eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. مقتل شناسی ۲ استاد حجة الاسلام دکتر سید حسین مومنی *مخاطب ما چه کسانی هستند. مخاطبان ما در درجه دوم مردم هستند، در درجه اول خود اهل بیت(علیهم السلام) هستند. چندسالپیش در درس خارج فقه و اصول مرحوم آیت الله شیخ جواد تبریزی(ره) در مسجد اعظم قم بودم، پیرمردی آذری زبان در پای منبر بود که بسیار به حضرت آیت الله اشکال می کرد و آقا هم جواب می داد. بعداز چند مرتبه آقا عصبانی شدند و گفتند که من جواب دادم دیگر بس است. پیرمرد با عصبانیت گفت: شما جواب مرا ندادید شما روضه خواندید. در آن لحظه دیدم حضرت آیت الله منقلب شدند و بغض کردند، سه مرتبه فرمودند: ای کاش من یک روضه خوان بودم. بعد یک “السلام علیک یا اباعبدالله” گفتند که احساس کردیم ستون های مسجد اعظم قم به لرزه درآمد. ملاحظه کنید مرجع تقلید می گوید ای من یک روضه خوان بودم. در خواب حضرت آیت الله بروجردی را دیدند و پرسیدند آقا شما چطورید آیا کسی هم همراه شما است؟ ایشان پاسخ داده بودند: بله. سید فلانی که با الاغ به مجالس زنانه در روستاهای اطراف می رفت و برای آن ها روضه خوانی می کرد، در بهشت همنشین من است. ناصرالدین شاه (در مجلسی که سید احمد خاتمی حضور داشتند من این نام را بردم، ایشان تذکر دادند که بگوئید”ناصر شاه قجر”) برای حضرت اباعبدالله(علیه السلام) زیاد مجلس برپا می کرد و در میانه مجلس وارد می شد که بیشتر جلب توجه کند. به او گفتند شیخی در کاشان است که چون خیلی خوب روضه می خواند مخاطبان زیادی دارد. دستور داد او را بیاورند و مجلسی برپا کنند.این کار را انجام دادند. در میانه مجلس آن شیخ، ناصر شاه قجر وارد شد. شیخ اصلا اعتنایی نکرد و به گوشه ای خیره شد و صحبت هایش را ادامه داد. ناصرالدین شاه خیلی عصبانی شد و بعد از جلسه از او توضیح خواست. شیخ پاسخ داد: روزی در کاشان نزدیک ظهر از جلسه ای که داشتیم به خانه آمدم تا نماز بخوانم و استراحتی کنم و غذا بخورم تا به جلسه بعدازظهرم بروم. درب خانه را زدند. باز کردم. پیرزنی بود و گفت شیخ همین الان می آیی برای من روضه بخوانی؟ فوری هم از گوشه چارقدش مبلغ ناچیزی را درآورد و گفت این هم پولت. پاسخ دادم نه مادر، خسته ام بعدازظهر هم منبر دارم باید استراحت کنم. شما برو شخص دیگری را پیدا کن.درب را بستم چند قدم که برداشتم پشیمان شدم و پا برهنه دویدم و پول را گرفتم. به منزلش رفتم، چندین زن نشسته بودند. سخنانی گفتم و شروع به روضه کردم تا “السلام علیک یا اباعبدالله” گفتم زن ها با حالت عجیبی شیون کردند. دقت کردم دیدم حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها) در کنار درب ورودی ایستاده و تا من نام حسین(علیه السلام) را می برم بی بی ضجه می زنند و به ضجه حضرت زهرا(سلام الله علیها) همه ضجه می زنند. از آن سال به بعد هرجا روضه می خوانم بی بی(سلام الله علیها) را می بینم. من برای حضرت زهرا(سلام الله علیها) روضه می خوانم نه برای تو. *ما چقدر اعتقاد داریم که ائمه(ع) در جلسه حضور دارند. در بحارالانوار ج ۹۸ ص ۷۴ از قول امام صادق(علیه السلام) آمده است که: ستایش مخصوص خداوندی است که در میان مردم افرادی را قرار داد که به سمت ما می آیند، مدح ما را می کنند و مرثیه ما را می خوانند و به واسطه این امور به ما نزدیک می شوند. آیت الله روحانی می فرمودند: فردی به نام حاج احتشام که روضه خوان حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) بوده، نقل می کرد: هر زمانی که من از جلسات و هیآت می آمدم مادرم درب مجلس نشسته بود ونگران من بود و وقتی من به او می گفتم که من بزرگ شده ام و شما نگران نباش و خودت را در سختی نینداز، پاسخ می داد: من دل نگران ذاکر اهل بیت(علیهم السلام) هستم. حاج احتشام نقل می کند وقتی مادرم از دنیا رفت هنگام تدفین گفتم یازهرا(سلام الله علیها) من کسی را در قبر گذاشتم که تا پاسی از شب نگران ذاکر تو بود کمکش کن و تنهایش مگذار. مدتی بعد یکی از اقوام، مادرم را در خواب دید که به او گفته بود به پسرم بگوئید مرا به خوب کسی سپرده است. از لحظهای که مرا در قبر گذاشته اید و به حضرت زهرا(سلام الله علیها) سپرده اید، من ملازم و همراه حضرت زهرا(سلام الله علیها) هستم. دونفر باهم عازم کربلا شدند. به کاروانسرایی رسیدند. یکی از آن دو مریض شد و نتوانست به زیارت برود. دیگری رفت و بازگشت. فرد مریض به دیگری گفت من ثواب زیارت تو را به فلان قیمت می خرمو او نیز پذیرفت. هر دو در کاروانسرا حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در خواب دیدند؛ حضرت زهرا(سلام الله علیها) کسی را که ثواب زیارت کربلا را خریده بود دعا کرد و در حق کسی که این ثواب را فروخته بود نفرین کرد. شما چه سله و پاکتی بالاتر از این می خواهید؟
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. مقتل شناسی ۲ استاد حجة الاسلام دکتر سید حسین مومنی *مخاطب ما چه کسانی هستند. مخاطبان ما در د
. مي فرمايند: من دعا گوي هر مومني هستم که مصيبت جدّ شهيدم را ياد کند و پس از آن براي تعجيل فرج و تاييد من دعا کند.(1) همچنين در جاي ديگر فرموده اند: به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را به حق عمه ام زينب عليها السلام قسم دهند که فرج مرا نزديک گرداند.(2) شايسته است التماس دعاي مولايمان حضرت صاحب الزمان را لبيک بگوييم... 1- مکيال المکارم ج1 ص333؛ 2- شيفتگان حضرت مهدي، ج1، ص251 «اللهم عجل لوليک الفرج بحق الزينب» 21 .
