eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
556 ویدیو
784 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 جهان پس از ظهور / اقتصاد شکوفا و سالم امام جعفر صادق(ع) فرمود: «در دولت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ربا از بین می رود.» (۱) همچنین در مورد عمران و آبادی، امام باقر(ع) فرمود: «در زمان حکومت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف در روی زمین، ویرانه‌ای باقی نمی‌ماند مگر آنکه آباد می‌گردد.» (۲) 📚منبع (۱) منتخب الاثر، لطف‌الله صافی گلپایگانی، ص ۴۷۴ (۲) همان، ص ۶۰۶ عج . 🌹 جهان پس از ظهور / سلامتی جسم و روان امام محمدباقر(ع) فرمود: «هر کس قائم را درک کند اگر به بیماری دچار باشد، شفا یابد و چنانچه دچار ناتوانی باشد توانا و نیرومند گردد.» 📚منبع بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص ۳۳۶ ........ . 🌹 جهان پس از ظهور / فراگیری حکمت امام محمدباقر(ع) فرمود: «در روزگار مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف به اندازه‌ای به شما حکمت و فهم داده می‌شود که یک زن در خانه‌اش، بر طبق کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت (رفتار) می‌کند.» 📚منبع بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۳۵۲ ........ 🌹 جهان پس از ظهور / توجه به عبادت امام علی(ع) فرمود: «مردم در روزگار مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف به عبادت و دین روی می‌آورند و نماز را به جماعت برگزار می‌کنند.» 📚منبع عقد الدرر، مقدسی شافعی سلمی، ص ۱۵۹ ................ 🌹 جهان پس از ظهور / رشد اخلاق و صفات پسندیده و از بین رفتن رذایل و صفات ناپسند امام علی(ع) فرمود: «هنگامی که قائم ما قیام کند کینه‌های بندگان نسبت به هم از دلهایشان زدوده می‌شود.» و در روایتی امام محمدباقر(ع) فرمود: «هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان می‌گذارد و اخلاقشان را به کمال می‌رساند.» 📚منبع بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۳۳۶ .......‌‌‌‌‌.. 🌹 جهان پس از ظهور / شکوفایی علم و دانش امام صادق(ع) می‌فرماید: «دانش، بیست و هفت حرف است و همه آن چه پیامبران آورده‌اند، تنها دو حرف از آن است و مردم تاکنون جز با آن دو حرف با حرف‌های دیگر آشنایی ندارند. هنگامی که قائم عجل اللّه تعالی فرجه الشریف قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را بیرون می‌آورد و بین مردم نشر و گسترش دهد و آن دو حرف را نیز ضمیمه کند و مجموع بیست و هفت حرف را میان مردم گسترش می‌دهد.» 📚منبع بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۵۲، ص ۳۳۶ .
. 🌺 طبیب دوّار امام على(ع) در این‌‏باره مى‏فرماید: «طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمى (اَمضى) مَواسِمَهُ یَضَعُ ذلِکَ حَیث الحاجَة اِلَیه، مِن قُلُوبٍ عُمى، وَ آذانٍ صُمٍّ وَ السَنَةٍ بکُم مُتَتَبِّعٍ بِداوئه مَواضِعَ الغفلة و مَواطِنَ الحَیرَة پیامبر(ص)‌ طبیبى است که براى درمان بیماران سیّار است (و خود نزد بیماران مى‏رود)، مرهم‏هاى شفابخش او آماده و ابزار داغ کردن زخم ها را گداخته براى شفاى قلب‏هاى کور و گوش‏هاى ناشنوا و زبان‏هاى لال آماده و با داروى خود در پى‏ یافتن بیماران فراموش و سرگردان است» (١) این همان طبیب سیّار است که به دنبال بیماردلان مکه مى‏رفت و برخى از آنها آن حضرت را سنگباران مى‏نمودند و گاه حضرت مجبور مى‏شد که مکه را ترک نموده به کوهها پناه برد. حضرت خدیجه کبرى(س) و امیرمؤمنان(ع) به دنبال آن حضرت وقتى او را مى‏یافتند، زخمهاى پاى او را (که بر اثر سنگهاى بیماران غافل و ناآگاه زخمى شده بود) مداوا مى‏کردند اما در همان حال آن دل رئوف و مهربان مى‏گفت: «اللهُم اِغفِر قَومى فَاِنَّهُم لا یَعلَمُون(٢) خدایا قوم مرا (هدایت کن و آنها را) ببخش چرا که آنها ناآگاهند.