─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
«بسم ربّ الفاطمــه»
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
با نــاله های فاطــــمه ، دیــوار می گرید
بر داغ زخم سینــه اش مسمار می گرید
آهِ دل زهـــرا ، شکـــسته بغــض دریا را
امواج غم بر ساحلش ، خونبار می گرید
پروانه می سـوزد به عشــق شمع کاشانه
چشمان شمــع از این همه ایثار می گرید
وقتی که دست آسمان را در زمین بستند
از این جسارت ، ذوالفقارش زار می گرید
از بس که سنگین است غم برشانهٔ حیدر
آن کوه غیـــرت ، حیــــدر کــرار می گرید
در نیمـــهٔ شب با یتیمانش علــی ، تنــــها
هنـــگام غســــل پیکــــر دلدار ، می گرید
آب روان می ریزد اسمـــا و نمــی شـــویَد
دست علـــی می لرزد از این کار می گرید
آغـــاز مظلـــومیت مـــولاست از امـشب
در حســــرتِ لبخـــند زهرا ، زار می گرید
همناله هایش،چاه و نخلستان وعرشی که
می لرزد ارکــانش ، علی هر بار می گرید
امــروز هـــم مهـــدیِ زهرا گوشــهٔ غربت
بر غــربت آن مـــادر غمـخــوار می گرید
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۷
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
«بسم ربّ الفاطمــه»
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
با نــاله های فاطــــمه ، دیــوار می گرید
بر داغ زخم سینــه اش مسمار می گرید
آهِ دل زهـــرا ، شکـــسته بغــض دریا را
امواج غم بر ساحلش ، خونبار می گرید
پروانه می سـوزد به عشــق شمع کاشانه
چشمان شمــع از این همه ایثار می گرید
وقتی که دست آسمان را در زمین بستند
از این جسارت ، ذوالفقارش زار می گرید
از بس که سنگین است غم برشانهٔ حیدر
آن کوه غیـــرت ، حیــــدر کــرار می گرید
در نیمـــهٔ شب با یتیمانش علــی ، تنــــها
هنـــگام غســــل پیکــــر دلدار ، می گرید
آب روان می ریزد اسمـــا و نمــی شـــویَد
دست علـــی می لرزد از این کار می گرید
آغـــاز مظلـــومیت مـــولاست از امـشب
در حســــرتِ لبخـــند زهرا ، زار می گرید
همناله هایش،چاه و نخلستان وعرشی که
می لرزد ارکــانش ، علی هر بار می گرید
امــروز هـــم مهـــدیِ زهرا گوشــهٔ غربت
بر غــربت آن مـــادر غمـخــوار می گرید
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۷
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
«بسم ربّ الفاطمــه»
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
پیش چشمم گاه ، مــادر را تصور می کنم
دست آتـش رویِ معجــر را تصور می کنم
لحظه ای ردّ نفس درسینه ام گم می شود
وقتــی آن مسمــار بر در را تصور می کنم
قلب من مــانندِ در می لرزد و بی اختیــار
چشمْ بسته ، یاس پر پر را تصـور می کنم
آسمـان ، دورِ ســرم گویا سـیاهی می رود
تـا درِ افتــاده بـر ســر را تصــور می کنم
در هجومِ بغـض ها از پا میفتــم ناگهـــان
بســتنِ دستــانِ حیــدر را تصور می کنم
آیه آیه اشـک می بارد قلــم آن لحـظه که
غــــربت آیـــات کـوثـر را تصــور می کنم
از غـــم و تنهـاییِ زینـب دلـم می گیرد و
خانه داریهــای دختـــر را تصـور می کنم
می رود با این تصـورها قــرار از قلب من
قلب نا آرام مــــادر را تصــــور می کنــم
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۶
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
در رثای مجاهد شهید فرمانده یحیی سنوار
ای مظهر صلابت و ایثار و اقتدار
دنیا کند به نام بلند تو افتخار
در راه اعتلای حقیقت تمام عمر
بودی میان صحنه و میدان کارزار
زندان خصم و زخم زبانها اثر نکرد
در قلب بیکران تو ، ای کوه استوار
طوفان سهمگین اَلاَقصی به باد داد
طومار نانوشته صهیون نا بکار
مبهوت گشت چشم جهان از حماسه ات
کردی ذلیل دشمن خود را به ابتکار
با اقتدا به سَرور آزادگان ،حسین
الگو شدی برای جوانان این دیار
بودی میان معرکه تا آخرین نفس
چون کوه باوری که به دلها دهد قرار
تصویر چوب و دست بلندت حماسه شد
وقتی شکست شوکت فرعون بحال زار
اثبات کرد عشق تو را بر علی و آل!