. خطاب به ها علی آقای کریمی یادته در موردِ "علی دایی" همیشه میگفتی: این علیِ دایی رو خدا بقل کرده... لازمه بدونی ج.ا رو امام زمان عج ، بقل کرده ... لذا بدخواهان هزگز نخواهند توانست گزندی به این کشور برسانند. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. از خود امام زمان بخواهیم کمک کنند حتی چند دقیقه هم که شده، هر روز توفیق دعای زیاد و مجدانه و خالصانه برای فرج به همه ی ما تفضل کنند! در آداب دعا فرموده اند که با حواسِ پرت و قلب غافل حتی برای مُرده ی خودتان هم دعا نکنید! امام صادق از امیرالمؤمنین صلوات الله علیهما نقل کرده اند که لاَ يَقْبَلُ اَللهُ عَزَّ وَجَلَّ دُعَاءَ قَلْبٍ لاَهٍ یعنی خدا دعای برخاسته از قلب مشغول و سرگرم را قبول نمی کند! وَ كَانَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ إِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ لِلْمَيِّتِ فَلاَ يَدْعُو لَهُ وَ قَلْبُهُ لاَهٍ عَنْهُ وَ لَكِنْ لِيَجْتَهِدْ لَهُ فِي اَلدُّعَاءِ! امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمودند هر وقت یکی از شما برای درگذشته ی خود دعا می کند در حال غفلت و بی توجهی دعا نکند بلکه نهایت کوشش و توجه خود را برای او در دعا بکار بگیرد! دعا برای فرج را در حد به زبان آوردنِ بی توجه و تشریفاتی و آیین نامه ایِ چند جمله، پایین نیاوریم! اجتهاد در دعا یعنی به کار گرفتن نهایت توان در دعا! هم در حال دعا هم در مقدار دعا! همتی کنیم تا دعای فرج، جوشش و تمنای برخاسته از معرفت ما به امام و برخاسته از درک اضطرار ما به او باشد. دعا حاصل سوز و گداز قلبی ما باشد! در تنهایی هایمان با امام زمان حرف بزنیم و برای مصیبت هایشان و گرفتاری های دوستانشان گریه و دعا کنیم! از عمر و عافیت و امنیت و دیگر نعمت هایی که در اختیار ما هست برای امتثال امر امام زمانمان صلوات الله علیه و عجل الله فرجه بیشتر بهره بگیریم! در هر حالی و به خصوص در جاهای مختلف نماز زیاد و با توجه بگوییم: اللهم صل علی محمد و آل محمد! اللّهم عجّل لولیّک الفرجَ و العافیةَ و النصر، واجعلنا من اعوانِه و انصارِه و شیعتِه اللهم صل علی محمد و آل محمد امام زمان فرمودند: تا می توانید برای رسیدن فرج دعا کنید که فرج شما همین است! وَأَكْثِرُوا اَلدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ اَلْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ! وَاَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا إِسْحَاقَ بْنَ يَعْقُوبَ وَ عَلىٰ مَنِ اِتَّبَعَ اَلْهُدىٰ! خدا کند که این هدایت های روشن را دریابیم و غنیمت بشمریم تا مشمول سلام حضرت قرار بگیریم. ای شیعیان برای ظهورم دعا کنید! با هم سؤال اذن فرج از خدا کنید! تنها همین بود فرج شیعیان من! پس دلخوشی به هرچه جز این را رها کنید! عزمی پی گرفتن اذن ظهور کو؟! بهر فرج دعا! نه فقط ادعا کنید! دنبال حرف مدعیان عمرتان گذشت! یکبار هم به حرف خودم اعتنا کنید! من چون اسیر محبس زندان غیبتم، با عزم بر دعا در این بند وا کنید!
. 🔴 عنایت ویژه امام زمان (عج) به خانمی که به خاطر حفظ حجاب هفت سال از خانه بیرون نیامد 🔵 مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (علیه السلام) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند.   در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (علیه السلام) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید هنگامی که وارد شدم اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم»   بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.» 📚 شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج ۳ص ۱۵۸ .
