eitaa logo
گلزار شهدا
5.9هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
📿حاج قاسم هر سال ایام ماه مبارک رمضان فرزندان شهید و خانواده ها شهدا رو دعوت میکرد،بیت الزهرا افطاری میداد،میامد صندلی پایین مینشست سخنرانی میکرد، چه صحبتای عمیق و قشنگی...، سری اخر،وسط صحبتاش به سردار حسنی گفت دوربین هاش خاموش و جمع کنه، کلا با فیلمبرداری مشکل داشت،خوشش نمیامد، خودش هم پذیرایی میکرد، سفره میچید. کنار بچه ها مینشست،یه جمع باصفا و صمیمی بود،بعد افطاری میریختن سر حاجی گم میشد لابلای بچه ها☺️. به پسرش و یک محافظش که همراهش بود، هم اخم کرده بود ،کاری به بچه های ‌شهید نداشته باشند و بگذارند راحت باشند.🌹 راوی فرزند شهید شیخ شعاعی 🌷🌱🌷🌱 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
📸 فرازی از 🍃اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذی اَدْعوُهُ فَیجیبُنی وَ اِنْ کُنْتُ بَطیـئاً حینَ یدْعوُنی.... 🔹ستایش خدایی را که می‌خوانمش و او پاسخم دهد و اگرچه وقتی می‌خواندم به‌کندی به درگاهش روم 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌙 🗓 🌹 داداللّه شیبانی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✨اول امام زاده ي دنيا خوش آمدي ابن الكريم اُمّ ابيها خوش آمدي🌸 ✨اول پدر به حضرت حيدر تو گفته اي پيش از همه به فاطمه مادر تو گفته اي🌸 💚💚💚 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
ع 🔰وقتی پولی می‌داد ببرم مسجد و به نیازمندان کمک کنم و برمی‌گشتم می‌گفتم: که نیازمندان چقدر خوشحال شدند. می‌گفت: مادر دیگر این را نگو این پول مال من نبوده، بگویی عُجب من را می‌گیرد. می‌گفت: نگو تا از ذهنمان هم نگذرد، چون شاید یک لحظه فکر کنم که من کاری کرده‌ام. با اینکه جز من و محمد کسی از این کار خبر نداشت. 🔰شاعر اهل بیت بود مخصوصا برای امام حسن مجتبی (علیه‌السلام). همیشه می‌گفت: امام حسن (ع) خیلی غریب و مظلوم بودند. می‌گفت: اینکه انسان در خانه خودش هم غریب باشد و با همسرش اینقدر غریب باشد خیلی سخت است. او همیشه می‌گفت: من فدایی امام حسنم و اگر من شهید شدم روی قبرم بنویسید امام حسن... تا حسن کریم مونه آره ما همه گداییم آره ما همون کسیم که دنبال نون و نواییم. محمد مهدوی 🌱🌹🌱🌹 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * *. ✅به روایت محمدنبی برزنده .همرزم شهید حاجی دوربین به دست کنارم نشسته و نیروهای دشمن را زیر نظر دارد. دشمن بی مهابا جلو و جلوتر می آید. هدف آنها تسلط و تنگه و دور زدن خاکریز است. به چشمان ریز و نافذ حاجی نگاه می‌کنم به نظر می‌آید جاده تاکتیک دشمن شده است . آرپی جی را برمیدارد و به طرف تنگه می دود.شلیک گلوله ها و انفجارهای مهیب مانع می شود که همراهش باشم. مثل اینکه عراقی‌ها مطمئن هستند که ما دیگر قادر به حفظ خط نیستیم.تعداد بچه ها و مهمات کم است و به نظرم تا دقایقی بعد خط سقوط میکند. به اطراف نگاه می کنم اثری از حاجی نیست. فقط دود است و آتش و صدای انفجار. دلشوره بر قلبم سنگینی میکند. راهی را که حاجی رفته پیش میگیرم و میروم. شاید بتوانم کمک حالی برایش باشم. به تپه بلندی که مشرف به تنگه است میرسم و چشم چشم می کنم و دنبال حاجی میگردم. چند بسیجی در تنگه مقاومت می کنند.تانکهای عراقی بارانی از آتش بر سر ما می ریزند به طوری که شدت آتش خاک را به خطی سرخ تبدیل کرده است. مات و مبهوت دلاوری بسیجی‌ها هستند که یک باره همه چیز عوض میشود. از طرف خاکریز خودی آتش شدیدی به سوی دشمن روان می شود.روشنای امید به قلبم می تابد و به نظرم می آید که نیروهای کمکی رسیده‌اند. نفس راحتی میکشم .رو برمیگردانم آتش و دود از تانکها و نفربرهای دشمن زبانه می کشد.حاج مهدی را میبینم که روی تپه کنار صندوق ای زانو به زمین زده و با هر فریاد الله اکبر نارنجکی را به طرف نیروهای دشمن پرتاب می کند.