eitaa logo
گنبد فیروزه
57 دنبال‌کننده
553 عکس
173 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری ؛ (از سخنرانی‌های تکراری حم از سال ۱۳۶۴ تاکنون!): بسمه تعالی جای‌گاه‌ ابدی ! (بمناسبت سالیاد علیه و علی آبائه الثناء و السلام) ⁉️ اگر همه را جمع کرده و به بریزیم چه می‌شود؟! جوابهای محتمل: ۱) همه آنها غرق می‌شوند زیرا اگر هم بلد باشند، لباسشان اجازه شناگری نمی‌دهد! ۲) این کار ثقیل، ناشدنی است زیرا نیازمند چنان «زمان+هزینه» و مدیریتی است که فقط یک قدرتمند، قادر به انجام آنست! ۳) انجام این نافرجام، اساسا امکان‌پذیر نیست. زیرا (ص) فرمودند: «العلماء باقون ما بقی الدهر» یعنی تا روزگار برقرار است، هم باقی هستند. (ولو اینکه و جمع شوند تا علماء را محو و نابود سازند. هرگز نخواهند توانست!) فلذا اقدامی کاملا عبث و پوچ است. ۴) بعد از امحاء کامل روحانیون فعلی، مجددا همانند اینها عینا و بلکه بصورت مضاعف جایگزین خواهند شد. زیرا ... (این مقاله در صدد توضیح همین بند از جواب است): سال ۱۳۶۴ نقطه عطفی در کار و زندگی بنده بود. زیرا مأموریت یافتم که به شهرستان ، عزیمت کرده و به و آن خطّه بپردازم. برای فراخوان دنبال عبارت مناسبی می‌گشتم که دوستان آیه ۳۹ از سوره ؛ «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا» (كسانى كه پيام‌هاى الهى را مى‌كنند و از مى‌ترسند، و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند، و خداوند براى كافى است.) را پیشنهاد دادند ولیکن بنده آیه ۱۲۳ از سوره بدون را ترجیح دادم: «۞ وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ۞» (و سزامند نیست همگی باهم نمایند. پس چرا از هر قومی، طایفه‌ای برای مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند دهند؟، باشد که کنند.) زیرا این آیه شریفه (۱۲۲/توبه) به سه ضرورت اشاره می‌کند که عبارتند از: ۱) «لِيَتَفَقَّهُوا» (ضرورت خدا بصورت و و ) ۲) «لِيُنْذِرُوا» (وجوب هشدار به همزبان ولو اینکه ترتیب‌اثری ندهند!) ۳) «رَجَعُوا» (لزوم بازگشت «فقهآء منذر» بسوی مردمان همزبان خویش) (در دین خدا) و (بسوی مردم) جهت خطرات (أخروی و دنیوی) سه از است که آنها را باید تلقی کرد. تا زمانی که این آیه شریفه برجاست، و تشکیل و تشکل قشری در همه (ولو بدون یونیفورم متحدالشکل) هم برپاست که آنرا باید یا نامید. فلذا اگر شخصی حقیقی یا حقوقی اراده کند که علماء و روحانیت (اعم از شیعه و سنی) را ریشه‌ای براندازد باید ابتدائاً این آیه شریفه را محو یا نماید که هیچکسی هرگز قادر به انجام نبوده و نیست و نخواهد بود. زیرا این آیه در و کتابی ثبت شده است که الی الابد است و خود از آن محافظت فرموده و می‌فرماید و خواهد فرمود: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (آیه ۹ از سوره حجر) بنابراین به فعالان خام‌اندیش محو روحانیت از جامعه باید گفت: ای مگس! عرصه نه جولانگه توست عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری! و به آنها که پیوسته یا گسسته در صدد فریب روحانیون یا هواداران هستند باید گفت: برو این دام بر مرغی دگر نِه که عنقا را بلند است آشیانه شاید بیهوده نباشد که عده‌ای هم می‌گویند: «العلماء باقون ... بقیه درب و داغون»!!! 😇 ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM
☫﷽☫ ! پارسال قبل از وقوع فتنه که مسئله تحقیق و تفحص مجلس در قضیه «فساد ۹۲ همت فولاد مبارکه» رسانه‌ای شد (و موجب تشدید فتنه مذکور گردید)، بنده سعی کردم اذهان مخاطبین خود را در قالب مقاله ذیل، به «فساد عظیم‌تر اوقاف» هم جلب بکنم و حال بعنوان یک نمونه بسیار کوچک؛ وقتی می‌بینیم که یکی از موقوفه‌های یکی از شهرستان‌ها به مبلغی معادل قیمت یک بطری شیر پاستوریزه، اجاره داده شده است، معلوم می‌شود؛ حق داشتم توصیه کنم که ملت، موقوفات خود را به «سازمان لوطی‌خور اوقاف» نسپارند. در «بحران روانی ناشی از فساد فولاد مبارکه» همه گمان کردند که زیر سر دولت روحانی و باند تبهکار اصلاح‌طلب‌های خائن است و لذا بر طبل رسواسازی آن کوبیده شد و رئیس جمهور دستور برکناری کلیه دست‌اندرکاران آنرا صادر کرد ولیکن وقتی معلوم شد که قریب باتفاق آن‌ها از جناح اصولگراهای خائن است، ورق برگشت و شمرده شد و رئیس مجلس، نوای دگری ساز کرد ووو... این مقاله 👇 را پارسال در واتساپ به اشتراک گذاشتم: 👇 🤔 سازمان اوقاف و امور خیریه (یا شرّیّه؟!) (بخش اول): آهای مردم! در نشسته‌اند. لذا هنگام اموال و املاک خود، هرگز از کلمه استفاده نکنید! تا مبادا بهانه‌ای به دست بدهید که کل یا بخشی از وقفیات و شما را قانوناً بالا بکشند! اجازه بدهید عمق مسئله و بلکه فاجعه را در قالب یکی از