. 💢 مومنین امام هادی سلام الله علیه فرمود: إِذَا قَامَ اَلْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أُتِيَ اَلْمُؤْمِنُ فِي قَبْرِهِ فَيُقَالُ لَهُ يَا هَذَا إِنَّهُ قَدْ ظَهَرَ صَاحِبُكَ فَإِنْ تَشَأْ أَنْ تَلْحَقَ بِهِ فَالْحَقْ وَ إِنْ تَشَأْ أَنْ تقم[تُقِيمَ]فِي كَرَامَةِ رَبِّكَ فَقُمْ . هنگامى كه قائم سلام الله علیه و عجّل اللّٰه تعالى فرجه الشريف قيام كند، بر سر قبر مؤمن مى‌آيند و به او گفته مى‌شود: اى فلانى! امامت ظهور كرده اگر مى‌خواهى به او ملحق شوى، ملحق شو و اگر مى‌خواهى نزد پروردگارت با کرامت اقامت كنى، چنين كن. 📚الخرائج و الجرائح ج ۳، ص ۱۱۶۶ امام_زمان .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سخنی کوتاه با آن دسته عزیزانی که مخالف برگزاری هستند ✳️ هرساله وقتی ایام نهم ربیع الاول ، سالروز آغاز امامت امام عصر (عج) فرا می رسد ، عده ای از عزیزان و بزرگواران که قطعا قابل احترام هستند نظری مخالف با برگزاری جشن های دارند دلیل این عزیزان این می باشد که: ⏺ چون در فردای روز شهادت امام حسن عسکری (ع) به خانه ایشان هجوم بردند تا اگر شخصی به نام امام_زمان عج) پیدا کردند او را به شهادت برسانند ، پس چرا ما باید شادی کنیم ؟ چرا در شام غریبان امام عسکری (ع) که وقت عزاداری هست ، باید شادی کنیم؟ امام زمان (عج) ، داغدار پدر خویش هستند ، آیا شادی معنا دارد؟ 👈 در جواب به این عزیزان عرض می کنم : 1️⃣ آیا قرار است ما در مراسم ، پایکوبی و رقص و هلهله به راه بیاندازیم؟ اصلا فلسفه برگزاری این مراسم را می دانید❓ 2️⃣ این مراسم یک فرصتی فوق العاده مهم است برای آشنا کردن مردم با امام زمان (عج) ، توجه دادن مردم به این امام عزیز ، استفاده از سخنرانان و مداحان خوب برای اینکه بحث معرفتی مهدویت را در بین مردم جا بیاندازند ، آیا این اشکالی دارد❓ آیا اینکار بی احترامی به امام عسکری (ع) است ❓ 3️⃣ ما هم مثل شما با اسامی و عناوینی مثل جشن تاج گذاری و... مخالفیم، اما این را هم نباید فراموش کرد که طبق نقل تاریخ ، بعد از شهادت امام عسکری(عج) ، یکی از سخت ترین دوران های عقیدتی شیعه شروع شد و آن هم ندیدن امام بود، بعد امام عسکری (ع) ، شیعیان به گروههای مختلف تقسیم شدند که فقط یکی از آنها شیعیان 12 امامی بودند، بقیه آنها امام دوازدهم را تکذیب کردند حال که در همین دوران ما هم ، عده ای از افراد معتقد به حضرت ، به خاطر شدت فتنه ها ، کمی در اعتقاد به امام زمان (عج) ، سست شده اند یا نعوذبالله کار را به انکار حضرت کشاندند ، آیا این فرصت ، زمان مناسبی نیست برای تعمیق فرهنگ مهدویت و اثبات اصل امام زمان (عج) ❓ 4️⃣ امروز که تمام دنیا درگیری بیماری ، فقر، قحطی ، جنگ ، تبعیض ، فساد و... هست و کم کم بشر دارد به این نقطه می رسد که بسیاری از مشکلات با دستان و قوانین بشری حل نخواهد شد ، آیا این فرصت ، زمان خوبی نیست برای تشویق مردم به زمینه سازی ظهور ❓ آیا فرصت خوبی برای همدلی تبلیغ مهدویت برای خارجی هایی که امام را نمی شناسند نیست ❓ ⬅️ اگر ما در روز ، هدفمان همین هایی باشد که عرض کردم، باز هم بی احترامی به امام عسکری (ع) خواهد بود❓ قطعا خیر ، نخواهد بود 👌 ترویج فرهنگ مهدویت و زمینه سازی برای ظهور ، در راستای هدف اهل بیت (ع) است و قطعا اگر ما روز بعد شهادت امام ، مراسم هایی بگیریم و در آن ، این مباحث را ترویج کنیم ، هیچ ایرادی نخواهد داشت. ✍️ احسان عبادی / مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ .
. بیا بیا که مانده است ،دیده ی من به راه تو  کعبه نشست معتکف ،به دیده ی سیاه تو  تمام اهل عالمند ،همیشه در پناه تو  چشم خلایق همگی ،منتظر نگاه تو  عزیز آل مصطفی ،یوسف فاطمه بیا آهِ دل مرا شنو ،دادرسم بیا بیا  بغض گلوی من ببین ،ای نَفَسم بیا بیا  رمز رهایی دلم ،در قفسم بیا بیا  به ناله از دوری تو ،چون جرسم بیا بیا  هستی خود کنم فدا ،یوسف فاطمه بیا قسم به غربت علی ،بیا عزیز فاطمه بهر ولایت علی ،بیا عزیز  فاطمه  نذر محبت علی ،بیا عزیز فاطمه به حق غیرت علی ،بیا عزیز فاطمه  عزیز آل مرتضی ،یوسف فاطمه بیا کجایی ای پناه من ،امید من قرار من  خزان گرفته قلب من ،بیا بیا بهار من  بیا دمی گذر نما ،ز خاک رهگذار من  همیشه از روز ازل ،لطف تو بوده یار من  تویی فقط پناه ما ،یوسف فاطمه بیا قسم به آه مادرت ،میان کوچه ها بیا  به دست های بسته ی ،حضرت مرتضی بیا  به پیور بی کفنِ ،شهید سر جدا بیا  ستاره ی آل عبا ،به حق مصطفی بیا  کعبه ی جمع اولیا ،یوسف فاطمه بیا  به حق اشک زینب آن ،عمه ی سادات بیا  به ناله ی رقیه آن ،قبله ی حاجات بیا  قسم به آه هر شبِ ،اهل مناجات بیا  به سوی اهل قبله اِی ،کعبه ی طاعات بیا   همیشه می کنم دعا ،یوسف فاطمه بیا  ✍ گریز .
