eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
755 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. #روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام به نفسِ کربلایی محمد عطااللهی ●━━━━━━─────── میگه اومدم تو خیمه ی ، حبیب رو صدا زدم گفتم: حبیب! دختر علی همچین مطلبی فرمودن.یه کاری کن دل زینب آروم بشه..میگه حبیب همه ی اصحاب رو‌از خیمه ریخت بیرون اومدن جلوی خیمه زینب .شمشیرها رو درآوردن..خانم حضرت زینب رو صدا زدن خانم اومد بیرون گفت حبیب چه شده؟ صدا زد خانم والله اگر هزار بار بمیریم و زنده بشیم دوباره پای حسین جون میدیم. ما با حسین عهد بستیم با حسین تو..بی بی جان غصه نخور ما دست از حسین نخواهیم کشید.شب عاشورا چه خبره..پاسدار حرم ابوالفضله همه تو خیمه ها آرام گرفتن اگر چه خواب به چشمی نمیره.ولی هر خیمه ای میره هر مادری بچه هاشو نشونده. نجمه صدا میزنه قاسم عبدالله...فردا اگر توی کارزار دیدید عموتون غریب مونده باید یاریش بدین. توی خیمه زینب بچه هاشو نشونده. یه خیمه چقدر قشنگه اونم خیمه ی ربابه علی اصغر رو رو سینه گذاشته هی صدا میزنه علی لای لای...یعنی هرکسی یه قربونی داره. قمربنی هاشم که سرکشی میکرد تو خیمه میدید مادرا افتخار میکردن قربانی دارن برای امام زمانشون..اما یه خیمه دید خواهر نشسته میگه من دست خالیم، من برای حسین قربونی ندارم و گریه میکنه. عباس صدا زد خواهرم چرا گریه میکنی ؟ بیا دستهای منو ببند ببر تو خیمه داداشم بگو عباس قربونت بشه.من میشم قربونی تو چرا غصه میخوری..* «شب عاشوراست به امام زمانت بگو آقا جونم فدات..» امشب از غصهٔ تو خواب ندارد چشمم غیر خونابه جگر آب ندارد چشمم امشب از غصه وغمهای تو هستم غمگین بیم دارم که به گودال شوی نقش زمین عصر فردا چه بلایی سر تو می آید زودتر از همه کس مادر تو می آید عصر فردا به فراقت بنشینم، چه کنم؟ زانویی را به روی سینه ببینم، چه کنم؟ تو اگر نحر شوی در نظرم میمیرم بخدا تیغ ز دست عدویت میگیرم کاش قاتل به تماشای تو غوغا نکند کاشکی بر گلویت نیزه دگر جا نکند بی هوا نیزه به پهلوت رسد میمیرم پنجه ی شمر به گیسوت رسد میمیرم خودش بالای تل زینبیه دید نامرد موهای ابی عبدالله رو گرفته خنجر زیر گلوی حسین...خنجر گلو رو نمیبره اینجا جای بوسه زینب.بدن رو پشت ورو کرد. ضربه پشت ضربه ای حسین..* ته گودال فقط پیکر تو مانده و من همه رفتند فقط مادر تو مانده و من یه بوسه باید به روی گونه نشیند اما چاره ای نیس رگ حنجر تو مانده و من *خم شد لبها رو گذاشت رو لبهای بریده اینجا همون جایی که پیغمبر بوسه میزد بابام علی بوسه میزد..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•ای صد ذبیح ... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج ●━━━━━━─────── خورشید و ماه و جنّ و ملک خون گریستند وقتی میان لُجّۀ خون بود جای تو رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا شد کعبۀ حقیقیِ دل، کربلای تو اجر هزار عمره و حج در طواف توست ای مروه و صفا به فدای صفای تو با گفتنِ «رضاً بِقَضائِک» به قتلگاه شد متّحد رضای خدا با رضای تو تا با نماز خوف تو گردد قبول حق شد سجده‌گاه اهل یقین خاک پای تو تو هرچه داشتی به خدا دادی ای حسین! فردا خداست جَلّ جَلالُه جزای تو اندر مِنا ذبیح یکی بود و زنده رفت ای صد ذبیح کشته شده در منای تو! برخیز و باز بر سرِ نی آیه‌ای بخوان ای من فدای آن سرِ از تن جدای تو! خون خداست خونِ تو و جز خدای نیست ای کشتۀ خدا! به خدا، خون‌بهای تو ما را خشوع بندگی آموز، چون خداست در مجلس عزای تو صاحب‌عزای تو... آن‌جا که حدّ ممکن و واجب بُوَد، تویی ای منتهای اوج بشر، ابتدای تو... : سید محمد علی ریاضی یزدی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•مانده هرکس ... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم‌مطیعی ●━━━━━━─────── مصلحت بود، انقلاب کند گیسویش را به خون خضاب کند آیه بر نیزه خواند و آمده بود قصه ی عشق را کتاب کند خواست با دوست، بی حساب شود نه! معطل نشد حساب کند باهمه، خانواده‌اش آمد فاتحانه که فتح باب کند آمد آنکس که در پی اش فردا خواهرش سوی تل، شتاب کند آمد آنکس که دخترش فردا چادری نیست تا حجاب کند *دخترش عصر عاشورا نگاه کرد؛فقط یه جمله گفت:"یا ابتاه اُنظر الی عمّتیَ المَضروبه،یا ابتاه أُنظر الی رئوسنا المکشوفه...." * آمد آنکس که طفل او فردا خواهش چند قطره آب کند نرسد آب و با سه شعبه کسی طفل شش ماهه را مجاب کند آب به خیمه نرسید فدای سرت...فدای سرت... حسین قامتش خمید فدای سرت...فدای سرت... آمد آنکس که طفل او فردا خواهش چند قطره آب کند نرسد آب و با سه شعبه کسی طفل شش ماهه را مجاب کند «علی لای لای... گلم لای لای...» آه! اما حسین آمده بود کاخ تزویر را خراب کند نفس پیغمبر است این که چنین مطمئن پای در رکاب کند دست و پا در میان خون بزند غفلت و خواب را جواب کند این طرف حرّ جُعفی آن سو حر مانده هرکس چه انتخاب کند خوش به حال کسی که جانش را نذر فرزند بوتراب کند *حسین جان! امشب ما رو برای خودت انتخاب کن.امشب شهادتنامه عشاق امضا می شود.* حسین جان...حسین جان. به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم کنار تن بی سرت کاسه آب گذاشتم واویلا... حسین‌جان ...حسین‌جان... تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا صدا می زدم مادرت رو، یا مظلوم نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم صدا می زدم مادرت رو، ای بی کس به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم حسین جان...حسین جان... تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی می مردم نمی دیدم این همه جسارت به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم‌ ندیدی چشای ترم رو باغیرت شلوغی دور و برم رو باغیرت : ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•کور وکران ... و توسل به ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج ●━━━━━━─────── کور و کران روز غدیرند با داد و با هوار رسیدند *بچه هاش میترسندصداتون رو پایین بیارید...بچه هاش می ترسن...* لب‌ تشنه بود زاده‌ی حیدر با تیغ آبدار رسیدند حرف جهاد شد چه یلانی ترسان به کنج خانه خزیدند تا شد حدیث درهم و دینار مردانِ پا به‌ کار رسیدند *گفتند:بریم برای دخترامون سوغاتی ببریم* قومی که در تخیّل حورند دلداده‌ی بیوت و قصورند تا سر بُرند امام زمان را با کام روزه‌ دار رسیدند آنانکه از حوالی تیغش فرسنگ ها کناره گرفتند * خیلی هارو تو‌را ید من رو یا ی میکنید یا نه ؟من قرض دارم،زن و بچه دارم،کارگر دارم..به همشون فرمود: برید دور بشید صدا غریبی من رو‌ نشنوید* تنها همین که نقش زمین شد از گوشه و کنار رسیدند دیدند یادگار حسن را از خیمه با شتاب می آمد آری همین که گفت:عموجان با تیغ مرگبار رسیدند *یه کاری کردند خون صورت عبدالله به صورت امام حسین پاشید...