اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیهیِ امام حسین علیه السلام
زیباترین رویایِ من جانم فدایت
من را خداوند آفریده از برایت
چشمی که بینِ روضههایت میشود تر
دارد بهایی ناب در عرشِ خدایت
بالِ فرشته در حریمت میشود فرش
باید شود پهنْ آسمان در زیرِ پایت
در روضهیِ تو اشکِ زهرا میچکد تا....
عالم بداند اوست بانیِ عزایت
بنیانگذارِ گریه بر گودال زهراست
شد جایِ دوشِ مصطفی بر خاک جایت
ای سیبِ سرخِ رویِ نیزه قاریِ عشق
قرآن بخوان که زینبت دارد هوایت
قرآن بخوان تا بشکند پیشانیات را
سنگی به پیشِ چشمهایِ بچّههایت
آوایِ رگهایِ سرِ تو العجل بود
روزِ ظهورِ مهدیِ زهرا شفایت
📃حرم امام حسین علیهالسلام
#غزل #مدح_مرثیه #کربلا
#امام_حسین_علیه_السلام
#نوکری_خانهی_تو_میدهد_عزت_حسین
#آقا_به_جان_یوسف_بی_پیرهن_بیا
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
@golvajhehaye_ahlbeyt
به نام خدا
غزل مدح و مرثیه امام حسین علیه السلام
صبحِ علی الطُّلوع سلامٌ علیالحسین
روزم که شد شروع سلامٌ علیالحسین
ذکرم شبانهروز سلامٌ علیَ الغریب
فکرم شده گلو سلامٌ علیالحسین
جسمِ عزیزِ فاطمه پیشِ نگاهِ او
شد با چه پشت و رو سلامٌ علیالحسین
زیباترین نواست همین آهِ قتلگاه
مادر شما بگو سلامٌ علیالحسین
آئینه زیرِ پایِ سُتورانِ چه میکند؟!
کِل میکِشد عدو سلامٌ علیالحسین
زینب به سَرزنان طرفِ خیمه میدوید
روضه رِسَد به مو سلامٌ علیالحسین
آتش گرفت خیمه دلِ نازدانه سوخت
شد ندبه آرزو سلامٌ علیالحسین
#غزل #روضه #مدح_مرثیه
#امام_حسین_علیه_السلام
#کربلا #گودال
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#مدح_مرثیه
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ای که در محضــر حـق آیینه صبر و رضایی
مظـهر عشــق و فضــیلت ادب آموز وفایی
دومین فاطـمه در خــانه ی خورشید ولایت
مـــادر مـاه منــیـر هســتی و امُ الشّــهدایی
دامنت مهــد عـــروجِ ،قمـــرِ بـرج ســـعادت
پســرانــت هــــمه در راه حســینند فـدایی
لـقــب ام بنیــــن داد ترا حضــــرت حــــیدر
مـــادر چـــــار علمـــدار شه کـــرب و بلایی
قامتــت خـــم نشد از داغ پسرهای رشیدت
از غـم داغ حســین است که افتــاده ز پایی
ناله ات می رســـد انگار هنــوزم ز مدیــــنه
که از آن داغ جگـر ســـوز کنی نوحه سرایی
شـرر آه تو ســوزد دل هــر پــــیر و جوان را
هرکجا روضه ی سقاست شـماصاحب عزایی
گرچه خون شددلت از داغ جگرسوز عزیزان
جای شکر است ندیدی سـر و دستان جدایی
همچو زینب نشدی خونجگر از زخم زبان ها
نکشیــدی تو اســـــارت نشــده بر تو جفایی
بر ســــر نیـــــزه ندیدی سر خـــــونین بردار
چــون رقــیه که ندیدی سر در طشت طلایی
چون حسن قبرشما گرچه غریب است مدینه
شیـعه سـازد بخدا بر حرمت صحن و سرایی
عقــده دارد که شـود، زائـر قــبـر تو "شقایق"
ای که نام تو کـند چون پسـرت عقده گشایی
وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد
شعر:استاد حمید رضازاده " شقایق" کرمان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
❃﷽❃
#مربع_ترکیب
#مدح_مرثیه
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
_________________________
وقتی که محبــوبِ دلِ مــردی امین باشی
وقتی که تنهــا یار ختــم المرسلیــن باشی
با مال و جانت ، حـامی قرآن و دین باشی
بیــن زنـان ، تنهـــا تو اُمُّ المومنیـــن باشی
والا مقـــامی می شـــوی که خالق سبحان
شخصــاً سلامت می دهـد بانوی با ایمـان!
