبز،روانه بیرحمی خاک است.
ادامه دارد ...
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