* جمعی حرام‌خوار و حرامی همراه شمر، هلهله کردند همچون وحوش نعره کشیدند آری سگانِ هار رسیدند وفتی سرِ مبارکش از تن میشد جدا چو عطر که از گل با نعل‌های تازه خدایا! از راه ده سوار رسیدند *خواهرش نگاه می کردجزر و مد دریا شد.اسب ها میرفتند و می آمدند...حسین بن علی با خاک ممزوج شد...فقط صدا میزد:حسین....* آنگاه نانجیبی از آن سو با سر اشاره کرد به خیمه غارتگران بی شرف ای وای در شعله و غبار رسیدند : ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜.👇
. |⇦•بجز وصال تو... حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج ●━━━━━━─────── به زیرِ تیغ نداریم مدّعا جز تو شهیدِ عشقِ تو را نیست خون‌ بها جز تو بجز وصالِ تو هیچ از خدا نخواسته‌ایم که حاجتی نتوان خواست از خدا جز تو خدای می نپذیرد دعایِ قومی را که مدعا طلبیدند از دعا جز تو مریضِ عشقِ تو را حاجتی به عیسی نیست که کس نمی کند این درد را دوا جز تو دلا هزار بلا در ولای او دیدی کسی صبور ندیدم در این بلا جز او *آقای من! کسی صبورتر از تو در این بلا ندیدیم...پسرش زین العابدین وقتی وارد کوفه شد؛خطبه خوند،یه جمله ش این بود: "انا ابنُ قد قُتِلَ صبرا "بابای من رو ذره ذره کشتند...بابای من رو زجرکش کردند... بابای من رو آروم آروم کشتند...* ریان بن شبیب جدمون رو غریب گیر آوردند ریان بن شبیب آبو واسه حبیب دیر آوردند تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد...حسین پیر شد... از ته گودال سرازیر شد حسین پیر شد...حسین پیر شد... ریان بن شبیب ذکر امن یجیب می گفت:زینب ریان بن شبیب رفته شیب الخضیب زیر مرکب بلا سر زینب آوردند سرُ بردند...سرُ بردند... بچه یتیما کتک خوردند... سرُ بردند...سرُ بردند... ریان بن شبیب میومد بوی سیب از تو صحرا ریان بن شبیب یه عده نانجیب کردند غوغا به عمه زینب جسارت شد جنایت شد...جنایت شد... چادر وقتی که غارت شد جنایت شد...جنایت شد... قسمت زن ها اسارت شد...اسارت شد... نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند حسین جان...حسین جان... به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم کنار تن بی سرت کاسه آب گذاشتم،واویلا حسین جان...حسین جان... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•از گل تربتِ تو... به علیه السلام ویژهٔ اجرا شده به نفس حاج ●━━━━━━─────── السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ از گل تربتِ تو بویِ حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پایِ ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پایِ غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند بویِ سیب از همۀ کرببلا می آید اشک مادر اثرش رویِ بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانۀ زن می ماند صدهزاران چو اویس خاکِ ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند ... یاد پیراهنِ تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت ... شاعر : (اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ يا اَباعَبْدِاللَّهِ ...) .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•به باد گفتم ... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌محمود کریمی ●━━━━━━─────── به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند ببین دل زاره زینب نگاه و اصرار زینب تو راهی از خیمه شدی و من از قفا مرو! کجا ؟