#حضرت_حمزه
#شاعر_علی_اکبر_لطفیان
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد
تنی که مُثله شده در برابرم باشد
گمان نمی کنم این تکه های پخش شده
همان عموی رشید پیمبرم باشد
بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟!
اگر خدای نکرده برادرم باشد...!
چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا
دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟
فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت:
کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت:
گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده
حسین فاطمه یعنی برادرم باشد
تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم
که قول می دهم این بار آخرم باشد
کفن که نیست عبا نیست، بوریا هم نیست؟!
بد است بی کفن این مرد محترم باشد
برای آن که روی پیکرش بیاندازم
نمی شود بگذارید معجرم باشد؟
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°
#امام_رضا
#زیارت_مخصوصه
#شاعر_علی_اکبر_لطفیان
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
_______🍃🌺🍃________
هر چند ناتوان شدی اما ز پا نَیُفت
ای هشتمین عزیز! عزیزِ خدا نَیُفت
می ترسم آن که دست بگیری به پهلویت
باشد ز پا بیفت ولی بی هوا نَیُفت
کوچه به آل فاطمه خیری نداشته
دیوار را بگیر و در این کوچه ها نَیُفت
مردم میان شهر تماشات می کنند
این بار را به خاطر زهرا بیا نَیُفت
دامان هیچ کس به سرت سر نمی زند
حالا که نیست خواهر تو پس ز پا نَیُفت
تکّه حصیر خویش از این حجره جمع کن
اما به یادِ نیمهِ شبِ بوریا نَیُفت
ای وای اگر به کرببلا بوریا نبود!
راهی برای دفن شه کربلا نبود
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا
#امام_رضا
#امام_حسین
#زیارت_مخصوصه
#شاعر_علی_اکبر_لطفیان
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
________🍃🌺🍃________
یابن الشبیب ! گریه فقط بر غم حسین
یابن الشبیب ! گریه فقط بهر كربلا
یابن الشبیب درد حسین درد جان فزاست
یابن الشبیب ! روضه ی ما داغ پر بلا است
یابن الشبیب ! درد حسین درد بی کسی است
یعنی عزیز فاطمه شبگرد بی کسی است
یابن الشبیب ! عمه ی ما را کتک زدند
آتش هزار بار به باغ فدک زدند
یابن الشبیب ! کوچه به دل غم نشانده است
یعنی هنوز دست علی بسته مانده است
یابن الشبیب ! خنده مرا ترك می كند
خد التریب را چه كسی درك می كند
یابن الشبیب ! غصه دلم را كباب كرد
شیب الخضیب دیده ی ما را پر آب كرد
یابن الشبیب ! جرم یتیم سه ساله چیست ؟
دیگر پس از امام کشی آه و ناله نیست
یابن الشبیب ! قصه ی معجر نگفتنی است
جریان حنجر و دم خنجر شنفتنی است
یابن الشبیب ! غارت خیمه عجیب بود
در شعله ها سلاله ی حیدر غریب بود
یابن الشبیب ! دختر ترسیده دیده ای ؟
در زیر خار طفلک خوابیده دیده ای
یابن الشبیب ! جد مرا سر بریده اند
پیش نگاه عمه ی ما سر بریده اند
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°
#امام_جواد
#شاعر_علی_اکبر_لطفیان
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
______🍃🌺🍃_______
هستند کریمان دو عالم سرخوانت
یکبار نخورده است گره کیسه ی نانت
اصلا حرم شاه خراسان حرم توست
هرصحن که گشتیم در آن بود نشانت
انگار که گهواره تو عرش زمین بود
وقتی پدر پیر تو می داد تکانت
تکبیر تو از داخل گهواره رسیده است
هستم اگر امروز مسلمان اذانت
یکبار پدر گفتن تو گر نمی ارزید
صد بار نمی رفت به قربان زبانت!