خاطراتم بیان کنم: در نیمه اول دهه ۱۳۶۰ بعد از شلتاق‌ها و خیانت‌های بنی‌صدر و تروریستی و سرانجام آیت‌الله و آیت‌الله و یارانشان و نیز شهادت جمعی دیگر از و بدتر از همه «ترور شخصیتی انقلابیون توسط قلم بمزدها» (بویژه علمای اعلام را)، تعدادی از روحانیون تهرانی گرد هم آمده و با راه‌اندازی و شرکت در جلسات هفتگی آن، به هم‌اندیشی پرداختند که اخیرا به بهانه تعطیل گردیده است! ریاست این تشکیلات را حجت‌الاسلام والمسلمین بر عهده داشت که آنرا بعداً به حجت‌الاسلام والمسلمین اکرمی سپرد. هم که ابتدائا حامی ۱۰۰٪ی منحرف بود در ۱۳۸۸ با چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای آشکار حامی ۱۰۰٪ی گشت (که قصه آنرا قبلا گفته‌ام) و بعنوان اعتراض به (رمز فتنه ۸۸) را خودسرانه تعطیل کرد! لابد وی گمان می‌کرد «فتنه سید میرماسون» از «فتنه سید ابوالحسن»، برای و و ، کم‌رنگ‌تر و کم‌خطرتر است! (البته بعضی هم معتقدند که وی با اشاره ناطق نوری این کار را انجام داد!) ایشان در دوره به مسئولیت نهاد فرهنگی منصوب شد و جایگزین گردید. عباس امیری‌فر در زمان ریاست اکرمی، دبیر اجرایی جامعه وعاظ بود و در زمان ریاست جمهوری مشانژاد منصب ریاست نهاد فرهنگی ریاست جمهوری را بدست آورد و همزمان با تشکیل «جامعه وعاظ ولائی» (اما مشهور به جامعه وعاظ مشائی!) اقدام به انشعاب جامعه وعاظ کرد ولیکن بعد از تولید فیلم بازداشت و مدتی محبوس شد. در طی فیلم مذکور، فقیهی بنام بعنوان قوای امام زمان(عج) در آخرالزمان معرفی شد!!! (ناگفته نماند که این شیخ، بعد از فروافتادن طشت مشانژاد ، از آنها تبری جست!) بعد از تعطیلی توسط اکرمی، چند نفری از جمع شدیم و جلسات هفتگی آنرا در یکی از مساجد حوالی راه‌اندازی کردیم و حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ جعفر را که از همه ما مسن‌تر بود بعنوان دبیر جلسات بر تخت ریاست نشاندیم. ولیکن بعد از مدتی، آن مرحوم، از ریاست جامعه وعاظ داد و در توجیه آن، نکته عجیبی را مطرح نمود که تمام این مقدمات برای اشاره به همین توجیه استعفای ایشان مرقوم شد. وی گفت: «برخی از و کم‌بضاعت به من مراجعه می‌کنند که به آنها کمک مالی بکنم اما من شخصا که قادر به اجابت نبودم رفتم سراغ «سازمان اوقاف و امور خیریه» تا شاید از طریق آنجا بتوانم برای به ، آب باریکه‌ای راه‌اندازی کنم اما موفق نشدم! در حالیکه نیمی از تهران؛ از نوک قله دماوند تا بیابان‌های پائین قرچک و ورامین، وقف امور خیریه بویژه مساعدت به طلاب و علمای و و و مدارس علمیه شده است. زیرا سازمان اوقاف عمدتا در اختیار دزدهای قهاری افتاده است که حاضر نیستند حتی نم پس بدهند و به غارت ۱۰۰٪ی اموال و مشغول هستند و دزدترین دزدها در اوقاف جمع شده‌اند! من که ... ...ادامه دارد در: https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/538 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) تابستان ۱۴۰۱ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 💠 🆔 @chelcheraaqHM
☫﷽☫ (از سخنرانی‌های مکرّر حم از سال ۱۳۶۴ تاکنون!): جای‌گاه‌ ابدی ! (بمناسبت سالیاد علیه و علی آبائه الثناء و السلام) ⁉️ اگر همه را جمع کرده و به بریزیم چه می‌شود؟! جوابهای محتمل: ۱) همه آنها غرق می‌شوند زیرا اگر هم بلد باشند، لباسشان اجازه شناگری نمی‌دهد! ۲) این کار ثقیل، ناشدنی است زیرا نیازمند چنان «زمان+هزینه» و مدیریتی است که فقط یک قدرتمند، قادر به انجام آنست! ۳) انجام این نافرجام، اساسا امکان‌پذیر نیست. زیرا (ص) فرمودند: «العلماء باقون ما بقی الدهر» یعنی تا روزگار برقرار است، هم باقی هستند. (ولو اینکه و جمع شوند تا علماء را محو و نابود سازند. هرگز نخواهند توانست!) فلذا اقدامی کاملا عبث و پوچ است. ۴) بعد از امحاء کامل روحانیون فعلی، مجددا همانند اینها عینا و بلکه بصورت مضاعف جایگزین خواهند شد. زیرا ... (این مقاله در صدد توضیح همین بند از جواب است): سال ۱۳۶۴ نقطه عطفی در کار و زندگی بنده بود. زیرا مأموریت یافتم که به شهرستان ، عزیمت کرده و به و آن خطّه بپردازم. برای فراخوان ، دنبال عبارت مناسبی می‌گشتم که دوستان آیه ۳۹ از سوره ؛ «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا» (كسانى كه پيام‌هاى الهى را مى‌كنند و از مى‌ترسند، و از هيچ‌كس جز خدا بيم ندارند، و خداوند براى كافى است.) را پیشنهاد دادند ولیکن بنده آیه ۱۲۳ از سوره بدون را ترجیح دادم: «۞ وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ۞» (و سزامند نیست همگی باهم نمایند. پس چرا از هر قومی، طایفه‌ای برای مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند دهند؟