eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
755 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
شب پنجم-وقت سحر.mp3
زمان: حجم: 21.98M
🎧 فایل کامل بحث سحرهای ماه مبارک رمضان برنامه 📆 📜 با موضوع : 📚 اصحاب و کارگزاران علیه السلام
. |⇦•لطفی که کرده... و مناجات با روحی له الفدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده به نفسِ حاج‌ ●━━━━━━─────── لطفی که کرده است خجل بارها مرا برده است تا دیار گرفتارها مرا رویای یوسفانه ی دیدارت ای عزیز آواره کرده در دل بازارها مرا با یک کلاف کهنه، از این عبد رو سیاه قابل بدان میان خریدارها مرا ای گل ببین که دوری از نرگس رُخت یک عمر کرده همنفس خارها مرا در ساحل نجات تو پهلو گرفته ام سیل گناه برده اگر بارها مرا یادِ لبانِ، خشک ترک خورده ای مدام برده به کربلا دم افطارها مرا افطارها به کام دلم زهر میشود ارباب ما گرسنه و تشنه شهید .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•توبه ام توبه نشد... و ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده به نفسِ حاج‌محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم من به ستاری تو سخت جسارت کردم هر چه تو دوست شدی با من آلوده ولی بی حیا تر شده، با نفس رفاقت کردم رمضان است و دلت خواب نکردم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم من از این فلسفهٔ روزه از این فیض عظیم به همین تشنگی ساده، قناعت کردم روزه ام چشم مرا باز نکرده نکند عادتم بود اگر هر چه عبادت کردم هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم روزه ام را فقط افطار به تربت کردم خواستم از عطش روزه بگویم اما از لب تشنه اش احساس خجالت کردم روزه ام روضه شد و روضه مرا میکُشدم یاد آن تشنه لب کرب و بلا میکُشدم *همه ی ابواب الهی به روت باز میشه وقتی اینطوری میری در خونه خدا ..* «حسین حسین حسین جان» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
#مناجات_با_خدا #امام_حسین_علیه_السلام #شب_چهارم_ماه_مبارک_رمضان #شب_جمعه #زمزمه ⁉️سبک این زمزمه:
.. بن_حسن ❇️ آغاز جلسه السلامُ علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی أیُها المجتبی، یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجَّهنا واستشفعنا وتوسّلنا بکَ الی الله و قدَّمناکَ بینَ یَدیْ حاجاتِنا یا وجیهاً عندالله اِشفَع لَنا عِندالله ✳️ شب پنجم ماه مبارک رمضانه. اجازه بدید امشب بریم درِ خونه امام مجتبی. عبدالله یتیم ١١ ساله ی امام حسن مجتباست. حادثه ی کربلا ١٠ سال بعداز شهادت امام مجتبا بود. یعنی وقتی پدرش شهید میشد ١ ساله بود این یتیم. از ١ سالگی تو دامن اباعبدالله بزرگ شد. محبت و صمیمیتش، محبت پدر و فرزندی بود با امام حسین. ١١ ساله بود اما کاری کرد که تو تاریخ اسمش موندگار شد. عمو ببین به چه حالی رسیده‌ام اینجا زخیمه‌گاه به سویت دویده‌ام اینجا تمام عمر کم من