هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
✅ @SMHM212
امر خطیر خطرشناسی و
هشدار در بنیاد فقاهت!
(بخش ۰۱)
#روحانیت یعنی #آژیر_خطر
و #روحانی یعنی #هشدارگر
#تکالیف_اصلی روحانیت، عبارتند از:
۱) خطرشناسی
۲) هشدارگری
در مقاله «جایگاه ابدی روحانیت» اشاره کردیم که منشأ و علت وجودی #حوزات_علمیه و #سلسله_جلیله روحانیت و #فقاهت، آیه مبارکه ۱۲۳ سوره بدون #بسمله است.
(در بعضی نسخ #قرآن، آیه ۱۲۲ سوره شریفه #توبه)
ولیکن برخی از #روحانیون از بیان این آیه شریفه، واهمه دارند و از تبیین و حتی ذکر آن گریزانند!
یعنی؛ در حالیکه آحاد روحانیت و #علماء اسلام، در نعمت و رحمت برخورداری از فضای #علمی و #معنوی و حتی #مادی از سپهر و فضای حوزات علمیه و نیز یافتن #اعتبار_اجتماعی متأثر از آنرا، مدیون این آیه مبارکه هستند، با این حال بعضاً التفاتی به آن نداشته و (گویا که تعمد دارند آنرا نادیده بگیرند!) بلکه جرأت نمیکنند توجه دیگران را به مفاهیم والای آن جلب نمایند! چرا؟!
نشان به آن نشان که (بنده ۶۱ سالهای که یکسوم عمرم به مسافرت در انواع بلاد اسلامی و غیراسلامی گذشته)، کمتر حوزه علمیهای را دیدهام که تابلوی سر درب ورودی خود را با این #آیه_مجیدیه تزیین کرده باشد! و البته این #غفلت متحیره، محدود به بعضی از روحانیت نیست و بنظر میرسد، بسیاری از مردمان هم چندان علاقهای به شنیدن و فهم مسئولیتآور آن ندارند!
تدبری در مفاهیم خود این آیه شریفه، میتواند علل #مهجوریت این آیه را روشن سازد.
زیرا باید دقیقاً ملاحظه کرد که؛ در آیه ۱۲۲ #سوره_توبه قرآن؛ کلمه «لینذروا» چه سنخیّت و تناسبی با کلمه «لیتفقهوا» دارد؟!
طبق مفاهیم این آیه؛ فقه یعنی #فهم_خطرات و #فقیه یعنی #خطرشناس و #فقاهت هم بالتبع یعنی #خطرشناسی و #فقهاء یعنی #خطرشناسان، فلذا «تفقه» یعنی ادراک و فهم دقایق و عواقب خطراتی که جامعه و آحاد آنرا تهدید میکند.
زیرا کسی قادر به #هشدار در باره #تهدیدات است که خطرات را بشناسد و چرا قرآن از فقیه توقع دارد که پیوسته به هشدار بپردازد و دائماً اعلام خطر کند؟! آیا بجز اینست که در ذات فقه و بلکه محور بنیادی آن، خطرشناسی جهت #پرهیز دادن مردمان است؟!
(مفهوم۱؛ تفقه و فقیهی که خطرشناسی و هشدارگری ندارد، اساساً فقاهت و فقیه نیست و «فقیه آلمحمد» یعنی کانون خطردانی و هشدارگری)
به همین دلیل؛ #علم و #تقوا در قرآن، معمولاً قرین هم به کار رفتهاند. زیرا دانش، زاینده تقواست و تقوی هم از علم، نشأت میگیرد. (إنما یخشی الله من عباده العلماء)
با دقت در این آیه، درمییابیم که؛ سؤال و جوابی مقدر است مبنی بر اینکه؛ وقتی که فراگیری جهت اقامه «دیانتورزی»؛ چنان امر خطیری است که میطلبد عموم مؤمنین بدان مبادرت و اهتمام بورزند ولیکن چنین مطلبی، بعللی عملاً امکانپذیر نیست و قرآن هم بر این مسئله، صحه میگذارد که؛ «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً»؛ امکانپذیر نیست که همه #مؤمنین به امر فراگیری امر #دیانت_ورزی کوچ نمایند! (کوچ بمفهوم دست شستن از زندگی عادی ولو در قالب مسافرت به شهری غریب و دور از وطن و بستگان)
پس چه باید کرد؟!