، باشد که کنند.) زیرا این آیه شریفه (۱۲۲/توبه) به سه ضرورت اشاره می‌کند که عبارتند از: ۱) «لِيَتَفَقَّهُوا» (ضرورت خدا بصورت و و ) ۲) «لِيُنْذِرُوا» (وجوب هشدار به همزبان ولو اینکه ترتیب‌اثری ندهند!) ۳) «رَجَعُوا» (لزوم بازگشت «فقهآء منذر» بسوی مردمان همزبان خویش) (در دین خدا) و (بسوی مردم) جهت خطرات (أخروی و دنیوی) سه از است که آنها را باید تلقی کرد. تا زمانی که این آیه شریفه برجاست، و تشکیل و تشکل قشری در همه (ولو بدون یونیفورم متحدالشکل) هم برپاست که آنرا باید یا نامید. فلذا اگر شخصی حقیقی یا حقوقی اراده کند که علماء و روحانیت (اعم از شیعه و سنی) را ریشه‌کن سازد باید ابتدائاً این آیه شریفه را محو یا نماید که هیچکسی هرگز قادر به انجام آن نبوده و نیست و نخواهد بود. زیرا این آیه در و کتابی ثبت شده که الی الابد است و خود از آن محافظت کردده و می‌کند و خواهد کرد. چنانکه فرمود: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (آیه ۹ از سوره حجر) بنابراین به فعالان خام‌اندیش عدم و محو روحانیت از جامعه باید گفت: ای مگس! عرصه نه جولانگه توست عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری! و به آنها که پیوسته یا گسسته در صدد فریب روحانیون یا هواداران هستند باید گفت: برو این دام بر مرغی دگر نِه که عنقا را بلند است آشیانه شاید بیهوده نباشد که عده‌ای هم می‌گویند: «العلماء باقون...بقیه درب و داغون»!!! 😇 👌 و صد البته که سه دسته‌اند: ۱) علمای ربّانی ۲) جاهلان متنسک ۳) عالمان متهتک و در تعبیر شریعتی؛ «پاک، پوک و پلید» فلذا اگرچه روحانیت (محصلین حوزات علمیه) آلوده به متنسکین جاهل (پوک‌ها) و متهتکین عالم (پلیدها) هستند (که کمر اسلام ناب را می‌شکنند) ولیکن مفتخر به علمای ربّانی و پاک هم است. نفرت‌پراکنی مطلق (عدم استثناء ربّانیّون) علیه روحانیت و حوزات علمیه، اگر ریشه در نطفه حرام نداشته باشد قطعا ریشه در لقمه حرام دارد که هر دو معمولاً به استخدام رسمی و غیررسمی صهیونیزم سفّاک و مفسد در می‌آیند و استفراغات آن‌ها را نشخوار می‌کنند. زیرا «علمای ربّانی پاک» از راسخین در علم و حلم هستند و تالی‌تِلوِ معصومین(ع) و مراد از روحانیت هم همین علمای ربّانی است که فرمود: اسلام بدون روحانیت، کشور بدون طبیب است. و مکلفند به اینکه ضمن حفظ ، «مبلّغین رسالات الله» باشند. صهیونیزم سردسته دشمنان روحانیت است. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫ @SMHM212 امر خطیر خطرشناسی و هشدار در بنیاد فقاهت! (بخش ۰۱) یعنی و یعنی روحانیت، عبارتند از: ۱) خطرشناسی ۲) هشدارگری در مقاله «جایگاه ابدی روحانیت» اشاره کردیم که منشأ و علت وجودی و روحانیت و ، آیه مبارکه ۱۲۳ سوره بدون است. (در بعضی نسخ ، آیه ۱۲۲ سوره شریفه ) ولیکن برخی از از بیان این آیه شریفه، واهمه دارند و از تبیین و حتی ذکر آن گریزانند! یعنی؛ در حالیکه آحاد روحانیت و اسلام، در نعمت و رحمت برخورداری از فضای و و حتی از سپهر و فضای حوزات علمیه و نیز یافتن متأثر از آن‌را، مدیون این آیه مبارکه هستند، با این حال بعضاً التفاتی به آن نداشته و (گویا که تعمد دارند آن‌را نادیده بگیرند!) بلکه جرأت نمی‌کنند توجه دیگران را به مفاهیم والای آن جلب نمایند! چرا؟! نشان به آن نشان که (بنده ۶۱ ساله‌ای که یک‌سوم عمرم به مسافرت در انواع بلاد اسلامی و غیراسلامی گذشته)، کمتر حوزه علمیه‌ای را دیده‌ام که تابلوی سر درب ورودی خود را با این تزیین کرده باشد! و البته این متحیره، محدود به بعضی از روحانیت نیست و بنظر می‌رسد، بسیاری از مردمان هم چندان علاقه‌ای به شنیدن و فهم مسئولیت‌آور آن ندارند! تدبری در مفاهیم خود این آیه شریفه، می‌تواند علل این آیه را روشن سازد. زیرا باید دقیقاً ملاحظه کرد که؛ در آیه ۱۲۲ قرآن؛ کلمه «لینذروا» چه سنخیّت و تناسبی با کلمه «لیتفقهوا» دارد؟! طبق مفاهیم این آیه؛ فقه یعنی و یعنی و هم بالتبع یعنی و یعنی ، فلذا «تفقه» یعنی ادراک و فهم دقایق و عواقب خطراتی که جامعه و آحاد آنرا تهدید می‌کند. زیرا کسی قادر به در باره است که خطرات را بشناسد و چرا قرآن از فقیه توقع دارد که پیوسته به هشدار بپردازد و دائماً اعلام خطر کند؟! آیا بجز اینست که در ذات فقه و بلکه محور بنیادی آن، خطرشناسی جهت دادن مردمان است؟! (مفهوم۱؛ تفقه و فقیهی که خطرشناسی و هشدارگری ندارد، اساساً فقاهت و فقیه نیست و «فقیه آل‌محمد» یعنی کانون خطردانی و هشدارگری) به همین دلیل؛ و در قرآن، معمولاً قرین هم به کار رفته‌اند. زیرا دانش، زاینده تقواست و تقوی هم از علم، نشأت می‌گیرد. (إنما یخشی الله من عباده العلماء) با دقت در این آیه، درمی‌یابیم که؛ سؤال و جوابی مقدر است مبنی بر اینکه؛ وقتی که فراگیری جهت اقامه «دیانت‌ورزی»؛ چنان امر خطیری است که می‌طلبد عموم مؤمنین بدان مبادرت و اهتمام بورزند ولیکن چنین مطلبی، بعللی عملاً امکان‌پذیر نیست و قرآن هم بر این مسئله، صحه می‌گذارد که؛ «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً»؛ امکانپذیر نیست که همه به امر فراگیری امر کوچ نمایند! (کوچ بمفهوم دست شستن از زندگی عادی ولو در قالب مسافرت به شهری غریب و دور از وطن و بستگان) پس چه باید کرد؟! جواب آنست که؛ «آب را اگر نتوان کشید، پس بقدر باید چشید»! همان سخن (ص): «ما لا یُدرَک کلُّهُ لا یُترَک کلُّهُ»؛ آنچه را کامل به دست نمی‌آید، نباید به تمامی وانهاد. فلذا آیه با این سؤال (= مطالبه الهی) تکمیل می‌شود که؛ «فَلَوْ لَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ؟»؛ پس چرا از هر فرقه‌ای، طایفه‌ای کوچ نکنند؟ یعنی که از هر فرقه‌ای، طایفه‌ای باید کوچ کنند. چرا باید عده‌ای کوچ کنند؟! جواب: «لِيَتَفَقَّهُوا فِي‌الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» برای اینکه؛ در تفقه کنند تا زمانی که بسوی مردم خود برگشتند، آن‌ها را (به و جاری و آتی آن‌ها) هشدار بدهند تا شاید (امیدست) آن‌ها هم و احتیاط نمایند. بنابراین؛ چرخه مطلوب ، لزوم کوچیدن طایفه‌ای از مؤمنین برای فراگیری دقیق و عمیق امر خطرات و تهدیدات دنیوی و أُخروی مردمان برای زمانی است که بسوی ارتباط با مردم برمی‌گردند تا با تمام وجود خود (و بتعبیر امیرالمؤمنین؛ «أن لا یقارّوا»؛ با بی‌قراری و دل‌واپسی!) هشدار بدهند، بدون آنکه توقع داشته باشند که مردمان هم لابداً و حتماً به هشدارهای آنان، کمترین ترتیب‌اثری بدهند! (مفهوم۲؛ اگر مردمان نه تنها بی‌تفاوتی، بلکه دشمنی هم بورزند، فقیه باید به امر هشدار ورود یافته و به خطرگویی خود ادامه بدهد) (مفهوم۳؛ کسی/کسانی غیر از فقهای دینی، اعلام خطر و هشدار دادن ندارند. زیرا که این امر، مطلبی کاملاً است) (مفهوم۴؛ سخنرانی فقیه/فقهاء چیزی بجز خطررانی نیست!) ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۷ آبان۱۴۰۲ 🆔 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 💎 💠 کانال «حیفه این پیام‌ها را نبینی» 🌹
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۱۴): اصلی‌ترین دلایل حضور روحانیت در حکومت و نهضت+نظام جمهوری اسلامی ایران، رهین حضور و زعامت میدانی فقهای جامع شرایط (دانایی، دلسوزی و دلیری دیندارانه)، در معارک ارکان و اجزاء است که بالطبع حضوری خونین و جان‌بازی است. عدم ورود و حضور میدانی روحانیت در نهضت+نظام، چیزی بجز تباه‌سازی پویایی و پایایی نهضت و نظام و روحانیت نیست. طی بخش‌های قبلی مبحث «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، به مسئله تبدیل به در عنوان مد نظر پرداختیم و اینکه؛ در دیدگاه ۳۵ ساله حضرت امام، آیا عدولی صورت گرفت؟ (با عنایت به اینکه ایشان، اهل عدول هم بودند و بعنوان نمونه به مقوله ورود به ، اشاره شد) یـا اینکه معظم‌له در خود، به تعبیر و تعریف جدیدی از «جمهوری» نائل گشتند که متمایز بر جمهوری معروفی است که در دنیا مطرح شده و امام قبلاً آن‌را در ردیف حکومت‌های جائر می‌شمردند؟ در نتیجه بمنظور تفکیک آن از سایر جمهوری‌ها سزامند است که آنرا بنامیم! بله اگر بپذیریم که تمایزی در مفهوم جمهوری در نزد ایشان، حاصل نشده و چیزی بنام «جمهوری خمینی»، عاری از حقیقت است، ناچاریم نظریه را بپذیریم ولو اینکه گفته شود امام حداقل ۳۵ سال از مفهوم جمهوری، برداشت اشتباهی داشته‌اند (همچون برداشتی که از ضرورت عدم در داشتند و بعد از عدول فرمودند که اشتباه می‌کردیم!) ولیکن چنانچه بپذیریم که جمهوری خمینی، مفهوم نوینی است که قاعدتاً باید به تعریف و تبیین تمایزات آن بر جمهوری مرسوم دنیا بپردازیم. بنده معتقدم که امام راحل‌مان؛ اولاً بخاطر نهضت+نظام، جمهوری را جایگزین حکومت نمودند و ثانیاً «جمهوری تقویت‌کننده نهضت+نظام» متمایز از سایر جماهیری است که مألوف مردمان است. با این نظریه، قاعدتاً کار خود را سخت می‌کنم! زیرا باید به تعریف و تبیین آن بپردازم وگرنه قابل اثبات نخواهد بود! تعریف و تبیینی که شاید تاکنون، کسی بدان، مبادرت نورزیده و بالتبع مبحث نوآورانه‌ای در قرائت از است و چنانچه در بیان مکنون قلبی خویش، موفق بشوم، بنظرم پارادوکس مطروحه در بیانات اشخاصی از قبیل؛ آیة‌الله شهیدسیدمحمدحسینی‌ بهشتی و آیة‌الله مرحوم محمدتقی مصباح‌زاده یزدی، نیز مرتفع خواهد شد! یعنی اگر عدولی بودن حکومت به جمهوری را بپذیریم، بالطبع مخالفت آقای مصباح با جمهوریت را، ناچاریم در مغایرت مواضع سیاسی ایشان با نظرات امام و سایر یاران آنحضرت مثل