(٣) 📚منبع (۱) نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸، ص ۲۰۰ (٢) منتخب میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ص ۴۹۹ الترغیب و الترهیب، عبدالعظيم المنذری، ج۳، ص ۴۱۹ (٣) کنزالعمال، علی متقی هندی، حدیث ۵۸۱۸ کشف الغمّه، علی بن عیسی اربلی، ج ۲، ص ۵۳۷ ............ 🌷 پیامبر مهربانی‌ها امام على(ع) درباره اخلاق پیامبر و نرم خویى و مهربانى او می‌فرمایند: «کانَ اَجوَد النّاسِ کَفّاً وَ اَجرَأُ النّاسِ صَدراً وَ اَصدقُ النّاس لَهجَةً وَ اَوفاهم ذِمّةً وَ الَینهُم عَریکَةً وَ اکرَمَهُم عِشرَةً و مَن رآهُ بَدیهَةً هابَهُ وَ مَن خالَطَهُ فَعَرَفَهُ اَحَبّهُ، لَم اَرَقَبلَهُ وَ لا بَعدُه مِثلَه.» «(پیامبر اکرم) سخاوتمندترین مردم و شجاع‌ترین آنها و راستگوترین آنها و وفادارترین انسان نسبت به وعده و نرم‌ترین (انسان) از نظر خوى و کریم‌ترین مردم در برخورد و معاشرت بود و هرکس در ابتدا او را مى‌‏دید از او دورى مى‌‏کرد (ولى) هرکس با او همراه مى‌شد و او را مى‌‏شناخت (به او علاقمند مى‏‌شد) و سخت به او محبّت مى‏‌ورزید به گونه‌‏اى که مثل او قبل از آن و بعد از آن ندیده بود.» 📚منبع مکارم الاخلاق، رضی الدین طبرسی، ج ۱، ص۵۱ .........‌‌ 🌹 رنج‌های شما برای او سخت است «لَقَد جاءَکم رَسولٌ مِن اَنفسکم عَزیزٌ عَلَیه ما عَنتّم حَریصٌ عَلیکُم بِالمُؤمِنین رَئُوفٌ رَحیمٌ؛ همانا فرستاده‌‏اى از خود شما به سوی‌تان آمد که رنج‌هاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت و راهنمایى شما دارد و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.» (۱) دلسوزى حضرت ختمى مرتبت به حدى بود که گاهى از شدت غصّه و ناراحتى در آستانه هلاکت قرار مى‏‌گرفت. قرآن در این رابطه مى‏‌فرماید: «فلَعلّک باخِغٌ نَفسَک عَلى آثارِهم اِن لَم یُؤمِنوا بهذا الحدیث اَسَفاً؛ گویى مى‌‏خواهى به خاطر اعمال (نامناسب) آنان، اگر به این گفتار ایمان نیاورند، خود را هلاک کنى.» (۲) 📚منبع (۱) سوره توبه، آیه ۶۱ (۲) سوره کهف، آیه ۶ ......... 💐 بردبارترین انسان «ما أوذِىَ اَحَدٌ مثلُ ما اوذیت فى اللّه؛ (۱) هیچ کسى (و پیامبرى) همانند من در راه خدا آزار و اذیت ندید.» لذا صبر او نیز از همه بیشتر بود. اسماعیل بن عیاش مى‏‌گوید: «کانَ رَسُولُ اللّه (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) اَصبَرُ عَلى اَوزار النّاس؛ (۲) رسول خدا(ص) بردبارترین انسان بر وزر و وبال مردم بود.» 📚منبع (۱) الطبقات الکبرى، ابن سعد، ج ۱، ص۳۷۸ (۲) مکارم الاخلاق، رضی الدین طبرسی، ج ۱، ص۵۳ .
. 🌺 دلسوز مردم حضرت على(ع) در نهج‏ البلاغه جملات زیبایى درباره دلسوزى و خیرخواهى آن حضرت دارد که به نمونه‏‌ای اشاره می‌شود: «خدا پیامبر اسلام(ص) را هنگامى مبعوث فرمود که مردم در حیرت و سرگردانى بودند، در فتنه‌‏ها به سر مى‏‌بردند، هوى‏ و هوس بر آنها چیره شده و خود بزرگ بینى و تکبر به لغزش‏‌هاى فراوانشان کشانده بود و نادانی‌هاى جاهلیت پست و خوارشان کرد و در امور زندگى حیران و سرگردان بودند و بلاى جهل و نادانى دامن‌گیرشان بود.» «فبالَغ (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) فى النّصیِحة وَ مَضى عَلى الطَّریقَةِ وَ دَعا اِلَى الحِکمَةِ وَ المَوعِظَة الحَسَنَة؛ (۱) پس پیامبر اکرم(صلى اللّه علیه و آله و سلّم) در نصیحت و خیرخواهى نهایت تلاش را کرد و آنان را به راه راست راهنمایى و از راه حکمت و موعظه نیکو، مردم را به خدا دعوت فرمود.» در جاى دیگر فرمود: «محمد(صلى اللّه علیه و آله و سلّم) بار سنگین رسالت را بر دوش کشید و به فرمانت قیام کرد و به سرعت در راه خشنودى تو گام برداشت. حتى یک قدم بر عقب برنگشت و اراده او سست نشد و در پذیرش و گرفتن وحى نیرومند بود. حافظ و نگهبان عهد و پیمان تو بود و در اجراى فرمانت تلاش کرد تا آنجا که نور حق را آشکار و راه را براى جاهلان روشن ساخت و دل‏هایى که در فتنه و گناه فرو رفته بودند هدایت شدند پرچم‏‌هاى حق را بر افراشت و احکام نورانى را بر پا کرد.» (۲) 📚منبع (۱) نهج البلاغه، خطبه ۹۵ (۲) نهج البلاغه، خطبه ۷۲ .
