📍گفتم: «محسن جان! دیر میای بچه‌ها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».  معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودی‌ها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخری‌زاده» ... (خاطرات همسر شهید) 🌹۷ آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته ای آقای نخبه ی شهید محسن فخری زاده🌹 🌹شادی روحشان صلوات #سبک_زندگی_شهدا

🖤‌🕯 اسم‌قشنگ‌فاطمه‌یک‌اسم‌اعظم‌است ایـام‌فاطمیه‌شبیه‌محـرمـ‌ـ اســت...

مجلس ختم گرفتیم برایت زهرا ؛ روضه‌ات را حسنت خوند و حسینت غش کرد :) #فاطمیه

﷽ عشق داره بر میگرده... "نرخ رفتن به سوريه چند است؟ قدر دل كندن از دو فرزند است" 📸وداع آخر شهید مدافع حرم آقاسیدمصطفی صادقی با دخترانش 🕊شهادت: ۱۳۹۶/۰۳/۱۶ 📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات📿 اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد به مناسبت برگشت پیکر شهید...

‌ آدمی که پیش خدا بزرگه جلوی خلق فروتن و متواضع‌ست .. اگه خیلی دنبال تاییدِ نگاه مردمی بدون که یجای کارِت میلنگه ... #دلانه

فاطمیه اینجوریه که آقا پسرا واسه ی پهلوی شکسته ی مادرشون دلشکستن وگریه میکنن؛دختر خانوما برای غربت پدرشون... #فاطمیه

اونجا که بابا علی میگه: میخ کارش وصل کردن بود ، حیف ، میخ در ، یار مرا از من گرفت... #فاطمیه

#یک_روایت‌_عاشقانہ میترسم بعد تو زیاد عمر کنم زهرای زخمی من ... گورخورام سنن سورادنیاده چوخ عمر ایلیم،اولمرم بو صبرُطاقت که منیم وارفاطمه..💔 #فاطمیه

ما کارد بـه استخوانِ دلمان که می رسد تـمامِ وجودمان ناخودآگاه شما را صدا میزنَد؛ صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین ! “شما” مرهم قلبِ شکسته ی مایی... 💚#محبوب_دل_ما #شب_زیارتی_اباعبدالله

همسایه‌ها‌به‌مجلس‌ختمت‌نیامدند فاطمه من‌بودم‌و‌همین‌دو‌سه‌تا‌بچه‌های‌تو... خیلی‌به‌مجتبایِ‌تو‌برخورد‌فاطمه💔 فامیل‌کم‌گذاشت‌برایِ‌عزای‌تو...😭🖤

#حاج_حسین در حال نشستن در فرودگاه سوریه بودیم که تیراندازی شد،اما به هواپیما اصابت نکرد... وقتی نزدیک شدیم،سردار سلیمانی به خلبان گفت:ما سریع پیاده میشیم و تو دوباره تیک آف کن. وقتی هواپیما اوج گرفت، دقیقاً همان جایی که پیاده شدیم بودیم،منفجر شد‌ حاجی خیلی باهوش و با ذکاوت بود :) با هیچ قلمی نمیتوان خاطرات او را نوشت و با هیچ فکری نمیتوان رشادت هایش را تصریح کرد. بارها گفتند خاطراتت را در یک مؤسسه فرهنگی بنویسیم اما قبول نکرد. یک روز به او گفتم:اجازه بدید، خاطرات شما رو در قالب کتاب بنویسم. جواب داد گفتم:من هیچ خاطره ای ندارم. آنقدر متواضع بود که نمیخواست دیده شود:) اما خدا او را دید و به بالاترین درجه که شهادت است، نائل گرداند و پیکرش هم با حضور میلیونی مردم تشییع شد... 🦋 خاطره سردار شهید حاج حسین پورجعفری #جان_فدا #یار_باوفای_سردار #سبک_زندگی_شهدا

حسین خم شد و در گوش مادر گفت: كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ.. با من حرف بزن قبل از این‌که قلبم شکافته شود و بمیرم... #لعن‌_الله‌_قاتلیک #شب_زیارتی_سیدالشهدا