شهید بهشتی، ارزیابی کنیم که کار چندان آسانی نیست. و اگر به نظریه «قرائت جدیدی از جمهوری» در نظرات امام، قائل شویم، آنگاه در می‌یابیم که صف‌آرائی آقای مصباح در برابر جماهیری بوده است که امام هم از اول با آنها مشکل داشت و آنرا در ردیف ، قلمداد می‌کرد. ولیکن در این‌صورت، این اشکال بر جناب مصباح، قابل ایراد است که چرا جمهوری نامطلوب در نزد امام را پیوسته کوبیدید و یکبار در صدد تبیین جمهوری مطلوب امام برنیامدید؟! شهیدبهشتی، سعی نمودند که از جمهوری خمینی، تعریفی ارائه بدهند ولیکن آنرا از سایر جماهیر، تفکیک نکردند! فلذا بنظر می‌رسد که اختلاف هر دو بزرگوار، بعلت استفاده از بدون اشاره‌ای به مرزبندی دقیق جمهوری مد نظرشان با سایر جماهیر بوده است! شاید بشود جمهوری خمینی را در دو نکته مهم، مورد توجه قرار داد که؛ ۱) در سایر جماهیر، اسم و ادعایی از مبدأ و معادی بنام خدا و آخرت و دینی که دنیای جامعه را با آخرت آن، تنظیم نماید، نیست ولیکن جمهوری خمینی (که خودشان آن‌را بدون کلمه‌ای کم یا بیش نامیدند) آکنده از خدا و پیغمبر و قیامت و سعادت ابدی انسان‌هاست. ۲) حکومت در سایر جمهوری‌ها همانند ، حکومت افراد بر جامعه است ولیکن در جمهوری اسلامی (مد نظر حضرت امام) حاکمیت بر مردم، واقعاً مردمی است و بلحاظ بودن آحاد مردم در «فریضتین امربمعروف و نهی از منکر» (حتی نسبت به حاکمان و مدیران) آنان قادر به إعمال حاکمیت هستند. بنابراین، این است که تعیین‌کننده مفهوم جمهوریتی می‌باشد که حضرت امام در طی دهها سال در صدد ظهور و بروز آن بودند و البته در بیستم مهر ۱۳۵۷ آن‌را جمهوری اسلامی نامیدند. در واقع این عبارت را از شیاطین سابق و اسبق، پس گرفتند! بنابراین نباید اجازه بدهیم، کسانی دانسته یا نادانسته قلب حقیقت کرده و را نشانه بروند! قلب حقیقت اینست که؛ مردمان مسلمان (و همسو با مسلمانان) صاحب اختیار در امر و نهی مشروع جامعه و حکومت، مجاز به إعمال حاکمیت بوده و «کلهم راع و کلهم مسئول عن رعیته» هستند و .. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۴بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
آثار صلاح و در جامعه (بخش ۲): 👈(بخش ۱)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» در بیان قرآن: خداوند در می‌فرماید: «وَ اتلُ عَلَیهِمْ نَبَأ الَّذی آتَیناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوینَ، وَ لَوْ شَئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَلکنَّهُ اخْلَدَ الی الْارْضِ وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کمَثَلِ الْکلْبِ انْ تَحْمِلْ عَلَیهِ یلْهَثْ اوْ تَتْرُکهُ یلْهَثْ! ذلِک مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکرُونَ» (آیات ۱۷۵، ۱۷۶ و ۱۷۷ سوره اعراف) بر آنها بخوان سرگذشت آن‌کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی [سرانجام] خود را از آن تهی ساخت و در پی او افتاد، و از شد. و اگر می‌خواستیم، [مقام] او را با این [و علوم و دانش‌ها] بالا می‌بردیم؛ [امّا اجبار، بر خلاف سنّت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم] و او به پستی گرایید، و از خود پیروی کرد. مثل او همچون است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز کرده، زبانش را بیرون می‌آورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را می‌کند؛ [گویی چنان تشنه است، که هرگز سیراب نمی‌شود] این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را [برای آنها] بازگو کن، شاید بیندیشند (و شوند). در بیانات (علیهم‌السلام): «اذا فَسَدَ الْعالِمُ فَسَدَ الْعالَمُ». اگر فاسد شود، فاسد می‌شود. این معنا قابل اصطیاد است از حدیث منقول در کتاب خصال، باب الإثنین، ص ۳۷ در (صلی‌الله علیه و آله) به آمده است که: «یَا أَبَا ذَرٍّ، اعْلَمْ‏ أَنَ‏ کُلَ‏ شَیْ‏ءٍ إِذَا فَسَدَ، فَالْمِلْحُ‏ دَوَاؤُهُ، فَإِذَا فَسَدَ الْمِلْحُ فَلَیْسَ لَهُ دَوَاءٌ- » یعنی: «اى ابوذر! بدان که داروى جلوگیرى از است. و چون نمک فاسد شود براى آن دارویى نیست.» [هر چه بگندد نمکش می‌زنند، وای به روزی که بگندد نمک] در تفسیر این بیان ، در به نقل از می‌فرماید که: «هَذَا الْمَثَلُ لِعُلَمَاءِ السَّوْء» یعنی “این مثل است” در به این موضوع در ۲ مقطع با الفاظ متفاوتی اشاره دارند. در صفحه ۴۲۶ از جلد یک، هر دو مطلب نقل شده است که مولا می‌فرمایند: «زَلّةُ العالِم تُفسد العَوالِم» یعنی: ، همه عالَم‏ها را مى‏سازد.» و باز می‌فرمایند: «زلّةُ العالِم کانکِسار السّفینَه؛ تُغرق و تُغرقُ معَها غَیرها» یعنی؛ « همانند شکسته شدن در است هم خود غرق مى‏‌شود و هم موجب غرق شدن