.
|⇦•عمر صد سال ...
#توسل و #مناجات_با_خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_سیزدهم_رمضان به نفسِ حاج #محمدرضا_طاهری
●━━━━━━───────
عمر، صدسال اگر طول کشد، مختصر است
از همان لحظهٔ میلاد، اجل پشت در است
به کجا می روی ای بنده سرگشته، بیا
که خدا از رگ گردن به تو نزدیک تر است
چه غم از زخم زبان ها،چه غم از طعن رقیب
که خدا عاشق این سوز دل و چشم تر است
بهترین هدیهٔ این سفره مهمانی حق
عطش لحظهٔ افطار و دعای سحر است
آنچنان پرده بر اعمال بدت افکنده
ملک صبح ز اعمال شبت بی خبر است
عرش بر گریه شرم تو مباهات کند
پَرِ اشک سحرت خوب تر از بال و پر است
همه درهای فلک را به روی خود بستی
راه وا کردن آن، دست دعای پدر است
*تازه از دعای پدر،دعای بهتر و خوب تری داریم. حضرت موسی عرضه داشت خدایا من رو نصیحتی کن. سه مرتبه پروردگار فرمود: موسی خیر دنیا و آخرت میخوای، خدمت مادر کن. بار اول گفت: خدمت مادر...بار سومم فرمود:خدمت مادر..
بار بعد گفت: خدمت پدر...یک فردی خدمت رسول خدا آمد و گفت گرفتارم.حضرت فرمودند: برای پدر و مادرت که از دنیا رفتند دعا می کنی؟ گفت:آره فرمود: خب پس درست دعا نمی کنی.
بعد این آیه رو فرمودند:"اَللّـهُمَّ اغْفِرْ لي وَلِوالِدَي وَارْحَمْهُما كَما رَبَّياني صَغيراً اِجْزِهما بِالاِْحسانِ اِحْساناً وَبِالسَّيئاتِ غُفْراناً"
همه درهای فلک را به روی خود بستی
راه وا کردن آن دست دعای پدر است
هرگز از یاد گل فاطمه غافل نشوید
شب جمعه ست شب حجت ثانی عشر است
نمک عشق بیاور که محک عشق علیست
عمر بی عشق حسین بن علی بی ثمر است
غزلی تازه سرانداز، سخن بیشتر است
همه شب ها دگرند و شب جمعه دگر است
#شب_جمعه است مگو کرب و بلایی نشدم
کربلا مجلس روضه ست،همین دور و بر است
*مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی از مراجع عالیقدر می فرمودند:تحت قبه فقط تو حرم ابی عبدالله نیست.هرجا روضه ابی عبدالله بخونید بگید: صلی الله علیک یا اباعبدالله؛تحت قبه حساب میشه؛دعا مستجابه...*
شب جمعه است مگو کرب و بلایی نشدم
کربلا مجلس روضه ست،همین دور و بر است
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
مادری روضه به پا کرده، بیا منتظر است...
شب جمعه است بیاد لب عطشان حسین
عالمی سینه زن و مادر او نوحه گر است
باز با بانگ بُنَیَّ همه آفاق گریست
آفرینش همه از ناله او در شرر است
روضه خوانم من و هرگز نرود از یادم
ریشهٔ نیزه گودال همان میخ در است
تکیه بر نیزه غربت زده و می بیند
آه عباس کجایی که حرم در خطر است
به خدا لشگر دشمن همه می دانستند
که علی اصغر او از پدرش تشنه تر است
از سر نی، سر بابای غریبش می گفت:
به خدا از همه سرها سر شش ماهه سر است
داغ فرزند کشنده است،همه می دانند
بدتر از زخم گلو آتش زخم جگر است
خنجر شمر کجا، کشتن ارباب کجا
بنویسید پدر کشتهٔ داغ پسر است
*لذا وقتی سینه اربابتون سنگینشد...وقتی نانجیب وارد گودال شد...ابی عبدالله چشمش رو باز کرد،فرمود:...*
ای که با تیغ جنون می کُشی ام
تو مپندار، کنون می کشی ام
اکبرم را که به خون آغشتی
در همان جای مرا هم کشتی
*کنار بدن جوونی هر باباییمکه باشه ، همه تسلاش میدن زیر بغلاش رو می گیرند، فقط کنار بدن علی اکبر بود؛تا این بابا صدا زد:ولدی... یه وقت همه شروع کردن کف زدن...هلهله کردن....*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_دعا #امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#ماه_رمضان
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
|⇦•شب جمعه به دل...