جواب آنست که؛ «آب #دریا را اگر نتوان کشید، پس بقدر #تشنگی باید چشید»! همان سخن #پیامبر(ص): «ما لا یُدرَک کلُّهُ لا یُترَک کلُّهُ»؛ آنچه را کامل به دست نمیآید، نباید به تمامی وانهاد.
فلذا آیه با این سؤال (= مطالبه الهی) تکمیل میشود که؛ «فَلَوْ لَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ؟»؛ پس چرا از هر فرقهای، طایفهای کوچ نکنند؟ یعنی که از هر فرقهای، طایفهای باید کوچ کنند. چرا باید عدهای کوچ کنند؟! جواب: «لِيَتَفَقَّهُوا فِيالدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» برای اینکه؛ در #دین_خدا تفقه کنند تا زمانی که بسوی مردم خود برگشتند، آنها را (به #خطرات و #تهدیدات جاری و آتی آنها) هشدار بدهند تا شاید (امیدست) آنها هم #حذر و احتیاط نمایند.
بنابراین؛ چرخه مطلوب #قرآن_مجید، لزوم کوچیدن طایفهای از مؤمنین برای فراگیری دقیق و عمیق امر خطرات و تهدیدات دنیوی و أُخروی مردمان برای زمانی است که بسوی ارتباط با مردم برمیگردند تا با تمام وجود خود (و بتعبیر امیرالمؤمنین؛ «أن لا یقارّوا»؛ با بیقراری و دلواپسی!) هشدار بدهند، بدون آنکه توقع داشته باشند که مردمان هم لابداً و حتماً به هشدارهای آنان، کمترین ترتیباثری بدهند!
(مفهوم۲؛ اگر مردمان نه تنها بیتفاوتی، بلکه دشمنی هم بورزند، فقیه باید به امر هشدار ورود یافته و به خطرگویی خود ادامه بدهد)
(مفهوم۳؛ کسی/کسانی غیر از فقهای دینی، #حق اعلام خطر و هشدار دادن ندارند. زیرا که این امر، مطلبی کاملاً #تخصصی است)
(مفهوم۴؛ سخنرانی فقیه/فقهاء چیزی بجز خطررانی نیست!)
..ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۷ آبان۱۴۰۲
🆔
🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام
💎
💠 کانال «حیفه این پیامها را نبینی»
🌹
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
♣️ ابعاد وجودی سهگانه ما
(بخش اول):
👌 خاطرم نیست این مقاله (فراتر از فروتر! در نقد یک نماهنگ) را سالها قبل برای اولینبار در واتساپ یا تلگرام (و شاید در بلاگفا!) به اشتراک گذاشتم! بنظرم از این سؤال آغاز شد که کسی از علت کمرونقی جماعات پرسیده بود که جواب مختصری داده بودم. اول جوابیه مذکور و آنگاه مقاله را تقدیم میکنم:
بنظر این حقیر؛ ریشه در #ثقالت و سنگینی و گرایش به حیات مادی و زمینی (اثاقلتم الی الارض؟!) دارد!
#قرآن، ابعاد وجودی ما را در سه ساحت؛ #بشریتی، #انسانیتی و #آدمیتی خلاصه میکند.
(کلمه #بشر را بیشتر از ۳۰ مورد و کلمه #آدم را کمتر از ۳۰ مورد و کلمه #انسان را بیشتر از مجموع آندو به کار برده است)
رفع #نیازهای_بشریتی (کاملا #مادی و #دنیوی و بعبارتی #حیوانی) در اولویت اول این موجود است.