امیر و سالار زینب سایه روی سرم چه کنم با آتیشه جیگرم چه کنم یه زن تنها با حرم چه کنم سپردی ام به که رفتی به دلقکان و کنیزان حسین! به من خستهٔ غم زده رحمی به دل جون به لب اومده رحمی نرو نرو یه نگاه به حرم کن به حرم رحمی دم غروب خورشیده چه بوی سیبی پیچیده وصیت مادرمونه که زینبت داری میری زیر گلوتو بوسیده *یه وقتی صدا زد یا هانی بن عروه! یا مسلم بن عقیل!یا حبیب! یا مسلم بن عوسجه! چرا جواب منو نمیدید؟این بدنا شروع کردن به تکون خوردن با بال بال زدنشون گفتن لبیک یا حسین..* چقده زخمی شده بدنت جونی نمونده دیگه به تنت زینب و کشته کهنه پیروهنت *اصلاً هفده،هجده مَحرم داشتم همینطوری بود عمه سادات. همه که جمع می‌شدن می‌ایستادن عمه جان بیان یهو مثلاً حضرت علی اکبر وارد می‌شدن می‌گفتن عمه جان تشریف آوردن. همه عزیزاشو در آغوش می‌گرفت الان ببین کار به کجا رسیده..* تو دل من غم عالمه رحمی حسین دور و بر ما نا محرمِ رحمی تو رو به چادر خاکی زهرا مادرم رحمی ببین که پا لرزونه ببین که دستام بی‌ جونه بیا بریم خیمه ببینی داره تو خواب با ترس و لرز رقیه روضه می‌خونه بذار بخوابه شاید نبینه که تن تو به روی زمینه یکی با خنجر رو سینه ات می‌شینه به مادر دم گهواره رحمی به گوشای پره گوشواره رحمی می‌زنه حرمله خنده به اشکات نداره رحمی هنگامهٔ غم شد تیر آمد و مقتل همه آلوده به سم شد هی کم‌ و کم.. از جسم تو هی کم شد و هی کم شد و کم شد یک نیزه به شانه آنقدر فرو رفت که یک مرتبه خم شد پاشیده تن او تقطیع شده بند به بند بدن او عمامه و انگشتری و پیراهن او لب پاره شد انگار با پا زده نیزه لگدی لب تشنه و خسته شمشیر چنان خورده که اعضاش شکسته زیر سم مرکب دندان و سر و سینه و ابرو شکسته شمر است که با چکمه روی سینه نشست گوشه‌ای عده‌ای کمان در دست روی اعضا شرط می‌بنندند فریاد کشیده از روی بلندی به روی سینه پریده ده ضربه زده است و مانده است دو ضربه که به حنجر نرسیده با خنجر کندش رگ‌های گلو را نبریده که دریده *کجا؟جلو چشم مادرش صدای مادر داره میاد «بنی..»پسرم! جیگرم!حسینم! حسین غریب آقا غریب آقا... زینب دست رو سر گذاشت هی صدا می‌زد وا محمدا.. وا علیا.. اما یه ناله اش دل اهل عرش و سوزاند واماه...* ای مونس شکسته دلا حال ما ببین ما را غریب و بی‌کس و بی آشنا ببین * این ساعت ساعت‌هایی که هوای کربلا قیرگون شد تا زینب اومد برسه..* سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب *ای وای.. از کنار حسین با تازیانه کنار کشوندنش.. ای وای حسین وای حسین هلال میگه دلم سوخت سپرم آب کردم ببرم براش دیدم شمر از گودال بیرون اومد داره خنجرشو پاک میکنه.کجا میری؟ برم آب بهش برسونم پسر پیغمبره.. زحمت نکش سیرابش کردم.. چطور؟ عباشو کنار زد دیدم سر ...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•هر که با خاک درت... حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج سید ناصر کهربائی ●━━━━━━─────── هر که با خاک درت کام لبش بردارد از همان کودکی اش چشم به کوثر دارد اولین آرزویم هست هم آنی باشم که به لب نام تو تا لحظه ی آخر دارد چند صد حج پیاده است ثواب آنکه قصد پابوسی شش گوش تو در سر دارد *به خودت ببال نوکر ابی عبدالله گریه‌کن اربابی..