سراسر وجودم را خوشحالی پر می کند با لذت به صحنه نگاه می کنم. صحنه جنگ برای عراقی ها گرداب مرگ است ،پا به فرار گذاشته اند. مدتی می‌گذرد هوا تاریک می‌شود و صحنه درگیری را سکوتی مرموز فرا می‌گیرد. برای لحظه ای فکر می کنم تمام اینها را در خواب دیدم. اثری از نیروهای خودی نیست. اجساد دشمن در گوشه گوشه منطقه افتاده است.در میان دودی که با باد می رود حاج مهدی را می‌بینم که اسیر را جلو انداخته می آید. با خوشحالی به طرفش میدوم. دارد.... •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سردار کاجی از همرزمان حاج قاسم: به شهید فخری زاده اجازه نداد برای زیارت به عراق برود و گفت مثل من زیاد است اما شما جایگزین ندارید. 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💫یادی از سردار شهید دکتر خانمیرزا استواری 💫 🌷خیلی ما سه فرزند آخر خانواده را دوست داشت و حواسش به تربیت ما بود. به من می گفت "صد من گلاب"، به خواهرم می گفت "صد من نمک" و اسم برادرم هم "خمپاره" بود. وقتی شیطنت میکردیم، کافی بود تنها یک گوشه چشم به ما بیاندازد، آب می شدیم و در زمین فرو می رفتیم و این سخت ترین تنبیه اش برای ما بود. نُه سالم بود. نیمه شب از خواب پریدم. چشمم به جای خالی خانمیرزا افتاد. دنبالش گشتم. دیدم گوشه ای نماز می خواند. کنار سجاده اش خوابیدم و محو نماز خواندنش شدم. بی صدا در نماز اشک می ریخت و همه بدنش می لرزید. یک ساعتی بی آنکه متوجه حضور من شود نماز می خواند. بعد نماز چشمش به من افتاد. گفت صد من گلاب اینجا چی کار می کنی؟ گفتم داشتم نگاه می کردم یاد بگیرم. با محبت دستی به سرم کشید. گفتم: چرا این وقت شب نماز می خوانی؟ انگشتش را گذاشت روی بینی و گفت: هیس! به کسی نگی ها، بعضی وقتها خوبه آدم این وقت شب، نماز بخونه و با خدا صحبت بکنه! تو هم همیشه سعی کن نصف شب ها بلند شی و نماز بخونی، این طور به خدا نزدیکتر میشی. 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰 | 🌟در زندگی، آدمی موفق تر است که، در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشد و کار بی منطق انجام ندهد و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود ... 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ازشناسایی آمد و خوابید.. بچه‌ها چون میدونستن خسته اس، بیدارش نکردن ✨بیدار که شد با ناراحتی گفت: "مگر نگفتم نمازشب بیدارم کنید؟!" آهی کشید وگفت: "افسوس که آخرین نماز شبم قضا شد.."😔 فردایش مهدی شهید شد.🕊 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🔰 شهدایی 🔻شهیداحمدعلی‌نیری: شکر پروردگار عالمیان که ما را برانگیخت و ما را لایق دانست و هدایت کرد. و رسولان متعددی بلاخص رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) را بر ما ارزانی داشت تا بتوانیم ره گشای خوبی در این جهان باشیم در مقابل شیاطین. 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌙 🗓 🌹 عباس دوران 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✨مسیر روشن است ، مقصد!! مستقیم ، بهشت...❤️💚 🌸 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🕊️ 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
.... 💢شهید ارتشی که صدام را تحقیر کرد...💢 🌷صدام حسین برای تحقیر کردن خلبانان ایرانی در تلوزیون عراق گفت:به هر جوجه کلاغ (خلبان ) ایرانی که بتواند به ۵۰ مایلی نیروگاه بصره نزدیک شود حقوق یک سال نیروی هوایی عراق را جایزه خواهم داد. تنها ۱۵۰ دقیقه پس از این مصاحبه صدام،علی به همراه شهید عباس دوران و شهید علیرضا یاسینی نیروگاه بصره را بمباران کردند! در یک مستند جنگی، معاون نیروی هوایی امریکا خطاب به صدام گفت: آسمان ایران عقابهایی همچون علی خسروی و عباس دوران دارند باید خیلی مواظب بود! 🌹 🌷🥀🌷🥀 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * ✅به روایت محمدنبی برزنده .همرزم شهید. خورشید خود را بالا میکشد و نورش را در دشت پهن می کند.علف ها با باد می رقصند مثل اینکه آنها هم از این پیروزی شاد هستند. حاجی می‌خواهد محل درگیری را ببیند. همراهش میروم. جنازه های عراقی روی زمین افتاده است. بسیاری از آنها هیچ اثری از زخم در بدن شان نیست.