تأمین #نیازهای_انسانیتی (نیمه مادی - نیمه معنوی) در اولویت دوم اقدامات این موجود قرار دارد.
تهیه #نیازهای_آدمیتی (کاملا #معنوی و #ملکوتی) در اولویت آخر این موجود است!
مگر آنکه #تربیت شده باشد به #تربیت_أحسن_الهی» که آنگاه این اولویتها ۱۸۰ درجه جابجا خواهند شد.
معمولا قریب باتفاق انسانها (ولو در لفافه #مذهبی و حتی #حزب_اللهی و باصطلاح #ارزشی بودن!) از چنین تربیتی کمتر برخوردار هستند!
#نماز_جماعت، عمدتا جنبه معنویتی و آدمیتی دارد و لذا مطلوب اول جنبه بشریتی و مادیتی انسانها نیست.
البته مواهبی که شما شمردید (و امور دنیوی را هم در آن مورد لحاظ قرار دادید!)، اگر واقعا محسوس باشد اقدام به اقامه آنرا در اولویت دوم قرار میدهد.
#بشریت میل به #ثقالت دارد بر خلاف #آدمیت که عشق به #هدایت دارد.
لذا تنها راه احیاء و توسعه نماز جماعت همان راهکار قرآنی است؛
۱- بالحکمة
۲- الموعظة الحسنة
۳- جدل أحسن
(جدل حسن هم #پیشرفت و #موفقیت پایداری نخواهد داشت. فلذا فقط #جدل_أحسن، آنهم بعد از بیان #حکمت و انجام #موعظه_نیکو) ...
+ نقادی یک نماهنگ:
⁉️ فراتر از فروتر!
⁉️ نژاد = مذهب ؟!
⁉️ بشریت =/= مذهب؟!
👌 #شیطان که دشمن #انسان است در #قلوب انسانها به أشکال مختلفی #نفوذ پیدا میکند.
👌 یکی از کاربستهای شیطان، استفاده از برخی #جنود_باطنی انسان علیه بعضی جنود باطنی دیگر اوست!
👈 فرضا عواطف و احساسات پاک انسان (با مرکزیت در #قلب) را بر میانگیزد تا افکار و براهین انسان (با مرکزیت در #عقل) را تهی و فاسد نماید!
🌀 اخیرا فیلمی در #فضای_مجازی، منتشر میشود که مثال روشنی از این #تاکتیک_شیطانی است. در فضائی از حاکمیت احساسات، یک جوان یمنی شاغل به تحصیل در یک کشور #اروپایی را میبینیم که بعلت فقر خود و خانواده، سالها از دیدار همدیگر محروم هستند. تا اینکه جمعی از دانشگاهیان میزبان طی برنامهای نوعدوستانه امکان ملاقات آنها (در قالب شوهای نمایشی!) را فراهم میسازند. تا اینجای قصه، همهچیز خوب پیش رفته است ولیکن پایانبخش حاشیه نوشتاری این کلیپ، جملهای هست که بجز بهرهبرداری شیطانی و مصادره آن به زیان انسان چیزی نیست. زیرا ادعا میکند؛ «بشریت فراتر از نژاد و مذهب است.»!
و اما شرح و نقد این شبهه ظریف (اول؛ توجیه مثبت آنگاه نقادی):
الف) توجیه جمله اعوجاجی:
۱. #نژاد و #مذهب را همسان میپندارد. شاید بخاطر اینکه قدر مشترک آنها #تعصب بر عدم همرنگی با دیگران است.
یعنی نژادپرستها بلحاظ تعصبات نژادی، خود را تافته جدابافته از دیگران میدانند و خودبرتربینی نژادی باعث عدم احترام و بالتبع عدم #خدمت به دیگران میگردد.