نثار یک نفست نفس نفس زده‌ام تا رسیده‌ام اینجا اگرچه کودکم اما معین تو هستم نوای بی کسی‌ات را شنیده‌ام اینجا غریبی تو به آتش کشیده جان مرا اگرکه آه ز سینه کشیده‌ام اینجا چه قابلی‌ست که افتد به پای تو دستم که دل به راه تو از جان بریده‌ام اینجا برای دیدن بابا دلم بسی تنگ است به خواب وصل، پدر را چو دیده‌ام اینجا زتیر حرمله پرپر زدم، ولی شادم که روی دامن تو آرمیده‌ام اینجا ✳️ امام حسین خیلی به بی بی زینب کبرا سفارش کرد که یه وقت نذاری این بچه از خیمه بیرون بیاد. ١٠ ساله امانته دست منه. دلم نمیخواد آسیبی بهش برسه. برادرش قاسمم به زور فرستادم. این یکی دیگه نباید طوریش بشه. خیلی سفارش کرد. اما وقتی ناله عمو رو شنید نتونست طاقت بیاره. عبدالله به این مقام رسیده بود. میدونست عالم باید پیشمرگ امام بشه. حتما با خودش گفت من زنده بمونم عموم کشته بشه؟ هیهات به سنش نگاه نکنید. عالم امام شناس بوده. میدونه گودال یعنی خون و خونریزی. میدونه اینایی که اینجا جمع شدند رحمی ندارند. خب دیده بود با علی اکبر چه کردند. دیده بود با برادرش قاسم چه کردند. دیده بود علی اصغر به خیمه برنگشت. دیده بود عمو رفت علقمه و برنگشت. فِرقَةٌ بالسُّیوف همه جمع شدن عمو رو ‏بکشند. روضه عبدالله یعنی روضه گودال. آخه دقیقا همون لحظاتی که داشتن ابی عبدالله رو میزدن عبدالله کشته شد. پابرهنه از خیمه ها دوید، چقدر زینب کبری تلاش کرد جلوشو بگیره. حتی نوشتند ابی عبدالله میدید این بچه رو. معلومه از بالای تَل داره میاد. ابی عبدالله از تو گودال صدا زد:خواهرم زینب! "إحبسی" یعنی این بچه رو نگه ‏دار. نذار بیاد. دستاشو از دست عمه رها کرد. ‏دوید سمت گودال. حالا تو گودال چه خبره که عبدالله داره میاد. طاقت داری بشنوی؟ بسم الله السلامُ علیک یا اباعبدالله وقتی از رو مرکب با صورت زمین خورد، فَسَقَطَ الحسین من فَرَسِه علی خَدِّ الایمن. ‏هنوز رو زمین نیفتاده بود که فَحَملوا علیه من کلِّ جانب از چهار طرف محاصرش کردند. ‏ فِرقَةٌ بالسّیوف فِرقَةٌ بالرِّماء شمشیردارا اومدن تیراندازا اومدن فرقَةٌ بالحجارة سنگ‌اندازا اومدن. همه داشتن میزدن تو چنین زمانی که ابی عبدالله زیر شمشیر و نیزه و تیر و سنگ قرار گرفت، شروع کرد استغاثه کردن. صدای عمو ‏رسید به گوش این یتیم ١١ ساله. خودش را از عمه جدا کرد. لشکریان خیره سر چند نفر به یک نفر؟ ‏فاطمه گشته خون جگر ، چند نفر به یک نفر؟ ✳️ رسید کنار گودال دید یک ظالمی با شمشیر میخواد عمو رو بزنه دستشو جلو آورد بی معطلی دست یتیم ‏امام حسن از بدن جدا شد. دیگه نتونست طاقت بیاره. افتاد رو سینه ی عمو. یا صاحب الزمان! یا فَرَجَ الله! دیدن این ‏بچه مزاحم کارشون شده. نمیتونن خوب حسینو بزنن. دستشون به ابی عبدالله نمیرسه. حرمله رسید، با تیر به گلوش زد. رو سینه اباعبدالله ذبح د. یعنی هنوز زنده بود. عمو هم زنده بود. جلو چشمای عمو پرپرش کردند. همه صدا بزنید یا حسین ✅پایان جلسه .