سرنشینانش مى‌‌گردد.» عنه عليه‌السلام: «آفةُ العامّةِ العالِمُ الفاجرُ» (غررالحكم/۳۹۵۲) عليه‌السلام: «آفت مردم، است.» ☝️از پیام‌های گلچینی☝️ 💎 البته ناگفته نماند؛ همان‌قدر که و تأثیرپذیری از ( و حتی ) مذموم است و فرجامی بجز ندارد، از نیز پایانی بجز هلاکت و جهنم ندارد و حال آنکه یعنی؛ و ) را باید در پیروی از ( و و ) جست. بی‌اعتنایی به ، تبهکاری در حق است. (عبارت قرآنی؛ «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَومَئِذٍ عَنِ ٱلنَّعِيمِ» در آیه ۸ سوره ۱۰۲ اشاره به مؤاخذه و مجازات کسانی دارد که در قبال نعمت عظمای «علمای الهی»، احساس مسئولیت نداشته و عملکرد مقبولی نورزند) همچنان‌که در هر زمان و هر مکانی، معمولاً و دانشمندانی هستند که موجب و بهانه انسان‌های بی‌بصیرت و بی‌لیاقت شوند ولیکن در هر عصری و ای‌بسا در هر مصری، صاحب بصیرتی هم هستند که باعث و آدم‌های لایق و قابل بگردند. 👌 طبق بیان قرآن؛ کسانی، را فرا می‌گیرند ولیکن ناگهان یا تدریجاً، کسوت را از وجود برکنده و خود را از تقیدات آن، جدا می‌کنند و لذا شده و بدنبال آن‌ها می‌افتد و آن‌ها هم می‌پذیرند که بجای ، خود و دیگران را با بیافکنند! علت این دگردیسی آن‌ها، به پیروی آن‌ها برمی‌گردد که گمان می‌کنند در زمین، ماندگار خواهند بود! و شیطان هم آن‌ها را غرق و اوهامی می‌سازد که قرآن این حالت آن‌ها را به تشبیه می‌کند. این قصه‌های شگفت، مایه بسی و عبرت برای همگان است. (ص) هم را به نمک تشبیه فرمودند که خاصیت دارد و خودش نباید بگندد اما گاهی می‌گندد! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
آثار صلاح و در جامعه (بخش ۳): 👈(بخش ۱)👉 🌹 👈(بخش ۲)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» در بیان : زیان وارده بر از طرف عوام و جاهل اگر معصیتی مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالِمی منحرف شود و به عمل زشتی دست زند، عالَمی را منحرف کرده، بر و علمای اسلام زیان وارد ساخته است. اینکه در روایت آمده که از بوی تعفن عالمی که به علم خود عمل نکرده متأذی می‌شوند، برای همین است که در دنیا بین عالم و جاهل در نفع و ضرر به اسلام و فرق بسیار وجود دارد. انحراف عالِم انحراف یک را به دنبال دارد! اگر عالمی منحرف شد، ممکن است امتی را منحرف ساخته به بکشد. و اگر عالِمی باشد، و را رعایت نماید، را مهذب و می‌کند. مسئولیت شما خیلی سنگین است. وظایف شما غیر از وظایف می‌باشد؛ چه بسا اموری که برای عامه مردم است، برای شما جایز نیست، و ممکن است باشد. مردم ارتکاب بسیاری از امور مباحه را از شما انتظار ندارند، چه رسد به اعمال پست نامشروع، که اگر خدای نخواسته از شما سربزند، مردم را نسبت به اسلام و بدبین می‌سازد. = ... اگر شما درس بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است عالم شوید، ولی باید بدانید که میان «عالم» و «مهذب» خیلی فاصله است. مرحوم شیخ، استاد ما، رضوان‌اللّه تعالی علیه، می‌فرمود اینکه می‌گویند: «ملا شدن چه آسان، شدن چه مشکل» صحیح نیست. باید گفت: شدن چه مشکل، آدم شدن محال است! کسب فضایل و مکارم انسانی و از تکالیف بسیار مشکل و بزرگی است که بر دوش شماست. گمان نکنید اکنون که مشغول تحصیل می‌باشید، و فقه که است می‌آموزید، دیگر راحتید و به وظایف و تکالیف خود عمل کرده‌اید. اگر و نباشد، این علوم هیچ فایده‌ای ندارد. اگر تحصیلات شما، العیاذ باللّه، برای خدا نباشد و برای هواهای نفسانیه، کسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه قدم گذاشته باشید، برای خود وزر و وبال اندوخته‌اید. این اصطلاحات اگر برای غیر خدا باشد، وزر و وبال است. این اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوی همراه نباشد، به ضرر و تمام می‌شود. 👈(کتاب جهاد اکبر)👉 اختلافات روحانیون و جامعه «در سطح شهر، شهرهای بزرگ، اختلاف ایجاد کرده بودند. هم بین خود با هم و هم بین با هم. درست می‌کردند منشأ اختلاف بوده؛ هر مسئله‌ای که اینها ایجاد می‌کردند، برای همین مسئله بود که نگذارند این مجتمع با هم پیدا کنند و مع الأسف، تأثیر کرده بود حتی در بالاترین و بالاترین و حتی آنها هم تحت تأثیر واقع شده بودند و آن اختلافاتی که باید اینجا جلویش را بگیرند خودشان هم داخل شده بودند. و من گمان می‌کنم که امروز روزی است که همه ما مسائل را فهمیده‌ایم، مردم هم فهمیده‌اند؛ یعنی، به برکت این رعیت‌ها هم بالا رفته است؛ الآن دید سیاسی در آنها، آنهایی که اصلاً داخل در این مسائل نبودند، آنها الآن داخل مسائل هستند و همه قشرهای ، مسائل را می‌فهمند امروز و رو به رشد هستند. زن‌ها که بکلی خارج بودند از همه چیز ، هرگز حتی نمی‌توانستند راه پیدا بکنند، بحمدالله در این سالهای اخیر، آنها هم وارد شدند و به‌طور شایسته با حفظ موازین شرعی وارد شدند و خودشان کلاسهایی دارند و - عرض کنم - تبلیغات دارند، همه چیز حالا دارند. اصلاح جامعه با اصلاح روحانیون و این روحانیون هستند که باید قدر این مسائل را بدانند. روحانی اگر شد همه‌چیز درست می‌شود و اگر - خدای نخواسته - شد، فَسَدَ الْعالَمُ. این مسئله، واقعیتی است [غیرقابل انکار].» 