ای دست تو جود و سخاوت داده دریا را
ای مهـــر تو بخشــیده نور ، آفاق دنیـا را
از عشـق تو ، حق پر نموده قلب طاها را
فــرش قدمهــــای تو کرده آســـمان ها را
تو آمدی دنیــای احمـــد با تو زیبــا شد
قلب محمـــد مَحـــرم بانوی بطـحا شد
از نور ایمـــان ، قلب پاک تو منـــور شد
با ذکـر هر أَشهَـد ، گل جانت معطــر شد
تاج مسلمـــانی برایت فخـــر دیگــر شد
دامــان تو شایســـتهٔ زهـرای اطهـــر شد
شد جایگاهت در زمین و آسمان ، معلوم
مــــادر بزرگ بی بدیــل یازده معصــــوم
در اوج سختیها شــدی همـــراه پیغمبر
آگــاه بــودی بر مقــــام و جـــاه پیغمبر
دیدی ســـعادت را فقــط در راه پیغمبر
اعجــــاز دیـــدی در کتـــاب الله پیغمبر
پر شد وجودت از شراب ناب عرفانی
بردی مقـام اولیــــن را در مسلـــمانی
در رنجـــها تو یاد دادی استـــقامت را
در همســری همراه بودن را حمـایت را
درس وفــاداری، حیا ، روح نجابت را
معنا نمودی واژه های عشق و عفت را
با این مقامات انتخاب مصطـفا هستی
فخـــر زنان و مادر خَیر النـــسا هستی
دست اجل افسوس! زود آمد سراغ تو
رنگ خـزان پاشیده شد بر عمـر باغ تو
خاموش شد در سال غم، نور چراغ تو
زخمـــی دگر زد بر پیمــبر سوز داغ تو
شد سال عام الحزن ، سال سخت پیغمبر
می سوخت از داغ عمو و هجــرت همسر
می دید پیغمبر که یار و یاورش می رفت
همسنـگری مثل خدیجه از بَـرَش می رفت
با رفتنــش آه از نهـاد دختـــرش می رفت
همــراه مادر جان او از پیکــرش می رفت
چشمان مادر همچـــنان دنبال زهـــــرا بود
چون باخبـر از غربت و احوال زهــــرا بود
در لحظه های آخرش ، در فکر دختر بود
در فکـــر نامردان و فکــر آتش و در بود
می دید زهرا را که مثــلِ یاسِ پر پر بود
یا آن طنــابی را که بر دستان حیدر بود
می رفت اما زیر لب می گفت یا زهـــرا
می خواند همــراه پیمــبر ، روضهٔ در را
_______________________
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
۱۴۰۲/۱/۱۱
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردر ایتا👆
هدایت شده از گلواژههاے اهلبیت (؏)
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#مدح_مرثیه
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ای که در محضــر حـق آیینه صبر و رضایی
مظـهر عشــق و فضــیلت ادب آموز وفایی
دومین فاطـمه در خــانه ی خورشید ولایت
مـــادر مـاه منــیـر هســتی و امُ الشّــهدایی
دامنت مهــد عـــروجِ ،قمـــرِ بـرج ســـعادت
پســرانــت هــــمه در راه حســینند فـدایی
لـقــب ام بنیــــن داد ترا حضــــرت حــــیدر
مـــادر چـــــار علمـــدار شه کـــرب و بلایی
قامتــت خـــم نشد از داغ پسرهای رشیدت
از غـم داغ حســین است که افتــاده ز پایی
ناله ات می رســـد انگار هنــوزم ز مدیــــنه
که از آن داغ جگـر ســـوز کنی نوحه سرایی
شـرر آه تو ســوزد دل هــر پــــیر و جوان را
هرکجا روضه ی سقاست شـماصاحب عزایی
گرچه خون شددلت از داغ جگرسوز عزیزان
جای شکر است ندیدی سـر و دستان جدایی
همچو زینب نشدی خونجگر از زخم زبان ها
نکشیــدی تو اســـــارت نشــده بر تو جفایی
بر ســــر نیـــــزه ندیدی سر خـــــونین بردار
چــون رقــیه که ندیدی سر در طشت طلایی
چون حسن قبرشما گرچه غریب است مدینه
شیـعه سـازد بخدا بر حرمت صحن و سرایی
عقــده دارد که شـود، زائـر قــبـر تو "شقایق"
ای که نام تو کـند چون پسـرت عقده گشایی
وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد
شعر:استاد حمید رضازاده " شقایق" کرمان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
❃﷽❃
#مربع_ترکیب
#مدح_مرثیه
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
_____________________
وقتی که محبــوبِ دلِ مــردی امین باشی
وقتی که تنهــا یار ختــم المرسلیــن باشی
با مال و جانت ، حـامی قرآن و دین باشی
بیــن زنـان ، تنهـــا تو اُمُّ المومنیـــن باشی
والا مقـــامی می شـــوی که خالق سبحان
شخصــاً سلامت می دهـد بانوی با ایمـان!