از چشم پدر دور مشو – گرگ زیاد است
بر این پدرت حق بده باشد نگرانت
در راه مبادا قدمت خار ببیند
آن صورت چون برگ تو آزار ببیند
یک روز می آید که می افتد بدن تو
لب تشنه بمانی و بخشکد چمن تو
یک روز می آید که می افتی و کنیزان
در خانه برقصند کنار بدن تو
ای یوسف زهرا - دل یعقوب فدای ...
آن لحظه ی خاکی شدن پیرهن تو
هرچند کلام تو در آواز شود گم
اما نزند هیچ کسی بر دهن تو
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا
#اسارت
#شاعر_علی_اکبر_لطفیان
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
بعد از تو گوشواره به دردم نمی خورد
رخت و لباس پاره به دردم نمی خورد
ای آفتاب بر سر زینب طلوع کن
این چند تا ستاره به دردم نمی خورد
نزدیک تر بیا که کمی درد دل کنیم
تنها همین نظاره به دردم نمی خورد
ما را پیاده کن،سرمان سنگ می خورد
این بودن سواره به دردم نمی خورد
چندین شب است منتظر صحبت توام
حرفی بزن، اشاره به دردم نمی خورد
این ها مرا به مجلس خوبی نمی برند
بعد از تو استخاره به دردم نمی خورد
این سنگها هنوز حسابم نمی کنند
با این حساب چاره به دردم نمی خورد
این تکه حجم موی مرا پر نمی کند
پس آستین پاره به دردم نمی خورد
شاعر علی اکبر لطیفیان
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا
#مناجات
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#شاعر_علی_اکبر_لطفیان
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
تا مرا در گناه دید حسین
زودتر از همه دَوید حسین
باید از او فقط شنید خدا
باید از ما فقط شنید(حسین)
گِل مردم به ما چه مربوط است
گِل ما را که آفرید حسین
در اِزای دو قطره خون گلوش
از خدا خلق را خرید حسین
حج نرفتیم، کربلا رفتیم
کعبه را سمت ما کشید حسین
کعبه هم در طواف میگوید
لک لبیک یا شهید ، حسین
آنقَدَر داد زد ته گودال
تا به دادِ همه رسید حسین
نیزهها هر کدام طعمی داشت
همه را یک به یک چشید حسین
از زرنگیِ نیزه دار نبود
به خدا نیزه را ندید حسین
#علی_اکبر_لطیفیان
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
#شاعر_علی_اکبر_لطفیان
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک اربعین برای تو حیران شدم حسین
مانند گیسوی تو پریشان شدم حسین
با چند قطره اشک دل من سبک نشد
ابری شدم به پای تو باران شدم حسین
زلفی اگر که ماند برای تو پیر شد
در اول بهار زمستان شدم حسین
کوفه به کوفه کوچه به کوچه گذر گذر
قاری شدی مفسر قرآن شدم حسین
دیدی چگونه آخر عمری دلم شکست
دیدی چگونه پاره گریبان شدم حسین
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
ای سایه بلند سرم ای برادرم!
آیینه ی ترک ترک در برابرم
بالم شکسته است و پرم پر نمی زند
اما هنوز مثل همیشه کبوترم
من قول داده ام که بگیرم سر تو را
از دست نیزه ها و برایت بیاورم
حالا سری برای تو آورده ام ولی
خاکستری و خاکی و ای خاک بر سرم!
بگذار اول سخن و شکوه ام تو را
ای ماه زینب از نگرانی درآورم
هر چند کوچه کوچه تماشا شدم ولی
راحت بخواب دست نخورده است معجرم
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
هم پیرهن که ماند برایم بدن نداشت
هم که تن تو روی زمین پیرهن نداشت
ای بی کفن برادرم ای بوریا نشین!
