هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
❌ پدیده شوم عمعا
قتلعام روانی جامعه!
بعضی از انسانها چنانچه مرتکب ظلمی در حق کسی/کسانی بشوند، بعلل خودخواهانه و فریبکارانهای، سعی میکنند دنبال مقصر/مقصرینی غیر از خودشان بگردند تا شاید خود را از #عذاب_وجدان خویش یا از #اتهام_سنگین دیگران بابت #ظلم غیرقابل اغماض آنها خلاص نمایند.
این حالت را میتوان #پدیده_عمعا نامید. عمعا مخفف #عمروعاص است که وقتی #عمار_یاسر در جنگ #صفین به دست لشکریان #معاویه به #شهادت رسید ناگهان بهت و حیرت هر دو طرف جبهه را در خود فرو برد! زیرا همه بخاطر آوردند که #رسول_اعظم(ص) فرموده بودند؛ عمار بدست #فئه_باغیه (گروه ستمگر) کشته خواهد شد. فلذا انگشت اتهام #سپاه_علی(ع) بسوی #سپاه_شام نشانه رفت و #سپاه_معاویه منفعل گردید و میرفت که شمشیرها را بر زمین زده و از صحنه نبرد خارج شوند که عمروعاص حیلهگر با سرانگشت عوامفریبانه خود، انگشت اتهام را بسوی #امیر_المؤمنین برگرداند و ادعا کرد؛ #مقصر_اصلی، علیست که عمار پیرمرد را به جنگ آورد!
و اینبار سپاه علی به سستی گرائید و سرنوشت جنگ را به نفع معاویه #ملعون تغییر داد.
پدیده عمعا امروزه هم به وضوح مصداق دارد!
چنانکه با استفاده از همین #پدیده_شوم، کشتار #کودکان و #مستضعفان مظلوم #غزه را با این بهانه توجیه میکنند که #مبارزان_فلسطینی علیه #شهرک_نشینان سرزمینهای اشغالی آتش گشودهاند! فلذا مقصر اصلی #قتل_عام #مسلمانان #فلسطین، گروه #حماس است!
و در همین ایران خودمان هم بعینه میبینیم که در سالهای اخیر همین پدیده چگونه به وفور توسط #ضد_انقلاب مکرراً علیه #جمهوری_اسلامی #ایران در قالب #کار_خودشونه به کار میرود و موجب #گمراهی #ساده_لوحان میگردد!
بدیهیست که تنها ره رهایی از گرفتاری به چنین پدیدهای، افزایش #بصیرت است و بس!
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
چهارم دیماه ۱۴۰۲
لطفاً
به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۰۹):
پارادوکس حکومت و جمهوری!
در مقالات ۱۳گانه قبلی، اشاره کردیم که پارادوکس #نهضت و #نظام (از موضوعات مهم جامعهشناسی) به دلیل #اسلامیت هر دو، در ایران مدخلیتی ندارد. در حال تبیین این مطلب بودیم که حاشیهای رخ داد و لازمست نگاهی بدان بشود:
میزان دخالت روحانیت در حکومت!؟
یکی دیگر از «چالشهای امام در تشکیل نظام»؛ مسئله #دخالت_روحانیت در #حکومت و میزان آن بود. این مسئله را مستقلاً در جای خود، مورد بررسی قرار خواهیم داد اما در اینجا هم طرداً للباب، پیشدرآمدی لازم آمد:
یکی از دوستان در واکنش به بخش ۰۰۷ این سلسله مقالات، نوشتند:
«سلام برادر عزیز
در مورد عدول و ورود امام ره از فرمایش خود و ورود روحانیت عادل و عالم وصالح در جایگاههای مورد نیاز نظام فقط در مورد ولایت فقیه میتواند اجرا گردد آن هم به واسطه وجود مجلس خبرگان رهبری که عده زیادی از کارشناسان زیر نظر دارند فرد مورد نظر را اما این در جایگاههای اجرایی دیگر نظام نمیتواند صادق باشد چرا ؟ چون تمامی مناسب اجرایی به دست روحانیت هیچ گونه جایگاهی ندارد چرا ؟ چون روحانیت در کار خود که همان راهنمایی دینی معنوی جامعه کارشناس هستند ان هم معلوم نیست عادل یا صالح باشند فقط عالم هستند لذا اگر سعی کنید ورود روحانیت را به سیستم اداری کشور امری لازم بدانیم این مانند شمشیری دولبه عمل میکند که یک لبه ان به شخص برمیگردد و لبه دیگر ان به دین هرطرف بچرخد خسران است و بس اجازه ندهیم که اشکالات اداره کشور که امری عادی در تمام جوامع دنیاست به پای دین گذاشته شود اگر قرار باشد فردی از علما در امور اجرایی مشارکت کند بهتر نیست لباس معممی را کنار بگذارد و خدمت نماید در عمل آنچه در مورد ورود امام در امر سیاست میبینیم در کل تاریخ زندگی پربرکتشان راه و گفتارشان فقط راهنمایی بود و ایشان در امور جاری هیچ دخالتی نداشت کاری که ولایت فقیه در قانون اساسی و در اجرا اقا هم همین کار را میکند شما ببینید حضرت اقا در تمام دولتها در عین حمایت چقدر در اجرای امور توصیه داشتند وچقدر دولتها ان توصیه ها را توجه نمودند مابقی باشد در بررسی میدانی جنابتان» (پایان نقد)
چنانکه ملاحظه میکنید، اگرچه ایراد قابل تأملی است ولیکن ایشان بدون آنکه، قرینهای برای ادعای خود ارائه بفرمایند، در صدد تفسیر #نظریه_عدول حضرت امام، برآمده و ورود روحانیت به مناصب حکومتی را محدود به حوزه ولیفقیه و نهایتاً مجلس #خبرگان_رهبری، میکنند! قاعدتاً چنین تحدیدی در انجام #تکالیف_روحانیت، نیازمند بررسیهای دقیقتر و عمیقتری است. فرضاً آیا روحانیت صاحب اهلیت و صلاحیت هم همانند #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی، موظف به پاسداری عملی و میدانی از #معنویات_جامعه است؟
پاسخ به چنین مسائلی، نیازمند نگرشی کلان به آنهاست. زیرا بعد از پیروزی انقلاب، «محدودسازی ورود روحانیت به نظام و امور حکومتی»، مجدداً تبدیل به جریانی گردید که بازنمائی وجه دیگری از منکوب روحانیت در دوران شاهنشاهی بود که حتی توسط #باند_اصولچرا (موسوم به اصولگرا!) هم دنبال شد! شاید تندتر از باند افسادطلب (موسوم به اصلاحطلب!) که ضمن شگفتانگیز بودن چنین وحدت رویهای بین ضدانقلاب و انقلابیون دیروز، تا حدودی قابل درک بود!
شاید تنها وحدتی که بین #ضد_انقلاب و #انقلابیون، صورت گرفت، اخراج و بلکه عدم ورود و حضور مطلق روحانیت در حکومت بود که در دوره ریاست #مشانژاد به اوج خود رسید!
زیرا دعوا بر سر #لحاف_ملا بود!
خاطرم هست که دبیرکل حزب مؤتلفه هم با حضور در یکی از جلسات #جامعه_وعاظ (که معمولاً در آستانه انتخابات، سروکلهشان پیدا میشود!) ادعا کرد؛ آقایون علماء، توجه داشته باشند که اصلاحطلبهای چپگرا در پدر سوختگی سیاسی، هیچ فرقی با عمال شاه و آمریکا ندارند و از آنجا که روحانیون محترم، به همه انسانها خوشبینی ذاتی دارند، قاعدتاً در برابر اینها هم قطعاً رکب میخورند! بنابراین بهتر است علمای اعلام بجای مطرح کردن خودشان در انتخابات، ماها را که به شگردها و شیطنتهای این فرقه، واقفتریم، به مردم معرفی و توصیه کنند که از زمان زندان اینها را میشناسیم!
توجیه مدعیان اصولگرایی «در خارج از گود نگهداشتن روحانیت» همان نظریه #جریان_انحرافی بود که ادعا و القاء میکرد: روحانیون هم همانند همه انسانها در معرض ارتکاب خطا و خلاف هستند و چنانچه در مناصب و مصادر حکومتی، مرتکب خلاف شوند، به پای دین نوشته میشود و لذا مردم را نسبت به اصل دین و دیانت، بدبین و متنفر میسازد. بنابراین بهتر است بمنظور حفظ اعتقادات مذهبی مردم، روحانیت اساساً در هیچ ردهای از مسئولیتهای معطوف به حکومت و حتی نهادهای عمومی و اجتماعی، ورود نداشته باشند!
این توجیه مشوّش،...
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