همچنین #مذهبیون هم بلحاظ مراعات برخی #احکام_مذهبی قاعدتا دارای انضباطی در #روابط_اجتماعی خود هستند که اجازه نمیدهد براحتی با دیگران درآمیزند و با دیگران (کافرین؟) درد مشترک یا احساس مشترکی داشته باشند.
بنابراین ویژگی مشترک نژادیون و مذهبیون، همانا افتراق با دیگران است که ناشی از خودبرتربینی یا کمتربینی دیگران است.
۲. بشریت را در اینجا در مقابل #حیوانیت (هواپرستی) یا بمفهوم آزادمنشی در مقابل جزمیّت و خودخواهی به کار برده است که البته عامیانه است.
در متون مشابهی معمولا از کلمه انسانیت استفاده شده است.
و در موارد دقیقتر از کلمه حُرّیّت بهره گرفته شده است. همچنانکه #امام_حسین(ع) در روز #عاشورا هنگام تقاضای #آب برای إطفاء عطش طفل نوزاد خود یا جلوگیری از حمله به خیام زنان و کودکان خود (حداقل تا زمانی که او زنده است)، مهاجمین را دعوت به حُرّیّت میکند؛
«إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم»؛ اگر دین ندارید و از قیامت نمیترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید. (بحارالانوار/ج۴۵/ص۵۱)
زیرا عربها ادعا داشتند که از #احرار هستند و لذا مرتکب رذالت نمیشوند!
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
♣️ ابعاد وجودی سهگانه ما
(بخش دوم):
👈 بنابراین چیزی (از قبیل؛ بشریت، انسانیت و حرّیت) بنیادیتر از گرایشات و اعتقادات نژادی و مذهبی هم وجود دارد که میتواند تعیینکننده رفتار اجتماعی انسانها باشد و آنان را به همگرایی و رفتار صحیح سوق دهد.
👌 ب) اشکالات قضیه:
۱- بشریت؛
#بشریت در افواه عوام ممکنست در مقابل #حیوانیت و پایبندی به #غرائز_حیوانی و بالتبع عاری از صفات نیک انسانی و نوعدوستی به کار برود ولیکن بنده بعنوان یک محقق #معارف_دینی لازمست توضیح بدهم که؛
در نگاه قرآن کریم؛
بشریت همان حیوانیت است که البته شامل همه مشترکاتی میشود که همه انسانها با حیوانات دارند از قبیل؛ جسم و پیکر و اعضاء و جوارح و نیز غرائزی که موجب حیات و بقای این مخلوق (حیوان ناطق؟!) میگردد.
#بشر از بشره (و جمع آن) بمعنای پوست، مشعر بر کالبد ظاهری این موجود است. در واقع #انسان هم همان مجموعهای از ترکیبات بافتهای حیوانی است که پوستی بر آنها کشیده شده است و آنچه از آن مشهود است پوست و جنبه فیزیکی آنست.
فلذا بهتر است هنگام استفاده از کلماتی که قصد تخطئه حیوانیت و غرائز حیوانی را دارد بجای واژه بشریت از عبارت #انسانیت استفاده شود.
ولیکن انسانیت هم (که در متون مشابه معمولا بعنوان یک «دین کامل» یاد میشود!) عبارت چندان مناسبی نیست.
زیرا ایضا در #معارف_قرآنی؛
بشر (در مقابل #جن و #حیوان و #ملائکه؟) دارای دو بُعد وجودی دیگر هم است که وجوه افتراق این مخلوق از سایر خلائق است.
انسان/انسانیت (از سه ریشه نسیان یا نَوَسان و یا إنس) بر خلاف بشر/بشریت (که جنبه #مادی دارد) دارای جنبه #معنوی است.
به عبارتی؛ بشریت ابعاد سختافزاری و انسانیت ابعاد نرمافزاری ما را تشکیل میدهد.