این چادرم لیاقت خلعت شدن نداشت؟
آن گونه ای که من وسط خیمه سوختم
پروانه هم دل و جگر سوختن نداشت
گل های باغت از همه رنگی گرفته اند
یعنی کسی نبود که دست بزن نداشت
مردی نبود اگر یل ام البنین که بود
هرگز کسی نگاه جسارت به من نداشت
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
هر چند در مسیر سرت ازدحام بود
اما درست مثل همیشه امام بود
بی تو سوار ناقه ی عریان شدم حسین!
من که به روی چشم علمدار جام بود
یادم نمی رود سر بالا نشین تو
بازیچه ی نگاه اهالی شام بود
در حرف های مرد و زن پشت بام ها
چیزی اگر نبود فقط احترام بود
با دست سنگ صورت تو خط خطی شده
از بس که آفتاب تو نزدیک بام شد
تو رفتی کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
دستی که چوب زد لب قرآنی تو را
زیر سوال برد مسلمانی تو را
بالای تخت رفتی و دستم نمی رسید
تا که رفو کنم سر پیشانی تو را
می خواستند پیش همه کوچکت کنند
اما خدات خواست سلیمانی تو را
ای کاش ما برادر و خواهر نمی شدیم
حیران نبودم این همه حیرانی تو را
این سر، شکسته هست ولی سرشکسته نیست
یعنی کسی ندید پشیمانی تو را
تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم
دارم سر مزار خودم گریه می کنم
علی اکبر لطیفیان
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#مدح
#میلاد_پیامبر_اکرم_ص
#شاعر_علی_اکبر_لطفیان
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
🌺࿐🍃🌺🍃࿐🌺
شمـــا زمانِ شروعید و ابتدای منید
مسیــر سبز نجاتِ در انتــهای منید
اگر چه لُکنتِ کُنــــدم ، مرا بلال نکرد
ولی همیـشه شما اشــهدِ صدای منید
به شوق روی شماهاست وقفِ محرابم
شما تهجدِ هرشب ، شما دعای منید
شما بـــرای خدایید و من برای خودم
نه من بــــرای شما ، نه شما برای منید
در آسمـان چهارم ، تو را وِبـــــال شدم
تورا ندیده و دیدم ، شکسته بال شدم
درخت سیبم و اما لب تو سرخ تر است
به احترام لبت بود ، سیب کال شدم ...
#یا_رسول_الله_ص
اگر تــو علــت باریــدنی ، تــو بارانی
هزار مرتبه شکرت که خشکسال شدم
سیاه بودم سیاه بودنم آخربه دردکاری خورد
کنار ماذنه دیــدی تو را بـلال شدم
برای پاســـخِ توحــید آمدم پیـشت
همین که دیدمت آقا،پر از سئوال شدم
دعا ، نمــاز ، توســل کنــار تـو زیباست
ظهور سبز توبی شک پلی به سمت خداست
بهشت را تــو ظــهورِ منــورش بـودی
خــدای آینـه ها را تـو دلبــرش بـودی
تـو اولیــنی و در خلـــوت خــداونـدی
کسی نبود ،فقــط تو ، تو دلبرش بـودی
برای آنکـــه خدا ناظــــر خودش بـاشـد
شبــیه آیــنه ای ، در بــرابــرش بــودی
در آن زمان که درختی نــبود و برگی هم
خدای بود و تو هــم ســیب نوبرش بودی
قـــرار نیــست چهــل سال بـگذرد از تو
تو قبل از آمــدنت هــم پیمبرش بودی
مدینه تا که تو را داشــت تا محمد داشت
خدا همیشه در آن شهر رفت و آمد داشت
#یا_رسول_الله_ص
فــدایــیان نگــاهت ، شهیـــد قرآنـند
ملازمــان ســرِ کوی تـــو ، بـــزرگانند
فراریـان سرِ گیسـویت پــر از کفــرند
اسیرهـای سر زلفت ، اهـــل ایــمانند
به عقل ناقص ما حق بده به تو نرسد
مگر عقول بشــر از خدا چه می دانند
نـگاه خــاک نشـــینانِ خـانواده ی تو
به غمزه مسئله آموزِ صـد مسلمانند
رسول سبز، ببینم که می شــناسیشان
همین قبیله همین ها که شکل سلمانند
نگاه روشنت آن روز خرج سلمان شد
عرب کنار تو بود و عجم مسلمان شد
بهشت باغچه ی روشنِ سرای تو بود
گل محمدیِ دسـت بچــه های تو بود
سلام اول صبــح و ز غـروب این خانه
مسیرِ خانه ی زهــرای توصدای تو بود
فقط نسیم خوشی شد نصیب جبرائیل
همین که مدت کوتــاهی آشنای تو بود
#یا_رسول_الله_ص
تو آفتــابی و انوار آفتـــاب ،علی ست
کتاب سرّی و اسرار این کتاب،علی ست
قرار شـــد همه عقــدِ برادری خواننـد
برای سهم شماحُسنِ انتخاب،علی ست...