#روضه_امام_حسین و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شب_سیزدهم_رمضان به نفسِ کربلایی #حسین_طاهری
●━━━━━━───────
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه دوباره پر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
*بلند حسینو صدا بزن هر وقت براش گریه میکنی بلند بلند گریه کن مادرش میبینه*
ای با غریبههای جهان آشنا
ای عهدهدار مردم بی دست و پا
*شب جمعه خوش به حال اونایی که الان حرمتن حسین جان!...*
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه دوباره پر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
*یعنی چشمتو ببند بیا بریم از باب القبله وارد حرمش بشیم "صل الله علیک یا سیدنا المظلوم" بریم سمت گودال شب جمعه است...*
گوشه قتلگاه میآیم
با دم آه آه میآیم
مادرش آمده است میدانم
روضه ی یا بنّی میخوانم
دو سه خط روضه هر که هرجا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
*امشب مادرش روضه میخونه..*
هرچه او بیشتر نفس میزد بیشتر میزدند زینب را
تیغشان مانده بود در گودال با سپر میزدند
شب جمعه است روضه خوان زهراست
مجلسی گوشه حرم بر پاست
یکی از گودی زمین میخواند
یک نفر روضه این چنین میخواند
لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده
آن طرف تر علمدار، برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده
عزت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه بی سر افتاده
* امشب بمونه برای قبرمون حسین حسین حسین...*
کفن که دست مرا بست دست تو باز است
و دست باز تو یعنی بیا در آغوشم
"اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین.."
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#ماه_رمضان
#کربلایی_حسین_طاهری
#شب_جمعه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•دوباره مادر و...
#روضه #شب_جمعه به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شب_بیست_و_هفتم_رمضان به نفسِ حاج #محمدرضا_طاهری
●━━━━━━───────
دوباره مادر و کرب و بلا، شبِ جمعه
دوباره مادر و اشک و عزا، شبِ جمعه
*هرکی صدا ناله های این مادرُ میشنوه، باید یاری بده به حضرت زهرا سلام الله علیها..امام صادق علیه السلام فرمود : ابوبصیر میخوای مادرمون زهرا رو یاری کنی؟ عرضه داشت : چرا که نه ! اما من کجا، یاری رسوندن به مادرِ شما کجا؟! چیکار باید بکنم ؟ فرمود : تو روضه هایِ جَدّمون بلند بلند گریه کن..*
حالا اهلِ روضه :
دوباره روضه ی والشمرُ جالسٌ، ای وای
دوباره روضه ی سر نیزه ها، شبِ جمعه
دوباره گریهی زهرا کنارِ گودال و
دوباره ضجهی وا غُربتا، شبِ جمعه
*خوب گوش بدی الآن صدا حضرت زهرا رو دوباره میشنوی ...*
خدای من، خدای من
عریان بچه ی با حیای من
دوباره ناله ی جانسوزِ یابُنَیْ قَتَلوک
رِسد ز حضرتِ خَیرُالنِّساء شبِ جمعه
زِ عرش هودَج نوری به اشک و آه رسید
خبر دهید که زهرا به قتلگاه رسید ...
*شما میرید تا نگاهتون به ضریح میفته، میگید السلام علیک یا اباعبدالله السلام علی الحسین ...ان شاءالله بزودی روزیت بشه ..اما مادرش وقتی میاد سلاماش فرق داره ...*
سلام ای پسر بی سَرم، سلام حسین
سلام تشنه لبِ مضطرم، سلام حسین
سلام ای بدنِ قطعه قطعهی در خاک
سلام کُشتهی بی یاورم، سلام حسین
سلام ای تنِ عریانِ بی کفن، پسرم
سلام صیدِ شکسته پَرم، سلام حسین
مُرَمِّلٌ بِدماء، یا مُقطَّع الأَعضاء
گلو بُریده ی از خنجرم، سلام حسین
کنار قبرِ تو بر پیکرت سلام کنم
سَرت کجاست که بالا سرت سلام کنم
*انبیاء و اولیاء همه جَمعند کنارِ گودال،این مادرم میاد اما گاهی خودِ حضرت زهرا دنبال یه روضهخون میگرده ...عجب روضهخونی داره میاد..یه وقت نیگا میکنه یه خانومِ دیگه هم قد خمیده داره میاد
تا میرسه میگه وا أُمّاه...*
خودم دیدم زِ بالای بلندی
که محبوبِ خدا را سر بُریدند ...
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#ماه_رمضان
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_امام_حسین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
بمناسب دهمین سالگرد درگذشت
استاد علی آهی 🖤
🛑مگهمیشه حضرتزینبازامامحسیندلبِکَنه؟
🔖 غزل معروف قتلگاه « او می دوید و من میدویم » که همه شما بزرگواران اون رو شنیدید از مرحوم #جودی_خراسانی هست.¹
♦️اما #نکته اینجاست دو بیت از این غزل
رو مداحان تغییر دادند و آن هم تغییری که
به مضمون آن اشکال وارد هست...
