.
#مرثیه
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_صادق
#امام_صادق_ع_شهادت
فقیر بذل نگاه تو یا ولی الله
اسیر زلف سیاه تو یا ولی الله
به انتظار پناه تو یا ولی الله
نشسته بر سر راه تو یا ولی الله
تویی کریم کریمان و ذوالکرم هستی
تو سرپناه من و خانوادهام هستی
حدیث فضل تو اذکار هرشب شیعه
همیشه نام قشنگ تو بر لب شیعه
تویی رئیس بلاعزل مذهب شیعه
الا امیر و علمدار مکتب شیعه!
به لطف کرسی درس تو جعفری شدهام
من از دعای شما بوده حیدری شدهام
تو عشق هر دل بی تاب عاشقی مولا
اصول دینی و قرآن ناطقی مولا
و ماورای تمام حقایقی مولا
تویی که پیر و مراد نوابغی مولا
دو دست خالی من هم دخیل احسانات
سرم فدای تو و "جابر بن حیان" ات
خوشابه حال دلی که فقط اسیر تو شد
اسیر و سائل و مسکین و مستجیر تو شد
خوشا به حال کسی که "ابوبصیر" تو شد
میان آن همه، شاگردِ سربه زیر تو شد
هر آن که سوی تو آمد ادارهاش کردی
کسی که زائرتان شد "زراره" اش کردی
ششم ستارهی دنبالهدار زهرایی
ششم مربی فقه و اصول دنیایی
دلیل خلق زمین بلکه آسمانهایی
تو که مقرب محبوب حق تعالایی
فقط نه جانِ جهان و جهانِ جان هستی
هماره مرجع تقلید شیعیان هستی
بیا و پای دلم را به خانهات وا کن
"حضور میطلبم سینه را مصفا کن"
ز شوق، دیدهی من را شبیه دریا کن
تنور خانهی خود را سپس مهیا کن
حلال مهر شما قطره قطرهی خونم
خلیل نار تو هستم، ز نسل "هارونم"
همیشه عطر حضورت در این حوالی هست
و با روایت تو عشق و شور و حالی هست
سحر، حسینیه، جایت همیشه خالی هست
به یاد روضهی تو در دلم ملالی هست
برای زائر خود سایبان نداری که...
کنار تربت خود روضهخوان نداری که...
شبی که خانهات آقا پُر از خطر شده بود
شبی که قلب حزینت پر از شرر شده بود
شبی که مادر مظلومه نوحهگر شده بود
شبی که دشمنت از بام حملهور شده بود
تو رو به قبله و گرم خدا خدا بودی
میان نافلهات غرق ربنا بودی
به زیر سایهی شعله اگر که مویت سوخت
به یاد گونهی سرخی دوباره رویت سوخت
به جبر، فرصتِ کوتاهِ گفتگویت سوخت
شبیه تشنهلبِ کربلا گلویت سوخت
سر برهنه، بدون عصا کجا رفتی ؟؟
به دست بسته ولیِّ خدا کجا رفتی؟؟
میان کوچه رسیدی به زحمت افتادی
"کشید بند طناب و به سرعت افتادی"
کنار مرکب دشمن به شدت افتادی
عزیز حضرت زهرا به صورت افتادی
ببین که آخر عمری چه بر سرت آمد
صدای نالهی جانسوز مادرت امد
چه کرده با دلت آقا جفای پی در پی
شکنجه و تبعات بلای پی در پی
تمسخر همه و ناسزای پی در پی
هجوم درد و غم و غصههای پی در پی
ز خون کنج لبت یاد باغ لاله کنم
دوباره یاد زمین خوردن سه ساله کنم
سه ساله گفتم و نام رقیهجان آمد
سه ساله گفتم و لکنت بر این زبان آمد
همینکه حضرت زهرا به روضهمان آمد
صدای نالهی جانسوز روضهخوان آمد:
فراق شاپرکی را سراغ دارم که...
دو گوش دخترکی را سراغ دارم که ...
✍ #علیرضا_خاکساری
.👇
.
♦️فضایل #حضرت_معصومه (س) -پدرش به فدایش ♦️
💢 یكی از فضایل حضرت زهرا(ع) این است كه پیامبر(ص) در موارد متعدد، در شأن او فرمود:
"فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدایش باد."(6)
این تعبیر بیانگر اوج مقام ارجمند حضرت زهرا(ع) است كه پیامبر اكرم(ص) در شأن او گفته است.