اگر تو خضر رهی مرتضاست موسایت
اگرتو آب بقایی بقـــای آب، علی ست
اگر سوال کنند از تو حضرت حق کیست؟
قسم به ذات تو محکم ترین جواب،علی ست
بـرای فخـــر تو ایــن بــس یــگانه دامادت
جناب حضرت حیـــدر ابوتراب ، علی ست
به ذره گر نظــــرِ لطف بو تــــراب کند
به آســمان رود و کار آفتـــــاب کند ...
🖊شاعر: علی اکبر لطیــفیان
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
🌺࿐🍃🌺🍃࿐🌺
کانال مداحی گلواژه های اهل بیت ع
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#مدح_شهادت_حضرت_زهرا_س
#شاعر_علی_اکبر_لطفیان
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
گریه که میکنی، گریهام میگیره
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
هرکی ندونه من که خوب میدونم
برای دلخوشیم داری میخندی
نمیزاری خودم بـــرم پشت در
تو هم داری دست من و میبندی!
اگه تو خوب بشی از اینجا میریم
میریم یه جایی که کسی نباشه
یه جا که دیگــه قاتلـت نتونه
بیاد نمک رو زخمـمون بپاشه
از زندگی کــردن تو و مدینه
اگه تو سیر شدی، منم سیر شدم
فاطمه جان اگه تووی جوونی
این همه پیر شدی، منم پیر شدم
دنیایی که گردن حبــل المتین
طناب میندازه مگـه می ارزه؟!
هر وقت میشینی دستامو میگیری
دست خدا! دستات چرا میلرزه...
گریه که میکنی گریهام میگیره
شونهات که میلرزه خونه میلرزه
نشد موی زينبو شــونه کنم
دستم که میلرزه شونه میلرزه
گریهام میگیره وقتی حرف میزنی
از اشكاي فاطمه حيـرت نکن
برای این زنی که موندنی نیست
خودت رو اینهـمه اذیت نکن
چجوری جــواب باباتـو بدم
گفته بودم که ازم جدا نشو
دارم از خجالت آب میشم ببین
به تو گفتـم سپـــر بلا نشــو...