1⃣ مورد اول :
🔰 چیزی که مداحان میخونند :
آن دم بُریدم من از #حسین دل ²
کآمد به مقتل شمر سیه دل
🔖 اما اصل شعر :
آن گه بریدم از #زندگی دل
کامد به مسلخ شمر سیه دل
2⃣ مورد دوم :
🔰 چیزی که مداحان میخونند :
او میبرید و من میبریدم
او از حسین سر من از حسین دل ³
🔖 اما اصل شعر :
او میبرید و من میبریدم
او از حسین سر من #غیر_از_او دل
📍1. دیوان جودی، ص 371 (به کوشش
قاسم رفیعا)
📍2 , 3. مرحوم حاج علی آهی میفرمودند
این خلاف نظر حضرت زینب سلام الله علیها
هــست که میگید حـــضرت از امـــام دل بُرید،
حـــضرت زیــــنب کِی از ابـــاعــــبدالله دل بُرید؟
............
.👆
#روضه_امام_حسین
#روضه_شب_جمعه
.
.
آن دَم بريدم من از حسين دل
كآمد به مقتل شمرِ سيه دل
او مي دويد و من مي دويم
او سويِ مقتل من سويِ قاتل
*اي واي حسينم... چقدر امروز زينب اين مسير رو مي دَويد، يا كنارِ بدنِ علي اكبر، يا كنارِ بدنِ قاسم، هي مي اومد بالايِ تَل ولی دوباره نگران خیمه ها میشد و برمیگشت که نکنه دشمن به خیام حمله کنه...*
او مي نشست و من مي نشستم
او روي سينه من در مقابل
* وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِك... وَالشِّمرُ جالِسٌ، نَفَسِ مادرم گرفت...*
او مي كشيد و من مي كشيدم
او خنجر از كين، من آه از دل
*صداي هلهله داره مياد، يه عده دارن كف ميزنن، يه عده دارن تكبير ميگن، زمين كربلا داره ميلرزه، حضرت زينب سلام الله عليها اومد پيش امام سجاد، آقا داره توي تب ميسوزه، پرده ي خيمه رو كنار زدن، نگاه كردن... سري به نيزه بلند است در برابر زينب...
هلال بن نافع ميگه: ديدم لب هاي حسين داره بهم ميخوره، نزديك اومدم، مي دونستم حسين نفرين كنه همه زير و رو ميشن، گفتم: بذار خيالم راحت بشه، اما ديدم داره ميگه: جگرم داره از تشنگي ميسوزه، تشنگي داره منو ميكشه... گفت: دلم سوخت رفتم سپرم رو پر از آب كردم، به سختي همه رو كنار زدم، نزديك گودال شدم، ديدم شمر با لباس هاي غرق خون از گودال بيرون اومد، گفت: هلال كجا داري ميري؟ گفتم: دارم برا حسين آب مي برم، گفت: دير اومدي كار تموم شد... دامن عربيِ شو كنار زد: ديدم سر حسينِ، گفتم: نانجيب! بالاترين جنايت رو كردي، چرا تن و بدنت داره ميلرزه؟ گفت: هلال! لحظه هاي آخر حسين، گوشه ي گودال هيچ زني نبود، اما يه صدايي ميشنيدم، يه خانومي هي مي گفت: "بُنَيَّ!" مادر!...*
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسین
.
.
#زمزمه ... گریه میکنم
امین عسگری حسینیه معلی
#امام_زمان
#مناجات_با_امام_زمان
تا دلم از کرده های خویش نادم می شود
بیش تر از پیش چشمم گریهلازم می شود
"اشک"،بال پر زدن در وادی معراج هاست
گریهکُن در روضه جبریلِ عوالم می شود
شمع باشی یا که پروانه..،چه فرقی می کند
سوخت هرکس که درونش "عشق" حاکم می شود
هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد
حتم دارم شیشه هم باشد،مقاوم می شود
گرچه هِی در می زنم..،کشکول من را پُر نکن
دست سائل تا که خالی شد..،مزاحم می شود
این خرابت را بیا و لطف کن..،بیرون نکن
قول خواهد داد که یک روز سالم می شود
تا گناهی می کنم،زهرا وساطت می کند
پُشت مادر،طفلِ بازیگوش قایم می شود
آه ای ماهِ هزار و چند صد ساله بگو
سهم ما تا کِی سیاهیِّ مُداوم می شود
هر زمان "ناحیّه" می خوانم تصور می کنم
روح من تا کربلایش با تو عازم می شود
گریه..،تنها در میان روضه ی جدَّت "حسین"...
اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود
▪️
▪️
لااقل "اینجسمِعریانمانده" را..،دفنش کنید
نامروَّت ها کسی اینقدر ظالم می شود
آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود...
کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می شود!؟
#بردیا_محمدی ✍
┄┅═══••↭••═══┅┄
زمزمه #امام_حسین #سبک_منی_که_از_تولدم
از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست
دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست
عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم ...
تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم ...
گریه میکنم ...
تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم ...
بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم .
برات قتیل العبرات ، گریه می کنم
تا زخم بشه پلکِ چشام گریه میکنم
تا خوب بشه زخمِ تنت
تا خون نیاد از بدنت
برای تشنه کشتنت
حسین وای
یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم
به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم
با یا حسین یا زینبا ، سینه میزنم .
با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم .
سینه میزنم
تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم ...
به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم ...
که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم
اشک چشام بشه روون ...
اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم
با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟
به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم ...
بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم ...
لطمه میزنم ...
از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم ...
من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم ...
فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم ...
____
عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: «حَجَجْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ فَقُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَوْ نُبِشَ قَبْرُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ -علیهما السلام- هَلْ کَانَ یُصَابُ فِی قَبْرِهِ شَیْءٌ؟ فَقَالَ: یَا ابْنَ بُکَیْرٍ مَا أَعْظَمَ مَسَائِلَکَ إِنَّ الْحُسَیْنَ مَعَ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَخِیهِ فِی مَنْزِلِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَعَهُ یُرْزَقُونَ وَ یُحْبَرُونَ وَ إِنَّهُ لَعَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مُتَعَلِّقٌ بِهِ یَقُولُ: یَا رَبِّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ إِنَّهُ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِی رِحَالِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یَقُولُ أَیُّهَا الْبَاکِی لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَکَ لَفَرِحْتَ أَکْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَیَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِیئَهٍ
عبد اللَّهبنبکیر با امام صادق (ع) گفتگو میکرد. در ضمن گزارش این گفتگوی طولانی آمده است که راوى مىگوید: محضر امام عرض کردم: اى پسر رسول خدا اگر قبر حضرت حسینبنعلى را نبش کنند، در قبر به چیزى برخورد مىکنند؟ حضرت در جواب فرمودند: «چه سؤال بزرگى کردى، حضرت حسین با پدر و مادر و برادر بزرگوارشان در منزل رسول خدا بوده و جملگى با آن حضرت از روزى خدا بهرهمند مىشوند و در خصوص آن جناب باید بگویم که حضرتش بر سمت راست عرش چنگ زده و به درگاه الهى عرض مىکند: «یا ربّ أنجز لی ما وعدتنى (آنچه را به من وعده دادى روانما)» و آن حضرت به زوار خود نگریسته و به آنها و به اسماء ایشان و اسماء پدرانشان و آنچه در خورجین و بارشان است، آگاهتر از خودشان به فرزندانشان است و نیز آن جناب به گریهکنندهگانش نظر فرموده و براى آنها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارشان درخواست استغفار براى ایشان مىکنند و خطاب به کسانى که برایشان گریه مىکنند، مىفرمایند: اى کسى که گریه مىکنى اگر بدانى خداوند چه [پاداشی] برایت آماده نموده، مسلما سرور و شادى تو بیشتر از حزن و اندوهت مىگردد و قطعا خدای تعالی تمام گناهان و لغزشهای تو را بهواسطه این اشکى که ریختهاى مىآمرزد.»
📚 کامل الزیارات ص ۲۰۶
#فراق_کربلا
#روضه_شب_جمعه
#فاطمیه
..👇
.
#زمزمه ... گریه میکنم
امین عسگری حسینیه معلی
#امام_زمان
#مناجات_با_امام_زمان
تا دلم از کرده های خویش نادم می شود
بیش تر از پیش چشمم گریهلازم می شود
"اشک"،بال پر زدن در وادی معراج هاست
گریهکُن در روضه جبریلِ عوالم می شود
شمع باشی یا که پروانه..،چه فرقی می کند
سوخت هرکس که درونش "عشق" حاکم می شود
هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد
حتم دارم شیشه هم باشد،مقاوم می شود
گرچه هِی در می زنم..،کشکول من را پُر نکن
دست سائل تا که خالی شد..،مزاحم می شود
این خرابت را بیا و لطف کن..،بیرون نکن
قول خواهد داد که یک روز سالم می شود
تا گناهی می کنم،زهرا وساطت می کند
پُشت مادر،طفلِ بازیگوش قایم می شود
آه ای ماهِ هزار و چند صد ساله بگو
سهم ما تا کِی سیاهیِّ مُداوم می شود
هر زمان "ناحیّه" می خوانم تصور می کنم
روح من تا کربلایش با تو عازم می شود
گریه..،تنها در میان روضه ی جدَّت "حسین"...
اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود
▪️
▪️
لااقل "اینجسمِعریانمانده" را..،دفنش کنید
نامروَّت ها کسی اینقدر ظالم می شود
آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود...
کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می شود!؟
#بردیا_محمدی ✍
┄┅═══••↭••═══┅┄
زمزمه #امام_حسین #سبک_منی_که_از_تولدم
از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست
دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست
عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم ...
تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم ...
گریه میکنم ...
تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم ...
بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم .
برات قتیل العبرات ، گریه می کنم
تا زخم بشه پلکِ چشام گریه میکنم
تا خوب بشه زخمِ تنت
تا خون نیاد از بدنت
برای تشنه کشتنت
حسین وای
یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم
به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم
با یا حسین یا زینبا ، سینه میزنم .
با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم .
سینه میزنم
تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم ...
به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم ...
که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم
اشک چشام بشه روون ...
اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم
با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟
به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم ...
بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم ...
لطمه میزنم ...
از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم ...
من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم ...
فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم ...
____
عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: «حَجَجْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ فَقُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَوْ نُبِشَ قَبْرُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ -علیهما السلام- هَلْ کَانَ یُصَابُ فِی قَبْرِهِ شَیْءٌ؟ فَقَالَ: یَا ابْنَ بُکَیْرٍ مَا أَعْظَمَ مَسَائِلَکَ إِنَّ الْحُسَیْنَ مَعَ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَخِیهِ فِی مَنْزِلِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَعَهُ یُرْزَقُونَ وَ یُحْبَرُونَ وَ إِنَّهُ لَعَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مُتَعَلِّقٌ بِهِ یَقُولُ: یَا رَبِّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ إِنَّهُ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِی رِحَالِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یَقُولُ أَیُّهَا الْبَاکِی لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَکَ لَفَرِحْتَ أَکْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَیَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِیئَهٍ
عبد اللَّهبنبکیر با امام صادق (ع) گفتگو میکرد. در ضمن گزارش این گفتگوی طولانی آمده است که راوى مىگوید: محضر امام عرض کردم: اى پسر رسول خدا اگر قبر حضرت حسینبنعلى را نبش کنند، در قبر به چیزى برخورد مىکنند؟ حضرت در جواب فرمودند: «چه سؤال بزرگى کردى، حضرت حسین با پدر و مادر و برادر بزرگوارشان در منزل رسول خدا بوده و جملگى با آن حضرت از روزى خدا بهرهمند مىشوند و در خصوص آن جناب باید بگویم که حضرتش بر سمت راست عرش چنگ زده و به درگاه الهى عرض مىکند: «یا ربّ أنجز لی ما وعدتنى (آنچه را به من وعده دادى روانما)» و آن حضرت به زوار خود نگریسته و به آنها و به اسماء ایشان و اسماء پدرانشان و آنچه در خورجین و بارشان است، آگاهتر از خودشان به فرزندانشان است و نیز آن جناب به گریهکنندهگانش نظر فرموده و براى آنها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارشان درخواست استغفار براى ایشان مىکنند و خطاب به کسانى که برایشان گریه مىکنند، مىفرمایند: اى کسى که گریه مىکنى اگر بدانى خداوند چه [پاداشی] برایت آماده نموده، مسلما سرور و شادى تو بیشتر از حزن و اندوهت مىگردد و قطعا خدای تعالی تمام گناهان و لغزشهای تو را بهواسطه این اشکى که ریختهاى مىآمرزد.»
📚 کامل الزیارات ص ۲۰۶
#فراق_کربلا
#روضه_شب_جمعه
#فاطمیه
..👇👇
.
#روضه_امام_حسین
#روضه_شب_جمعه
●━━━━━━───────
بذارید امشب همون روضهای رو بخونم که حضرت زهرا سفارش کردن به اون روضه خون تو عالم رویا گفت: چه روضهای بخونم؟ گفتن روضه وداع حسینمو بخون اما مثل یه روز عاشورایی همچین که سوار ذوالجناح اومد بره میدون دید صدایی از پشت سر میاد چی میگه "مهلاً مهلا یا ابن الزهرا " برگشت دید زینبه از ذوالجناح پیاده شد دست ولایتی رو گذاشت رو سینه زینب، زینبی که تا الان میگفت صبر کن نرو میدان حالا صدا زد میخوای بری برو اینجام هنوز امید داره سایهی سر داره اما ساعاتی بعد...*
زینب وارد گودی قتلگاه شد ...
#حسبن_جان ...
🔻استخوان های تنت مثل دلت نرم شده
🔻جز من و مادرمان ، سینه زنی نیست تو را
🔻بسکه اسب از بدنت رد شده چون خاک شدی
🔻تا رسیدم به تو دیدم ، بدنی نیست تو را
به زبانحال مادر رو مخاطب قرار داد...