* پادشاهان همه مبهوت مقامت گویند این چه شاهی است مگر، این همه نوکر دارد آقا جان ! تکیه بر نیزه ی غربت زدی و فرمودی: چشم غارت به حرم این همه لشگر دارد خواهرش گفت سرش را سر نیزه نزنید آخ کاین هلال سر نی آمده دختر دارد صدا زد ای عدو کی طبع من پا می‌دهد دختر و سیلی چه معنا می‌دهد هر چه میخواهی بزن اما چرا نعل اسبت بوی بابا می‌دهد *امشب همراه اون آقایی اشک بریزید رفقا که فرمود: یا جداه زمانه من رو به تاخیر انداخت نبودم کربلا جانم رو فدا کنم.حالا روز و شب گریه میکنم اگه اشک چشمم خشک بشه خون گریه میکنم. امشب بیا مرهم به چشمهای نازنین امام زمانت بزار با این اشک ناله..یا جداه فراموش نمیکنم اون لحظه ای که اسب بی صاحبت سمت خیمه ها اومد. بی بی ها و بچه ها دور ذوالجناح رو گرفتن.یکی صدا زد ای اسب بابا م رو کجا بردی؟ یکی صدا زد ای اسب بابام و چه کردی؟ یه وقت یه دختر سه چهار ساله ای این بچه ها رو کنار زد اومد کنار ذوالجناح دست در گردن این حیوان انداخت صدا زد.."یَا جَوادَ أبِی، هَلْ سُقِیَ ابی أوْ قَتَلُوهُ عَطْشَاناً" اسب بابا به من بگو به بابام آب دادن یا با لب تشنه کشتن؟ دیگه این حیوان نتونست طاقت بیاره. ارباب مقاتل نوشتن...اومد پشت خیمه هی سرش رو به زمین می‌کوبید این طور نوشتن با اشاره سر فهماند بی بی ها سمت قتلگاه حرکت کنید.خدا میدونه به دل عمه ما چی گذشت روی تل زینبیه ...* *صدا زد حسین جان..* بگو چکار کنم آب را صدا نزنی بگو چکار کنم تا که دست و پا نزنی بگو چکار کنم تا تو را خلاص کنم به شمر رو بزنم یا که التماس کنم «نذر فرج ناله بزن یا حسین..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•مجنون ترین آواره ی... اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ کربلایی محمد عطااللهی و علی پاشایی و محسن نور آذر ●━━━━━━─────── "یا رب الحسین إشف صدر الحسین بحق الحسین بظهور الحجة" مجنون‌ترین آواره‌ی روی زمینم آواره‌ی کرب‌ و بلا در اربعینم *خودم اینجام ولی دلم حیرونِ کربلاست جسمم اینجاست ولی روحم تو حرمته آقاجان* دیگر نخواهم داشت در دل آرزویی امروز اگر مهدیِ زهرا را ببینم *کجایی آقا جانم؟ خوش به حالِ زائری که هم قدمِ امام زمانش رفت کربلا مسیر عشق و معرفتِ مشایه ابی عبداللهِ همینطور نیست بگی دارم میرم زیارت امام حسین.. چون زائراش فرق داره اونجا زائرش امام زمانه..یعنی بدون اگر نجف تا کربلا پای پیاده رفتی همقدم امام زمان خدا روزی‌مون کنه اونایی هم که نرفتن برن انشالله دوباره* آقا کجایِ شهر هستی تا بیایم قدری به پایِ روضه های تو نِشینم امام زمان! با گریه کردن بر غریبیِ تو آقا امروز کامل میشود ارکانِ دینم ای کاش می‌شد تا که همچون جاده من نیز از خاکِ پایت هر قدم بوسه بچینم صد بار اگر شویم فدایِ تو یا حسین کاری نکرده‌ایم برایِ تو یا حسین *آقا جان! امسال اربعین تو به دیدار ما بیا اگه امشب کنار گودال نیستم برات ناله بزنم، اگه شب اربعین مثل خواهرت نتونستم بیام صورت بذارم رو خاکِ مزارت آقا جان تو بیا لااقل یه سر به این نوکرات بزن..* امسال اربعین تو به دیدارِ ما بیا میقاتِ ماست بزمِ عزایِ تو یا حسین «حسین جان ... حسین جان ..» شکرِ خدا که سجده به خاکِ تو می‌بَریم در هر نماز رو به خدایِ تو یا حسین آقا جان! از کوچه‌ها به کرب و بلا کوچ می‌کنیم *به خدا کنار زن و بچه میری ولی دلت پیش اربابته.. بچه‌ات صدات میزنه بابا این چند روزه هوش و حواس نداری! عکسا رو می‌بینی بی‌اختیار گریه می‌کنی!