فدای سرت زمین خوردن من
تو بمونی من دوباره پا میشم
منکه یادم نمیــره پشــت درو
منم از اون روز ميــون آتيشم
اينجوری سخته نگاهم میکنی
یکمی بخواب که روبراه بشی
خودتو خسته نکن جون علی
دو سه روزْ دیگه ایشالا پا میشی
دست و پام داره میلرزه فاطمه
نکنه بـــری و تنــها بمونـــم
ای خدا مرگ علی رو برسون
نمیخوام بدون زهرا بمونم
داره درد هر شبت تموم میشه
این همه تاب و تبت تموم میشه
پیروهن رو دوختی و داره دیگه
وصیت به زینبت تموم میشه
داره غسل و کفنت شروع میشه
غصه ی نبودنت شروع میشه
زینب و حسینو ساکت میکنم
گریه های حسنت شروع میشه
چجوری گلشـنمو کفــن کنم
پاره هــای تنمو کفــن کنم
باورم نمیشــدش که آخرش
من با دستام زنمو کفن کنم
مثل تو دیگه توو عالم نمیاد
سر من بدتر از این غم نمیاد
آب میریزم، خون تازه میریزه
چرا زخمای تنت هم نمیاد
حق بده من و حسن گریه کنیم
فهمیدم تورو زدن... گریه کنیم
میبینـی غربتـمونـو فاطمه
باید آستین به دهن گریه کنیم
تو بری حیدرِ تو تنها میشه
پدر و مادر بچــه ها میشه
بعد تو پهلوونــت زمینگیره
ذوالفقار براش دیگه عصا میشه
🖊شاعر:علیاکبر لطیفیان
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نا خدا
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شاعر_علی_اکبر_لطفیان
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
سجــاده ام معطــر از بــوی ربـنـا بود
آنچه شنیده میشد از من فقط خدا بود
یک عمر آه و نفرین ، از این و آن شنیدم
تنها به جرم اینکه نفریــن من دعا بود
دیشب برای مــردم تا صبح گریه کردم
ای کاش یک نفر هم یک دم به فکر ما بود
طفلان من به جای مردم گرسنه بودند
افطار خــانه ما در سفــره شــما بــود
امروز را نبـینــید این بی حیـا لگد زد
دیروز پشت این در جمعـیت گدا بود
من هیچ شکوه ای از بیگانگان ندارم
آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود
من درد مرتضی را با جان خودخریدم
در راه عشــق بایـد آماده بلا بــود
دستم شکست اما من دردحس نکردم
اسم علی دوا بود ، ذکر علی شفا بود
رفـتم برای مـردم حجـت تمام کردم:
او را که می کشیدید اوحجت خدابود
ای کاش می شکستند این دست دیگرم را
اما به جای این دست آن دست بسته وا بود
با کفش های خاکی در خانه ام قــدم زد
آن خانه ای که فرشش بال فرشته ها بود
ای کاش ماجرا را حیـــدر ندیده باشد
وقتی سرم به در خورد، فضه ! علی کجا بود ؟!!
تازه میــان کوچـــه قلبــم به درد آمـد
حیدر برهنه سر بود ، حیدر برهنه پا بود
تا قبــر بـردنم را همسـایه هم نفهمیــد
ازبسکه مردن من چون شمع،بیصدا بود
از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم
تابوت من سبــک تر حتـی ز بوریا بود
ای آخرت وفـا کن با ما شکـسـته دلها
با ما شکسته دلها دنیا که بی وفا بود...
🖊️شاعر:علی اکبر لطیفیان
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#مدح_ولادت
#ترکیب_بند
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
╭┅─────────┅╮
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع 🌺
#شاعر_علے_اکبر_لطفیان
╰┅─────────┅╯
پرواز می دهیم که بال و پرت کنیم
معراج می بریم که پیغمبرت کنیم
دیگر بس است خلوت چله نشینی ات
وقتش رسیده است مقرب ترت کنیم
دسته گل قدیمی خود را از این به بعد
دست تو می دهیم که تاج سرت کنیم
حالا نماز شکر بخوان فدیه ات بده
تا صاحب زلال ترین کوثرت کنیم
