بسمه تعالی
قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت ۱۱۹):
صفوت داودی و برادران یوسف! (۰۲)
آخرین عبارت بنده در پیام قبلی، این بود که؛ «مایلم در مبارزه با متجاوز پلاک ۱۱۸ سهمی داشته باشم».
ولیکن در این مبارزه، به شروطی قائل هستم که لازمست در اینجا اشارهای به برخی از آنها داشته باشم:
۱) مبارزه باید اصولی و عقلانی باشد. لذا با هیچ بیعقلی و تحرکات جنونواره همراهی نخواهم کرد.
۲) در مبارزه، قاعدتاً ضرورتهائی (اهمیتها و اولویتها) وجود دارد که باید جدی گرفته شوند وگرنه بجز چارجفتکاندازیهای دیوانهوار، چیزی رخ نخواهد داد.
۳) مبارزه باید با ریشهیابی هوشمندانه، علتشناسانه باشد تا وقت و انرژی مبارزین صرفاً صرف معلولها نگردد که موجب اتلاف اوقات و توان و فرسایش اعصاب و روان خواهد بود.
۴) در مبارزه فقط به کسانی باید اعتماد کرد که بهرهای ولو اندک از «دانایی، دلسوزی و دلیری دینمدارانه» داشته باشند وگرنه چیزی بجز سپردن افسار خود به ناخور (گلّه عِشَّکها، غودوغها، جوجوغها و نهایتاً کفتارها) نخواهد بود.
۵) به بهانه مبارزه، هیچگونه حقی ایجاد نمیشود که حق و حقوق اشخاص حقیقی یا حقوقی ذیربط یا بیربط پایمال شود و نادیده گرفته شود.
و اما در مسئله مبارزه با شروری بنام صفوت که به مایملک (آب+اراضی) تعدادی از اهالی، تجاوز کرده است، نکاتی را لازم به تأکید میدانم:
۱- بنده تجاوز مذکور را جزو ۷ مشکل امامزاده برشمردم و اینکه من هم به سهم خویش، در حل این مشکل و بلکه معضل، خود را صاحب حق و مسئول میدانم. چنانکه در پیام ۵۱ کانال سیدعلاءالدین بدان تصریح کردهام👇
https://eitaa.com/SayyedAlaaddin/181
ولیکن در هنگامه مبارزه با اشراری از قبیل نانکلی و مزدوران وی، آنرا «در اولویت دوم» قلمداد کردم. چرا؟!
زیرا با توجه به عللی (که توضیح خواهم داد)، مبارزه با فئودال نقاش را محکوم به شکست میدانستم و لذا نگران بودم که شکست در آن پرونده فرعی، موجب افزایش ریسک و حتی شکست در پرونده اصلی ما باشد فلذا با «دونکیشوتهای قرمزدره» همراهی نکردم.
در پیام مذکور تصریح کرده بودم که «شکست و پیروزی در مبارزه با آنها (متجاوزین پلاک ۱۱۸) در پیشبرد حل مسائل پلاک۱۱۷ بیتأثیر نیست»
اولویت اول بنده، «حل مسائل پلاک ۱۱۷» بود که برای من، فقط جنبه حیثیتی داشت وگرنه در ششدانگ امامزاده من هیچ قطعه زمین بدردبخوری نداشتم، همچنانکه خانهای هم ندارم. «حیثیت» برای بنده بسیار بسیار ارزشمندتر از «مال» است و بر خلاف بعضیها که حیثیت و شخصیت خود را قربانی مال و اموال میکنند، بنده بالعکس عمل میکنم و هر چه مال و اموال داشته باشم قربانی حیثیت و شخصیتم میکنم وگرنه چه تمایزی بر حیوانات (کفتارها و عشکها و غودوغها) خواهیم داشت؟!
بعضی از دخوها مرا مذمت میکردند که چرا متوجه ارزش اقتصادی بالاتر مایملکتان در پلاک ۱۱۸ نیستی و چسبیدهای به مایملکتان در پلاک ۱۱۷ و...؟!!
اینها هرگز قادر به درک این سخن نخواهند شد که چرا امام راحلمان فرمودند: «اقتصاد مال خر است»!؟
در ذهنیت حمارینه اینها، ارزش، چیزی بجز اقتصاد و مقایسه آخورها نیست. فلذا براحتی هم اظهار فضل میکنند که این آخور گرانتر از آن آخور است!
گمان میکردند که من هم لابد مثل خودشان دنبال آخور خر هستم اما قادر به تشخیص نیستم که آخور نقاش گرانبهاتر از آخور امامزاده است!
و حال آنکه من اگر (العیاذ بالله) خر (و مثل اینها عشک و غودوغ) هم بودم اساساً در ششدانگ امامزاده که هیچ آخوری نداشتم که این مقایسه معنیدار باشد.
در هر حال؛ حل پلاک ۱۱۸ را «امری جداگانه فرض» نکردم و نوشتم؛ «حتماً باید حل آنرا در ارتباط با شش سر دیگر این اژدها دنبال کرد.» و اینکه «ظرائف نهفته در این قسمت، باعث شد حل این مسئله در اولویت دوم بنده قرار بگیرد!»
حال؛ وقت توضیح این «ظرائف نهفته» است!
در جواب علت عدم همراهی با «بابالهای روستا» را هم (که بعضی اهالی میپرسیدند)، به این اشاره میکردم که اگر در پرونده داودی ورود کنم و شکست بخورم، باعث خواهد شد که پیروزی ما در پرونده نانکلی و ایادی خائن او تهدید گردد و نانکلی و گوشوارههای خبیثش، همان را تبدیل به چماقی بکنند جهت ناکام گشتن من در مبارزه با شرورهایی که دنبال دفینههای روستا بودند و هستند.
و حدسم کاملاً درست بود، چنانکه هیچکدام از دخوهای (خودداناپندارهای) روستا در مبارزه با متجاوز مورد اشاره، تاکنون نه تنها هیچ طرفی نبستهاند بلکه خرابکاریهائی هم از خود به یادگار گذاشتهاند که ترمیم آنها خودش یک پروژه است!
