فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعر_خوانی
#شاعر_مجید_تال
دیشب در محفل شعر قرار فاطمی در حرم حضرت معصومه (س)
۱۴۰۰/۸/۷
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نا خدا
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شاعر_مجید_تال
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خــداست که از کار او خـبر دارد
یکے براے علے ماند و آن یکے همه بود
اگر چه لشکر دشــمن چـــهل نفر دارد
عقیق سرخ از آتش نداشــت واهمهای
کسے که کفو علے میشـــود جگر دارد
کمر به یــــارے تنهــــایے علے بسته
میان کوچــــه اگــــر دست بر کمر دارد
سر علے به سلامت چه باڪ از این سردرد
محـــبت ولـــــیالله درد ســــــر دارد
کسے که شهر سر ســـفرۀ قنوتش بود
چگونه دست به نفـــرین قوم بردارد؟!
صـــدا زد: «اشـــهد ان علے ولیالله»
ولے دریغ که این شهر، گوشِ کر دارد...
کنیز بیت علے خــاڪ را طلا میکرد
سقیفه را بنگــر فکــــر سیم و زر دارد
اگرچه باغ فدڪ نعمت فراوان داشت
ولے ولایـت او بیـشتــــر ثمــــر دارد
گرفت راه زنے را به کــــوچه راهــزنی
در آن محله که بســــیار رهگذر دارد...
بگو به دشمن مولا، مرام ما این نیست
زمان جنـگ بیـــاید اگـر هنــــــر دارد...
بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟
هنوز چـــــادر او کـــار با بشــــر دارد...
دهان تیـــغ دو دم را عجـیـب میبنـدد
وصـــیتـے کـه عــلے از پیــامبر دارد
فداے محسن شش ماههاش که زد فریاد
ســــپـر ندارد اگـــر مــــادرم پســر دارد
به شعله سوخت پـــر و بال مادر، اما نه
حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد
اگر خمیده علـــی، از نـماز آیات است
در آسمان غـــمش هــاله بر قمر دارد
شبانه گشت به دست ستارهها تشییع
که ماه، الفـــت دیرینه با سحــــر دارد
میان شعله دعایش ظهور مهدے بود
که آه ســــوخـتگان بیشـــتر اثر دارد
🖊شاعر: مجید تال
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#حضرت_فاطمه_علیها_السلام
#مثنوی
╭┅─────────┅╮
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع 🌺
#شاعر_مجید_تال
╰┅─────────┅╯
«قــرة العـیـن نبــی»
جامعه، دوزخی از مــردم افراطی بود
عقل، قربانی یک قــوم خــرافاتی بود
بشـر از لطــف خداوند مکــدّر میشد
شرم میکرد اگر صاحب دختر میشد
اشـــک لالایی بــیواژۀ مــادرهــا بود
گـــورِ بیفاتحه گـــهوارۀ دخترها بود
ناگهان یک نفر این غائله را بر هم زد
«عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد»
آنکه بر شانۀ خود پرچم اسلام گرفت
دخترش فاطمه بانوی جهان نام گرفت
عشق را طبع خداوند به توصیف آورد
شَرفِ هر دو جهان فاطمه تشریف آورد
سَیِّده، مُحـــتَرَمه، مُمـــتَحَــنه، حَــــنّانه
حانـــیه، عالِمـــه، اُم النُّـجَبـــاء، ریحانه
عطر او آمد و عالم نفــسی تازه گرفت
و به یُمن قدمــش نام زن آوازه گرفت
شهــر با آمـــدنش عاطــفه را باور کرد
زن به شکرانۀ او چادر شوکت سر کرد
خواست تا خیر کثیرش به دو عالم برسد
تا عقــیقِ شرفُ الشمس به خاتم برسد
مادرانه به طــرفداری احــمد برخاست
تا ابوجــهل سَرِ عقـــل بیــاید برخاست
جلوهای کرد و دلــیل زهق الباطل شد