می خواستیم فرق کنی با پیمبران
می خواستیم آینه ی دیگرت کنیم
این سیب را بگیر و برای خودت ببر
وقتش شده است فاطمه را دخترت کنیم
شایسته است با پدر فاطمه شدن
از خانواده ی پسری ابترت کنیم
می خواستیم نسل تو زهرا نسب شود
ضرب المثل برای عجم تا عرب شود
خورشید، آفتابی انور فاطمه است
صبحی اگر که هست بدهکار فاطمه است
آیینه اش سه مرتبه خود را ظهور داد
پیغمبر و علی همه تکرار فاطمه است
هر جلوه ای که جلوه ی نوری نمی شود
زهرا شدن فقط و فقط کار فاطمه است
شام زفاف پیرهن کهنه می برد
این تازه اولین شب ایثار فاطمه است
فردا اسیر دست جهنم نمی شود
امروز هر کسی که گرفتار فاطمه است
زهرا اگر نبود ولایت نداشتیم
گمراه می شدیم و هدایت نداشتیم
زهرا بنا نداشت خودش را بنا کند
می خواست بنده باشد و یا ربنا کند
مثل علی عروج نمازش امان نداد
اصلاً به پای پر ورمش اعتنا کند
تا که مدینه از گل توحید پر شود
کافی است در قنوت خدا را صدا کند
طبق روال هر شب جمعه نشسته تا
قبل از خودش سفارش همسایه را کند
دستی که پیش خانه ی زهرا دراز نیست
در شرع بر جناز ه ی آن کس نماز نیست
او آمد و خزان زمین را بهار کرد
بر شاخه ها شکوفه ی عصمت سوار کرد
آیا بدون مُهر مناجات فاطمه
می شد به سجده کردن خود افتخار کرد؟
وقتی شب زفاف پیمبر رسید و بعد
بین علی و فاطمه تقسیم کار کرد
خوشحال شد تمامی احساس معجرش
وقتی رسول فاطمه را خانه دار کرد
آن هم برای حاجت مسکین شهر بود
روزی اگر ز حادثه میل انار کرد
اخلاص پینه هایش همیشه زبان زد است
از بس که دست فاطمه در خانه کار کرد
وقتی تمام قاطبه ها بی حماسه بود
خود را خمیده کرد ولی ذوالفقار کرد
پس می شود برای عوض کردن زمان
نو آوری فاطمه را اختیار کرد
بی فاطمه که شیعه شکوفا نمی شود
شیعه مرید دشمن زهرا نمی شود
دنیا ندیده است سفر های این چنین
جز در هوای فاطمه پرهای این چنین
دیروز می شدند درختان بدون سر
امروز می دهند ثمر های این چنین
سر می دهیم و منت یاغی نمی کشیم
همواره سر خوشیم به سرهای این چنین
دارد بساط کفر زمین جمع می شود
پیچیده در زمانه خبرهای این چنین
اصلاً بعید نیست که او رو کند به ما
از مادری چنان و پسرهای این چنین
لبنان مگر چه داشت به جز نام فاطمه
آری عجیب نیست ظفرهای این چنین
دل های ما همیشه پر از یاد فاطمه است
این سرزمین قلمرو اولاد فاطمه است
🖊شاعر:علی اکبر لطیفیان
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌گلواژه هاے اهل بیت علیه السلام
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#مناجات
#حضرت_صاحب_الزمان_عج
╭┅─────────┅╮
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع 🌺
#شاعر_علے_اکبر_لطفیان
╰┅─────────┅╯
مــا منتظــریم از سـفــر بـرگــردی
یکــروز شبــیـه رهـگـذر بـرگــردی
با کاسه یِ آب و مجـمرے از اسپند
ما آمـده ایــم پشـــتِ در بـرگــردی
وقتے سَرِ شب که رفتنت را دیدیم
گفتیـم نمے شــود سَحَــر بـرگـردی؟
مـــا منــتـظـر تـو ایـــم آقـا نکـــند
یڪ جمــعه غروب بے خبر برگردی
من گوشه نشین کوچه یِ بر گشتم
اے کاش که از همـین گذر بـرگردی
پــرواز نـمے کنـــیم از اینــجا باید
در فصــل نـبود بـال و پَر برگردی
وقتش نرسیده است اے مردظهور
با سیـصـد و سیزیده نفر برگردی؟!
🖋شاعر:علے اکبر لطیفیان
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌گلواژه هاے اهل بیت علیه السلام
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