مادر کاش بودی میدیدی
از اون گلوی پاره منو صدا کرد
«اُخَیَّ إلَیَّ .. اُخَیَّ إلَیَّ..»
یافت آن گل را ولی پرپر شده
پاره پاره پیکری بی سر شده
گفت آیا یوسف زهرا تویی
آنکه من گم کرده ام تویی؟
*نشناخت بدن برادر و اما یک وقت دیدن از زیر تیر و نیزه ها،حسینش صدا میزنه "اُخَیَّ إلَیَّ"خواهرم من حسینم ..
شمشیر شکسته ها روکنار می زد نیزه شکسته ها رو کنار می زد،دنبال برادر می گشت
گلی گم کرده ام می جویم او را
به هر گل می رسم می بویم او را
اگر جویم گلم را در گلستان
به آب دیدگان می شویم او را
بالاخره حسینشو پیدا کرد اما رسم خواهر و برادری اینه، یه عمری هر موقع حسینشو می دید دست دور گردنش مینداخت صورت ماه برادرو میبوسید حالا نگاه می کنه حسین که سر در بدن نداره ، عیبی نداره بزار دستتو ببوسم حسین، ای وای دستی هم در بدن نداره مقطع الاعضا شده ،همه ی اعضای بدنشو جدا کردن پس کجارو ببوسه زینب، یه مرتبه دیدن خم شد صورت گذاشت رو رگهای بریده
🔻بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
یه جایی رو زینب بوسید که حتی مادرش فاطمه ی زهرام نبوسیده
🔻بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
🔻زهرا نبوسید ،حیدر نبوسید ،حتی نسیم صحرا نبوسید
تسلیت فاطمه نور بصرت را کشتند
به خدا اهل سقیفه پسرت را کشتند
.
دست گداییتو بالا ببر ... ان شاءالله این دستا به زودی زود برسه به پنجره های ضریح حرمش یکصدا بگو یا حسین....*
صلی الله علیک یا مظلوم
یا اباعبدالله
●━━━━━━───────
#روضه_پایانی_مجلس
#گلی_گم_کرده_ام_میجویم_او_را
.
.
|⇦•از گل تربتِ تو...
#توسل به #امام_حسین علیه السلام ویژهٔ #شب_جمعه اجرا شده به نفس حاج #منصور_ارضی
●━━━━━━───────
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
از گل تربتِ تو بویِ حرم می آید
عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند
خواب دیدم سحری پایِ ضریحت هستم
چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند
چه جوان ها که به پایِ غم تو پیر شدن
بشود دوستی آن دم که کهن می ماند
بویِ سیب از همۀ کرببلا می آید
اشک مادر اثرش رویِ بدن می ماند
هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود
پرچم عشق تو بر شانۀ زن می ماند
صدهزاران چو اویس خاکِ ره زینب نیست
عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند
گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق
چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند ...
یاد پیراهنِ تو بال و پرم درد گرفت
بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت ...
شاعر : #قاسم_نعمتی
(اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ يا اَباعَبْدِاللَّهِ ...)
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_شب_جمعه
#زیارت_عاشورا
#روضه_امام_حسین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
حجت الاسلام میرزامحمدیRoze_Shab-Jome_Mirzamohamadi_52.mp3
زمان:
حجم:
17.18M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
🔊 ای ذکر نام تو نمک روضه ها حسین
◼️ #روضه_شب_جمعه
توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
ای ذکر نام تو نمک روضه ها حسین
شکر خدا که با تو شدم آشنا حسین
سردرب خانه تو نوشتند از ازل
آقا شد هر کسی که شد اینجا گدا حسین
آلوده تر زمن نبود بر درت ولی
آقاتری از اینکه برانی مرا حسین
.
لطفی که که کرده ای پدر ومادرم نکرد
ای مهربانترین کسم ای با وفا حسین
زهرا اجازه داد که من نوکرت شدم
ورنه عزیز من، تو کجا من کجا حسین
گریه کن توام،بدم، اما شنیده ام
زهرا کند به گریه کنانت دعا حسین
فردا که هیچ کس به کسی نیست ،مادرت
خود میکند گریه کنت را سوا حسین
آقا تو را به دست جدای برادرت
دستم مکن زدامن لطفت جدا حسین
یک عمر من به روضه تو آمدم، تو هم
یک دم به شام اول قبرم بیا حسین
زینب چو دید راس تو را روی نیزه ها
از سوز سینه ناله زد و گفت یاحسین
.
موی تو بی وضو نزده شانه مادرم
کی راس تو زده به روی نیزه ها حسین
خاکم به سر بگو زچه خاکستری شدی
دیشب مگر که بوده سرت در کجا حسین
.
.
|⇦•به باد گفتم ...