. 🔸🔶《أَلسَّلامُ عَلَى مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرَى، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَن مَاتَ شَهِیدَاً عَطشَانَاً، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبَا عَبْدِاللهِ الحُسَینِ(ع)》🔶🔸 ✅حضرت رسول اکرم(ص) با گروهی از یارانش در نیمه  سال دوم هجری به تعقیب کاروان قریش که به سر پرستی ابوسفیان عازم شام بود، تا نقطه‌ای به نام عشیره پیش رفتند، اما اثری از کاروان قریش نیافتند. در یکی از روزها که در عشیره بودند، حضرت اکرم(ص) بر بالین امام علی(ع) و عمار آمد. 📋《لَمَّا رَآهُ مُعَفِّرَاً وَجْهَهُ فِي اَلتُّرَابِ》 ♦️حضرت(ص) دید آنان خوابیده‌اند و بر سر و صورت علی(ع) خاک نشسته است. حضرت(ص) آن دو را با مهربانی و ملاطفت بیدار کرد و خطاب به امام علی(ع) فرمود : 📋《قُمْ! يَا أَبَا تُرَابٍ!》 ♦️ای ابوتراب! برخیز!(۱) پس علی(ع) پدر خاک بود. و فاطمه(س) مادر آب! در روایتی از امام محمد باقر(ع) نقل شده که فرمود : 📋《جُعِلَتْ‏ نِحْلَتُهَا مِنْ عَلِيٍّ(ع) خُمُسَ الدُّنْيَا وَ ثُلُثَيِ الْجَنَّةِ وَ جُعِلَتْ لَهَا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةُ أَنْهَارٍ الْفُرَاتُ وَ نِيلُ مِصْرَ وَ نَهْرَوَانُ وَ نَهْرُ بَلْخٍ》 ♦️مهریه حضرت فاطمه(س) از همسرش، یک پنجم دنیا، یک سوّم بهشت، و چهار نهر که عبارتند از : نهر فرات در عراق، نهر نیل در مصر، نهر نهروان و نهر بلخ قرار داده شد.(۲) اما حسین(ع) نه خاک شد و نه آب خورد! در مقاتل آمده است که؛ امام سجاد(ع) در فرمایشی ندبه کنان خطاب به پدر مظلوم خود، می فرماید : 📋《وَا اَسَفَا! عَلَيکَ يَا اَبَتَاه! تَبقِي ثَلَاثَةَ اَيَّامِِ بِلَا دَفنِِ وَ اَنتَ اَبنُ بِنتِ رَسُولِ اللهِ(ص)!》 ♦️وامصيبتا! چقدر مايه‏ ی تأسف است ای پدرم! که جنازه‏ ات سه روز بدون دفن، روي خاک زمين باقي ماند، با اينکه تو پسر دختر رسول خدا(ص) هستي!(۳) با اینکه طبق روایت، نهر فرات مهریه حضرت فاطمه زهرا(س) بود، امام حسین(ع) در صحرای کربلا از مهریه مادرش ممنوع شد و تشنه لب به شهادت رسید. در روز عاشورا، دشمن مشغول عربده های مستانه خود بود، تا جایی که در این هنگام مردی به نام عبدالله بن حصین ازدی فریاد کشید و خطاب به امام حسین(ع) گفت : 📋《يَا حُسَيْنُ(ع)! أَلَا تَنْظُرُ إِلَى الْمَاءِ كَأَنَّهُ كَبِدُ السَّمَاءِ؟! وَ اللَّهِ لَا تَذُوقُونَ مِنْهُ قَطْرَةً وَاحِدَةً حَتَّى تَمُوتُوا عَطَشاً!》 ♦️ای حسین! آیا این آب را که در صفا و زلالی بسان رنگ آسمانی است، نمی بینی؟ به خدا سوگند، که قطره ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!(۴) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : پدر خاک! کجایی؟ پسرت خاک نشد! مادر آب! کجایی؟ پسرت آب نخورد! 👤کریمی 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۱۱ ۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۵۱ ۳)الأئمة الإثني عشر، معروف الحسنی، ج۲، ص۱۱۵ ۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۷ .
. ؟ 🔹قرآن، کتاب معجزات است و مشکلاتی را که در برابر انسانها قرار دارد، صادقانه بیان می‌کند. صداقتش آنجایی به اوج خود می‌رسد که حتی راهکار نجات از آن مشکلات را نیز بی پرده بیان می‌کند. 🔹خداوند در آیه۱۵۵ سوره بقره می‌فرماید: «قطعاً همه ی شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوه ها آزمایش می کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان» 🔹امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «پیش از ظهور قائم، نشانه هایی از جانب خدای تعالی برای مومنان خواهد بود.» و در ادامه با بیان آیه ۱۵۵ سوره ی بقره فرمودند: «این قول خدای تعالی است، یعنی شما مومنان را پیش از خروج قائم می‌آزمائیم؛ به (خوف) از پادشاهان بنی فلان در آخر سلطنت آنها و گرسنگی به واسطه ی گرانی قیمت ها و کاستی در اموال به واسطه‌ی کسادی داد و ستد و کمی سود و کاستی نفوس به واسطه‌ی مرگ و میر فراوان و کاستی در ثمرات به واسطه‌ی کمی برداشت محصولات زراعتی و در آن هنگام، صابران را به تعجیل خروج قائم مژده بده» کمال الدین و تمام النعمه، ج ٢، ص۶۴۹ در آخرالزمان، مردم به انواع بلاها مبتلا می‌شوند و موفقیت با صابران است. وحشت و اضطراب، گرسنگی و قحطی، فساد در تجارت و بازرگانی و تلفات جانی و مرگهای سریع، از جمله ی این بلاهاست. وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ۱۵۵ بقره .
38ولادت رسول الله ص 14010722.pdf
794.5K
pdf 🔴 جعل اخبار برای انحراف افکار🔴 ✅ حمله به شخصیت پیامبر ✅ ولادت پیامبر ص ۱۴۰۱ ♦️نگارنده : حجه الاسلام بیگدلو ✅ با نشر مطالب، اهلبیت ع را یاری کنیم. ✅ منبر: ۳۶۳ ۱۴۰۱/۷/۲۰
39ولادت امام صادق ع14010722.pdf
797.3K
pdf 🔴 قدرت علم علیه ظلمت جهل🔴 ✅ شخصیت علمی امام صادق ع ✅ ۱۴۰۱ ♦️نگارنده : حجه الاسلام بیگدلو ✅ با نشر مطالب، اهلبیت ع را یاری کنیم. ✅ منبر: ۳۶۴ ۱۴۰۱/۷/۲۰
AudioCutter_7752625738.mp3
1.79M
🔖منبر کوتاه صوتی 🔖 🔅طهارت ظاهر و باطن 🔰
AudioCutter_7774898037.mp3
1.68M
🔖منبر کوتاه صوتی 🔖 🔅اراده اولین شرط برای ترک گناه 🔰
. 🚩 👈🏼 روزی موسی علیه‌السلام همراه با یوشع بن نون سیر می کرد. هنگامی که به زمین رسیدند، بند آن حضرت گسیخت و خار داخل آن شد و پای مبارک آن جناب زخم و از آن خون جاری گشت. 〽️عرض کرد: خدای من! از من چیزی سر زده که موجب و مستوجب این عقوبت شدم؟ 〽️خداوند متعال به سوی او وحی فرستاد که: همانا در اینجا حسین علیه السلام کشته می‌شود و خون او ریخته می‌شود خون تو به‌خاطر موافقت با خون او ریخته شد. 〽️عرض کرد: حسین علیه السلام کیست؟ وحی رسید به اوکه: فرزند رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و پسر علی مرتضی علیه‌السلام می‌باشد. 〽️موسی عرض کرد: کشنده او کیست؟ گفته شد که: او شده ماهیان دریاها و وحشیان صحراها و مرغان در هواست. 〽️ پس حضرت موسی دست‌های خود را بلند کرد و بر نفرین کرد و حضرت یوشع آمین گفت و از آنجا گذشتند. 📚 منابع: ۱. بحارالأنوار، ج۴۴ ص۲۴۲ ۲. عوالم العلوم ج۱۷، ص۱۰۱ ۳. المنتخب للطریحی، ص۴۸ 🔆 .