. ✳️ لبیک اللهم لبیک شیخ صدوق روایت می‌کند: مالك بن انس، فقيه مدينه (و امام مذهب مالکی) گفت: هنگامی که من خدمت حضرت صادق(ع) می‌رسيدم برايم پشتى می‌گذاشت و احترام می‌كرد و می‌فرمود: «مالک! من تو را دوست دارم.» من از اين مطلب خوشحال می‌شدم و خدا را ستايش می‌نمودم. ایشان پيوسته به يكى از اين سه كار مشغول بود: يا روزه بود يا به عبادت مشغول بود و يا ذكر می‌گفت و از بزرگترين بندگان خدا و پارسايانى كه از خداوند ـ عز و جل ـ می‌ترسند به شمار می‌رفت. بسيار حدیث نقل می‌نمود، خوش مجلس بود و همنشينى با او فایده بسیار داشت. وقتى می‌فرمود قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله (پيغمبر فرمود:…) گاهى سبز می‌شد و گاهى زرد. آن چنان كه دوستان اگر ايشان را می‌ديدند نمی‌شناختند. سالى با ايشان به حج رفتم. همين كه سوار بر مركب شد، بعد از احرام، هر چه می‌خواست لبيک بگويد صدا در گلويش می‌گرفت، به طورى كه نزديک بود از مركب بيفتد. عرض كردم: ای پسر رسول خدا! لبيک بگویيد، چاره‏‌اى نيست بايد گفت! فرمود: «ابن ابى عامر! چگونه جرأت کنم و بگويم‏ «لبيك اللهم لبيك» در حالی که می‌ترسم‏ خداوند عز و جل بگويد: «لا لبيك و لا سعديك»‏!» 📚منبع خصال، شیخ صدوق، ص ۷۹ علل الشرایع، شیخ صدوق، ص ۲۳۴ امالی، شیخ صدوق، ص ۱۶۹ ............ ✅ باز پس نگرفتن عطا مردی از حاجیان در مدینه خوابید، او گمان کرد همیانش را دزدیده‌اند. بیرون آمد و امام جعفر صادق(ع) را دید که نماز می‌گذارد، او را نمی‌شناخت، به او آویخت و گفت: تو همیان مرا برداشته‌ای؟! امام پرسید: «چقدر در آن بوده؟» مرد گفت: هزاردینار راوی گوید او را به خانه خویش برد و هزار دینار وزن کرد. مرد به خانه خویش بازگشت و همیان خود را آن جا دید. نزد امام صادق(ع) آمد و آن مال را آورده و عذر خواست. امام آن را نپذیرفت و فرمود: «چیزی که از دست من برود به من بازنگردد.» راوی گوید: مرد درباره او پرسید. گفتند: او جعفر صادق است. گفت: بی دلیل نیست این کردار، کردار کسانی چون اوست. 📚منبع الرسالة القشيريه، قشیری، ج٢، ص٣٨٤ .............. ❇️ تو را در راه خدا آزاد کردم سفیان ثوری، بر حضرت صادق(ع) وارد شد. حال آن حضرت را دگرگون دید. علّت آن را پرسید. فرمود: «من، افراد خانواده را از رفتن به پشت بام نهی کرده بودم. وقتی داخل خانه شدم یکی از کنیزان را دیدم که یکی از فرزندان را بر دوش گرفته از نردبان بالا می‌رود. هنگامی که مرا دید، از ترس لرزید و کودک بر زمین افتاد و مرد. اکنون نگرانی من از مرگ فرزندم نیست بلکه بدین جهت نگرانم که کنیز از من ترسید و این حادثه به وقوع پیوست.» آنگاه به کنیز فرمود: «تو را در راه خدا آزاد کردم. چیزی بر تو نیست.» این سخن را دو مرتبه تکرار کرد. 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۷، ص ۲۴ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۲۹۶ .