👈(منبع سخنرانی امام)👉 ☝️از پیام‌های گلچینی☝️ 👌 آری! اگر روحانیت؛ درست باشد و صاحب و ، همه‌چیز جامعه، درست می‌گردد. البته بشرط وگرنه که تکاپوی ، چیزی نخواهد بود بجز «آب در هاون کوفتن»! 👌 همانطور که در بخش قبلی از قول ؛ علی(ع)، اشاره شد؛ عالمان و دانشمندان؛ حکایت را دارند که می‌توانند مردمان را بخشند ولیکن اگر غرق شوند، علاوه بر خودشان، مردمان را هم غرق می‌سازند! 👌 تا اینجای مطلب، شاهد تشبیهات معنی‌داری راجع به (مفسد) بودیم: تعبیر ؛ در بیان : سگ زبان‌دراز در بیان : نمک گندیده در بیان : کشتی مغروق در بیان : جرثومه متعفن ... ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
آثار صلاح و در جامعه (بخش ۴): 👈(بخش ۱)👉 🌹 👈(بخش ۲)👉 🌹 👈(بخش ۳)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» در بیانات امام خامنه‌ای «هر مقداری که انسان عظمتش زیادتر باشد مسئولیتش زیادتر است و چون عظمتش زیاد است، مسئولیتش زیاد است، عظمتش زیاد است برای اینکه می‌‌کند جوان‌ها را و در دست معلم تربیت می‌شود. زیاد است برای اینکه اگر این جوان‌ها و نیروی جوانی در دست خوب تربیت بشوند آتیۀ کشوری خوب است، سعادتمند است، و اگر چنانچه معلمین داشته باشند و بکنند، به کشیده می‌شود. بنابراین شما جوانها همان قدری که بزرگ هستید برای اینکه هستید، هستید و بعد هم ان‌شاءاللّه‌ معلم خواهید شد، همان قدر که بزرگ هستید و شغلتان یک شغل شریف و بزرگ است، مسئولیت‌تان هم یک است. ملتها چشمشان به دانشمندها دوخته است، اگر چنانچه فاسد بشود فاسد می‌شود، «اذا فسد العالِم فسد العالَم» برای اینکه عالَم چشمش را به عالِم دوخته است توجه تودۀ مردم به کشور است، به است. اگر خدای نخواسته آنها بشوند همۀ کشور به کشیده می‌شود، و اگر آنها باشند همۀ کشور به و سداد کشیده می‌شود. بنابراین هم شما که می‌خواهید بشوید ان‌شاءاللّه‌ ـ و خواهید شد ان‌شاءاللّه‌ ـ هم شما بزرگ هستید و بزرگوار و هم شما مسئول هستید و ملتفت باشید که این را، این باری که به دوش شما آمده است، خواهی نخواهی به دوش شما و به دوش همه این مسئولیت آمده است، و خدای تبارک و تعالی از شماها انتظار این معنا را دارد که شماها تربیت کنید را، و این یک بزرگ است که اگر خوب انجام بگیرد این خدمت اینقدر ارج دارد که نمی‌توانیم ما تعریفش را از عهده برآییم. و اگر خدای نخواسته بد انجام بگیرد، فسادش آنطور است که عالَم فاسد می‌شود، اگر عالِم فاسد بشود اینطور نیست که مثل یک آدم عادی است که اگر فاسد شد خودش فاسد است، [اما] این [یکی مرضش؛] مرضی مسری است، ساری است، سرایت می‌کند به همۀ قشرها ... سابقاً یکوقتی می‌رفتم بعض از شهرها را می‌دیدم که مردمش صالحند، خوبند وقتی که توجه می‌شد که چطور اینها همه خوبی هستند؟! معلوم می‌شد که عالِم آن شهر، خیلی خوبی است، اینها همه اقتدا کرده‌اند به آن عالم که خوب است. مقاومت انسانهای در برابر و باید از حالا که نفوس شما یک نفوس نزدیک به است، یک نفوسی است که زیاد وارد در این بند و بست‌های دنیایی نشده است، از آلودگی الآن کمتر آلوده است از حالا به فکر باشید که خودتان را کنید و خودتان را کنید برای آتیۀ . اگر شماها مهذب شُدید، ، مهذب شدند مهذب می‌شود. اگر مملکت مهذب شد، زیر بار نمی‌رود، زیر بار نمی‌رود. همه این برای این است که فاسد هستند قشرها که به واسطۀ فرض کنید که وعده‌های دیگران یا به واسطۀ زور دیگران زیر بار می‌روند، اگر مهذب باشند نه وعدۀ دیگران در آنها تاثیر می‌کند، نه ارعاب دیگران درشان تأثیر می‌کند. من از خدای تبارک و تعالی، و و همۀ را می‌خواهم و شما جوان‌های برومند که فردا ان‌شاءاللّه‌ مسئولیت یک مملکت به دوش شماست.» 👈(منبع بیانات)👉 در بیان ازغدی: «حسن رحیم‌پور در آخرین سخنرانی‌اش در با بیان اینکه برخی در حوزه‌های علمیه، تهمت بی‌دینی به (ره) زدند چرا که معتقد بودند و را باید از و جدا کنید، تاکید کرد: امروز در و و و ، دارد و دارد لشگر طلابی را راه می‌اندازد تا #امام و و را تا دهه‌های دیگر از بین ببرد.» 