گستره شفاعت پیامبر ص.docx
23.3K
pdf 🔴 موضوع "گستره شفاعت پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم" | حجت الاسلام فرحزاد 🔹عظمت و فضیلت حدیث کسا 🔸قیامت و منزلت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم 🔹بهترین آیه در قرآن 🔸رحمت و مغفرت واسعه خداوند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. چرا امام گفتند«حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر(عج) باشد اهمیتش بیشتر است»؟! امیرالمومنین :خوب می دانید که من از همه کس به خلافت شایسته ترم. به خداسوگند تا هنگامی که اوضاع مسلمین روبه راه باشد و در هم نریزد، و به غیر از من به دیگری ستم نشود، همچنان مدارا خواهم کرد پرتال امام خمینی(س): امام خمینی (ره) در چند جا فرمودند: حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر(عج) باشد اهمیتش بیشتر است. حال دو سوال پیش می آید: اگر به حکومت حال حاضر نگاهی بیاندازید و ببینید آیا این حکومت با این همه فساد و فحشا و فقر و بیکاری و بی بندباری آیا لیاقت آن را دارد که امام معصوم (ع) نعوذبالله جانش را فدای آن کند؟ اصلا از ازل تا حال حکومتی بوده است که ارزش آن را داشته باشد که امام معصوم (ع) بخواهد جانش را فدای آن کند؟؟؟ امام خمینی (ره) در طول حیات خود در زمان های متعدد، بارها و بارها بر لزوم حفظ این انقلاب و نظام تأکید کرده اند؛ گاه از حفظ نظام تعبیر به اوجب واجبات نموده و گاه نیز با این بیان که حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- ولو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است. شاید این تعبیر امام برای بسیاری سنگین و سؤال برانگیز باشد که چگونه حفظ نظام ما از حفظ جان جانان امام زمان ارواحنا فداه مهم تراست؟!! اما اگر به کلام امام، کامل گوش دهیم خود پاسخ این سؤال را داده اند. گویا امام نیز می دانست این کلام برای برخی قابل هضم نیست. امام در اول فروردین ماه سال ۱۳۶۲ در بخشی از سخنان خود در جمع مسئولان نظام به این مهم اشاره کرده و می فرمایند: امروز ما مواجه با همه قدرت ها هستیم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ریزی می ‌کنند؛ برای اینکه این انقلاب را بشکنند و این نهضت اسلامی و جمهوری اسلامی را شکست دهند و نابود کنند. و این یک تکلیف الهی است برای همه که اهمّ تکلیف هایی است که خدا دارد؛ یعنی، حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- ولو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا می‌ کند برای اسلام و همه انبیا از صدر عالَم تا حالا که آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند. پیامبر اکرم(ص) آن همه مشقات را کشید و اهل بیت معظم او آن همه زحمات را متکفّل شدند و جانبازی‌ ها را کردند؛ همه برای حفظ اسلام بوده است. اسلام یک ودیعه الهی است پیش ملت ها که این ودیعه الهی برای تربیت خود افراد و برای خدمت به خود افراد هست و حفظ آن بر همه کس واجب عینی است؛ یعنی، همه مکلف به حفظ آن هستیم تا آن وقتی که یک عده ‌ای برای حفظ آن قائم بشوند که آن وقت تکلیف از دیگران برداشته می‌ شود.[۱] امام خمینی(ره) فرمودند: «حکومت که شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله(ص) است یکی از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حجّ است»[۲] لذا امام راحل فرمودند: مسئله حفظ نظام جمهوری اسلامی از اهمّ واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمی‌کند»[۳] حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است،که انبیای عظام از آدم تا خاتم النبیین(ص)در راه آن کوشش و فداکاری جان­فرسا نموده‌اند و هیچ مانعی آنان را از این فریضه بزرگ بازنداشته؛ و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام(ع) با کوشش های توان­فرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیده‌اند»[۴] حفظ جان افراد و حتّی حفظ جان حاکم اسلامی ـ که رسول خدا (ص) و ائمه(ع) نیز از مصادیق حاکم اسلامی اند ـ جزء احکام فرعیّه اسلام می باشند. اینکه در روایت آمده، نماز عمود اسلام است؛ یعنی کار عمود (ستون) ، حفاظت از کلّ بناست، و حاکم اسلامی هم مجری اسلام است لذا نه ستون اسلام با خود اسلام برابری می کند نه حیات دنیوی مجری آن. بلکه اصل اسلام، که یک نظام منسجم باشد، ارجحیّت بر برخی اجزاء و حیات دنیوی مجریانش دارد و حکومت اسلامی، نمود بیرونی این نظام منسجم فکری است. لذا حفظ نظام اسلام، بر هر امر دیگری اولویّت دارد. بر همین اساس است که حضرت علی (ع) در لیلة المبیت، جای پیامبر (ص) خوابید. چون در آن موقعیّت، حفظ جان رسول خدا(ص) عین حفظ اسلام بود؛ بخصوص که حضرتش برای تشکیل حکومت اسلامی راهی مدینه بود و حفظ اسلام بر حفظ جان علی (ع) ارجحیّت دارد. باز بر همین اساس است که امام حسین (ع) ، با علم به این که خودش و خاندان و یارانش شهید خواهند شد و اهلش به اسارت خواهند رفت، دست به قیام بر ضدّ یزید زد. چون اصل اسلام را در حیطه عمل، در خطر می دید. شاهد این ادّعا آن است که وقتی مروان به حضرتش پیشنهاد نمود که با یزید بیعت کند ، فرمودند: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ عَلَی الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّهُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ» ما از آنِ خداییم و به سوی او باز می گردیم پس به اسلام باید والسّلام گفت (با اسلام باید وداع نمود)؛ ۱
