eitaa logo
گنبد فیروزه
63 دنبال‌کننده
516 عکس
153 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ ✍ ارزش در نزد ؟ 💠 نمازجماعت؛ بنیاد ⁉️ اهلی یا وحشی؟ مسئله اینست! انسان‌های دنیا به تبعیت از ادیان اعتقادی خود، در خصوص إقبال یا إدبار نسبت به انسان‌های دیگر دنیا دارای دو دیدگاه و رفتار کاملاً متضاد هستند؛ ۱) طرفداران حذفیت ۲) طرفداران جمعیت پیروان خط حذفیت، تحمل زندگی دیگران را ندارند و به هر شکل ممکن در صدد حذف آن‌ها از قید و هستند. این جماعت، هر لحظه آماده ارتکاب و هستند. و متاسفانه در طول تاریخ، معمولاً جریان غالبی‌ست! (به همین علت هم، قرآن، اکثریت انسان‌ها را زیان‌کار و جهنمی معرفی می‌کند!) تا آنجا که ویل‌دورانت (صاحب کتاب عظیم ) طی گزارشی گفته است: «دنیا در طول ۳/۴۲۱ سال گذشته، فقط و فقط ۲۶۸ سال آن‌را در بوده است!!» و بعنوان نمونه؛ از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۰ کره زمین فقط ۳ هفته بدون بوده است! با توجه به چنین در اکثریت انسان‌ها باید گفت: «انسان حیوانی جانی است و ناطق به جنایت»! فلذا قرآن هم صریحاً می‌فرماید: «إنّ الانسان لفی خسر»؛ همانا انسان‌ها در خسران و خسارت هستند. زیرا که دائماً در اندیشه و تکاپوی حذف و‌ ورود خسارت به دیگران و خودشان هستند. متقابلاً پیروان خط جمعیت، آرزومند تداوم زندگانی دیگران و خودشان هستند و برای ادامه حیات و سلامت آن‌ها آماده انواع ایثارگری‌ها هستند و حتی حاضرند جان، نان و نام خود را هم از کف بدهند. ✅ اسلام؛ دینی جمعیت‌طلب! اسلام؛ دینی جمعیت‌گرا است و پیروان خود را به گونه‌ای و می‌کند که مشتاق افزایش هرچه بیشتر جمعیت و تداوم حیات و سلامت حداکثری جمعیت باشند. نمونه‌ای از این خط : 👌 پیامبر اعظم(ص) به نقل از حضرت جبرئیل(ع) می‌فرمایند: «در نماز جماعت اگر ۲ نفر اقتداء کند، خداوند برای هر یک نفر در هر یک رکعت، یکصد و پنجاه (۱۵۰) نماز می‌نویسد. زمانی که در نماز جماعت سه نفر اقتداء کنند، خداوند برای هر یک نفر در یک رکعت ششصد (۶۰۰) نماز می‌نویسد و هم‌چنان ثواب آن زیاد می‌شود به طوری که وقتی تعداد افراد از ۱۰ نفر گذشت، در این صورت اگر ، صفحه و کاغذ و درختان، و و و ، نویسنده باشند، نمی‌توانند یک آن را بنویسند! درک نماز با ، فضیلت دارد بر 600/000 و عمره و 70/000 بار بهتر است از دنیا و آن چه در دنیا هست، و یک رکعت نماز پشت سر امام به جماعت خواندن، بهتر است از 100/000 دینار به مساکین دادن، و یک با امام در نماز جماعت بهتر است از 100 بنده آزاد کردن». (بحارالأنوار، ج۸۵، ص۱۵) به همین دلیل، چنان مشتاق افزودن دیگران به جماعت خود هستند که مایل نیستند حتی یک نفر را از دست بدهند! زیرا حذف حتی یک‌نفر، خسارت قابل توجهی است که نباید از خیر آن صرف‌نظر کرد. قرآن کریم چرا می‌فرماید: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ...»؟ (سوره حج/آیه ۴۱) چرا برپائی نماز، اولویت اول مؤمنین و ناصرین دین خداست؟ زیرا ، پیوسته بدنبال و اهالی خود هستند. خوشا آنان که دائم در نمازند ، هرگاه به و امکانات برسند، زیرساخت و خود را جماعت قرار می‌دهند تا تکاپوی کثرت‌طلبی نمازجماعت، منجر به استحکام دگردوستی و گردد. و هر نوع بی‌تفاوتی و کم‌لطفی در جماعت، انسان‌های دنیا را به ورطه حذفیت، سوق می‌دهد. ✌️ انسان‌های دنیا بطور کلی دو دسته هستند: ۱) اکثریت که همچون پیوسته از دیگران گریزان هستند. ۲) اقلیت که پیوسته بدنبال هستند و کثرت هرچه بیشتر جمعیت خود در دنیای زودگذر را معادل افزایش مضاعف و تصاعدی ثوابی می‌دانند که در عالم ماندگار ، برایشان مایه و و است. و اگر نبود هیچ مرام و کلامی بجز همین یک حدیث، پیروان حقیقی محمدی(ص) را باید کثرت‌طلب در جمعیت، دانست و هر شخص حقیقی یا حقوقی که ذره‌ای در صدد نابودی و حذف و یا خسارت در سلامت دیگران باشد، قاعدتاً از زمره پیروان این دین ناب الهی، خارج است. اصیل و اهل «سلام»، اهالی را محترم می‌دارند ولیکن الباقی انسان‌ها هیچ ارزش و احترامی برای اهالی پیرامونی خود قائل نیستند و بجز و در حق آنان به چیزی نمی‌اندیشند و پیغمبر به همه سلام می‌داد. اگر می‌خواهی بدانی که چقدر به اهلی‌ها نزدیک هستی و از وحشی‌ها دور، به میزان التفات و اهتمام خود در امر نماز جمعه و جماعت خود بنگر که یکی از قوی‌ترین معیارهای سنجش این مطلب خطیر است. اللهم إنا نعوذ بک من الشیاطین اللعین فتأمل! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 💠چلچراغ معارف و احکام حم: 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش دوم): 👈 بنابراین چیزی (از قبیل؛ بشریت، انسانیت و حرّیت) بنیادی‌تر از گرایشات و اعتقادات نژادی و مذهبی هم وجود دارد که می‌تواند تعیین‌کننده رفتار اجتماعی انسانها باشد و آنان را به همگرایی و رفتار صحیح سوق دهد. 👌 ب) اشکالات قضیه: ۱- بشریت؛ در افواه عوام ممکنست در مقابل و پایبندی به و بالتبع عاری از صفات نیک انسانی و نوعدوستی به کار برود ولیکن بنده بعنوان یک محقق لازمست توضیح بدهم که؛ در نگاه قرآن کریم؛ بشریت همان حیوانیت است که البته شامل همه مشترکاتی می‌شود که همه انسانها با حیوانات دارند از قبیل؛ جسم و پیکر و اعضاء و‌ جوارح و نیز غرائزی که موجب حیات و بقای این مخلوق (حیوان ناطق؟!) می‌گردد. از بشره (و جمع آن) بمعنای پوست، مشعر بر کالبد ظاهری این موجود است. در واقع هم همان مجموعه‌ای از ترکیبات بافتهای حیوانی است که پوستی بر آنها کشیده شده است و آنچه از آن مشهود است پوست و جنبه فیزیکی آنست. فلذا بهتر است هنگام استفاده از کلماتی که قصد تخطئه حیوانیت و غرائز حیوانی را دارد بجای واژه بشریت از عبارت استفاده شود. ولیکن انسانیت هم (که در متون مشابه معمولا بعنوان یک «دین کامل» یاد می‌شود!) عبارت چندان مناسبی نیست. زیرا ایضا در ؛ بشر (در مقابل و و ؟) دارای دو بُعد وجودی دیگر هم است که وجوه افتراق