حال ممکنست، شکست مفتضخانه خود را تعلیل کنند به اینکه فرزندان سیدمیربابا با ما همراهی نکردند!!
چنین صرافت و وقاحتی از ایشان بعید نیست!
..ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۸ مهر ۱۴۰۲
💠 کانالهای اطلاعرسانی حم
🆔 @SayyedAlaaddin
💠
🆔 @GonbadeFirozeh
💠
🆔 @chelcheraaqHM
گفتگو با حمید صوفی نیارکی بخشداری مرکزی بخش آوج
🔹حمید صوفی بخشدار بخش مرکزی آوج اظهار داشت: با استقرار دولت مردمی سیزدهم در شهرستان آوج، محرومیت زدایی و توجه به نقاط محروم در صدر برنامه های مدیران این شهرستان قرار گرفته و در این مدت در حوزه زیرسازی و آسفالت معابر پروژه های بزرگی در روستاهای بخش مرکزی آوج به متراژ ۱۱۱ هزار متر مربع با اعتباری بالغ بر ۵۷۰ میلیارد ریال اجرا و بهره برداری شده است.
🔹وی به پروژه های مهم آب رسانی روستایی هم اشاره کرد و گفت: روستاهای بخش مرکزی که سالها از نبود آب شرب پایدار رنج می بردند با اهتمام دولت سیزدهم و با حفر چاه، بهسازی چشمه ها، ساخت مخازن، اصلاح شبکه و لوله گذاری با هدف تامین پایدار آب آشامیدنی مردم در دستور کار قرار گرفته است.
🔹به گفته صوفی نیارکی هزینه کرد در پروژه های آبی روستاهای اروان، پرسبانج، منصور، خروسدره، شهیدآباد و قهوج ۱۲۰ میلیارد ریال بوده است که به کاهش دغدغه های آبی این روستاها منجر شده است.
🔹بخشدار مرکزی آوج در خصوص پروژه های ورزشی اظهار داشت: درکمیته برنامه ریزی شهرستان و با نظر مساعد فرماندار آوج ، اعتبار خوبی برای تکمیل و بهره برداری سالن های ورزشی در نظر گرفته شده که با پیگیری های صورت گرفته امیدواریم سال آینده این پروژه ها به بهره برداری برسد.
🔹وی با اشاره به اینکه طرح هادی در روستاهای بخش نیاز به بازنگری دارد، افزود: خوشبختانه با نظر مساعد بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان با تامین نظر دهیاران، شوراهای اسلامی و مردم روستاها تا حد امکان این بازنگری ها با لحاظ قانون و در نظر گرفتن اراضی قابلیت الحاق به بافت انجام خواهد شد.
🔹صوفی نیارکی همچنین در خصوص آسفالت معابر روستایی بخش گفت: مهم ترین محورهای آسفالت شده در این دوره شامل روستای شهیدآباد به طول ۵ کیلومتر، محور روستای دشتک به طول ۵ کیلومتر و اجرای زیرسازی و آسفالت روستای مشانه به طول ۵ کیلومتر می باشد.
🔹بخشدار مرکزی آوج اضافه کرد: پایگاه اوژانس در روستای نیریج، مدرسه روستاهای اردلان و پرسبانج، استخرهای ذخیره آب روستای شهیدآباد، سعیدآباد، نیریج و قهوج درحال پیگیری و اجرایی شدن هستند.
🔹وی با یادآوری ظرفیت های متعدد بخش مرکزی شهرستان آوج گفت: شهرستان آوج ظرفیت های متعددی را در بخش های کشاورزی، باغداری، گردشگری و تاریخی دارد و مجموعه مدیریتی شهرستان برای رشد و شکوفایی این مهم برنامه ریزی گسترده ای را انجام داده است.
🔹صوفی نیارکی خاطرنشان کرد: این بخش در حوزه گردشگری هم از ظرفیت های متعددی برخوردار است که با توجه به برنامه ریزی های انجام شده به دنبال اقتصادی شدن فعالیت های گردشگری در این منطقه هستیم.
___----------------------
روستای امامزاده علاالدین هم که طبق معمول با تحریف واقعیات ،بر خلاف مسیر قافلهآبادانی و عدالت حقوقیواجتماعی و بصورت برعکس قدم بر میدارد ؛
با یدک نام شورا در مسیر پسرفت
پیشتاز در صف اول تخلفات و اختلافات و تعارضات منافع
این بود معرفی روستای امامزاده علاالدین
☝️از پیامهای دریافتی☝️
تحریف واقعیات
مسیر پسرفت
پیشتاز تخلفات
پیشتاز اختلافات
پیشتاز تعارضات
اولش گمان کردم، فرستنده این پیام (یکی از اهالی روستا) قصد متلکپرانی علیه بنده را دارد ولیکن با ملاحظه عبارت «با یدک نام شورا» در آن، متوجه شدم دل خوشی از شورای روستا ندارد.
خب! بنده هم که این شورا را خائن میدانم و باندازه کافی هم روشنگری کردم ولیکن وقتی اهالی محترم (حتی آنها که عموزادگی مرا یدک میکشند!) نه تنها چندان اهمیت و اهتمامی به این مسائل ندارند بلکه با دهنکجی به اینهمه روشنگریهای بنده، آن خائنین منافق را به جلسات خود دعوت میکنند و با آنها نرد عشق میبازند! (و بقیه اعضای جلسه هم اعتراضی نمیکنند!!)، بنده چرا باید کاسه داغتر از آش باشم؟!
خلایق هرچه لایق
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۲/۷/۹
💠 کانالهای اطلاعرسانی حم
🆔 @SayyedAlaaddin
💠
🆔 @GonbadeFirozeh
💠
🆔 @chelcheraaqHM
بسمه تعالی
قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت ۱۲۰):
صفوت داودی و برادران یوسف! (۰۳)
در پیام قبلی👇
https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/700
سخن از مبارزه و شرایط و انحاء آن شد و اینکه بنده شراکت خود در حل مسائل پلاک ۱۱۸ را بعنوان اولویت دوم تلقی و لذا در حالت تعلیق نگه داشتم و حل مسائل پلاک ۱۱۷ را در اولویت اول خود قرار دادم. زیرا که برایم جنبه حیثیتی و حیثیت اجدادی داشت. چنانکه سرانجام هم نانکلی (رئیس متخلف اوقاف محل) دادخواستی به دادگاه آوج داده بود که مفهوم انتساب حرامخوارگی و موقوفهخواری به ۱۸ نفر از اجداد مرحوم اهالی را داشت که با همت اشخاص غیور امامزاده علاءالدین در هر دو مرحله (شکایت بدوی و شکایت تجدیدنظرخواهی) مفتضحانه شکست خورد.