. چون امّت به حاکمی چون یزید مبتلا گشته است»[۵] شکّ نیست که با وجود امام معصوم، امثال یزید نمی توانند نظام فکری اسلام را نابود سازند؛ چون این نظام در وجود معصوم، تبلور دارد. امّا امثال یزید می توانند مانع از نمود بیرونی این نظام شوند. لذا امام حسین (ع) جان خود را فدا می کند تا اجازه ی چنین کاری را ندهد. چون وقتی فرزند رسول خدا(ص) توسّط یزید کشته شد، دیگر یزید نمی تواند به نام اسلام، حکومت نماید ؛ و مردم نمی پذیرند که او حقیقتاً خلیفه رسول خداست امّا اگر این اتّفاق نمی افتاد، او با نام اسلام، حکومت می کرد و افکار رژیم اموی به عنوان اسلام ترویج می گشت؛ و اسلام حقیقی عملاً از بین می رفت. کما اینکه اگر حضرت علی (ع) برای مصون ماندن از آزارها با ابوبکر بیعت می نمود یا حضرت زهرا(س) در دفاع از حقّ کوتاه می آمد، ما امروز چیزی به نام اسلام راستین در اختیار نداشتیم. آن بزرگواران در برابر ابوبکر چنان رفتار نمودند که مشروعیّت او به عنوان خلیفه رسول خدا(ص) برای همیشه تاریخ، زیر سوال رفت. البته توجّه شود که امام حسین (ع)، جان خودش را فدای اسلام می کند نه امامت خودش را. امامت، اصل اسلام می باشد؛ و امام معصوم، عین خود اسلام است لذا همان گونه که همه چیز باید فدای اسلام شود، همه چیز باید فدای امامت نیز بشود. امّا امامت قائم به فرد نیست تا با فدا شدن آن فرد، امامت نیز فدا گردد. امام حسین(ع) شخص خود را فدای اسلام نمود، امّا امامتش به امام سجّاد (ع) منتقل گشت. امروز نیز اگر امر دائر باشد بین حفظ نظام اسلامی و حفظ شخص ولیّ فقیه یا حفظ شخص امام زمان (عج)، حفظ نظام اسلامی، واجب تر است. چرا که با حفظ نظام اسلامی، ولایت نیز حفظ می گردد؛ امّا نه در وجود شخص خاصّی. لذا رسول خدا(ص) از دنیا رفت و جای او را امیرمومنان (ع) گرفت و با رفتن او، اسلام نرفت و به همین ترتیب ائمه(ع) یک به یک به دیار باقی شتافتند و هیچگاه جایشان خالی نماند. با رفتن شخص امام زمان(عج) نیز خداوند متعال، زمین را خالی از حجّت نمی گذارد. لذا طبق روایات، آنگاه که حضرتش ظهور کرده، مدّتی حکومت نموده و رحلت فرمودند، امام حسین(ع) رجعت نموده و حکومت می کنند. لذا اسلام، قائم به شخص امام نیست؛ بلکه قائم به اصل امامت است. حقیقت امر این است که امروز و در زمان غیبت معصوم، اسلام در قالب جمهوری اسلامی ایران و نظریّه ولایت فقیه نمودار گشته و در حال به اجرا در آمدن است؛ اگر چه هنوز بسیار فاصله داریم با آن روز که موانع برطرف شوند و اسلام، تمام و کمال به اجرا درآید. ولی به هر حال، امروز اسلام با این نظام شناخته می شود لذا شکست این نظام و آسیب دیدن ولایت فقیه ـ نه شخص ولیّ فقیه ـ مساوی است با شکست اسلام. اگر خدای ناکرده این نظام برافتد، صدها سال طول می کشد تا اسلام راستین بتواند دوباره سر بلند شود. بر همین مبنا بود که امام(ره) فرمودند: «حضرات آقایان توجه داشته باشند که مصلحت نظام از امور مهمّه ای است که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز می گردد»[۶] لذا حفظ نظام اسلامی در اسلام واجب است. البته حفظ نظام اسلامی در هر برهه از زمان به یک شکل بوده است. امام علی (ع) پس از پیامبر شایسته ترین فرد عالی برای اداره امور جامعه اسلامی بود و در حوزه اسلام بجز پیامبر اسلام(ص) هیچ کس از نظر فضیلت، تقوا، بینش فقهی، قضائی، جهاد و کوشش در راه خدا و سایر صفات عالی انسانی به پای امام علی(ع) نمی رسید. به دلیل همین شایستگی ها، آن حضرت بارها به دستور خدا و توسط پیامبر اسلام(ص) به عنوان رهبر آینده مسلمانان معرفی شده بود که از همه آنها مهمتر جریان «غدیر» است. از این نظر انتظار می رفت که پس از درگذشت پیامبر، بلافاصله علی(ع) زمام امور را در دست گیرد و رهبری مسلمین را ادامه دهد. اما عملا چنین نشد و مسیر خلافت اسلامی پس از پیامبر منحرف گردید و امام علی(ع) از صحنه سیاسی و مرکز تصمیم گیری در ادامه امور جامعه بدور ماند. امام علی (ع) این انحراف را تحمل نکرد و سکوت در برابر آن را ناروا شمرد و بارها با استدلال ها و احتجاج های متین خود، خلیفه و هواداران او را مورد انتقاد و اعتراض قرار داد، ولی مرور ایام و سیر حوادث نشان داد که این گونه اعتراض ها چندان سودی ندارد و خلیفه و هوادارانش در حفظ و ادامه قدرت خود مصرند. در این هنگام علی بر سر دو راهی حساس و سرنوشت سازی قرار گرفت: یا می بایست به کمک رجال خاندان رسالت و علاقه مندان راستین خویش که حکومت جدید را مشروع و قانونی نمی دانستند، بپاخیزد و با توسل به قدرت، خلافت و حکومت را قبضه کند، و یا آنکه وضع موجود را تحمل کرده و در حدود امکان به حل مشکلات مسلمانان و انجام وظائف خود بپردازد. از آنجا که در رهبری های الهی، قدرت و مقام، هدف نیست بلکه هدف چیزی بالاتر از حفظ مقام و موقعیت است و وجود رهبری برای این است که به هدف تحقق ببخشد، لذا اگر روزی رهبر بر سر دوراهی قرار گرفت و ناگزیر ۲
شد که از میان مقام و هدف، یکی را برگزیند، باید از مقام رهبری دست بردارد و هدف را مقدم تر از حفظ مقام و موقعیت رهبری خویش بشمارد. علی(ع) که با چنین وضعی روبرو شده بود، راه دوم را برگزید. او با ارزیابی اوضاع و احوال جامعه اسلامی به این نتیجه رسید که اگر اصرار به قبضه کردن حکومت و حفظ مقام و موقعیت رهبری خود نماید، وضعی پیش می آید که زحمات پیامبر اسلام و خون های پاکی که در راه این هدف و برای آبیاری نهال اسلام ریخته شده است، به هدر می رود.[۷] امام در خطبه«شقشقیّه» از این دوراهی دشوار و حساس و رمز انتخاب راه دوم چنین یاد می کند: من ردای خلافت را رها ساختم، و دامن خود را از آن درپیچیدم (و کنار رفتم)، در حالی که در این اندیشه فرو رفته بودم که آیا با دست تنها(بدون یاور) بپاخیزم (و حق خود و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پرخفقان و ظلمتی که پدید آورده اند، صبر کنم؟ محیطی که پیران را فرسوده، جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگی به رنج وامی دارد. (عاقبت) دیدم بردباری و صبر، به عقل و خرد نزدیکتر است لذا شکیبایی ورزیدم، ولی به کسی می ماندم که خار در چشم و استخوان در گلو دارد، با چشم خود می دیدم میراثم را به غارت می برند.[۸] امام به صبر خود در برابر انحراف خلافت اسلامی از مسیر اصلی خود به منظور حفظ اساس اسلام در موارد دیگر نیز اشاره نموده است از آن جمله در آغاز خلافت عثمان که رای شورا به نفع عثمان تمام شد و قدرت به دست وی افتاد، امام رو به دیگر اعضای شورا کرده و فرمود: خوب می دانید که من از همه کس به خلافت شایسته ترم. به خداسوگند تا هنگامی که اوضاع مسلمین روبه راه باشد و در هم نریزد، و به غیر از من به دیگری ستم نشود، همچنان مدارا خواهم کرد.[۹] لذا امیر المومنین(ع) برای بقای اسلام و حفظ نظام اسلامی و عدم هرج و مرج در جامعه اسلامی، ۲۵ سال سکوت اختیار کرد و از حق خودش به خاطر عدم حضور و خواست مردم صرف نظر کرد. بلافاصله در دوران حکومت خودش حفظ نظام را در مقابله با معاویه و طاغوت دانست. یکی از نخستین اقدامات امام علی(ع) پس از بیعت مردم برای آغاز اصلاحات، برکنار کردن کارگزاران عثمان بود ولی سیاستمداران علاقه مند به امام(ع)، بر کناری معاویه و ابو موسی اشعری را به مصلحت نمی دانستند. روی این جهت سرانجام با توضیحات بسیار و وساطت های مالک اشتر، امام (ع) با ابقای ابو موسی موافقت کرد؛ امّا در مورد معاویه، هر چه برای قانع کردن علی(ع) تلاش کردند، نتیجه ای نداشت و ایشان، ابقای او بر حکومت شام را حتی برای یک لحظه روا ندانست. حال سوال این است آیا از نظر سیاسی بهتر نبود امام علی (ع) معاویه را در آغاز حکومت خود، ابقاء می کرد تا حاکمیتش استقرار یابد و معاویه، همراه اهل شام با او بیعت کند و بعد، او را عزل می کرد تا جنگ صفّینْ پیش نمی آمد و حکومت اسلامی به رهبری او تداوم می یافت؟ در پاسخ به این سوال باید گفت: اولا: امیر مومنان(ع)، شرایط آن روز را می دانست که معاویه به هیچ وجه با وی بیعت نمی کند، گرچه او را بر حکومت شام ابقا نماید؛ چرا که معاویه، کینه های کهنی داشت که شتر در آن، زانو می زَد؛[۱۰] چرا که امام علی(ع) در صدر اسلام، حنظله برادر معاویه و دایی اش ولید و جدّش عتبه را به خاطر کفرشان یک جا به هلاکت رساند بود.[۱۱] با همه این کینه ها، از طرفی هم این احتمال می رفت که معاویه، حکم امام علی (ع) بر ابقای خویش را، برای شامیان بخوانَد و موقعیت خود را نزد آنان، محکم سازد و در ذهن آنان جای دهد که:«اگر او شایسته حکومت نبود، علی (ع) او را ابقا نمی کرد». آن گاه در بیعت با امام به مخالفت می پرداخت و از آن، سر باز می زد و آن گاه در مخالفت و سرکشی، قوی تر می شد. در زمان امام حسن (ع) هم به خاطر عدم حضور و همراهی مردم و سرداران سپاه و به خاطر حفظ و بقای اسلام و نظام اسلامی با معاویه صلح کرد. بیعت یکپارچه مردم کوفه و نمایندگان قبیله های مختلف در مسجد کوفه در روز بیست و یکم ماه رمضان سال چهلم هجرت بعد از شهادت مولی الموحدین (ع) وحشت بزرگی در دل معاویه و حاکمان شام پدید آورد. آنان احساس کردند توطئه ترور آن بزرگمرد به طرفداران اهل بیت عصمت و طهارت عزمی راسخ تر بخشیده است و آنان را در استمرار راه خویش مصمم تر ساخته است. معاویه، با شنیدن اخبار فوق، یاران و نزدیکان خویش همچون عمروعاص، قیس بن اشعث، ولید بن عقبه و عتبة بن ابی سفیان و ... را فرا خواند، نشستی تشکیل داد و درباره چگونگی برخورد با حکومت تازه پای امام حسن (ع) و براندازی آن با آنان به مشورت پرداخت او گفت: چنانچه اندیشه ای اساسی جهت براندازی حکومت علوی نکنید، برای همیشه با تهدید مواجه خواهیم بود. پس از سخنان معاویه شورا برگزار شد. رهاورد این نشست تصمیم های زیر بود که اقداماتی انجام بدهند لذا جاسوسانی را جهت اغتشاش و آشوب و ایجاد نا امنی فرستادند و نیروهای ارشد نظامی و لشکریان امام مجتبی (ع) مانند ۳