4_6001190582444103376.mp3
8.56M
مجمع حضرت یاس کبود(س) 📻 بشنوید| اصول و فنون مداحی 🎤 استاد دکتر محمد فراهانی 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۶/26 ✅ سرودهایی که عبارت عربی آیات قرآن را دارند بهتر است کف زده نشود. مثل سرود اَین الحسن اَین الحسین👇 https://eitaa.com/emame3vom/40069 متن و صوت دوتا ساقی ...👇 https://eitaa.com/emame3vom/69173
4_6001190582444103377.mp3
28.91M
📻 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۶/26 بچه مذهبی ها چرا به جون هم می افتند! تعریف درستی از برائت نداریم آیت الله سیستانی ذکرِ زیر صدا رو اهانت به امام حسین دانستند و ممنوع اعلام کردند. أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ. ........ قائل :   امیرالمؤمنین (علیه السلام) مَنْ أَحَبَّنَا فَلْيَعْمَلْ بِعَمَلِنَا وَ لْيَتَجَلْبَبِ اَلْوَرَعَ . غرر الحکم / ترجمه انصاری قمی ;  ج ۲  ص ۶۵۸ هر كه دوستدار ما است بايد كردار ما را كار بندد و لباس پرهيزكارى را در پوشد. غرر الحکم / ترجمه رسولی محلاتی ;  ج ۲  ص ۵۳۶ . 303/5 كسى كه ما را دوست دارد، بايد به عمل ما عمل كند، و پارسايى را همچون پيراهنى به تن كند. اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد
. نهج البلاغه ( نسخه صبحی صالح ) أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ؛ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ؛ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ، وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ. فَوَاللَّهِ مَا كَنَزْتُ مِنْ دُنْيَاكُمْ تِبْراً وَ لَا ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً وَ لَا أَعْدَدْتُ لِبَالِي ثَوْبِي طِمْراً وَ لَا حُزْتُ مِنْ أَرْضِهَا شِبْراً وَ لَا أَخَذْتُ مِنْهُ إِلَّا كَقُوتِ أَتَانٍ دَبِرَةٍ، وَ لَهِيَ فِي عَيْنِي أَوْهَى وَ أَوْهَنُ مِنْ عَفْصَةٍ مَقِرَةٍ. مکارم شیرازی بدان، كه هر كس را امامى است كه بدو اقتدا مى كند و از نور دانش او فروغ مى گيرد. اينك امام شما از همه دنيايش به پيرهنى و ازارى و از همه طعامهايش به دو قرص نان اكتفا كرده است. البته شما را ياراى آن نيست كه چنين كنيد، ولى مرا به پارسايى و مجاهدت و پاكدامنى و درستى خويش يارى دهيد. به خدا سوگند، از دنياى شما پاره زرى نيندوخته ام و از همه غنايم آن مالى ذخيره نكرده ام. و به جاى اين جامه، كه اينك كهنه شده است، جامه اى ديگر آماده نساخته ام. ......... شرح شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )منهاج البراعه (خوئی) هرگز چيزى از دنيا نيندوختم: امام(عليه السلام) براى بيدار ساختن عثمان بن حنيف و امثال او در اين بخش از نامه خود به چند نکته مهم اشاره مى کند. نخست مى فرمايد: «آگاه باش! هر مأمومى امام و پيشوايى دارد که بايد به او اقتدا کند و از نور دانش او بهره گيرد»; (أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ مَأْمُوم إِمَاماً، يَقْتَدِي بِهِ وَيَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ). اشاره به اينکه انسان در اين مسير پر پيچ و خم زندگى مادّى و معنوى نمى تواند يله و رها باشد، بلکه يا بايد خودش با تمام شرايط لازم پيشواى خلق باشد يا از پيشواى شايسته اى پيروى کند و گر نه در اين بيابان هولناک زندگى به بيراهه خواهد افتاد و سرگردان مى شود. آن گاه مى افزايد: «(تو بايد به امام و پيشواى خود نگاه کنى) بدان امام شما از دنيايش به دو جامه کهنه و از غذاهايش به دو قرص نان قناعت کرده است»; (أَلاَ وَإِنَّ إِمَامَکُمْ قَدِ اکْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ(1)، وَمِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ(2)). معروف اين است که آن دو جامه از کرباس و آن دو قرص نان از جوى (سبوس ناگرفته بود) که خوارک روزانه آن حضرت را تشکيل مى داد يکى را ظهر و ديگرى را شام ميل مى کرد.