و روسیاهی برای آنها ماند که یا گردن خود را به قلاده نانکلی بسته بودند و یا با این قلادهها همپالگی داشتند و علیه نانکلی و مزدورانش، هیچ اقدامی بعمل نیاوردند!
علت اصلی مشارکت بنده در آن قضایا اساساً این نبود که در عرصه ششدانگ امامزاده، فرضاً خانه یا زمینی دارم که مورد حمله اوقاف برای تصرف عدوانی قرار گرفته است، بلکه انگیزه اصلی بنده دفاع از حیثیت اجدادی خودم بود و لذا منتی هم بر کسی ندارم ولو اینکه منافع آن به اکثریت اهالی بویژه بازماندگان آن ۱۸ متهم نانکلی رسید.
عدهای هم بر بنده خرده میگرفتند که وقتی ماترک پدر شما در پلاک ۱۱۸ بمراتب گرانتر از میراث آن مرحوم در پلاک ۱۱۷ است، چرا وقت و انرژی خود را بجای مبارزه با حاجصفوت، صرف مبارزه با نانکلی میکنی؟!
در پیام قبلی توضیح دادم که من دنبال آخور نبودم بلکه دنبال حیثیت بودم و هستم و عقل معاداندیش بنده بر عقل معاشاندیش من غلبه دارد.
در ملک نقاش بهانه آوردم که من شخصاً زمینی در متصرفات عدوانی صففت نقاشی ندارم ولیکن در ملک امامزاده چرا از همین بهانه استفاده نکردم؟!
در امامزاده هم میتوانستم به بهانه اینکه در عرصه ششدانگ امامزاده که هدف تصرفات عدوانی نانکلی (در سودای دستیابی به دفینههای روستا با کمک گوشوارهها و قلادهها و زنگولههای خود) قرار گرفته است (و اکثریت اهالی هم کاسه چهکنم؟ چهکنم؟ بدست گرفتهاند)، من ملک و املاکی ندارم، دخالت نورزم و خود را کاملاً بیرون بکشم ولیکن مطلب حیثیتی ماجرا اجازه سکوت و غفلت نداد. سکوت و غفلتی که هفتمین سر اژدهائی است که مایه آزمایش الهی اهالی این روستا گشته است تا عیار غیرت و بیغیرتی آنها آشکار شود و در پیام ۵۱ پارسال خود محترمانه آنرا «بیخیالی اهالی» نامیدم👇
https://eitaa.com/SayyedAlaaddin/181
حال در مبارزه برای حل مسائل پلاک ۱۱۸ هم داشتن سهم آب (در آبی که مورد تصرف عدوانی فئودال نقاش قرار گرفته است زیرا نحوه بهرهبرداری او را در مشاهده اولیه خود از مصادیق ممانعت از حق دیدم) بهانه مناسبی برای ورود بنده به این پرونده است ولو اینکه به اراضی شخصی بنده، هنوز هجومی نیاورده است. ولیکن مهمتر از مسئله «آب» در این پرونده مطلب «حیثیتی» است که به من انگیزه بیشتری برای مشارکت میدهد و اگر این پرونده جنبه حیثیتی نداشت، شاید این مشارکت را به تعویق میانداختم و امور مهمتری را که در تهران دنبال میکنم رها نمیکردم.
البته جنبه حیثیتی این پرونده چندان ربطی به آب و اراضی ما در ملک نقاش ندارد بلکه «حیثیت کلی اهالی روستای امامزاده علاءالدین» در منطقه آوج است که متاسفانه تا عمق استخوان مرا میسوزاند!
اینکه در ادارات آوج بر زبانها افتاده است (شاید توسط شیاطین محلی) که اهالی این روستا پیشتاز «تخلفات و اختلافات» هستند، برای بنده بسی دردناکتر و رنجآورتر از آن است که کل «یک و نیم شعیر» اراضی پدری بنده (به ارزش میلیاردها تومان؟) به یغما رفته باشد.
چرا باید رتبه اول برقدزدی و آبدزدی به امامزاده اختصاص یافته باشد؟! این ننگ را باید به کجا برد؟!
حتی وقتی از اخوی پرسیدم؛ شما که بعنوان رئیس هیئت امناء و آنگاه بعنوان دهیار و سپس بعنوان مؤسس و نیز حاکم بر شورای روستا چرا اجازه دادی که چنین ننگی بر پیشانی زادگاه ما بخورد؟! بهانه آورد که یکی از علل دشمنی اهالی با من همین بود که قاطعانه در برابر دزدیهای آنها ایستادم اما آنها جمع شدند تا مرا و پسرم را به قتل برسانند!
و متأسفانه هنوز هم این سرقتهای برق و آب ادامه دارد!
آی لعنت خدا بر هر کسی که موجب بیاعتباری این روستا گشته است.
در عینحال شنیدهام که حاجصفوت در ادارات آوج بعنوان شخصی شناخته شده که برای امور خیریه، آماده دست و دلبازی است.
شما خودتان را جای ادارات و نیز دادگاه آوج و قزوین قرار بدهید که در یک کفه ترازو یک «خیّر کارآفرین»! ایستاده و در کفه دوم، یک مشت «اهالی سارق و قاتل»! چه قضاوتی میکنید؟!
..ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۹ مهر ۱۴۰۲
💠 کانالهای اطلاعرسانی حم
🆔 @SayyedAlaaddin
💠
🆔 @GonbadeFirozeh
💠
🆔 @chelcheraaqHM
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
☫﷽☫
#تحریر_حم
خدمت پیامبر اعظم(ص)؛
برتر از خدمت کل خادمین
به بشریت در طول تاریخ،
همچون افضل بودن ضربت علیٍّ(ع) در یوم الخندق از عبادة جن و إنس! 👇
#ظهور در امتداد #عاشورا
و عاشورا در امتداد #بعثت
🔴🚩🔴🚩🔴🚩
#خدمت #خاتم_النبیّین؛
ارزشمند و بیبدیل و کمنظیر
👇👇👇
🟢🚩🟢🚩🟢🚩
🟢🚩🟢🚩
🟢🚩
👈 (بخش اول)
✅ ارزشمندترین اتفاقی که در زمین قابل وقوع است؛ «خدمت به بشریت» است.
👈 و انسانهای زیادی در طول تاریخ به جوامع بشری، انواع خدمات را انجام دادهاند.
👌 ولیکن خدمت حضرت خاتمالنبیین(ص) در مقایسه با خدمات گوناگون انواع اشخاص حقیقی و حقوقی به بشریت، از همه ارزشمندتر و بیبدیلتر بوده است.
🔰 برای توضیح و اثبات این ادعا ناچارم در قالب چند مقدمه، از آخرین کلام تحریفناشده خالق سبحان با انسان؛ یعنی از #معارف_قرآن، کمک بگیرم:
۱) غیب:
👈 قرآن، زمین و زمانی را که ما انسانها در آن متولد شده و زندگی میکنیم و در آن میمیریم، عالم «شهادت» مینامد که آنرا در مقابل عالم «غیب» به کار میبرد.
👌 کلمه «الشهادة» در قرآن، حتی یکبار هم بدون کلمه «الغیب» به کار نرفته است (که در حکم معمای قابل تأملی است!) و حال آنکه کلمه «غیب» مستقلا حدود ۵۰ بار به کار رفته است.
⁉️ مفهوم آن شاید این باشد که عالم شهود بدون غیب، نه تنها هیچگونه وجاهت و اعتبار بلکه هیچگونه وجود مستقلی هم ندارد.
✅ «عالِمُ الغیب و الشهادة» هم یکی از صفات خالق متعال است که آنرا در قرآن با همین ترکیب، ۹ بار به کار برده است. ۳ بار هم «عالم الغیب» و ۱ بار هم «عالم غیب السموات و الارض».
💠 #قرآن در سرآغاز بزرگترین سوره خود (بقره)، «ایمان به غیب» را مقدم بر «ارکان تقوا» (اقامه نماز، انفاق رزق، ایمان به ما أنزلالله و یقین به آخرت)، به کار برده است که بدون آن «هدایت» به #فَلاح صورت نخواهد گرفت و انسان غرق در #جُناح هرگز به #نَجاح نخواهد رسید.
👈 بنابراین «ایمان به غیب» زیرساخت علمی و عملی #دین_اصیل خداست.
۲) روح:
👌 نسبت غیب به شهادت، همانند نسبت روح به جسم است. در مشاهده هر انسانی، هر آنچه که به چشم ظاهر میآید، جسم اوست و روح او زمانی قابل فهم است که از پیکرش جدا شود که در آنصورت سرآغاز بیحرکتی (فاقد هرگونه کنش و واکنش) و فروپاشی جسم است.
👈 کسی که بتواند روح را درک بکند و به وجود قطعی و مؤثر آن واقف شود، خواهد توانست «غیب» و ضرورت آن را هم درک نموده و به وجود قطعی، مؤثر و سلطه آن بر عالم شهود پی ببرد.
✅ لذا همانگونه که وجاهت و ارزش #جسم به وجود #روح است، اعتبار و ارزش عالم شهادت هم با وجود عالم غیب است.
👈 همچنانکه جسم بدون روح، مرداری در حال اضمحلال و فروپاشی، بیش نیست، عالم شهود هم بدون عالم غیب مضمحل و بیمعنی و متلاشی است.
👌 همانقدر که جسم به روح وابسته و محتاج است، عالم شهادت هم به عالم غیب محتاج و نیازمند است. و اساسا سرنوشت عالم شهود بدست عالم غیب است.
✅ «آفرینش انسان در بهترین ترکیب با قوام» (لقد خلقنا الانسان فی أحسن تقویم) به اینست که دارای بهترین ترکیب وجودی (ترکیب جسم و روح و تلفیق غیب و شهادت) است فلذا خالق متعال به خود مبارکباد میگوید: «فتبارک الله أحسن الخالقین»!
👌 انسان؛ مظهر اعلای همزیستی و هماهنگی «غیب و شهود» است تا زندگانی او در هر دو عالم، گستره داشته باشد.
👈 در انتقال انسان از دنیا به عقبیٰ، جسم او تجدید ساختار مییابد ولیکن روح از عالم شهادت، مفارقت یافته و به غیب رجعت میکند و آنگاه در قیامت مجددا به پیکر جدید (و البته با همان شکل و هیبت و هیکل دنیوی بازسازی شده) خود حلول میکند تا زندگانی در آخرت (بهشت و جهنم و ایبسا عالم مافوق آنها) را هم تجربه نماید. بنابراین عالم غیب، ظرفیت آنرا دارد که واسطه و محل انتقال روح از جسم دنیوی به جسم أخروی باشد.
... ادامه دارد👇
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2932
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
دبیر کل حزب وحدت و عدالت
بهار ۱۴۰۰ هجری شمسی
👌 بازنشر بمناسبت گرامیداشت میلاد مبارک پیامبر اعظم (صلوات الله و سلامه علیه و آله و آبائه)
۱۰ مهر ۱۴۰۲
(این مقاله را برای اولینبار حدود دو سال قبل در پیامرسان واتساپ به اشتراک گذاشته بودم)
💠کانال اطلاعرسانی حم (دریافتی و تحریری)؛
«حیفه این پیامها را نبینی»
(یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع):
🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
☫﷽☫
#تحریر_حم
خدمت پیامبر اعظم(ص)؛
برتر از خدمت کل خادمین
به بشریت در طول تاریخ،
همچون افضل بودن ضربت علیٍّ(ع) در یوم الخندق از عبادة جن و إنس! 👇
#ظهور در امتداد #عاشورا
و عاشورا در امتداد #بعثت
🔴🚩🔴🚩🔴🚩
#خدمت #خاتم_النبیّین؛
ارزشمند و بیبدیل و کمنظیر
👇👇👇
🟢🚩🟢🚩🟢🚩
🟢🚩🟢🚩
🟢🚩
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2931
بخش اول ☝️
👈 (بخش دوم)👇
۳) #علم:
انسان بلحاظ حضورش در عالم شهود تا حدودی بر ابعاد و اعماق آن واقف است که ایضا بدون استمداد از عالم غیب امکانپذیر نیست. لذا «علم» از جنس #غیب است که نصیب راسخین حاضر در شهود است.