در نتیجه معمولا بشریت (=حیوانیت) در مقابل انسانیت (=معنویت) است که قاعدتا ترجیح بشریت بر انسانیت، در واقع ترجیح حیوانیت (سبُعیّت و بهیمیّت) بر انسانیت (عقلانیت و فرزانگی) است.
👈 انسان موجودی است که با دیگران و غیر خود و یا هوای نفس خود اُنس میگیرد. جویای انس و پذیرنده انس است و از آنجا که سریعا مأنوس میگردد، انسان نامیده شده است. این موجود حتی با #جمادات و #موهومات یا ترکیبی از این دو هم مأنوس میگردد (و #بت_پرست و #الهه_پرست میشود!) تا آنجا که با آنها همذاتپنداری پیدا کرده و یگانگی میجوید و معمولا دل کندن از آنها را هم بر نمیتابد!
چنانکه هماکنون حتی #ملت_رشید_ایران که داعیه #اسلام_ناب_محمدی(ص) دارد، متاسفانه دارای ماههایی است که اسامی آنها عمدتا یادآور الهههای موهوم نیاکان آنهاست و حتی نظامی ایدئولوژیک مثل #جمهوری_اسلامی_ایران هم جرأت تغییر این اسامی کهنهپرستانه و موهوم را ندارد!
👈 انسان موجودی است که معمولا گرفتار نسیان و فراموشی است و همه چیز را براحتی فراموش میکند. فلذا انسان نامیده شده است.
این تعریف در مقابل تعریف قبلی است و البته شگفتانگیز!
👌 طبق این تعاریف؛ انسان موجودی است که هم اهل أُنس آسان با همهچیز است و در عینحال اهل نسیان و فراموشی همان چیزهایی که با آنها مأنوس گردیده است!
خلاصه: انسان موجودی است که با #خالق خود أنس میجوید ولیکن همزمان #ناسی او میشود در حد «نسیاً منسیّا»!
👈 در وجه تسمیه انسان، انتساب انسان به نوسان هم خالی از وجه نیست!
زیرا این موجود بعد از تعلق #روح بر #جسم، دارای مرتبه وجودی سومی میگردد متفاوت از روح و جسم و لذا #نفس نامیده میشود.
نفس حالتی متغیّر در میزان وابستگی به روح یا جسم است. نفس گاهی به جسمانیت (حیوانیت) گرایش پیدا میکند و مظهر بشریت و پوستینگی و کدورت میگردد و لذا بهیمیت (گوسفندصفتی) و سَبُعیّت (گرگصفتی) میورزد که در این حالت #نفس_أمّاره نامیده میشود آنهم أماره به سوء! (إنّ النفس لَأمّارة بالسوء)
ولیکن این نفس بلحاظ نوسانی که در طبیعت خود دارد گاهی هم به #روحانیت (معنویت) گرایش یافته و مظهر #نورانیت و آدمیّت میگردد فلذا حُرّیت و #عقلانیت و عشقیت میورزد که در این حالت #نفس_مرضیة نام مییابد.
حد فاصل «نفس أمارة» تا «نفس مرضیة»، مراتبی است که به ترتیب از سطح بشریت لغایت آدمیت، عبارتند از:
نفس لوّامة
نفس عاقلة
نفس ملهمة
نفس مطمئنة
نفس راضیة
(قرآن: یآ أیّتها النفس المطمئنة إرجعی إلی ربّک راضیة مرضیة)
بنابراین #انسان همان «نفس»ی است که در مراتب #هفت_گانه خود دائما در #نوسان است.
امروز #اماره است و فردا #لوامه و پسفردا #عاقله و شاید روزی با توجه به الهامات الهی بتواند به مرتبه #مطمئنه و شاید #راضیه و حتی به #مرضیه برسد که #اعلی_علیین است.
و ایضا ممکنست در یک سیر قهقرائی و ارتجاعی پیاپی سقوط کند و تا خود را به #اسفل_سافلین نیافکند، بیقرار باشد.
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