. |⇦•بازم شب جمعه... و توسل به علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── بازم شب جمعه اس زهرا تو‌ گوداله گیسو پریشونه میخونه با ناله *چی میخونه ...* بچه ی من که سر به تن نداره رو‌ خاک رها شده کفن نداره میخوام ببوسمش ولی نمیشه اخه یک‌جای سالم به بدن نداره چادر خاکیم و به روش کشیدم کسی نبینه پیروهن نداره «بنی بنی بنی بنی .......» *همه دور گودال جمعند خود حضرت زهرا هم منتظره روضه خون حسین برسه یک وقت میبینن از یک طرف یک خانم قد خمیده دیگه داره میاد ..* بازم شب جمعه اس زهرا دلش خونه *روضه خون اومد * زینب واسه مادر هی روضه میخونه *زینب داره روضه میخونه * میگه نبودی مادر ببینی چه ها کرد اونکه سر حسینت و .... جدا کرد نبودی مادر ببینی که لشگر چه آتیشی تو خیمه ها به پا کرد کاش توی قتله گاه بودی میدیدی اون گلوی پاره من و صدا کرد «اُخَیَّ إلَیَّ .. اُخَیَّ إلَیَّ..» یافت آن گل را ولی پرپر شده پاره پاره پیکری بی سر شده گفت آیا یوسف زهرا تویی آنکه من گم‌ کرده ام تویی؟ *نشناخت بدن برادر و یک وقت دیدن زیر تیر و نیزه ها صدا میزنه "اُخَیَّ إلَیَّ"خواهرکم من حسینم .. دست گداییت و بالا ببر ان شاءالله این دستا به زودی زود برسه به پنجره های ضریح حرمش یکصدا بگو یا حسین....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
|⇦•روضه نمی خواهد... و توسل به اجرا شده به نفسِ کربلایی ●━━━━━━─────── شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بُنَیّ پا بگیرد، حیدر میاید بازوی زهرا بگیرد بخدا اگه یه لحظه اشم ما میدیدیم بیچاره میشدیم..خوش بحال اونایی که الان کربلان...* *حالا گریه کنا! میخواد روضه بخونه،بچه اشو تو بغلش میگیره شب جمعه ها.میگه چی روضه بخونم؟* روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکّه ای سالم، همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد. *هرکسی که میتونه روضه امام حسینو بشنوه،مادر بهش اجازه داده.چه خبر میشه کربلا؟..* گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه گفتگویش * قربونت برم حسین من! هنوز صدات تو گوشمه مادر! * گوید بنَیّ یا بنیّ یا بنیّ! برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنیّ افتاده بودی زیر دست وپا بتّی من بی وضو موی تورا شانه نکردم مادر! حالا بدنبال سرت باید بگردم «حسین...» *شب جمعه آخر ساله،،،بگو آقا جان مردم همه بدنبال حساب کتاب آخر سالِ شونن ما اومدیم با تو حساب کتاب کنیم.بگیم آقاجان ! یه سال نوکر خوبی بودیم برات یا نه؟ ما که میدونیم، خودمو میگما،،،وضعم خراب بوده من کجا؟ نوکری کجا؟ اما اومدم قَسمت بدم به ناله ی مادرت، همه ی بدیهامونو بذار کنار امشب.اومدم اذن نوکری بگیرم. اومدم بگم امسال برام کربلا مینویسی حسین؟..* «دستتو ببر بالا یه طوری بگو حسین صدامون بره کربلا....حسین» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
حجت الاسلام غفاری [SARALLAH-Zn.COM] 031216 02.mp3
زمان: حجم: 27.24M
🔊 📜 سخنران: حجت‌الاسلام 🗓️ پنجشنبه ۱۶ اسفند ماه ۱۴۰۳ 📍 هیئت‌ثارالله‌زنجان (رهروان امام و شهدا)
حاج مهدی رسولی[SARALLAH-Zn.COM] 031216 05.mp3
زمان: حجم: 56.15M
🔊 🗓️ پنجشنبه ۱۶ اسفند ماه ۱۴۰۳ 📍 هیئت‌ثارالله‌زنجان (رهروان امام و شهدا)
حجت الاسلام شیخ مهدی حسن‌آبادی6_144293311614335475.mp3
زمان: حجم: 39.95M
🎙️ چهارشنبه ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۳ شیخ مهدی حسن آبادی مهديه امام حسن مجتبي (ع)