آیا با کالبدشکافی مغز دانشمندان میتوان به علوم نهفته آنها دسترسی پیدا کرد؟!
اگر انسان (از طریق روح خود) با غیب مرتبط نبود، هیچ علمی هم برای خود تحصیل و ذخیره نمیکرد.
👌 #علم؛ نوری است که خالق متعال در #قلب هر کسی که بخواهد میتاباند چنانکه خاتمالنبیین فرمودند: «العلم نورٌ یقذفه الله فی قلب من یشآء» لذا فرودگاه علم، قلب انسان است (نه مغز که مرکز #عقل اوست!)
🌹 مهیاترین قسمت از اجزاء انسان برای ارتباط با غیب، قلب اوست و لذا قلب را باید خیلی گرامی داشت و گرامیداشت آن به «مراقبت از نفوذ وساوس» شیطانی و توجهات نفسانی در آنست.
این مقدمات☝️ برای نیل به اصل مطلب، مورد اشاره قرار گرفت و اما اصل مطلب؛👇
👈 انسانها برای پیشبرد و موفقیت در زندگی دنیوی و أخروی و زندگانی مادی و معنوی خود، نیازمند «دانش+تجربه+خلاقیت» هستند ولیکن تحصیل این سه مطلب بنیادی؛ محتاج صرف بسی #زمان و #هزینه است.
⁉️ آیا راه میانبری وجود دارد که انسان بتواند با «صرف کمترین زمان و هزینه» و بلکه «بدون صرف هزینه و زمان» به میزان مطلوبی از دانش، تجربه و خلاقیت نائل گردد؟!
آن میزان از «علم، تجربه و خلاقیت»ی که او را از «فرش عالم شهود» به «عرش عالم غیب»، سوق دهد.
🌀 آری! کافیست که بتواند با عالم غیب، #ارتباط_مستقیم پیدا کند تا بتواند حوائج سهگانه #دانش، #تجربه و #خلاقیت را در قالب «بستههای معرفتی» دریافت نموده و به گونهای به دنیا منتقل نماید که در اینجا کاربردی هم باشد. اما چگونه؟!
✌️ اگر کسی یا کسانی بتوانند از طریق «ارتباط مستقیم با غیب»، #حوائج_ضروری برای #زندگانی_دُنیا و مهمتر از آن برای #زندگانی_عُقبی را فراهم سازند، قاعدتا آنان توانستهاند بزرگترین و ارزشمندترین و گرانبهاترین «خدمت به بشریت» را به جای آورند.
💠 آری! از چنین منظری؛ پیامبر اعظم(ص) توانستند صیاد اعظمی باشند که #دین_أکمل را از غیب دریافت نموده و بصورت کاربردی به #جوامع_بشری اهداء نمایند آنهم بدون درخواست هیچگونه «أجر»ی که اساساً #أجر_رسالت قابل محاسبه و پرداخت نیست! از بس که سنگین است ولو اینکه تمام #جن و #إنس و بلکه #ملائک عالم برای این امر سترگ، بسیج شوند. هرگز نخواهند توانست ذرهای از آنرا جبران نمایند ولیکن برای آنکه ادای دِیْنی کرده باشند، میتوانند به #اهل_البیت علیهمالسلام #محبت بورزند.
😡 #عاشورا مظهر «خیانت عظمای بشریت» به خدمت عظمای رسولالله(ص) است و حال در #انتظار_ظهور آخرین بازمانده اهلالبیت هستیم.
و اینکه به چه چیزی میاندیشیم؛ «محبت» مطلوب یا «خیانت» مجدد؟!!
(تحریر مختصری از معارف اسلام ناب محمدی بمناسبت گرامیداشت ایام فرخنده؛ بعثت محمد مصطفی، میلاد سیدالشهدآء و نیمه شعبان المعظم)
🚩🟢
🚩🟢🚩🟢
🚩🟢🚩🟢🚩🟢
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
دبیر کل حزب وحدت و عدالت
بهار ۱۴۰۰ هجری شمسی
👌 بازنشر بمناسبت گرامیداشت میلاد مبارک پیامبر اعظم (صلوات الله و سلامه علیه و آله و آبائه)
۱۰ مهر ۱۴۰۲
(این مقاله را برای اولینبار حدود دو سال قبل در پیامرسان واتساپ به اشتراک گذاشته بودم)🙏🌹
💠کانال اطلاعرسانی حم (دریافتی و تحریری)؛
«حیفه این پیامها را نبینی»
(یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع):
🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️از پیامهای دریافتی☝️
(بخش اول)
مدیرکل اوقاف قزوین کسالت دارند!
دو تن از مدیران اداره کل اوقاف قزوین در مصاحبه با رادیو قزوین همراه پیرامون ادعای موقوفه بودن یکی از روستاهای قزوین با مغلطه و سفسطههای متعدد!
بازنشر بعلت مشابهت قضیه با مسائلی که در روستای امزاده علاءالدین دنبال کردند!
💠 کانالهای اطلاعرسانی حم
🆔 @SayyedAlaaddin
💠
🆔 @GonbadeFirozeh
💠
🆔 @chelcheraaqHM
14.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️از پیامهای دریافتی☝️
(بخش دوم)
مدیرکل اوقاف قزوین کسالت دارند!
دو تن از مدیران اداره کل اوقاف قزوین در مصاحبه با رادیو قزوین همراه پیرامون ادعای موقوفه بودن یکی از روستاهای قزوین با مغلطه و سفسطههای متعدد!
بازنشر بعلت مشابهت قضیه با مسائلی که در روستای امزاده علاءالدین دنبال کردند!
💠 کانالهای اطلاعرسانی حم
🆔 @SayyedAlaaddin
💠
🆔 @GonbadeFirozeh
💠
🆔 @chelcheraaqHM
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️چرانبایدزودقضاوت کنیم ؟!
تغییر زاویه دید ممکن است نظرشما را تغییر دهد و ماجرا در واقع و حقیقت چیز دیگری باشد .👌
🌸🍃
@kashkoolvar
☝️از پیامهای دریافتی☝️
🎲لطفاً این پیام را هم ببینید 👇
🎲 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1758
و نیز پیامهای تکمیلی آنرا🎲
💠کانال اطلاعرسانی حم (دریافتی و تحریری)؛
«حیفه این پیامها را نبینی»
(یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع):
🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
15.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محبوبترین نام پسر در انگلیس کدام است؟؟
♨️ پیشبینی مهم؛
⁉️ کدام #دین ، دین غالب دنیا خواهد شد؟؟
________________________________
#راجی به مناسبت ایام ولادت باسعادت پیامبر اکرم(ص)
💠
به کانال روشنگری با کلیپهای مستند و معتبر با ارسالات محدود بپیوندید👇
@Roshangaree1
☝️از پیامهای دریافتی☝️
💠کانال اطلاعرسانی حم (دریافتی و تحریری)؛
«حیفه این پیامها را نبینی»
(یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع):
🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 مثلث طلائی رهبری
یک #رهبر واقعی برای #مبارزه_موفق با #طاغوت و #طواغیت، نیازمند سه سلاح «راهبردی/کاربردی» است که عبارتند از:
۱) شرح صدر؛
هیچ رهبری بدون این #عنایت_الهی، قادر به #رهبری_ملت و کسب #پیروزی نیست. لذا #حضرت_موسی(ع) وقتی مأمور به مواجهه با #فرعون شد (یا موسی اذهب الی فرعون إنه طغی) اولین تقاضای آنحضرت دریافت «شرح صدر» بود (رب اشرح لی صدری)!
#شرح_صدر گاهی معادل #سعه_صدر دیده میشود و حتی بعضی از بزرگان هم مرتکب این خبط و خطای عجیب میشوند!
و حال آنکه، «سعه صدر» از جنس #حلم است (که از اصلیترین #خصائل_اخلاقی یک رهبر الهیست) ولی «شرح صدر» از جنس #علم است که از #خصائل_دانائی و ایمانی به شمار میرود.
#پیامبر_اعظم(ص) هم دریافتکننده این عنایت و #عهد_الهی بود (أ لم نشرح لک صدرک؟).
«عهد الهی» هرگز به #ظالم و #ظالمین نمیرسد ولو اینکه از #ذریه #حضرت_ابراهیم(ع) باشد (لا ینال عهدی الظالمین)
رهبری که متکی به «شرح صدر» باشد، هرگز در دامهای فریب و نیرنگ دشمنان و اذناب آنها نمیافتد. او با #عنایت_الهی قادر به نظارت (نه رؤیت) بر همه پشتپردههای دشمنان است.
کسی که دارای «شرح صدر» باشد، هیچوقت کانالیزه نمیشود و عمدتا متکی به الهامات و اخبار غیبی است.
#امام_خمینی که هرگز فریب هیچ دشمن و منافق منحرفی را نخورد از چنین عنایتی برخوردار بود. امام خامنهای هم تاکنون در مواجهه با دشمنان نشان دادهاند که از این عنایت الهی بینصیب نیستند.
۲) آسانی امر؛
هیچ رهبری بدون این عنایت و عهد الهی به #موفقیت نمیرسد و قاعدتاً بدون #آسانی_امر، پیشبرد کارها با سختی و صعوبت غیرقابل تحمل همراه خواهد بود. لذا حضرت موسی(ع) بعد از «شرح صدر» تقاضای «یُسر فی الامر» کردند (... و یسّر لی امری) و البته اصل و اساس #امر همانا #امامت_امت و #حکومت_ملت است که سختترین امور جهان است.
اگر پروردگار متعال #امر_رهبری را آسانسازی ننماید، هیچ رهبری (ولو متکی به شرح صدر!) به نتیجه مطلوب واصل نخواهد گشت!
بنظر میرسد که برای #رهبری_انقلاب_اسلامی این عنایت هم تا حدودی مهیاء گشته است و علیرغم سختیها و صعوبتهای فراوان و گسترده و متنوع، آسانسازیهائی هم از ناحیه خدای تبارک و تعالی جاری بوده است و خواهد بود انشآءالله (إن مع العسر یسرا، ثم إن مع العسر یسرا)!
۳) خوشبیانی؛
مراد از #خوش_بیانی، سخنانی است که عالمانه، متواضعانه و نافذانه باشد. هیچ رهبری بدون خوشبیانی قادر به #مبارزه با طاغوت نیست. لذا حضرت موسی(ع) دریافت چنین عنایتی را در رتبه سوم استدعای خود قرار داد (و أحلل عقدة من لسانی)
این عنایت الهی موجب میگردد که #رهبر_دینی بدون هیچگونه ضعف و فساد بیانی و تبیینی و گره در گفتار اقدام به روشنگری دوست و دشمن نماید.
این عنایت هم تاکنون شامل حال رهبری #انقلاب_اسلامی ایران بوده است، آنهم بنحو أکمل.
بنابراین «عنایات لازمه الهی» (مثلث طلائی رهبری) از سوی قادر متعال بسوی #ملت_ایران و #امت_اسلام تاکنون جاری و ساری بوده است و لذا طاغوت عصر ما ( #آمریکای_جهانخوار ) هم همچون فرعون عصر موسی(ع) «غرق خواهد شد»! انشآءالله
«إنّ ربی معی»! فتأمل.
✍ سیدمحمدحسینی (منتظر)
تیر ۱۳۹۹
💠کانال اطلاعرسانی حم (دریافتی و تحریری)؛
«حیفه این پیامها را نبینی»
(یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع):
🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
بسمه تعالی
قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت ۱۲۱):
صفوت داودی و برادران یوسف! (۰۴)
در پیام قبلی👇
https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/702
سخن از توازن اعتباری شد که به سود حاجصفوت و به زیان اهالی امامزاده در جریان است و لازمست چنین اشکال زیرساختی هرچه زودتر ترمیم گردد.
کسانی که از قدرتی (اقتصادی، اجتماعی و...) برخوردار هستند معمولاً واقفند که در اتاق شیشهای به سر میبرند و لذا معمولاً محتاط میشوند و براحتی خود را در معرض حمله قرار نمیدهند. البته بعید نیست که مرتکب اشتباه محاسباتی هم بشوند.
سرمایهداری مثل صفت داودی (ولو با وامی که به چنگ آورده) قاعدتاً نباید جرأت کند که به اراضی یک جمعیت، تجاوز نماید ولیکن وقتی که رخ داده است باید گویای آن باشد که قبل از تجاوز، جای پای خود را محکم کرده است!
اجازه بدهید مستقیماً بروم سراغ اصل مطلب!
در مقطعی، دهیار بومی روستا (حاجمیرشجاع) در تکاپوی آن بوده که با حفر چاه در رودخانه نقاش، آب مورد نیاز اهالی را تأمین نماید. او قاعدتاً دوندگیهای فراوانی را انجام میدهد تا ادارات ذیربط آوج و قزوین را بخط کند تا به هدف مذکور نائل گردد. ولیکن همزمان، فردی مثل حاجصففت هم در صدد خنثیسازی فعالیتهای حاجمیرشجاع بر میآید اما در این نبرد، صففت پیروز میشود و میرشجاع، شکست میخورد!
در آسیبشناسی قضیه، معلوم میشود که برخی از اهالی روستای امامزاده (از شدت حسادت و حماقت و...!) به همپالگی صفوت و... درآمده و مرتکب غلطهای اضافی میشوند.
این خائنین، در عینحال مظهر بارز عشّک هم هستند. زیرا فریب وعده واهی حاجصفت را میخورند!
آقای داودی به اینها وعده میدهد که بزودی اقدام به احداث سدی در انتهای جنوبی جنگلهای نقاش خواهند کرد که انشعابی (لوله ۴یا۵) هم به امامزاده خواهند داد و اینها میتوانند آن را به نام خود ثبت نموده و برای اهالی پُز بدهند و مِنّت بفروشند! بشرطی که با پروژه چاه میرشجاع، مخالفت کنند.
و این الاغهای ابله، باور کرده و در واقع خریّت و حماقت خود را به دشمن ثابت میکنند و لذا در دام فریبکار افتاده و با آنها هماهنگ میشوند و در ادارات ذیربط محلی فضولانه خود را قیّم اهالی جا زده و با حفر چاه و انتقال آب آن به امامزاده مخالفت میورزند!
متجاوزین، قبل از «تحمیق دخوهای امامزاده»، سعی میکنند آ.میرشجاع را بفریبند (با همان وعده انشعاب لوله ۵ از سدی موهوم در کاروانگاه نقاش) ولیکن اخوی، اعتنایی نکرده و پروژه چاه خود را دنبال میکند.
قاعدتاً چنین اراذلی که بسادگی گول میخورند (و شاید هم رشوه میگیرند) اساساً حق ندارند در صف مبارزه با متجاوز، حتی یک کلمه حرف بزنند تا چه رسد به اینکه بخواهند پرچمداری نمایند! و از کجا معلوم که برای به شکست کشانیدن مبارزه احتمالی اهالی امامزاده، باز هم با متجاوز، هماهنگ نباشند؟! اهالی روستا چرا باید به چنین افرادی، اعتماد کنند؟!
وقتی که بنده از اخوی پرسیدم؛ تجاوز صفت به زمینهای ما از چه زمانی شروع شد؟! برایم نوشت: «... متاسفانه با اتمام مسئولیت من [دهیاری روستا] که به دلایلی، تمایلی به دخالت در کار مسئول بعدی را نداشتم.
نتیجتا صفت، سیفالا، طیب احمدی و دیگر نقاشیها به سازمان [آب] فشار آوردند و برنامه نیمهکارهای که حداقل ۴۰ درصدش انجام گرفته و آب فراوانی بصورت یک برکه در آورده بودند را تعطیل کرده و رفتند»!
از اخوی، وقتی جزئیات بیشتری از ماجرای چاه عمیق را جویا شدم، نوشت: «در مورد دستور اکید استاندار قزوین، عوامل سازمان آب برای اجرای دستور حفر چاه در رودخانه نقاش برای ده ما، آمدند در داخل رودخانه نقاش دو تا دره بزرگ حفر کردند.
ولی این دو نفر( البته بنا به سابقه حماقتهایشان حدس میزنم) رفته و گفته بودند: ما از این آب نمیخواهیم!
(قبلا این صفّت بیصفت و یحتمل برادرش مرحوم سیفاله این دونفر را فریب داده و گفته بودند: شما از حفر چاه در اینجا انصراف بدهید، عوضش ما از سدی که داریم میزنیم یک لوله ۵ آب به شما میدهیم، دائمی!)
و این دونفر همان را انجام داده و من هم که مسئولیتم به اتمام رسیده بود و دیگر رسماً حق و میل مداخله نداشتم.
بهر حال سازمان آب هم بنا به عدم خواست اینها، آب چاه نقاش برای ما را با همه هزینهای که کرده بودند، نصفهکاره رها کردند و رفتند!
و وقتی این دو برادر و دیگر نقاشیها خیالشان راحت شد، نه سدی زدند (که از بیخ دروغ و فریب بود) و نه اجازه دادند برای ما چاهی حفر شود. و تلاش دو ساله من تنها که موفق به اخذ مجوز حفر چاه شده بودم، از بین رفت.»
منظور آ.میرشجاع از عبارت «من تنها» اینست که «برنامه اخذ مجوز حفر چاه از استانداری قزوین» را کاملاً محرمانه (بدون اطلاع شورای روستا و...!) دنبال میکرده است!
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۲مهر۱۴۰۲
💠 کانالهای اطلاعرسانی حم
🆔 @SayyedAlaaddin
💠
🆔 @GonbadeFirozeh
💠
بسمه تعالی
قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت ۱۲۲):
سد دلیکلیقیه (بروایت آ.میرشجاع)
(بخش ۱):
در پیام ۱۱۳ 👇
https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/452
مباحث ما به ابهامی در خصوص استاندارد بودن یا نبودن سد دلیکلیقیه رسید و جوابی که مبتکر و مسئول آن باید ارائه دهد.
آ.میرشجاع لطف کرد و توضیحات مبسوطی را فرستاد که حجم آن معادل سه پیام ۳۰۰۰ حرفی معمول پیامهای بنده بود و لذا مصمم شدم که آنرا در اندازه حتیالامکان یک پیام ۸۰۰ کلمهای خلاصه کنم که موفق نشدم و جوابیه مفصل اخوی را در خلاصهنویسی خود توانستم به دو سوم آن کاهش بدهم. در عینحال سؤالات دیگری هم پیش آمد که منتظر دریافت جواب آنها بودم (و هستم) ولیکن همزمان، ماجرای موناگیت (رسوائی عروس رئیس سازمان اوقاف) پیش آمد که پیگیری و انعکاس رسانهای آن مرا به مسیر دیگری کشانید و نیز پیگیری امور دیگری که باید در تهران دنبال میکردم، مانع بازگشت من به امور امامزاده گردید. و اما جوابیه اخوی:
«سلام
... و اما سد خاکی دلیکلی قیه!
... در زمانیکه اهالی در مضیقه شدید بیآبی (چه شرب و چه کشاورزی) بودند و آب موجود جوابگوی نیاز اهالی نبود، در جلسات ماهانه، راههایی برای تامین آب در ذهن اهالی بود، منجمله پائین ده (آششاغو یونجالیق) که بیشتر افراد مسن جلسه، تاکید داشتند چاهی زده شود و آب اکتشافی با پمپ به روستا منتقل شود.
یا...
و یا ...
بهرحال من هم پیشنهاد دلیکلیقیه را مطرح کردم که پذیرفته شد.
در آن زمان من کمی نسبت به دیگران پیشنهاداتم قابل قبولتر بود.
دلیلش؟
اکثریت امور روستا با پیشنهاد من اجرایی میشد.
شاید کسانی هم باشند که «کارهای انجام گرفته» را به خودشان ارتباط بدهند!
تنها کسی که در اقدامات عمرانی روستا معمولاً باهم به ادارات رفت و آمد میکردیم، حمداله داودی بود.
بهرحال در جلسه های بعدی پس از پیشنهاد احداث بند خاکی، تصمیم گرفته شد بودجه لازمه را هرکسی در حد توانش پرداخت بکند.
البته آن زمان، اهالی (نسبت به بعد از فرهنگی که زلزله با خودش آورد!!) مخلصتر بودند.
و واقعا در حد توانشان یاری میکردند.
با عرضه توان مالی تک تک مردم در کاغذ مبلغ قابل قبولی اظهار شد.
آقای محمدتقی داودی که پولدار اهالی بود، وجه اولیه را پرداخت کرد تا الباقی آن از مردم وصول شود. مسئولیت مذاکره با بولدزرچی بر عهده من و حمداله و یداله و... گذاشته شد. ما هم با مراجعه به علی مصطفا کریمی مالک بولدزر غولپیکر در آوج به خانهشان رفتیم و در تعیین قیمت و شروع کار و... توافق کردیم و رانندهاش شروع به کار کرد.
کنترل ساعت کاری و کمیت و همچنین بخصوص کیفیت کار راننده به آ.محمدجعفر سپرده شد و بالاخره بند خاکی آماده بهرهبرداری گردید.
و اما نکته مهم لازم به یادآوری:
پیشنهاد اولیه من در احداث این بند خاکی چنین بود:
با بولدزر دوطرف این سنگها را کنده و به سنگ ریشه رسانیده بشود و در حد توان مالی که جمعآوری شده، پایهگذاری با بتون آرمه شروع بشود و به مرور با اخذ وام از دولت و همت مردم (و شاید بشود از خیرین)، سالانه این دیوار بتون آرمهای بالاتر رود و در ته این دیوار بتونی لولهای به قطر حداقل بیست سانتیمتر تعبیه گردد که در زمان غیرنیاز به آب اینجا تهنشین رسوب شده از طریق این لوله تخلیه گردد.
اما برادران داوودی متاسفانه به نظریه فنی من، اعتنائی نکردند و با کندن ته دره و انباشت آن، بند خاکیای بوجود آوردند که مدنظر من نبود.
و بخاطر در اقلیت بودنم و عدم توان مالی لازمه، پیشنهاد اولیه خود را نتوانستم اعمال کنم فلذا به «سد عموجعفر» مشهور شد!
سال بعد با مذاکراتی که با بانک کشاورزی، (حاج محمود افتخاری، معاونت بانک) که به سادات احترام خاصی قائل بود، توانستم برای تحکیم و افزایش حجمی این بند خاکی، موافقت دریافت وامی را بگیرم.
در جلسه هیئت که در منزل فعلی ما در تهران، تشکیل گردید، برای اهالی حاضر در جلسه که تقریبا پذیرایی و حال پر شده بود، موضوع دریافت وام را مطرح کردم و گفتم:
افرادی را مامور این کار کنند و حتی حقوق و هزینهاش را برای ایاب و ذهابش تعیین کنند.
در اینجا مجموعه حاضرین با اکثریت قریب به اتفاق اعلام کردند که: خودت مسئولیت اخذ وام و انجام امور لازمه را بعهده بگیر. ولی من زیر بار نمیرفتم و...
(ولیکن پس از حاشیههائی و نقشآفرینی ملاء جلسه، امثال) خدابیامرز سیداسماعیل بی.بی اوغلو و سیدعابدین و امثال محمدجعفر و... نهایتاً مأموریت اخذ وام را بر عهده خود من گذاشتند.
☝️پیام دریافتی☝️
... ادامه دارد👇
https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/722
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۲ مهر ۱۴۰۲
💠 کانالهای اطلاعرسانی حم
🆔 @SayyedAlaaddin
💠
🆔 @GonbadeFirozeh
💠