اين در واقع اقتدا به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بود که پيشواى امام(عليه السلام) محسوب مى شد، همان طور که در حديث آمده است: «إنَّ رَسُولَ الله مَا اتَّخَذَ قَميصَين وَلاَ إِزَارَيْن وَلاَ زَوْجَيْنِ مِنَ النِّعَالِ; پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) هرگز دو پيراهن و دو زيرجامه و دو جفت کفش براى خود تهيّه نکرد (بلکه هميشه براى  خود يک دست از آنها را داشت)».(3) برخلاف دنياپرستان و اشراف، که گاه ده ها نوع لباس يا کفش دارند، و حتى بعضى مقيدند يک دست لباس را تنها چند روز بپوشند سپس آن را کنار بگذارند و گاه در هنگام نقل و انتقالِ منازلشان، صندوق ها و چمدان هاى زيادى لباس هاى آنها را جابه جا مى کند. اما سفره هاى رنگينِ آنها خود داستان ديگرى دارد. آن گاه از آن جهت که امام(عليه السلام) مى داند کمتر کسى پيدا مى شود که بتواند به چنين زندگى تن در دهد به خصوص کسانى که مانند فرمانداران و صاحب منصبان، امکانات فراونى در اختيار دارند به اين نکته مى پردازد که: «آگاه باش که شما نمى توانيد اين چنين باشيد، و اين زندگى را تحمّل کنيد (من شما را از آن معاف مى کنم) ولى مرا با پرهيزکارى و تلاش (براى پاک زيستن) و عفت و پيمودن راهِ درست يارى دهيد»; (أَلاَ وَإِنَّکُمْ لاَ تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِکَ، وَلَکِنْ أَعِينُونِي بِوَرَع وَ اجْتِهَاد، وَ عِفَّة وَ سَدَاد). اشاره به اينکه شما از آن زندگى سخت گيرانه و زاهدانه شديد معاف هستيد; ولى چهار چيز را فراموش نکنيد که با انجام آنها در واقع به من کمک کنيد تا حکومت اسلامى را در اين کشور پهناور اسلام سامان بخشم. نخست توصيه به «ورع» مى کند که در واقع به معناى تقواى در سرحد عالى است. سپس به «اجتهاد» يعنى تلاش و کوشش در راه حفظ عدالت و حمايت از محرومان و سوم «عفت» که به معناى خويشتن دارى در برابر شهوات مختلف است و چهارم «سداد» که انتخاب راه صحيح و مستقيم و پرهيز از بيراهه هاست. به يقين اگر مسئولان کشور اسلامى اين چهار صفت را در خود جمع کنند و زندگى آنها همچون زندگى مردم متوسط باشد و نه بيشتر، همه چيز رو به راه مى شود و توده هاى مردم از حکومت راضى خواهند شد. سپس اشاره به نکته سومى مى کند تا درس عبرتى براى همه کارگزاران حکومت او باشد مى فرمايد: «به خدا سوگند! من هرگز از ثروت هاى دنياى شما چيزى از طلا و نقره نيندوخته ام و از غنايم و ثروت هاى آن مالى ذخيره نکرده ام و براى اين لباس کهنه ام بدلى مهيا نساخته ام و از اراضى اين دنيا حتى يک وجب به ملک خود در نياورده ام و از خوراک آن جز به مقدار قوت ناچيز چهارپاى مجروحى در اختيار نگرفته ام»; (فَوَ اللهِ مَا کَنَزْتُ مِنْ دُنْيَاکُمْ تِبْراً(4)، وَلاَ ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً(5)، وَلاَ أَعْدَدْتُ لِبَالِي ثَوْبِي طِمْراً، وَلاَ حُزْتُ مِنْ أَرْضِهَا شِبْراً، وَلاَ أَخَذْتُ مِنْهُ إِلاَّ کَقُوتِ أَتَان دَبِرَة). اشاره به اينکه چنان نيست که مانند بعضى از دنيا پرستان کج انديش نخورم و نپوشم، بلکه ابلهانه ذخيره کنم; ظاهر و باطن من يکى است نه در ظاهر مالى دارم و نه در باطن، نه رياکارم و نه ظاهرساز. شايان توجّه است که امام(عليه السلام) امکانات دنياى مادى را در چهار چيز خلاصه فرموده: يکى طلا و نقره که به صورت درهم و دينار ذخيره مى کردند و با آن دل خوش بودند. ديگر اموال مختلفى که سرمايه آنها محسوب مى شد; مانند اسب ها و شتران و وسايل پر زرق و برق منزل و فرش ها و فراش ها. سوم لباس هاى رنگارنگ و چهارم زمين هاى زراعتى و باغ ها و خانه ها و قصرها. امام(عليه السلام) مى فرمايد: به سراغ هيچ يک از اينها نرفتم (در حالى که توان آن را داشتم). تعبير اخير امام(عليه السلام) که از نهايت تواضع و زهد آن حضرت خبر مى دهد براى آن است که مخاطب يا مخاطبانش اين مسأله مهم را جدى بگيرند و آلوده زندگى هاى پرزرق و برق اشرافى گناه آلود نشوند و با نيازمندان و مستمندان محروم مواسات کنند. «أَتَان دَبِرَة» به چهارپايى گفته مى شود که از کثرت کار و زحمت کشيدن پشت او مجروح شده و به همين دليل نسبت به تغذيه بى ميل است (توجّه داشته باشيد که در بعضى از نسخه هاى نهج البلاغه اين جمله و جمله بعد نيامده است و جمعى از شارحان نيز به تفسير آن نپرداخته اند). در پايان اين بخش، امام(عليه السلام) براى اينکه بى ارزش بودن دنيا در نظرش را کاملا براى همگان مجسم کند تعبير پرمعنايى دارد مى فرمايد: «اين دنيا در چشم من بى ارزش تر و خوارتر از شيره تلخ درخت بلوط است!»; (وَلَهِيَ فِي عَيْنِي أَوْهَى وَأَوْهَنُ مِنْ عَفْصَة(6) مَقِرَة(7)). توضيح اينکه درخت بلوط انواع و اقسامى دارد; يکى از آنها داراى ميوه تلخى است که در فارسى به آن «مازو» مى گويند که هم تلخ است و هم گَس و به دليل گس بودن در دباغى براى محکم ساختن چرم از آن استفاده مى کنند.