میگی دخترم پسرم! هرکی دوستت، رفیقت، یه وقتی می‌بینن حال و هوای همدیگه رو همینجوریِ میگی آره راست میگی درست فهمیدی یکی دو روزه دلتنگ زیارتم* از کوچه ها به کرب و بلا کوچ می‌کنیم همراه دسته های عزایِ تو یا حسین این روضه‌ها مسیر رسیدن به کربلاست قربانِ ذکرِ راهگشایِ تو یا حسین ای اربعین قیامتِ هَل مِن معین تو ای اربعین صدایِ رسایِ تو یا حسین ما ملتِ امام حسین و شهادتیم اسلامِ نابِ ماست ولای تو یا حسین *بابا! سفر خطر داره! با زن و بچه بلند شده رفته میگه این راه از قدیم هرکی رفته جونشو سر دست گرفته.وقتی اومد، دید مأمورا جلوشو گرفتن سن و سالی ازش گذشته، پیر شده گفتن مگه نشنیدی خلیفه‌ی وقت دستور داده هرکی زیارت حسین میره دستشو باید بده؟ مرسوم کردن دست راستو می‌بُریدن؛ آورد دست چپشو گذاشت گفت: من سال گذشته دست راستمو دادم برای امام حسین اینجوری رفتن راه امام حسین و شهدای عزیزمون که پشت پیراهنهاشون نوشتن می‌رویم تا راه کربلا رو باز کنیم. چقدر خون دادیم، جون دادیم واقعاً برای این مسیر، حالا ما همین چند روز پیش که توفیق زیارت داشتیم تو مسیر هم خیلیا، حالا بچه های قد و نیم‌قد، بچه شیرخواره، با یه عشقی میاد، اذیته هوا گرمه آقا اون دیگه با امام حسین معامله کرده، با حضرت زینب معامله کرده، اون وقت مادر خودش سختشه وسایل دستشه میره. بعد بچه شیرخواره رو با زحمت چسبونده رو بغلش، رو سینه اش میاد چون که اون با رباب معامله کرده، میخواد بِچِشه تو این مسیر بی بی جانمون چی کشید. اما فقط یه چی می‌خوام بگم بگم خواهری که بچه شیرخواره‌ ات رو بغل گرفتی اربعین به عشق امام حسین رفتی ولی بدون رباب دیگه بی علی اصغر برگشت، دیگه علی اصغر نداره..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•خودم دیدم بهم پیوسته... حسینی اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سیدحسین مؤمنی ●━━━━━━─────── *قنداقه علی اصغر و رو دست گرفت "ان لم ترحمونی فرحموا هذا الطفل"این طفل رضیع سند غربت و مظلومیت ابی عبداللهِ * اگر به زعم شما من گنهکارم نکرده هیچ گناهی علی اصغرم *بگیرید خودتون سیراب کنید.تیر به حلقوم تو بغل بابا "فذبح الطفل من الاذن الی الاذن و من الورید الی الورید" هی دست و پا میزد تو بغل بابا* بابا غم مخور ای کودک دردی کشم من خودم تیر از گلوییت می‌کشه غم مخور ای کودک خاموش من قتلگاهت می‌شود آغوش من *دو تا برادر تو لشکر عمر سعدن دقیقه‌ی نود چیزی نمونده قائله ی کربلا ختم بشه این حالتو که دیدن علی تو بغل بابا مثل مرغ سر کنده داره بال بال میزنه از لشکر عمر سعد کندن اومدن رفتن سمت ابی عبدالله. حسین جان اجازه میدی بریم برات بجنگیم رفتن. افتادن رو زمین به شهادت رسیدن سر برادر بزرگه رو به دامن گرفت دید جان داده. سر برادر کوچیکه رو به دامن گرفت خونا رو از چشاش پاک کرد برادر کوچیکه دید سرش تو دامن ابی عبدالله یه جمله صدا زد آقا از ما راضی شدی ببین نور ابی عبدالله چیکار می‌کنه نور ابی عبدالله از ما راضی شدی عقل رو میخوای ببینی برو تو غلام ابی عبدالله ببین دو تا غلامن تو کربلا کار کردن کارستون یکی غلام خود ابی عبدالله یکی اسلم غلام واضحه. اومد محضر ابی عبدالله آقا اجازه میدی برم فرمود تو رو آزادت کردم عقل معاش میگه برو. عقل حسابگر میگه برو. حسین تکلیفو از رو دوشت برداشت برو. بارو ورداشت هیچ تکلیفی نداری برو. ولی عقل معاد میگه کجا برم شاید مثلاً گفته باشه حسین جان برم روز قیامت رو دارم در مقابل مادرت بایستم. حسین جان تمام عشق من اینه که عنوان غلامی رو منه اونم غلامِ حسین.