عبیدالله بن عباس و قیس بن سعد را تطمیع و تهدید کردند و جنگ روانی تمام عیار علیه کارگزاران صالح و متعهد و دلسوز آن حضرت در شهرهای مختلف به راه انداختند و اقدامات دیگری هم انجام دادند. لذا به خاطر این توطئه ها و نبود یار و یاور حضرت به خاطر بقا اسلام و حفظ اسلام مجبور به صلح با معاویه شد. امام مجتبی (ع) فرمود: سوگند به خدا، من حکومت و خلافت را تسلیم معاویه نکردم، مگر بدان سبب که یارانی برای نبرد با او نیافتم. چنانچه همراهانی می داشتم، شب و روز با وی(معاویه) جنگ می کردم و (آنقدر) به نبرد علیه او ادامه می دادم تا خداوند بین ما حکم کند. امام حسن مجتبی (ع) می دانستند چنانچه جنگ شروع شود، معاویه همه دوستان اهل بیت (ع) را خواهد کشت. از این رو فرمود: انی خشیت ان یجتث المسلمون عن وجه الارض فاردت ان یکون للدین ناعی. من ترسیدم ریشه مسلمانان از روی زمین کنده شود، خواستم، برای پاسداری و حفاظت از دین، نگاهبانی باقی بماند. و در جای دیگر فرمود: فصالحت بقیا علی شیعتنا خاصة من القتل، فرایت دفع هذه الحروب الی یوم ما فان الله کل یوم هو فی شان. حفاظت شیعه از نابودی و کشته شدن، مرا ناگزیر به مصالحه ساخت. پس مناسب دیدم جنگ را به روزی دیگر واگذارم. تکلیف انسان بر اساس اوامر الهی هر روز به گونه ای است و باید آن را انجام دهد.[۱۲] امام حسین (ع) نیز در کربلا بعد از سرکار آمدن یزید برخلاف پدرش که ظاهر اسلام را حفظ کرده بود پایبند به ظاهر اسلام هم نبود برای احیای اسلام و برپایی حکومت و نظام اسلامی همه هستی خودش را فدا کرد. امام حسین (ع) با هدف احیای دین خدا قیام و حرکت خویش را آغاز کرد؛ در مرحله نخست ـ اگر ممکن است ـ با تشکیل حکومت اسلامی و در غیر این صورت، با شهادت خود و یارانش به مقصود بزرگ خود برسد. به هر حال، می بایست دین از دست رفته و سنّت فراموش شده رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را زنده کرد و چه کسی سزاوارتر از فرزند رسول خداست که پیش گام چنین حرکتی شود. امام حسین (ع) نخست با این جمله: «وَ عَلَی الاِسْلامِ اَلسَّلامُ اِذْ قَدْ بُلِیَتِ الاُمَّهُ بِراع مِثْلَ یَزِیدَ»؛ زمانی که امّت اسلامی گرفتار زمامداری مثل یزیدشود، باید فاتحه اسلام را خواند.[۱۳] تصریح کرد که با وجود خلیفه ای همچون یزید، فاتحه اسلام خوانده است و دیگر امیدی به بقای دین خدا در حکومت یزید نمی رود. همچنین در نامه ای به جمعی از بزرگان بصره به بدعتهای موجود در جامعه اشاره کرده، و هدفش را از قیام بر ضدّ حکومت یزید، احیای سنّت و مبارزه با بدعتها معرّفی می کند. می فرماید: «وَ اَنَا اَدْعُوکُمْ اِلی کِتابِ اللّهِ وَ سُنَّهِ نَبِیِّهِ(صلی الله علیه وآله) فَاِنَّ السُّنَّهَ قَدْ اُمِیتَتْ وَ اِنَّ الْبِدْعَهَ قَدْ اُحْیِیَتْ، وَ اِنِ اسْتَمِعُوا قَوْلی وَ تُطِیعُوا اَمْرِی، اَهْدِکُمْ سَبِیلَ الرَّشادِ»؛ من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش فرا می خوانم؛ چرا که (این گروه) سنّت پیامبر را از بین برده و بدعت در دین را احیا کردند. اگر سخنانم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید، شما را به راه راست هدایت می کنم.[۱۴] آن گاه که در مسیر کربلا با «فرزدق» ملاقات می کند، به روشنی از بدعتها و خلاف کاری های حاکمان شام و قیام برای نصرت دین خدا سخن می گوید: «یا فَرَزْدَقُ اِنَّ هوُلاءِ قَوْمٌ لَزِمُوا طاعَة الشَّیْطانِ، وَ تَرَکُوا طاعَة الرَّحْمانِ، وَ اَظْهَرُوا الْفَسادَ فِی الاَرْضِ، وَ اَبْطَلُوا الْحُدُودَ، وَ شَرِبُوا الْخُمُورَ، وَ اسْتَاْثَرُوا فِی اَمْوالِ الْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینَ، وَ اَنَا اَوْلی مَنْ قامَ بِنُصْرَهِ دِینِ اللهِ وَ اِعْزازِ شَرْعِهِ، وَ الْجِهادِ فِی سَبِیلِهِ، لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللهِ هِیَ الْعُلْیا»؛ ای فرزدق! اینان گروهی اند که پیروی شیطان را پذیرفتند و اطاعت خدای رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکار ساختند و حدود الهی را از بین بردند، باده ها نوشیدند و دارایی های فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند و من از هر کس به یاری دین خدا و سربلندی آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم. تا آیین خدا پیروز و برتر باشد.[۱۵] تعبیراتی با این مضمون، در کلمات و خطابه های امام حسین (ع) بسیار دیده می شود. این مطلب را با جمله دیگری از آن حضرت پایان می دهیم: امام (ع) در خطبه ای که در مسیر کربلا در جمع لشکریان حرّ ایراد کرد، فرمود: «اَلا تَرَوْنَ اِلَی الْحَقِّ لا یُعْمَلُ بِهِ، وَ اِلَی الْباطِلِ لا یُتَناهی عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُوْمِنُ فِی لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً»؛ آیا نمی بینید به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیری نمی گردد، در چنین شرایطی بر مومن لازم است مشتاق دیدار پروردگارش (شهادت) باشد.[۱۶] امام حسین (ع) با این کلمات هم هدف خویش را از قیام و حرکتش بیان می کند و هم آمادگی خویش را برای شهادت در طریق مبارزه با باطل و احیای دین خدا اعلام می دارد. بنابراین، روشن است که یکی از اهداف ۴