بديهى است خوردن چنين دانه اى بسيار ناگوار و تنفر آميز است و هر کس در دهان بگذارد فوراً آن را بيرون مى افکند. اين تشبيه يکى از رساترين تشبيهات نهج البلاغه درباره دنياست که امام(عليه السلام) باطن و حقيقت آن را در قالب اين مثال مجسم ساخته است و قريب به آن در عبارات ديگر نهج البلاغه خواهد آمد. * پی نوشت: 1 . «طِمْر» به معناى جامه کهنه است و در اصل از ريشه «طَمْر» بر وزن «امر» گرفته شده که به معناى پوشاندن است در اينجا امام(عليه السلام) آن را به صورت تثنيه آورده تا يکى اشاره به پيراهن و ديگرى به زيرجامه باشد. 2 . «قُرص» در اصل به معناى هر شىء گرد و مدورى است و لذا در مورد خورشيد و ماه به کار مى رود و نان هاى گرد و مدور را نيز به همين جهت قرص نان مى گويند و تثنيه آن در عبارت امام(عليه السلام) اشاره به خوراک يک روز است، زيرا بسيارى از مردم در آن زمان فقط دو بار در شبانه روز غذا مى خوردند. 3 . فى ظلال نهج البلاغه، ج 4، ص 16. 4 . «تِبْر» به معناى قطعات طلا و نقره است پيش از آنکه آن را به صورت شمش يا زينت آلات در آورند. 5 . «وَفْر» به گفته ارباب لغت، مال فراوان است از ريشه «وفور» به معناى فزونى و فراوانى گرفته شده و گاه به هر چيز فراوان اطلاق مى شود. 6 . «عَفْصَة» گاه به درخت بلوط گفته مى شود و گاه به ثمره آن که مازو نام دارد و اين ماده شيرابه اى است که از آن ترشح مى کند و علاوه بر تلخى حالت قابضيت دارد. 7 . «مَقِر» گاه به معناى تلخ و گاه به معناى ترش مى آيد و در اينجا همان معناى تلخى مراد است و تأکيدى است بر مفهوم «عَفْصَة». .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
📻 #سخنرانی 🎤#شیخ_محمود_ریاضت 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۶/26 #آداب_نوکری بچه مذهبی ها چرا به جو
. «عمرو بن ابى مقدام گويد كه: شنيدم حضرت صادق عليه السلام مى‏فرمود: من با پدرم براى رفتن به مسجد رسول خدا از منزل خارج شديم و وقتى كه در بين قبر و منبر بوديم جماعتى از شيعيان در آنجا مجتمع بودند.پدرم بر آنها سلام كرد و پس از آن فرمود: سوگند به خدا من بوى شما را و روح شما را دوست دارم، شما در اين امر مرا با ورع و اجتهاد خود يارى كنيد.بدانيد كه به ولايت ما كسى نمى‏رسد مگر با ورع و اجتهاد.اگر فردى از شما به بنده‏اى اقتدا كند بايد طبق روش او رفتار كند. ص 92 شما شيعه خدا هستيد، شما ياران خدا هستيد، شما سابقون اولين هستيد، شما سابقون آخرين هستيد، شما سابقون در دنيا و سابقون در آخرت به سوى بهشت هستيد.ما براى شما بهشت را به ضمان خدا و ضمان رسول خدا ضمانت كرديم.سوگند به خدا كه هيچ ارواحى بيشتر از شما در درجات بهشتى نيست، پس در كسب فضائل و مكارم از ديگران سبقت گيريد، و گوى مسابقه را بربائيد.شما پاكانيد، و زنان شما پاكانند، هر زن مؤمنه‏اى حوريه‏اى است زيبا و داراى چشمان درشت، و هر مرد مؤمنى صديقى است در اين امت. امير المؤمنين عليه السلام به قنبر فرمود: اى قنبر بشارت باد تو را و خوشحالى و سرور، سوگند به خدا كه رسول خدا از دنيا رفت و بر امتش غضبناك بود مگر بر شيعيان، آگاه باش براى هر چيزى عزتى است و عزت اسلام شيعه است، و براى هر چيزى ستون و تكيه‏گاهى است و تكيه‏گاه اسلام شيعه است، و براى هر چيزى نقطه اوج و بلندى‏اى است و اوج اسلام شيعه است، و از براى هر چيزى آقا و رئيسى است و رئيس مجالس مجالس شيعه است، و براى هر چيزى شرفى است و شرف اسلام شيعه است، و براى هر چيزى پيشوائى است و پيشواى زمين‏ها زمينى است كه در آن شيعه زيست مى‏كند». ............... انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم
. میگه ؛ دیدید وقتی رئیس جمهوری ، یا شخصیت مهمی میخواد جایی بره، چند نفر اول میرن و چند نفر پیش مرگش هستن.... ولی خاندان نبوت انقده مهربانن که خودشون رو فدای شما میکنند. انقده ییغمبر مهربانه که چون علی ایی رو سپر امت میکنه. لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ (سوره توبه/۱۲۸) ........ حالا این خاندان رو جا داره که ما در جوابشون بگیم: بابی انت و امی ...... وِداست که در پاسخ این همه محبت آل الله ما هم بگیم : انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم ........... پس به حکمِ : اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد باید ما هم محبت مان به دیگران ، نبوی و علوی باشد. .