#روضه #امام_حسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجمحمود کریمی
●━━━━━━───────
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند
ببین دل زاره زینب نگاه و اصرار زینب
تو راهی از خیمه شدی و
من از قفا مرو! کجا ؟امیر و سالار زینب
سایه روی سرم چه کنم
با آتیشه جیگرم چه کنم
یه زن تنها با حرم چه کنم
سپردی ام به که رفتی
به دلقکان و کنیزان
حسین! به من خستهٔ غم زده رحمی
به دل جون به لب اومده رحمی
نرو نرو یه نگاه به حرم کن به حرم رحمی
دم غروب خورشیده چه بوی سیبی پیچیده
وصیت مادرمونه که زینبت داری میری زیر گلوتو بوسیده
*یه وقتی صدا زد یا هانی بن عروه! یا مسلم بن عقیل!یا حبیب! یا مسلم بن عوسجه! چرا جواب منو نمیدید؟این بدنا شروع کردن به تکون خوردن با بال بال زدنشون گفتن لبیک یا حسین..*
چقده زخمی شده بدنت
جونی نمونده دیگه به تنت
زینب و کشته کهنه پیروهنت
*اصلاً هفده،هجده مَحرم داشتم همینطوری بود عمه سادات. همه که جمع میشدن میایستادن عمه جان بیان یهو مثلاً حضرت علی اکبر وارد میشدن میگفتن عمه جان تشریف آوردن. همه عزیزاشو در آغوش میگرفت الان ببین کار به کجا رسیده..*
تو دل من غم عالمه رحمی حسین
دور و بر ما نا محرمِ رحمی
تو رو به چادر خاکی زهرا مادرم رحمی
ببین که پا لرزونه ببین که دستام بی جونه
بیا بریم خیمه ببینی داره تو خواب با ترس و لرز رقیه روضه میخونه
بذار بخوابه شاید نبینه که تن تو به روی زمینه
یکی با خنجر رو سینه ات میشینه
به مادر دم گهواره رحمی
به گوشای پره گوشواره رحمی
میزنه حرمله خنده به اشکات نداره رحمی
هنگامهٔ غم شد
تیر آمد و مقتل همه آلوده به سم شد
هی کم و کم..
از جسم تو هی کم شد و هی کم شد و کم شد
یک نیزه به شانه
آنقدر فرو رفت که یک مرتبه خم شد
پاشیده تن او
تقطیع شده بند به بند بدن او
عمامه و انگشتری و پیراهن او
لب پاره شد انگار با پا زده نیزه لگدی
لب تشنه و خسته شمشیر چنان خورده
که اعضاش شکسته
زیر سم مرکب دندان و سر و سینه و ابرو شکسته
شمر است که با چکمه روی سینه نشست
گوشهای عدهای کمان در دست روی اعضا شرط میبنندند
فریاد کشیده از روی بلندی به روی سینه پریده
ده ضربه زده است و مانده است دو ضربه که به حنجر نرسیده
با خنجر کندش رگهای گلو را نبریده که دریده
*کجا؟جلو چشم مادرش صدای مادر داره میاد «بنی..»پسرم! جیگرم!حسینم! حسین غریب آقا غریب آقا... زینب دست رو سر گذاشت هی صدا میزد وا محمدا.. وا علیا.. اما یه ناله اش دل اهل عرش و سوزاند واماه...*
ای مونس شکسته دلا حال ما ببین
ما را غریب و بیکس و بی آشنا ببین
* این ساعت ساعتهایی که هوای کربلا قیرگون شد تا زینب اومد برسه..*
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
*ای وای.. از کنار حسین با تازیانه کنار کشوندنش.. ای وای حسین وای حسین هلال میگه دلم سوخت سپرم آب کردم ببرم براش دیدم شمر از گودال بیرون اومد داره خنجرشو پاک میکنه.کجا میری؟ برم آب بهش برسونم پسر پیغمبره.. زحمت نکش سیرابش کردم.. چطور؟ عباشو کنار زد دیدم سر ...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_شب_جمعه
#شب_دهم_محرم
#عاشورا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•هر که با خاک درت...
#روضه حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج سید ناصر کهربائی
●━━━━━━───────
هر که با خاک درت کام لبش بردارد
از همان کودکی اش چشم به کوثر دارد
اولین آرزویم هست هم آنی باشم
که به لب نام تو تا لحظه ی آخر دارد
چند صد حج پیاده است ثواب آنکه
قصد پابوسی شش گوش تو در سر دارد
*به خودت ببال نوکر ابی عبدالله گریهکن اربابی..*
پادشاهان همه مبهوت مقامت گویند
این چه شاهی است مگر، این همه نوکر دارد
آقا جان !