👈(منبع مطلب)👉 ☝️از پیام‌های گلچینی☝️ 👌 در موضوع تأثیرات خطرناک و ، در تعابیر بزرگان از جمله ، مطالب فراوانی قابل احصاء و اعلام است که بعنوان نمونه، به همین میزان، اکتفاء می‌کنیم تا برسیم به بررسی (و نه !) درگذشت و مدفون ۳/۳/۳ او در شرق و غرب ! ان‌شاءالله آنچه که می‌خواهیم مورد توجه قرار بگیرد، مقایسه‌ای میان؛ 👈 دو روحانی در قامت 👈 دو روحانی در قامت 👈 دو دکتر در قامت هستیم از لحاظ تأثیر عملکردشان در باورهای . مقایسه عجیبی است! هر دو آن‌ند اما این کجا و آن کجا؟!! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۷): لزومی هم ندارد که را در دشمنان بیرونی ببینید (لااقل به این زودیها) زیرا اول باید آن صورت بگیرد. ظاهراً خرابی آن به غرق شدن این شهر در متعفنی است که خود پدید می آورند. شاید هم در پی یک سنگین رخ بدهد که اتفاقاً یکی از تهدیدات جدی و فعلی این شهر هم است. بنده چند سال پیش شنیدم که حتی گروهی ژاپنی از متخصصین زلزله وقتی دعوت شدند که زلزله احتمالی تهران را مورد بررسی علمی قرار بدهند و قرار بوده که دو ماه در اینجا مطالعه میدانی داشته باشند ناگهان بعد از دو هفته عازم فرودگاه می‌شوند تا را ترک کنند. آنها قراردادشان را عملاً ابطال می‌کنند و می‌گویند حضور در این شهر دیوانگی است! تهران یک بیش نیست که هر لحظه ممکن است همه اهالی آنرا معدوم سازد! [طبق برخی مطالعات؛ طبقات زیرین ، همانند غار و مغاره، خالی است و پیش‌بینی می‌شود که طاقدیس‌های آن، روزی درهم شکسته و کل کلانشهر تهران (العیاذ بالله) در قعر زمین که مملو از است، فرو می‌رود! و لذا تا تهران از صفحه روزگار، و و متعفن و آن، نشوند، (عج) هم تشریف فرما نخواهند شد!] البته اگر را ملاک تصمیم‌گیری خود بدانیم فعلاً جای نگرانی نیست زیرا هنوز آن تشکیل نشده و هنوز تبدیل به نشده است! و هنوز ... اگرچه سایر مقدمات منتهی به این مسائل در حال شکل‌گیری هستند و بنده نشانه‌های آنها را آشکارا می‌بینم و برای شما هم خواهم گفت. شاید کسی گمان کند که این روایات معتبر نباشند. چه بسا ممکن است که فرضاً روزی کسی آمده به تهران و در اینجا مورد اذیت و آزار اراذل و اوباش آن قرار گرفته و از جانب دیگران هم حمایتی نشده و دستی هم به قلم داشته و لذا نشسته در وصف این شهر و مردمانش چنین حرفهایی را نوشته! آیا چنین چیزی یا امثال آن در میان بوده است؟ باید عرض کنم که خیر! زیرا بخشی از این روایات در کتبی مثل ، و درج شده‌اند؛ کتابهایی که قبل از بوجود آمدن تهران (بعنوان شهر) تألیف گشته‌اند. تهران حدود ۳۰۰ سال است که شهر شده و از خود اسم در کرده وگرنه در زمان نوشتن آن کتابها معلوم نیست حتی یک روستای کوچکی بوده است. مطلب دیگر نامیدن این شهر در برخی از روایات است و اینکه در تفسیر آن از هم اسم برده شده (و جالب آنکه اسم تیم ملی هم در حال حاضر است!) ولیکن بازهم متأسفم که به‌اطلاع برسانم خیر! این ، خود تهران است. زیرا (ع) نشانی دقیقی می‌دهند و صریحاً می‌فرمایند: در آینده شهری بنا نهاده خواهد شد در حوالی (سرزمین و در آنزمان مشهور بوده و شهر ری وجود خارجی داشته و حتی عمربن‌سعد (علیه اللعنة) در رؤیای استانداری آن تن به مشارکت و آغاز در قتل (ع) داد)، آدرس شفاف‌تری می‌دهند: در دامنه کوهی بلند و «تسمی بالطهران»! تهران نامیده خواهد شد. آیا کوهی بلندتر از کوههای شمال تهران و دامنه در حوالی ری سراغ دارید. آری همینجاست. همین شهری که بنده و شما آن به شمار می‌رویم! و فراموش نکنیم که امام صادق(ع) بعد از آدرسي‌كه مي‌دهند (در مضمون «في حوالي الري ... تبني ... بلدة ... تسمي بالطهران» يعني در آينده شهري بنياد نهاده خواهد شد در حومه شهر ري و در دامنه كوهي بزرگ كه ناميده خواهد شد)، در باره طهران فرموده‌اند؛ «فـرّوا منـها» (از آنجا فرار كنيد). یعنی هر گونه مقاومتی هم بی‌فایده است! حال اگر این روایت باشد و ما واعظین که مقتدایمان امام صادق(ع) است آیا مکلفیم که این را به اطلاع برسانیم یا خیر؟! و چگونه این کار را به انجام برسانیم؟ فرار از تهران به کجا؟! سرانجام چیست؟ روایات می‌گویند: «[سید] در پی نبرد با وی وارد می‌شود و نیروهای یمنی و جهت رویاروی با سفیانی وارد عمل می‌شوند و از چنین ظاهر می‌شود که نقش نیروهای یمن در نبرد سفیانی، نقش پشتیبانی از نیروهای ایرانی است؛ زیرا از لحن اخبار چنین فهمیده می‌شود که طرف درگیر با سفیانی، مردم مشرق‌زمین یعنی و هستند و گویا یمنی‌ها پس از یاری رساندن به آنان به باز می‌گردند.» (فرهنگ الفبایی مهدویت؛ موعودنامه/ چاپ۲۴/ مجتبی تونه‌ای/۱۳۹۰/ ص۷۸۵) ... ادامه دارد. 👌تذکر: این مقاله در سال ۱۳۹۰ تألیف شده (که بازنویسی بنده در همان سال بود که در محل انجام گرفت و مورد اعتراض شدید واقع شد!) و نکات داخل کروشه [...] را جهت توضیحات بیشتر، امروز بر آن‌ها افزودم. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