تسبیح تربتی، که ز تو ماند یادگار
کردی پس از هنیئه و یاسین و مغنیه
جان را فدای قدس به اخلاص و افتخار
چون سیّدِ مقاومت و قاسم و عماد
نام تو زنده است به دیوان زر نگار
راه حماس و شور حماسه در این مسیر
میراثی از تو مانده، به شیران نامدار
از قطره های خون تو ای مرد تا ابد
سنوارِ عشق جوشد از این خاک بی قرار
با پرچمی که نصر من الله نقش اوست
آید کسی که در کف او هست ذوالفقار
می گیرد انتقام شهیدان راه عشق
بی شک از این قبیله ننگین روزگار
رفتی و سوخت سینه دریا ز داغ تو
دشت " شقایق" از غم تو مانده سوگوار
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
۱۴۰۳/۷/۳۰
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
#برج_تولا
به شام غم چو از آن مَه نشانی کردهام پیدا
ز انوار جمالش، کهکشانی کردهام پیدا
به محنتخانهی دل چون تجلّی کرد رخسارش
درون سینهی خود آسمانی کردهام پیدا
چو شبنم هر سحر بر خاک کویش میزنم بوسه
که از شبزندهداری، آستانی کردهام پیدا
به دفع دیو شهوت، رستم آسا روز و شب راندم
که با رخش اطاعت، هفت خوانی کردهام پیدا
نیازی نیست بر لاهوت چون در خلوت ناسوت
ز تنهایی مکان لامکانی کردهام پیدا
به جز غم همدم مَحرم نباشد در سرای دل
درین خلوت، مبارک میهمانی کردهام پیدا
ز جور حاسدان گر دردمند و ناتوان گشتم
به یمن داروی عزلت، توانی کردهام پیدا
جدا از جمع گشتم معتصم بر حبل گیسویش
ز وحدت بین چه محکم ریسمانی کردهام پیدا
من آن مرغ گرفتارم که در کنج قفس شادم
چو دور از جور صیاد آشیانی کردهام پیدا
ز قحط همزبان همدل از بهر زبان دل
ز دیوان ادیبان، همزبانی کردهام پیدا
نخواهم ساقی و ساغر که در میخانهی وحدت
میِ جانپرور و پیر مغانی کردهام پیدا
بوَد از پرتو شمس ولایت نور (شمس قم)
چو در برج تولا ، عزّ و شانی کردهام پیدا
شادروان سید علیرضا شمس قمی
http://eitaa.com/shamseqomi
هدایت شده از گلواژههاے اهلبیت (؏)
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#مرثیه
#امام_رضا_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
نـام تـو پــناه اسـت ، نگـاه تـو امــان است
آغـوش تو، دلـبازتــرین جــای جــهان است
با نغـمهی نقـارهات، ای حضـرت خورشید!
نبض دل ما، دم هـمه دم، در ضـربان است
سرازپی سر،در دل صحن تو،به خاک است
دل از پی دل، از سـر شـوق تو، روان است
با فاصـله، دلچســبتـریــن واجـــبِ عالم،
آوردن نامت، پـس از آن، گفتنِ جان است
من از تو شــفـا و تو صـفا خواستی از من
حاجات من،این است،کـرامات تو،آن است
جاروست در این صحـن،به دستان بزرگان
خم، در خـم ایوان تو، سرهای سران است
بیتاب رسـیـدیــم و در ایـوان تو دیدیـم
آن ساحل امنی که خـدا گفت، همان است
اینجاچه خبرهاست؟ که ازچشـمهی هردل
تا برکهی هر چشـم، خـدا در جـریان است
انکارِ تو، ای شمس جهان!کـم هنری نیست
خفاش در این رشــته، هـنرمند زمان است
از غــیرت عشـق است، کـه آیینهی حُسنت
از دیــدهی آلـودهی بیعشــق، نهــان است
گفتند: مگو شــاه، به این شـــاه، چه گویم؟
«آن راکه عیان است،چه حاجت به بیان است؟»
سلطان،تو اگر نیستی،ای قبلهی ما!کیسـت؟
وقتی که به دست تو، دلِ اهل جهـان است
شبگـردم و این رخصـتِ از شمـس سرودن،
لطف پسـر حضرت موسـی، به شـبان است
دل گفت: بچسبم به ضریحت،دمِ دل، گرم!
عقـلم که فقط گفــت: برو،وقت اذان است
شعر:قاسم صرافان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅══༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅══┅─
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«من یادم نمیاد اولین بار کِی رفتم حرم امام رضا جان و این قشنگترین فراموشی عمرمه چون معنی ش اینه که پیش خودشون قد کشیدم»
هَمسادِ قدیمِ بست پایین شمایُم
پا ثابت جشن و گریه، مین روضه هایُم
پِر دادنِما از او محله ها اگر چه
سنگُم بزنی بازُم همی دُو ر و ورایُم
او بچه ایُم که قد کشیده زیر بالت
آمُختَه یِ صحن نوو و ایوون طلایُم
آهو که نِه، کِفتَرُم که نِه، ولی خداییش
موسی کو تِقیِ ولِ لای کفترایُم
یک عمره که پشت پِنجِره گره زِده نخ
هرکس مِرَضی گرفته ،شاهد شفایُم
آرامش محضه دِ حرم که عمریه مُ
جلد حرم و صحن غریب الغربایُم
یک تیکه ی از بهشته اینجه با وجودت
مُ نوکر پادشای ای صحن سرایُم
از دست کریم و قلب پاک مهربونت
محتاج سفر به سرزمین کربلایُم
#محمدجواد_منوچهری
#السلامعلیکیاعلیبنموسیالرضا
@gida13
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
مشروح خبرهاست کماکان جانکاه
با هر غم کهنه شد غمی نو همراه
این قصه سرانجام خوشی خواهد داشت
پایان سیاهـی است ان شاالله
#محمدجواد_منوچهری
#یحیی_سنوار
#سید_حسن_نصرالله
#اسماعیل_هنیه
#سیدهاشم_صفیالدین
#مرگ_بر_اسرائیل
@gida13