تکیه بر نیزه ی غربت زدی و فرمودی:
چشم غارت به حرم این همه لشگر دارد
خواهرش گفت سرش را سر نیزه نزنید
آخ کاین هلال سر نی آمده دختر دارد
صدا زد ای عدو کی طبع من پا میدهد
دختر و سیلی چه معنا میدهد
هر چه میخواهی بزن اما چرا
نعل اسبت بوی بابا میدهد
#امام_زمان
*امشب همراه اون آقایی اشک بریزید رفقا که فرمود: یا جداه زمانه من رو به تاخیر انداخت نبودم کربلا جانم رو فدا کنم.حالا روز و شب گریه میکنم اگه اشک چشمم خشک بشه خون گریه میکنم. امشب بیا مرهم به چشمهای نازنین امام زمانت بزار با این اشک ناله..یا جداه فراموش نمیکنم اون لحظه ای که اسب بی صاحبت سمت خیمه ها اومد. بی بی ها و بچه ها دور ذوالجناح رو گرفتن.یکی صدا زد ای اسب بابا م رو کجا بردی؟ یکی صدا زد ای اسب بابام و چه کردی؟ یه وقت یه دختر سه چهار ساله ای این بچه ها رو کنار زد اومد کنار ذوالجناح دست در گردن این حیوان انداخت صدا زد.."یَا جَوادَ أبِی، هَلْ سُقِیَ ابی أوْ قَتَلُوهُ عَطْشَاناً" اسب بابا به من بگو به بابام آب دادن یا با لب تشنه کشتن؟ دیگه این حیوان نتونست طاقت بیاره. ارباب مقاتل نوشتن...اومد پشت خیمه هی سرش رو به زمین میکوبید این طور نوشتن با اشاره سر فهماند بی بی ها سمت قتلگاه حرکت کنید.خدا میدونه به دل عمه ما چی گذشت روی تل زینبیه ...*
*صدا زد حسین جان..*
بگو چکار کنم آب را صدا نزنی
بگو چکار کنم تا که دست و پا نزنی
بگو چکار کنم تا تو را خلاص کنم
به شمر رو بزنم یا که التماس کنم
«نذر فرج ناله بزن یا حسین..»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_سید_ناصر_کهربائی
#روضه_شب_جمعه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #زوار_کربلا #روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام 🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین 🔸جان و تنم فدای
.
|⇦•پر می زند سوی حرم...
#روضه حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویژهٔ #شب_جمعه اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام حمیدرضا گودرزی
●━━━━━━───────
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ به عِلمُک
دلشوره دارد به دلم شبهای جمعه
پر میزند سوی حرم شبهای جمعه
*شب جمعه کربلا چه خبره ؟دل شما هم الان پیش اونهایی هستش که دارن تو مسیر نجف و کربلا رو میرن امسال نتونستی بری دلتنگی..*
دلشوره دارد این دلم شبهای جمعه
پر میزند سوی حرم شبهای جمعه
گریه ام به یاد ساقی لب تشنه ی عشق
با روضه ی مشک و علم شبهای جمعه
دل تنگی حرم نمی گردد مداوا
با تربت شاه کرم شب های جمعه
تا مینویسم خواهرش در قتلگاه است
در دست من گرید قلم شبهای جمعه
* از همین جا سلام بدیم شب جمعه...*
حالا که من از حرم دورم
درمونم صبره آخه مجبورم
یه سلام میدم با حسرت طرف کربلا
آرزو دارم بمیرم حرم کربلا حسین
غم کربلا منو میکشه
دل من فقط تو حرم خوشه
*دست به سینه "السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین" قربان اون لحظهای که..*
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
آخ دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد،حسین
*چه جوری خودش رو رسوند نمیدانم..*
چقدر شلوغه قتلگاه نمیرسه صدات
نمیدونم باید حسین چیکار کنم برات
*آخه یه خواهر تو این لحظهای که "و الشمر جالس علی صدر الحسین" شمر رو سینه نشسته چه کاری از یه خواهر ساخته است؟*
لبای تشنه تو شد مصیبت فرات
آخ ،عجب قیامتی شده غروب کربلات
شبیه مادرم زدن تو را چو بی هوا
به زیر چکمههای شمر زدی تو دست و پا
حسینم!
برای درهمی حسین یه عده کشتنت..
دیدم که پاره پاره شد تموم پیرهنت
نشد که نیزهها را در بیارم تنت
غروب و نعل تازه و صدای ده سوار
«یاحسین..یا حسین..»
شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده
بر روی اسرارش خدا پرده کشیده
از راه میآید زنی قامت خمیده
لب میگذارد روی حلقوم بریده
*علی لعنت الله علی قوم الظالمین*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_حمیدرضا_گودرزی
#روضه_شب_جمعه
#اربعین #روضه_امام_حسین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