ای دست تو جود و سخاوت داده دریا را
ای مهـــر تو بخشــیده نور ، آفاق دنیـا را
از عشـق تو ، حق پر نموده قلب طاها را
فــرش قدمهــــای تو کرده آســـمان ها را
تو آمدی دنیــای احمـــد با تو زیبــا شد
قلب محمـــد مَحـــرم بانوی بطـحا شد
از نور ایمـــان ، قلب پاک تو منـــور شد
با ذکـر هر أَشهَـد ، گل جانت معطــر شد
تاج مسلمـــانی برایت فخـــر دیگــر شد
دامــان تو شایســـتهٔ زهـرای اطهـــر شد
شد جایگاهت در زمین و آسمان ، معلوم
مــــادر بزرگ بی بدیــل یازده معصــــوم
در اوج سختیها شــدی همـــراه پیغمبر
آگــاه بــودی بر مقــــام و جـــاه پیغمبر
دیدی ســـعادت را فقــط در راه پیغمبر
اعجــــاز دیـــدی در کتـــاب الله پیغمبر
پر شد وجودت از شراب ناب عرفانی
بردی مقـام اولیــــن را در مسلـــمانی
در رنجـــها تو یاد دادی استـــقامت را
در همســری همراه بودن را حمـایت را
درس وفــاداری، حیا ، روح نجابت را
معنا نمودی واژه های عشق و عفت را
با این مقامات انتخاب مصطـفا هستی
فخـــر زنان و مادر خَیر النـــسا هستی
دست اجل افسوس! زود آمد سراغ تو
رنگ خـزان پاشیده شد بر عمـر باغ تو
خاموش شد در سال غم، نور چراغ تو
زخمـــی دگر زد بر پیمــبر سوز داغ تو
شد سال عام الحزن ، سال سخت پیغمبر
می سوخت از داغ عمو و هجــرت همسر
می دید پیغمبر که یار و یاورش می رفت
همسنـگری مثل خدیجه از بَـرَش می رفت
با رفتنــش آه از نهـاد دختـــرش می رفت
همــراه مادر جان او از پیکــرش می رفت
چشمان مادر همچـــنان دنبال زهـــــرا بود
چون باخبـر از غربت و احوال زهــــرا بود
در لحظه های آخرش ، در فکر دختر بود
در فکـــر نامردان و فکــر آتش و در بود
می دید زهرا را که مثــلِ یاسِ پر پر بود
یا آن طنــابی را که بر دستان حیدر بود
می رفت اما زیر لب می گفت یا زهـــرا
می خواند همــراه پیمــبر ، روضهٔ در را
___________________
✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
❃﷽❃
#مربع_ترکیب
#مدح_مرثیه
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
_________________________
وقتی که محبــوبِ دلِ مــردی امین باشی
وقتی که تنهــا یار ختــم المرسلیــن باشی
با مال و جانت ، حـامی قرآن و دین باشی
بیــن زنـان ، تنهـــا تو اُمُّ المومنیـــن باشی
والا مقـــامی می شـــوی که خالق سبحان
شخصــاً سلامت می دهـد بانوی با ایمـان!
ای دست تو جود و سخاوت داده دریا را
ای مهـــر تو بخشــیده نور ، آفاق دنیـا را
از عشـق تو ، حق پر نموده قلب طاها را
فــرش قدمهــــای تو کرده آســـمان ها را
تو آمدی دنیــای احمـــد با تو زیبــا شد
قلب محمـــد مَحـــرم بانوی بطـحا شد
از نور ایمـــان ، قلب پاک تو منـــور شد
با ذکـر هر أَشهَـد ، گل جانت معطــر شد
تاج مسلمـــانی برایت فخـــر دیگــر شد
دامــان تو شایســـتهٔ زهـرای اطهـــر شد
شد جایگاهت در زمین و آسمان ، معلوم
مــــادر بزرگ بی بدیــل یازده معصــــوم
در اوج سختیها شــدی همـــراه پیغمبر
آگــاه بــودی بر مقــــام و جـــاه پیغمبر
دیدی ســـعادت را فقــط در راه پیغمبر
اعجــــاز دیـــدی در کتـــاب الله پیغمبر
پر شد وجودت از شراب ناب عرفانی
بردی مقـام اولیــــن را در مسلـــمانی
در رنجـــها تو یاد دادی استـــقامت را
در همســری همراه بودن را حمـایت را
درس وفــاداری، حیا ، روح نجابت را
معنا نمودی واژه های عشق و عفت را
با این مقامات انتخاب مصطـفا هستی
فخـــر زنان و مادر خَیر النـــسا هستی
دست اجل افسوس! زود آمد سراغ تو
رنگ خـزان پاشیده شد بر عمـر باغ تو
خاموش شد در سال غم، نور چراغ تو
زخمـــی دگر زد بر پیمــبر سوز داغ تو
شد سال عام الحزن ، سال سخت پیغمبر
می سوخت از داغ عمو و هجــرت همسر
می دید پیغمبر که یار و یاورش می رفت
همسنـگری مثل خدیجه از بَـرَش می رفت
با رفتنــش آه از نهـاد دختـــرش می رفت
همــراه مادر جان او از پیکــرش می رفت
چشمان مادر همچـــنان دنبال زهـــــرا بود
چون باخبـر از غربت و احوال زهــــرا بود
در لحظه های آخرش ، در فکر دختر بود
در فکـــر نامردان و فکــر آتش و در بود
می دید زهرا را که مثــلِ یاسِ پر پر بود
یا آن طنــابی را که بر دستان حیدر بود
می رفت اما زیر لب می گفت یا زهـــرا
می خواند همــراه پیمــبر ، روضهٔ در را
_______________________
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردر ایتا👆