در مورد حضرت معصومه(ع) نیز نظیر این مطلب از پدرش امام كاظم(ع) روایت شده، در این راستا به ماجرای جالب زیر توجه كنید:
مرحوم آیت الله مستنبط(داماد اول آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی) از كتاب كشف اللثالی كه نسخه خطی آن در كتابخانه شوشتری های نجف اشرف موجود است، و تألیف دانشمند محقق صالح بن عرندس دانشمند قرن نهم هجری می باشد، چنین نقل می كند:
عصر امام كاظم(ع) بود، روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ از سؤال های خود، به مدینه وارد شدند تا به محضر امام كاظم(ع) برسند، آن حضرت در مسافرت بود، نظر به اینكه آنها ناگزیر به مراجعت بودند، پرسش های خود را نوشتند و به افراد خانواده امام كاظم(ع) تحویل دادند تا در سفر بعد، به آن نائل شوند، مدتی بعد هنگام خداحافظی، دیدند حضرت معصومه(ع) پاسخ پرسش های آنها را نوشته و آماده كرده است، آنها شادمان شدند و آن پاسخ ها را دریافت كردند و به سوی وطن رهسپار شدند، در مسیر راه به امام كاظم(ع) برخورد نمودند، و ماجرا را به عرض آن حضرت رساندند، امام كاظم(ع) آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه كرد، پاسخ های حضرت معصومه(ع) را درست یافت، سه بار فرمود:
"فَداها اَبْوها؛ پدرش به فدایش باد."
با اینكه حضرت معصومه(ع) در آن هنگام خردسال بود، این ماجرای جالب نیز، ما را به عظمت ویژه حضرت معصومه(ع) از نظر علم و معرفت آشنا می كند، و در جای خود بی نظیر و استثنایی است.(7) 💢
✅منابع :
🔹(6) ـاین مطلب از جمله در بحار، ج 43،ص 86 و 88 نقل شده است.
🔹(7) ـ اقتباس از كتاب كریمة اهل بیت،تألیف علی اكبر مهدی پور، ص 63 و 64
#فضایل_حضرت_معصومه_سلام_الله
.
شاعر شدم در خلوت کنج شبستانش
من را خجالت میدهد لطف فراوانش
شعرش شهادت میدهد فردا،ضرر کرده
آن که ندارد نام او را بین دیوانش
سعدی اگر مهمان صحن آینه میشد
خرج حرم میشد حکایات "گلستانش"
زیره به کرمان میبرم وقتی که میبینم
شاه خراسان میشود شخصا ثناخوانش
خدمت به او بر خادمانش شأنیت داده
آسیه و حوا و مریم از کنیزانش
جان من و امثال من ارزش ندارد که
موسی بن جعفر میرود وقتی به قربانش
زائر شدم او را بهشتم را ضمانت کرد
پابند خود کرده مرا باران احسانش
وقتی ز پا افتاده ها را دست میگیرد
دستم به دامانش به دامانش به دامانش
تنها نه امثال من بی خانمان بلکه
جبرییل حتی لانه کرده زیر ایوانش
مانند طعم بوسه بر درهای چوبین اش
زیر زبانم مانده طعم خوب سوهانش
هم به دو تا گنبد میان شهر دل بستم
هم در اتوبان حرم تا به حرم مستم
شاعر: #علیرضا_خاکساری
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. ♦️فضایل #حضرت_معصومه (س) -پدرش به فدایش ♦️ 💢 یكی از فضایل حضرت زهرا(ع) این است كه پیامبر(ص) در م
.
#ولادت_حضرت_معصومه
شاعر شدم در خلوت کنج شبستانش
من را خجالت میدهد لطف فراوانش
شعرش شهادت میدهد فردا،ضرر کرده
آن که ندارد نام او را بین دیوانش
سعدی اگر مهمان صحن آینه میشد
خرج حرم میشد حکایات "گلستانش"
زیره به کرمان میبرم وقتی که میبینم
شاه خراسان میشود شخصا ثناخوانش
خدمت به او بر خادمانش شأنیت داده
آسیه و حوا و مریم از کنیزانش
جان من و امثال من ارزش ندارد که
موسی بن جعفر میرود وقتی به قربانش
زائر شدم او را بهشتم را ضمانت کرد
پابند خود کرده مرا باران احسانش
وقتی ز پا افتاده ها را دست میگیرد
دستم به دامانش به دامانش به دامانش
تنها نه امثال من بی خانمان بلکه
جبرییل حتی لانه کرده زیر ایوانش
مانند طعم بوسه بر درهای چوبین اش
زیر زبانم مانده طعم خوب سوهانش
هم به دو تا گنبد میان شهر دل بستم
هم در اتوبان حرم تا به حرم مستم
شاعر: #علیرضا_خاکساری
.