اتفاقات شب قبل و جسدهای بی زخم برای معمای هستند که در جوابش می مانم. به حاجی نگاه می کنم آرام پیش می رود و اطراف را جستجو می کند. مطمئن هستم او از اراضی آگاه است که من نمیدانم. می پرسم: «حاجی دیشب اینجا چه اتفاقی افتاده است؟» سر تا پایم را برانداز می کند و می گوید: «خودت که بودی؟» میگویم: «اما شما بهتر از من میدونید!» صدایش را کلفت میکند و میگوید؛:«ما که باهم بودیم چی برات معما شده؟؟» تو چشمهایت از نگاه می کنم و می گویم: _خاکریز ما داشت سقوط می کرد اما یک مرتبه همه چیز عوض شد!!» حاجی نگاهش را از دشت بر می‌دارد نفس عمیقی می کشد و می گوید: _تاحالا امداد غیبی ندیدی؟! تعجب می‌کنم و می‌گویم: _یعنی میخوای بگی از نیروی کمکی خبری نبود؟! می‌خندد و می‌گوید: _خبری که بود اما نه از آن جنسی که تو فکر می کنی ! راستش دیشب خیلی تلاش کردم تا بدونم آتش سنگین از کدام طرف به سمت عراقی ها میاد. از خیلی ها سوال کردم جوابی نگرفتم.در حالیکه اسرای عراقی می گفتند به خاکریز شما که رسیدیم با نیروهای زیادی روبرو شدیم که اصلاً انتظارش را نداشتیم. حاجی لحظه ای سکوت می‌کند بعد دوربین را به چشم می گذارد و به روبرو نگاه می‌کند و می‌گوید: _«گرچه ما خیلی دیر باور ایم و این دنیا حسابی اسیرمان کرده.اما از همان لحظه اول متوجه شدم که حوادث خارج از اراده و قدرت ماست و کسان دیگری دارند به ما کمک می کند» دارد.... •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔻وقتی تمام امیدت خدا میشود، بهشت را میبینی با یک فانوس...! حکایت غواصان در شبهای شناسایی 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💫یادی از سردار شهید دکتر خانمیرزا استواری 💫 🌷من زن داشتم، جانمیرزا هم همینطور. هر دو به اصرار خانمیرزا ازدواج کرده بودیم، اما خودش که بزرگتر از ما بود هنوز مجرد بود. کنار سفره نشسته بودیم، همه خانواده بودند. شوخی و جدی به خانمیرزا گفتم: کاکا شما بزرگتر از ما هستی. وقتش شده شما هم ازدواج کنی. چشمش به سفره بود، دیدم رنگ و رویش سرخ و سفید شد. گفت: کاکا چی میگی، به خود خدا قسم تو این چند سالی که شما ازدواج کردید، من هنوز یک بار صورت همسر شما را هم ندیده ام. راست می گفت یاد ندارم در این چند سالی که ما ازدواج کرده بودیم و در یک خانه زندگی میکردیم، پای یک سفره غذا می خوردیم، یک بار توی صورت همسرهای ما نگاه کرده باشد. حتی اگر در خیابان آنها را می دیدید، تا صحبت نمی کردند، نمی شناخت! همانطور که سرش پائین بود گفت: من حتی شرم می کنم به صورت زنی که قرار است با او ازدواج کنم نگاه کنم! همان جور که چشم به زمین دوخته بود ادامه داد: ان اشالله ازدواج من با حورالعین های بهشت است! 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
「🌸🕊」 .. -میگفت‌:همه‌گلولھ‌های‌جنگ‌نرم، مثلِ‌خمپارھ‌شصت‌هست نه‌سوت‌دارھ‌نه‌صدا! وقتی‌میفهمیم‌اومده‌ڪھ‌فلانی‌دیگه هیئت‌نمیاد، فلانی‌دیگه‌چادر‌سرش‌نمیڪنھ! 🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔰 | 🌟شهید نور الله اختری : گفتم:« ببینم توی دنیا چه آرزویی داری؟» قدری فکر کرد و گفت:« هیچی» گفتم:« یعنی چی؟ مثلاً دلت نمی‌خواد یک کاره‌ای بشی، ادامه تحصیل بدی یا از این حرفها دیگه» گفت:« یک آرزو دارم. از خدا خواستم تا سنم کمه و گناهم از این بیشتر نشده، شهید بشم. اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلكــــ.... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🤲 نجوای عاشقانه شهید احمد دادستان ✍️ پروردگارا! هر چند گنهکار و با کوله باری پر از معصیت و با کوری چشم و با کری گوش در نزد تو دعا می کنم، ولی ... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌙 🗓 🌹 مجتبی ذوالفقاری نسب 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🕊شهدا عاشق اند ❤️معشوقشان خداست شاگردند معلمشان علیه السلام است💚 معلم اند... درسشان است🌷🕊️ مسلح اند سلاحشان است 🍃مسافرند،مقصدشان لقاءالله است مستحکم اند،تکیه گاهشان است 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz