هدایت شده از گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
☫﷽☫
#تحریر_حم
شاکله شخصیتی انسانها
(بخش ۰۲):
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2512
بخش قبلی☝️
کلمه «أهدی» در آیه مذکور، بمعنای «هدایتیافتهتر» گویای آنست که #هدایت یک مطلب نسبی است و مطلقبردار نیست. فلذا با درجات متعددی از هدایت قابل درصدبندی مواجهیم. یعنی کسانی هدایتیافته هستند و کسانی هم هدایتیافتهتر!
ولیکن تکاحتمالیها قادر به درک این #نسبیت نیستند و طبق عادت مألوف و معمول خود، همهچیز را سیاه یا سفید میبینند و هیچ اعتقادی به هیچ رنگ دیگری ندارند!
انسانها را یا هدایتیافته میپندارند یا گمراه و ضلیل! حد وسطی برای کسی قائل نیستند فلذا با دیگران یا #دوستی_مطلق میورزند یا #دشمنی_مطلق که قاعدتاً هر دو بیراهه است.
اینگونه انسانها معمولاً مستبدینی هستند که «تنها برداشت» خود را مطلقا «درستترین برداشت» تلقی میکنند و نسبت به دیگران به #دیکتاتوری میپردازند و اگر در صحنههای #اغتشاشات وارد شوند تبدیل میشوند به کرگدنهای ویرانگر یا کوروکودیلهای غارتگر!
«تکاحتمالیهای بدبین» بعنوان خطرناکترین انسانهای جامعه، معمولا به هیچ صراطی مستقیم نمیشوند و نصیحتناپذیرند و با مفهومی بنام #منطق کاملاً بیگانه هستند و لذا بحث و مذاکره با آنها معمولاً بیثمر و بلکه بدنتیجه است!
این مریضالقلبها معمولاً زمانی متوجه خبط و خطای خود شده و نادم میشوند که مرتکب جنایت یا خیانت شده و دیگر کار از کار گذشته است.
اکثر فریبخوردهها که براحتی اسیر نیرنگ شیادها میشوند، از همین «انسانهای تکاحتمالی» هستند ولیکن از نوع #خوشبین آنها.
البته خوشبینی و بدبینی، فرع بر تکاحتمالی آنهاست. یعنی نوع تکاحتمالی میتواند تعیینکننده باشد و کسی را بسمت بدبینی یا خوشبینی سوق دهد. به همین علت، انسانهای تکاحتمالی گاهی #بدبین هستند و گاهی خوشبین و لذا چندان ثباتی در #قلب خود ندارند.
اینها را بعلت #جزم_اندیشی (dogmatism) میتوان #جزم_باور و #مطلق_گرا هم نامید.
و از آنجا که «تنهااحتمال» متبادر به ذهنشان معمولاً #خلاف_واقع میباشد، آنها را #متوهم هم میتوان نامید. #اقدام_عاجل بر اساس توهم و آمادگی برای #توحش_حداکثری، بدترین مصیبت دامنگیر اینهاست.
قرآن کریم، آنها را «فی قلوبهم مرض» معرفی میکند. یعنی #بیمار_دل یا #دل_مریض که از مصادیق ملعونین هستند. #ملعونین (که فقط در سوره احزاب بدانها اشاره شده است) شامل سه قسم از انسانهاست (#منافقون، #مرجفون و #مریض_القلوب) که لیاقت و قابلیت #همزیستی در #جامعه_اسلامی را ندارند و بر #حکومت_اسلامی فرض است که آنها را شناسایی، بازداشت و محاکمه نماید و محکومیت آنها #حبس یا #تبعید و یا #اعدام است.
خطرناک بودن اینها بعلت اقدام عاجل #خطر_آفرین آنهاست که البته کاملاً قابل انتظار است زیرا هیچ مجالی به خود نمیدهند که قبل از #اقدام_عجول و #شتاب_آمیز خود به احتمالات دیگر حتی لحظهای فکر بکنند و بعضاً اینها را #عمل_گرا هم مینامند!!
اینها همانهایی هستند که تنها به قاضی رفته و راضی برمیگردند!
#درنگ و #تأمل برای اینها کاملاً بیمعنیست.
وجود چنین انسانهایی در #مناصب_سیاسی (حکومتی و قدرتی)، برای جامعه بسی مضرّ و وحشتناک است. آیا هستههای گزینش ادارات، فرمول و فرمتهایی برای شناسایی چنین افرادی دارند تا از ورود یا ارتقاء آنها در مراتب اداری و تشکیلاتی، پیشگیری کنند؟
#انتخابات_مجلس در پیش است و #ملت، چگونه باید تشخیص بدهند که به «کاندیدهای تکاحتمالی» رأی ندهند؟
البته بعید نیست که تکاحتمال اینها گاهی قرین واقعیت باشد که در اینصورت آنها باصطلاح به خال زده و برنده میدان و معرکه میشوند. ولیکن این #موفقیت_شانسی، به ریسک و خطر نهفته در روش و منش رفتاری مرسوم و معمول اینها نمیارزد.
در مقابل «افراد تکاحتمالی»، افرادی هستند که آنها را باید «چند احتمالی» (از دو احتمال لغایت احتمالات حتی نیمدرصدی متعدد!) نامید. تعداد #احتمالات این عده از انسانها در علتیابی گفتارها و رفتارهای دیگران و پدیدههای پیرامونی، معمولاً تابع میزان بدبینی و خوشبینی آنهاست. هرچه خوشبینتر باشند تعداد احتمالات ذهنیشان، کمتر میشود و هرچه بدبینتر باشند بر تعداد احتمالات آنها افزوده میگردد.
بر خلاف گروه تکاحتمالی که اهل اقدام عاجل هستند، اینها معمولاً گرفتار #تسویف، #تعویق، #احتیاط نامعقول، ایستائی بیوجه و #ترک_فعل میشوند و فرصتهای لازمه را بر باد میدهند و بسیاری از #امور_مهمه، معطل میماند.
اینها آنچنان اسیر احتمالات مختلف و گمانهزنیهای گوناگون و بلکه #احتمال_تراشی میشوند که تحقیق و توزین آنها جهت رسیدن به #تصمیم_نهایی، مجال هر اقدام فوری و لازم را از آنها سلب میکند.
... ادامه دارد👇
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2517
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
شهریور ۱۴۰۲
💠کانال اطلاعرسانی حم (دریافتی و تحریری)؛
🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۰۲):
«ماتریس (به فرانسوی: Matrice) و (به انگلیسی: Matrix) به آرایشی مستطیلی شکل از اعداد یا عبارات ریاضی که به صورت سطر و ستون شکلیافته گفته میشود. به طوری که میتوان گفت هر ستون یا هر سطر یک ماتریس، یک بردار را تشکیل میدهد. هر یک از عناصر ماتریس دِرایه خوانده میشود.»
این مطلب ☝️ را بدان جهت آوردم که در قسمت قبلی این مبحث، نوشته بودم، نحوه طرح مطالبی در موضوع «چالشهای امام در تشکیل نظام» در اینجا، تابع الگوی #تنظیم_خطی نیست بلکه از الگوی پیوندهای شبکهای (متناسب با امکانات پیامرسان ایتا در فضای مجازی) استفاده میکنیم که همان لینکهای ماتریسی/ماتریکسی است (که باید توضیحی داده میشد)
و اما بعد؛
جغرافیای طرح مبحث؛
۱) رویداد #خیزش_مقاومت #غرب_آسیا
۲) سالگرد #دهه_مبارکه_فجر
۳) #انتخابات_مجالس #شورای_اسلامی و #خبرگان_رهبری
بنابر ملاحظات مذکور، چالش «نهضت+نظام» را در اولویت تبیین خود قرار دادیم که برخی از مقدمات آنرا قبلاً هم تحریر و به اشتراک گذاشته بودیم (تحت عنوان «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!» در قالب ۵ مقاله مسلسل) و حال میخواهیم به این مطلب، بپردازیم که، آیا انتخابات، کارکردی صرفاً برای #تثبیت_نظام دارد یا از رویکردی به #استمرار_نهضت هم برخوردار است؟
هرگونه جواب مثبت یا منفی به این سوال در #اذهان_جامعه، میتواند در موفقیت و کارآمدی #انتخابات_ملی مذکور، مؤثر و بلکه تعیینکننده باشد.
نهضت و نظام، اگر #اسلامی باشند از همدیگر تفکیکناپذیرند و حذف هر کدام، موجب مرگ و اضمحلال دیگری است. «نظام انقلابی» یعنی نهضت قرین نظام و نظام قرین نهضت و این آمیختگی (تقارن مبارک) بشرطی قابل تحقق و تجلی است که هر دو کفه آن، اسلامی باشد وگرنه قابل تضمین نخواهد بود. (به همین جهت هم بنده اصرار دارم که در سخنرانیها و مقالاتم از عبارت #نظام_ولایی استفاده کنم که از «نظام انقلابی» هم، خالصتر و رساتر است.)
جمهوری اسلامی، ترازوی متعادلی است که اگر وزن هر کدام از این دو کفه نهضت یا نظام، کم و زیاد شود، تعادلی در میان نخواهد بود و قطعاً مضرّ و بلکه مهلک خواهد گشت.
قاعدتاً مسائل و امور ملی و فراملی ما از جمله انتخابات را هم باید متناظر با نهضت+نظام، مورد ارزیابی قرار داد.
وقتی که «نهضت بدون نظام»، مظهر حماقت و «نظام بدون نهضت»، مظهر وقاحت باشد، بالتبع «انتخابات بدون نهضت» و «انتخابات بدون نظام» هم عین حماقت و وقاحت است.
بنابراین باید دید، «نهضتگرائی انتخابات» و «نظامگرائی انتخابات» چیست؟ و کدامست؟ و چه معیارهایی دارد؟
شاید باور عمومی این باشد که انتخابات از جنس نظام است و با نهضت میانهای ندارد و حال آنکه چنین پندار غلطی، آغاز سقوط انتخابات و بالتبع سقوط نظام است.
تنها راه #حفظ_نظام بعنوان #اوجب_واجبات و پیشگیری از #سقوط_نظام و دفاع از #بقای_نظام، #حفاظت_اصولی از #بقای_نهضت در تراز ایضاً أوجب واجبات است که بدون اعتقاد، ایمان، باور و وفاداری مطلق به اسلامیت، قابل دستیازی نیست.
همچنانکه #اسلامیت در تحقق خود، رهین جمهوریت است، #جمهوریت هم در بقای خود، محتاج اسلامیت است و #انتخابات_اسلامی هم والدینی بجز جمهوریت و اسلامیت ندارد.
گرامیداشت #دهه_فجر، بمعنای التزام عملی به پیوند ناگسستنی نهضت از نظام است ولیکن چنین شور و شوقی باید از صندوقهای آرای انتخاباتی عبور نماید تا هدفمند و هوشمند، تلقی شود. #تظاهرات_میدانی بدون #انتخابات_پنهانی (رأینویسی غیرعلنی و نهان از دیگران)، حرکتی کور و نامعقول و حتی نامشروع است. همچنانکه انتخابات فارغ از #میدان، مرتعی #شیطانی و #نفسانی بیش نخواهد بود.
یکی از بزرگترین چالشهای «امامین نهضت+نظام اسلامی»، همین تقارن در «پیشبرد متعادل» أمرَین و فریضَتین نهضت و نظام است که عالیترین مزیّت بینظیر نهضت+نظام ما ایرانیان بر نهضتها و نظامات جهانیان است.
آیا حفظ چنین تعادلی، اساساً امکانپذیر است؟!
#امامین_انقلاب، «بیمه کردن #سلامت_نظام از میل آن به #استبداد و #دیکتاتوری و انواع #مفاسد_حاکمیتی» را در مردمیسازی حکومت دیدند. از طرفی در صحنه بودن مردم هم رهین انقلابیگری آنان است و بس.
بنابراین؛ اولاً مردم باید همیشه و همیشه، انقلابی باشند در حد #شهادت_طلبی (که #رمز_پیروزی است) و ثانیاً پیوسته باید در صحنه و میدان باشند. وقتی که نهضت، مردمی باشد، آنگاه میتوان امیدوار شد که نظام هم مردمی و انقلابی و ولایی باشد وگرنه نظام، #استحاله خواهد یافت به اینکه ویلایی بشود برای نااهلان و نامحرمان که عرضه خود خود خواهند برد و زحمت ملت خواهند داشت.
انتخابات رقم خواهد زد که #نظام_ملت، ولایی باشد یا ویلایی!
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
صفحات مجازی حسینی منتظر:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