. 💐 معجزات ولادت حضرت محمد (ص) از حضرت صادق علیه‌السلام روایت شده است که ابلیس به هفت آسمان بالا می‌رفت و گوش می‌داد و اخبار سماویه را می‌شنید پس چون حضرت عیسی علی نبینا وآله و علیه السلام متولد شد او را از سه آسمان منع کردند و تا چهار آسمان بالا می‌رفت و چون حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم متولد شد او را از همه آسمانها منع کردند و شیاطین را به تیرهای شهاب از ابواب سماوات راندند. صبح آن روز که آن حضرت متولّد شد هر بتی که در هر جای عالم بود بر رو افتاده بود و ایوان کسری یعنی پادشاه عجم بلرزید و چهارده کنگره آن افتاد و دریاچه ساوه که سالها آن را می‌پرستیدند فرو رفت و خشک شد و وادی سماوه که سالها بود کسی آب در آن ندیده بود آب در آن جاری شد و آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش شد و داناترین علمای مجوس در آن شب در خواب دید که شتر صعبی چند اسبان عربی را می‌کشند و از دجله گذشتند و داخل بلاد ایشان شدند و طاق کسری از میانش شکست و دو حصّه شد و آب دجله شکافته شد و در قصر او جاری گردید و نوری در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گردید و پرواز کرد تا به مشرق رسید و تخت هر پادشاهی در آن صبح سرنگون شده بود و جمیع پادشاهان در آن روز لال بودند و سخن نمی‌توانستند گفت و علم کاهنان برطرف شد و سِحْر ساحران باطل شد و هر کاهنی که بود میان او و همزادی که داشت که خبرها به او می‌گفت جدائی افتاد و قریش در میان عرب بزرگ شدند و ایشان را (آل اللّه) گفتند؛ زیرا که ایشان در خانه خدا بودند و آمنه علیهاالسّلام مادر آن حضرت گفت: واللّه که چون پسرم بر زمین رسید دستها را بر زمین گذاشت و سر به سوی آسمان بلند کرد و به اطراف نظر کرد پس، از او نوری ساطع شد که همه چیز را روشن کرد و به سبب آن نور، قصرهای شام را دیدم و در میان آن روشنی صدائی شنیدم که قائلی می‌گفت که زائیدی بهترین مردم را، پس او را (محمّد) نام کن. 📚منبع: منتهی الامال، ج۱، ص ۲۸ . وقتی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم متولد شد شیطان در میان اولاد خود فریاد کرد تا همه نزد او جمع شدند و گفتند: چه چیز تو را از جا برآورده است ای سیّد ما؟ گفت: وای بر شما! از اوّل شب تا حال احوال آسمان و زمین را متغیّر می‌یابم و می‌باید که حادثه عظیمی در زمین واقع شده باشد که تا عیسی به آسمان رفته است مثل آن واقع نشده است، پس بروید و بگردید و تفحّص کنید که چه امر غریب حادث شده است؛ پس متفرّق شدند و گردیدند و برگشتند و گفتند: چیزی نیافتیم. آن ملعون گفت که اِسْتعلام این امر کار من است. پس فرو رفت در دنیا و جولان کرد در تمام دنیا تا به حرم رسید، دید که ملائکه اطراف حرم را فرو گرفته‌اند، چون خواست که داخل شود ملائکه بانگ بر او زدند برگشت پس کوچک شد مانند گنجشکی و از جانب کوه حِری داخل شد، جبرئیل گفت: برگرد ای ملعون! گفت: ای جبرئیل، یک حرف از تو سؤال می‌کنم، بگو امشب چه واقع شده است در زمین؟ جبرئیل گفت: محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلّم که بهترین پیغمبران است امشب متولّد شده است، پرسید که آیا مرا در او بهره‌ای هست؟ گفت: نه، پرسید که آیا در امّت او بهره دارم؟ گفت: بلی، ابلیس گفت: راضی شدم. 📚 منبع: منتهی الامال، ج۱، ص ۳۰ .