حسین جان من لایق نیستم بدن من کنار بدن علی اکبرت باشه کجا برم کجا رو دارم که برم. رفت میدان افتاد رو زمین غلام دیگه، بنازم حسین و* ز رفتارش به بالین غلام خویش دانستم که آن مولا غلام خویش را هم دوست میدارد * یه وقت این غلام دید یه دست مهربانی داره خون رو پاک می‌کنه صورتش گرم شد چشا رو باز کرد دید حسین صورت به صورت غلام گذاشته همونجوری که خم شد صورت به صورت علی اکبر گذاشت همونجوری خم شد صورت به صورت غلام گذاشت یه وقت غلام یه ناله‌ای زد" من مثلی؟" کیه مثل من؟ پسر پیغمبر صورت به صورت من گذاشته. "لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وحَيرَةِ الضَّلالَةِ"عطیه چه خبره؟ صدا میاد. سحابی خاص پیغمبر، عطیه از علمای عصر نابیناست جابر!عطیه برو ببین چه خبره اومد برگشت جابر بلند شو بعد از اینکه جابر بود چون بوی ابی عبدالله تو مشامش هست صحابی پیغمبره.قبرم که معلوم نبود خاکا رو بو می‌کرد می‌ریخت رو زمین بو میکرد میریخت رو زمین تا رسید به یه جایی بو کرد دید بوی دوستشو میده صورت گذاشت رو خاک هی ناله میزد حبیبی یا حسین بیهوش افتاد رو زمین عطیه به هوشش آورد هی ناله میزد "حبیب لا یجیب حبیبه" میشه دوست جواب دوستو نده؟ بعد خودش جواب داد جابر چه انتظاری داری از کسی که بین سر و بدنش جدایی افتاده. صدا اومد عطیه خبر آورد جابر بلند شو حسین مهمان داره همه اومدن کنار قبر ابی عبدالله اینکه میگن هر یکی سوی مزاری می‌دوید اشتباهه همه اومدن اول سر قبر ابی عبدالله روضه خوانشون زینب کبری‌ ست. حالا زینب روضه بخوانه.. یا اباعبدالله حسین جان هرچی بهم گفته بودی انجام دادم. حسین جان بچه‌هاتم آوردم. حسین جان خودم آب نخوردم بچه‌هاتو سیراب کردم.حسین جان خودم غذا نخوردم بچه‌هاتو سیر کردم. حسین جان خودم نخوابیدم بچه‌ها تو خوابوندم. حسین جان هر وقت می‌خواستن بچه‌هاتو تازیانه بزنن خودمو سپر می‌کردم تازیانه‌ها به من می‌خورد. که اگه نامحرم نبود نشون می‌دادم بدن زینبت کبوده، دیگه تو گزارشات تاریخ غیر از این نیومده. شاید زینب کبری نمی‌خوان به برادر بگن که چی شده...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید حسین مؤمنی ●━━━━━━─────── اما ما بگیم.. آقا جان یا ابا عبدالله الان اگر بلند بشی دیگه زینبتو نمی‌شناسی* دگر این زینب آن زینب نباشد *آقا جون یا ابی عبدالله کاری کردن تو شام با اهل و عیال تو که اگر پسرت علی اوسط امام سجاد علیه السلام این جمله رو فرموده باشن بعید نیست ای کاش مادر منو نمی‌زاییده. حسین جان زینب برات نگفته اما من میگم از دروازه ساعات اهل و عیالتو رو وارد کردن..حسین جان! تو محله یهودیا و مسیحیا اهل و عیال تو رو گردوندن هی با نیزه به این بچه‌ها می‌زدن. حسین جان! سر تو و عزیزان تو بالا نیزه‌ها زدن این نیزه‌دارا جلو چشم اهل و عیال تو با این نیزه‌ها بازی می‌کردن. سرا از بالا نیزه رو زمین می‌افتاد. حسین جان چیکار کردن حسین جان اهل و عیالت رو... خاک به دهن من امام زمان ببخش..حسین جان اهل و عیال تو رو تو بازار برده فروشا بردن. خدایا یعنی یه اربعین دیگه هم زنده‌ایم؟ الان می‌تونی برای ابی عبدالله گریه کنی و هق‌هق کنی یه زمانی میاد اینقدر پنبه تو دهنمون میذارن چشامونو می‌بندن پاهامونو می‌بندن انقدر اونجا دلت می‌خواد بگی یا حسین.. انقدر دلت می‌خواد برای ابی عبدالله بلند بلند گریه کنی.. اما دیگه گذشته الان که نفس می‌کشی برای حسین و عیال حسین گریه کن..