و از آن نور ســه آیه به زمین نازل شد
بیگمان بولهب آنروز پر از واهمه بود
دامن پاک خدیجه ثمرش فاطمه بود
بنویسید که معصومۀ عصمت زهراست
سنــد مـحکم اثـــبات نبوّت زهراست
دختـــری که لقــب اُم اَبیـــها دارد
پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد
و خــداوند اگر وَاعتــصموا میگــوید
از کــرامات نخ چــادر او مـیگـــوید
سورۀ دَهر چنین گفته به مدحش سخنی
تا ابد دَهر نبیـند به خود اینگونه زنی
نه فقط جلــوۀ او ســورۀ انسان آورد
چادرش یکشـــبه هفتاد مسلمان آورد
راه عرفان خداوند به او وابستهست
جز در خانۀ زهرا همه درها بستهست
زُهــد با دیـــدن او حــسِّ تفاخر دارد
قُرة العـــین نبــی وصله به چادر دارد
همه در خدمت بانــوی دو عالم بودند
ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند
فضه هم بود، ولی باز خودش نان میپخت
نان برای دل بــیتاب فقیران میپخت
بارها خادمهاش گفت: به لطفت شادم
«من از آن روز که در بند توام آزادم»
فاطمه مرکز پـیوند دو دریا شده بود
یعنی آیینۀ پیغـــمبر و مولا شده بود
غیر زهرا که به جز حق به کسی راغب نیست
اَحدی کــفو عــلی بن ابیطالب نیست
عشق باید که پس از این سخن آغاز کند
مرتــضی در بــزند فاطمه در باز کند
آفتـــاب از افــق خانهشان سر میزد
هر زمان فاطمه لبخند به حیدر میزد
کار او عشــق علی بود چه خیرُالعملی
کیست خوشبختترین مرد جهان غیر علی
وقت آن شد بنویسید که حجت، زهراست
سند محــکم اثبــات ولایت زهراست
اولین شیـــعۀ بیتابِ علـی، زهرا بود
که سراپای وجـــودش سپر مولا بود
یک جهان هم اگر از بیعت خود برمیگشت
باز هم فاطمه دور سر حیدر میگشت
نسل زهــرا و علی سلـسلۀ طوبی شد
میوۀ ایــن شـجــره نایبـــةُ الزهرا شد
آسمانها پس از او یکسره کوکب دیدند
چــادر فاطــمه را بر ســر زینب دیدند
زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است
خطبۀ دمبهدمش وارث تیغ دو دم است
او که چون مادر خود پای ولایت مانده
یکتـــنه فاتحــۀ کاخ ســتم را خوانده
تا ابــد در دل ما هســت غم عاشورا
این خبر را برســانید به تکفـــیریها
«یا علی» از لبِ سردار نیفتاده هنوز
علم از دســتِ علمــدار نیفتاده هنوز
کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد؟
پسر فاطمه کافیست که فَرمان بدهد
همه از خاتمـــۀ معــرکه آگـــاه شـوند
فاتحان با خبر از «نَصرُ مِنَ الله» شوند
باز طوفان هدفش وادی شن خواهد بود
شیعه عکسالعملش سخت و خشن خواهد بود
ننگ بادا به ابـوجهل، به همدستِ یهود
لعنِ تاریــخ به مــوذیگــری آل سعود
سپر خویش کنم غـــیرت سرداران را
به جهانی ندهم یک وجب از ایران را
پس چه شد دبــدبه و کبــکبۀ نادانها
داغ شـــد بر دلشان داغــی تابستانها
چشم بَد دور که این دشت پُر از لاله شدهست
سرو خوش قامتمان تازه چهل ساله شدهست
سربلــندیم اگر تکیـــه به دنیــا نکنیم
آنچـــه داریـــم ز بیگانه تمنا نکنیـــم
غرق زخمیم ولی قامتمان خم نشده
سایۀ چـادر او از ســرمان کــم نشده
بنویسید امیـــدِ دل زهــرا مهدیست
چارۀ کار همه مردم دنیا مهـــدیست
🖊شاعر:مجید تال
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐🍃🌺🍃࿐✿࿐
📌کانال گلواژه هاے اهل بیت (ع)
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