1403062101.mp3
56.07M
پیش منبر شب (ع) چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ مداح : حجت الاسلام اهری
. محمد(ص) رحمه للعالمین است رسول حضرت حق بر زمین است مداوم ذکر بر روی لبش بود فقط حیدر امیرالمؤمنین است ✍ .
. سرود میلاد پیامبر (ص) و امام صادق (ع) ازآسمونا رسیده شمس بطحا یاسین و طاها اومده ماه دل آرا هفدهم ربیع شبه جشن و سرور و شادیه به به دل تموم عاشقا هوایی و خداییه به به پرمیزنه توو این شبا روگنبد خضراییه به به           مولا مولا مدد یارسول الله گل شقایق آهای دلای عاشق رسیده عید حضرت امام صادق کوری چشم دشمنا رسیده نور داوری به به مذهب هرشیعه بود مذهب عشق و دلبری به به رهرو راه علی و مذهب حق جعفری به به         مولا مولا مدد امام صادق از قدماشون زمین شدآینه بندون از نور روی هردو آسمون چراغون مبارکه اهل یقین میلاد ختم المرسلین تبریک صادق آل مصطفی گل امیرالمومنین تبریک اومده قدر و هل اتی اومد دو قرآن مبین تبریک         یا رسول الله یا امام صادق ابوذر رییس میرزایی ✍ 👇
فیش سرود هفده ربیع.pdf
721K
﷽ 👏 🎉 ویژه مولودی‌خونهای عزیز❤️ ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ سرود ولادت رسول الله (ص) ولادت امام جعفر صادق(ع) ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ 🎤 👇👇
. طریق بندگی غیر از مسیر شیعه بیراه است هر آنکس با علی باشد خدا را نیز همراه است به کعبه از علی گویم خدا را در نجف جویم لک لبیک یا حیدر لک لبیک الله است بنازم پادشاهی که کشد ناز فقیران را بنازم دولتی را که رفیق سائلان شاه است علی حق است و با حق است آنکه با علی باشد یقین بر قنبرش هر کس ندارد نیز گمراه است ستون عرش را قائم یدالله فوق ایدیهم فلک می‌چرخد ار دائم به انگشت یدالله است زمانی که نجف رفتم به ایوان یک قدم مانده عیانم شد مسیر قوس او ادنی چه کوتاه است به دنبال شرف هستم که دل بر این سخن بستم منم کلب در آنکه نجف را کلب درگاه است من و وحدت به غیر از دوستان او معاذ الله هر آن کس با عدویش میل وحدت کرد گمراه است ✍ ........ یا اَبا عَبْدِاللهِ، اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللهِ وَاِلى رَسُولِهِ، وَاِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَاِلى فاطِمَةَ، وَاِلَى الْحَسَنِ وَاِلَیْکَ بِمُوالاتِک به کعبه از علی گویم خدا را در نجف جویم لک لبیک یا حیدر لک لبیک الله است .
. 🟤 دیدار با برادر پس از آنکه مأمون عباسی در سال ۲۰۰ هجری امام رضا(ع) را به خراسان دعوت کرد، حضرت معصومه(س) به همراه عده‌ای از برادران و بستگان، پس از یک سال به انگیزه دیدار برادر وارد ایران شد. در کتاب «حضرت معصومه فاطمه ثانی» آمده است: «پس از ولایت‌عهدی امام رضا(ع)، بنی‌هاشم که مدت‌ها همواره تحت شکنجه و فشار حکام جور بودند با شنیدن این خبر به عنوان دیدار حضرت رضا(ع) از مدینه به خراسان رهسپار شدند. این گروه در حدود ۴۰۰ نفر بودند در راس آن‌ها حضرت معصومه(س) بود.» 📚منبع حضرت معصومه(س) فاطمه دوم، محمدی اشتهاردی، ص۱۱۸ ........... . 🏴 مسموم کردن حضرت معصومه(س) توسط بنی عباس حسن بن محمد بن حسن قمی می‌نویسد: وقتی حضرت معصومه(س) و همراهان به شهر ساوه رسیدند، ماموران حکومت عباسی با آن‌ها درگیر شدند و عده‌ای از آن‌ها را به شهادت رساندند. حضرت معصومه(س) در همانجا بیمار شدند. از همراهیان سوال کرد: «از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟» به ایشان عرض شد: ده فرسخ. حضرت فرمود: «مرا از اینجا به قم منتقل کنید!» محمد محمدی اشتهاردی می‌نویسد: پس از اینکه مامورین حکومت عباسی در ساوه جلوی کاروان حضرت معصومه را گرفتند حدود ۲۳ نفر از آن‌ها کشته شدند، گروهی اسیر و گروهی نیز متواری گردیدند. نقل شده که حضرت معصومه(س) را عمال بنی عباس در ساوه مسموم کردند. آن حضرت در حال بیماری، قم را اختیار کرد، چون قم مرکز شیعیان بود از این‌رو رهسپار قم شد. 📚منبع حضرت معصومه(س) فاطمه دوم، محمدی اشتهاردی، ص ۱۱۸ .