حسین جان زینبتو تو جمع نامحرما آوردن. امام سجاد علیه السلام نشستن کنار قبر یه وقت دیدن کسی اومد نگاه کردن فرمودن: أنت جابر؟ تویی؟ عرض کرد بله آقا منم شروع کردن هر دو به گریه کردن امام سجاد فرمودند: جابر نبودی اینجا با بابای من چیکار کردن. اونی که شاهده واقعه است داره میگه اونی که شاهد بود نگاه کرد داره میگه..* * امام سجاد برای جابر داره میگه:..* خودم دیدم به هم پیوسته بودن به دور پیکرش صف بسته بودن یکی با سنگ میزد بر جبینش یکی با تیر قلب نازنینش یکی میزد به دست و بازوی او یکی با نیزه زد بر پهلوی او خودم دیدم رخ همچون گلش را خودم دیدم صدا زد سنبلش را *حالا از زینب بشنوید...* الهی هیچ خواهری نبیند خودم دیدم گرفته کاکلش را *آخ چهل روز قبل اینجا چی شد جابر نبودی شمر وارد گودی قتلگاه شد چنان با لگد به پهلوی بابام حسین ضربه زد جلو چشمم، عمه جانم زینب و اهل و عیال عمامه از سر حسین برداشت هی دیدن خنجرو بالا می‌بره..* دست و پا میزد حسین زینب صدا می‌زد حسین... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #زوار_کربلا #روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام 🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین 🔸جان و تنم فدای
. |⇦•پر می زند سوی حرم... حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویژهٔ اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام حمیدرضا گودرزی ●━━━━━━─────── اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ به عِلمُک دلشوره دارد به دلم شب‌های جمعه پر می‌زند سوی حرم شب‌های جمعه *شب جمعه کربلا چه خبره ؟دل شما هم الان پیش اون‌هایی هستش که دارن تو مسیر نجف و کربلا رو میرن امسال نتونستی بری دلتنگی..* دلشوره دارد این دلم شب‌های جمعه پر می‌زند سوی حرم شب‌های جمعه گریه ام به یاد ساقی لب تشنه ی عشق با روضه ی مشک و علم شب‌های جمعه دل تنگی حرم نمی گردد مداوا با تربت شاه کرم شب های جمعه تا می‌نویسم خواهرش در قتلگاه است در دست من گرید قلم شب‌های جمعه * از همین جا سلام بدیم شب جمعه...* حالا که من از حرم دورم درمونم صبره آخه مجبورم یه سلام میدم با حسرت طرف کربلا آرزو دارم بمیرم حرم کربلا حسین غم کربلا منو می‌کشه دل من فقط تو حرم خوشه *دست به سینه "السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین" قربان اون لحظه‌ای که..* از حرم تا قتلگه زینب صدا می‌زد حسین آخ دست و پا می‌زد حسین، زینب صدا می‌زد،حسین *چه جوری خودش رو رسوند نمی‌دانم..* چقدر شلوغه قتلگاه نمی‌رسه صدات نمی‌دونم باید حسین چیکار کنم برات *آخه یه خواهر تو این لحظه‌ای که "و الشمر جالس علی صدر الحسین" شمر رو سینه نشسته چه کاری از یه خواهر ساخته است؟* لبای تشنه تو شد مصیبت فرات آخ ،عجب قیامتی شده غروب کربلات شبیه مادرم زدن تو را چو بی‌ هوا به زیر چکمه‌های شمر زدی تو دست و پا حسینم! برای درهمی حسین یه عده کشتنت.. دیدم که پاره پاره شد تموم پیرهنت نشد که نیزه‌ها را در بیارم تنت غروب و نعل تازه و صدای ده سوار «یاحسین..یا حسین..‌» شب‌های جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می‌آید زنی قامت خمیده لب می‌گذارد روی حلقوم بریده *علی لعنت الله علی قوم الظالمین* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