این مخلوق از سایر خلائق است. انسان/انسانیت (از سه ریشه نسیان یا نَوَسان و یا إنس) بر خلاف بشر/بشریت (که جنبه دارد) دارای جنبه است. به عبارتی؛ بشریت ابعاد سخت‌افزاری و انسانیت ابعاد نرم‌افزاری ما را تشکیل می‌دهد. در نتیجه معمولا بشریت (=حیوانیت) در مقابل انسانیت (=معنویت) است که قاعدتا ترجیح بشریت بر انسانیت، در واقع ترجیح حیوانیت (سبُعیّت و بهیمیّت) بر انسانیت (عقلانیت و فرزانگی) است. 👈 انسان موجودی است که با دیگران و غیر خود و یا هوای نفس خود اُنس می‌گیرد. جویای انس و پذیرنده انس است و از آنجا که سریعا مأنوس می‌گردد، انسان نامیده شده است. این موجود حتی با و یا ترکیبی از این دو هم مأنوس می‌گردد (و و می‌شود!) تا آنجا که با آنها همذات‌پنداری پیدا کرده و یگانگی می‌جوید و معمولا دل کندن از آنها را هم بر نمی‌تابد! چنانکه هم‌اکنون حتی که داعیه (ص) دارد، متاسفانه دارای ماه‌هایی است که اسامی آنها عمدتا یادآور الهه‌های موهوم نیاکان آنهاست و حتی نظامی ایدئولوژیک مثل هم جرأت تغییر این اسامی کهنه‌پرستانه و موهوم را ندارد! 👈 انسان موجودی است که معمولا گرفتار نسیان و فراموشی است و همه چیز را براحتی فراموش می‌کند. فلذا انسان نامیده شده است. این تعریف در مقابل تعریف قبلی است و البته شگفت‌انگیز! 👌 طبق این تعاریف؛ انسان موجودی است که هم اهل أُنس آسان با همه‌چیز است و در عین‌حال اهل نسیان و فراموشی همان چیزهایی که با آنها مأنوس گردیده است! خلاصه: انسان موجودی است که با خود أنس می‌جوید ولیکن همزمان او می‌شود در حد «نسیاً منسیّا»! 👈 در وجه تسمیه انسان، انتساب انسان به نوسان هم خالی از وجه نیست! زیرا این موجود بعد از تعلق بر ، دارای مرتبه وجودی سومی می‌گردد متفاوت از روح و جسم و لذا نامیده می‌شود. نفس حالتی متغیّر در میزان وابستگی به روح یا جسم است. نفس گاهی به جسمانیت (حیوانیت) گرایش پیدا می‌کند و مظهر بشریت و پوستین‌گی و کدورت می‌گردد و لذا بهیمیت (گوسفندصفتی) و سَبُعیّت (گرگ‌صفتی) می‌ورزد که در این حالت نامیده می‌شود آنهم أماره به سوء! (إنّ النفس لَأمّارة بالسوء) ولیکن این نفس بلحاظ نوسانی که در طبیعت خود دارد گاهی هم به (معنویت) گرایش یافته و مظهر و آدمیّت می‌گردد فلذا حُرّیت و و عشقیت می‌ورزد که در این حالت نام می‌یابد. حد فاصل «نفس أمارة» تا «نفس مرضیة»، مراتبی است که به ترتیب از سطح بشریت لغایت آدمیت، عبارتند از: نفس لوّامة نفس عاقلة نفس ملهمة نفس مطمئنة نفس راضیة (قرآن: یآ أیّتها النفس المطمئنة إرجعی إلی ربّک راضیة مرضیة) بنابراین همان «نفس»ی است که در مراتب خود دائما در است. امروز است و فردا و پس‌فردا و شاید روزی با توجه به الهامات الهی بتواند به مرتبه و شاید و حتی به برسد که است. و ایضا ممکنست در یک سیر قهقرائی و ارتجاعی پیاپی سقوط کند و تا خود را به نیافکند، بیقرار باشد. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