.
#شرح_عید
امام حسن عسکرى علیه السّلام در توصیف #بعثت نبى اکرم صلّى اللّه علیه و آله بود، می فرماید: «... تا این که به چهل سالگى رسید، و خداوند قلب کریمش را بهترین و والاترین و خاشعترین و مطیعترین قلبها یافت. پس به درهاى آسمان اجازه داد و آنها بازشدند و به ملائکه اجازه داد و آنها نازل شدند و در این حال محمد صلّى اللّه علیه و آله به آنها مىنگریست. پس رحمت از طرف عرش بر وى نازل شد و او به روح الامین (جبرئیل) نگاه مىکرد، جبرئیل نزد او فرود آمد و دستش را گرفت و تکان داد و گفت: اى محمد! بخوان، محمد فرمود: چه چیزى را بخوانم؟ گفت: اى محمد! «اِقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّک الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْاِنسانَ مِنْ عَلَقَ * اِقْرَا وَ رَبُّک الْاَکرَمُ * اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ...». (قرآن را) به نام پروردگارت -که هستى را آفرید- بخوان، همو که انسان را از خون بسته آفرید. بخوان که پروردگارت از همه ارجمندتر است. همو که با قلم تعلیم داد و آن چه را که انسان نمىدانست به او آموخت.(۱)
سپس آنچه را که مىبایست بر او نازل کرد و خودش به سوى پروردگارش بالا رفت. محمد صلّى اللّه علیه و آله از کوه پایین آمد در حالى که عظمت خداوند و جلالت ابّهت الهى او را مدهوش خود کرده بود و به تب و لرز دچار شده بود. چیزى که اضطرابش را بیشتر مىکرد، این بود که مىترسید، قریشیان او را تکذیب کرده و او را به دیوانگى نسبت دهند، در حالى که او عاقلترین مردم و گرامىترین آنان بود و مبغوضترین چیزها در نظر او شیاطین و اعمال دیوانگان بود؛ بنابراین، خداوند اراده کرد که قلبش را مملوّ از شجاعت نماید و به او فراخى دل عنایت فرماید. براى همین از کنار هر سنگ و درختى که رد مىشد، مىشنید که مىگفتند: «السّلام علیک یا رسول اللّه».(۲)
به روایتی، همین که پیامبر وارد خانه شد از نور چهره مبارکش خانه خدیجه کبری سلام الله علیها منور شد و آن بانوی پرهیزکار پرسید: ای محمد! این چه نوری است که در تو مشاهده میکنم؟ حضرت فرمود: این نور پیامبری است، بگو: لا إله الا الله، محمد رسول الله. خدیجه گفت: شهادت میدهم که خدایی جز خداوند یکتا نیست و تو رسول و پیامبر خدایی. بدین گونه خدیجه نخستین کسی بود که به همسرش حضرت محمد صلی الله علیه و آله ایمان آورد.
از میان مردان نیز امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، به محض دیدن چهره نورانی پیامبر صلی الله علیه و آله به وی ایمان آورد و شهادتین را بر زبان جاری کرد. از آن پس پیامبر صلی الله علیه و آله در کنار خانه خدا نماز میگذارد و خدیجه سلام الله علیها و علی علیهالسلام بر او اقتدا میکردند و نماز میخواندند.(۳)این سه نفر، با جان و مال و هستی خویش اسلام را پرورانده و فراگیر نمودند
۱-منتهی الآمال، ج ۱، ص ۴۷.
۲- تاریخ تحقیقى اسلام (موسوعة التاریخ الاسلامى)، ج۱، ص: ۳۱۶، به نقل از بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۲۰۶
۳-فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، ص ۹۵
#مبعث
#عید_مبعث
.
.
🔊 #مولودی_خوانی ۹
🔻 #دکتر_محمد_فراهانی
4. #شرح_عيد
در بين شعر و يا انتهاي آن، بايستي اشاره اي به جريان ولادت و يا عيد صورت بگيرد تا تأثيرگذاري و بهره برداري از مناسبت به وجه احسن انجام شود.
این شرح عید از جهتی می تواند معرفت مستمع به اهل بیت(ع) را افزایش دهد و از جهتی نیز به عنوان الگو دادن به مستمع مورد استفاده قرار بگیرد.
نمونه شرح عید ولادت حضرت زهرا(س):
همه زنهاي قريش خانم حضرت خديجه رو تنها گذاشتند، وقتي پيغام بردند گفتند ما به تو گفتيم با پيغمبر (ص) با محمد (ص) يتيم ازدواج نكن حالا بايد تنها باشي، درد زايمان او را فرا گرفته، دل نگرانه، هيچ كسي كمكش نيومده، يه مرتبه ديد چهار خانم بلند بالا وارد حجره خديجه شدند، اول ترسيد، خانم حضرت ساره عرضه داشت خديجه جان نترس، من ساره ام، اين آسيه است، او مريمه، او كلثوم خواهر موساست، ما اومديم كمكت كنيم، يكي مقابل، يكي بالاي سر، يكي سمت راست، يكي سمت چپ، همه آماده خدمتند، بي بي حضرت زهرا سلام الله عليها به دنيا اومد، ده تا از حور العين هم وارد خانه خديجه شدند، جام هايي پر از آب كوثر آماده ،همه مي خوان خدمت بكنند، نوزاد رو گرفتند از مادر، با آب كوثر شست و شو دادند، دو پارچه سپيد، روايت نوشته سپيدتر از شير، خوشبوتر از مشك و عنبر يكي به بدن اين طفل پيچيدند، يكي روي سر اين نوزاد انداختند، يك به يك رو خانم حضرت زهرا (سلام ا... عليها ) سلام داد، بعد شروع كرد شهادتين گفتن، اشهد ان لا اله الا الله، و أنّ ابي سيد الانبياء رسول الله . أنّ بعلي سيد الاوصياء ولي الله... .
🔷#جلسه_دکتر_فراهانی
.