#امام_خمینی فرمودند: محرّم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.
اسلام را محرم او زنده کرده است
این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید
✍ #عباس_احمدی
پیر ما میگفت اسلام از محرم زنده ماند
اشکها از دین پیغمبر حراست میکنند
✍ #سیدپوریا_هاشمی
با محرم، با صفر اسلام جاویدست و بس
یادی از نطق امام پیر امت میکنم
✍ #علیرضا_خاکساری
پیر میخانهی عشاق، خمینی فرمود:
هر چه داریم ز سالار شهیدان داریم
✍#احسان_محسنی_فر
حرف ما حرف خمینیست، سرآمد هستیم!
عاشق حیدر و اولاد محمد هستیم!
✍ #سیدروح_الله_مؤید
این انقلاب از برکت پیر خمین است
در امتداد نهضت پاک حسین است
✍ #یوسف_رحیمی
چنین درس را از خمینی بگیر
"حسینی بمان و حسینی بمیر"
✍ #رضا_دین_پرور
•┈┈••✾••┈┈•
.
حاج محمدرضا طاهری4_6015029469582988847.mp3
زمان:
حجم:
19.05M
مبارکا باشه اُمِّ احمد
چشم تو روشن اومد محمد
هنگام نویده
اخبارش رسیده
پره خیره میدونیم
قدم نو رسیده
بنت وهب دست مریزاد
عجب گلی خدا بهت داد
میگن محمد امینه
رحمه للعالمینه
الیوم الیوم نهنی آمنه
تبریک میگم بازم مجدد
چشم تو روشن اومد محمد
کوثر افرینه
خیلی مه جبینه
نمکین تر ز یوسف
ختم المرسینه
بنت وهب دست مریزاد
عجب گلی خدا بهت داد
میگن رسول آخرینه
عشق امیر مومنینه
الیوم الیوم نهنی آمنه
قربون لفظ میم مشدّد
چشم تو روشن اومد محمد
تاج سر آوردی
قرص قمر ارودی
واسه ی خلائق
پیغمبر آوردی
بنت وهب دست مریزاد
عجل گلی خدا بهت داد
میگن که جد حسنینه
پدر بزرگ زینبینه
الیوم الیوم نهنی آمنه
ذکر لب اقاقی و شقایق
چشم تو روشن یا ام صادق
قرآن جوشن توست
کعبه ماءمن توست
رئیس مذهب ما
طفل دامن توست
بنت فروه دست مریزاد
عجب گلی خدا بهت داد
میگن اباعبداللهه
نبیره ی ثاراللهه
الیوم الیوم نهنی فاطمه یا ....
#میلاد_رسول_الله
#علیرضا_خاکساری ✍
.
https://www.aparat.com/v/heq1697
.
#امام_حسین
به نام نامی او احترام بگذارید
پس از «حسین»، «علیه السلام» بگذارید
به غیر اسم «علی» روی نسل خود نگذاشت
به روی نسل خود اینگونه نام بگذارید
ز پا نشست، نمازی مگر به پا دارد
زمان برای قعود و قیام بگذارید
عمود خورده و فرق سرش دو تا شده است
که فرق بین حلال و حرام بگذارید
اگر خدای نکرده دچار درد شدید
کمی ز تربت او بین کام بگذارید
شبیه سنت اجدادمان محرم را
نشانهی عَلَمی روی بام بگذارید
برای اینکه سلامی به محضرش بدهید
به سینه دستِ ادب صبح و شام بگذارید
بدون روضهی گودال، خاکتان نکنند!
برای ذریهی خود پیام بگذارید
لباس مشکیمان را میان خانهی قبر
فقط به نیت حُسنِ خِتام بگذارید
چنانچه کم بگذارید، خود ضرر کردید
قدم به مجلس روضه مدام بگذارید
شبیه ضجهزدنهای مادرش هرشب
برای مرثیه سنگ تمام بگذارید
به کهنه پیرهنش کوفیان طمع نکنید
کمی لباس برای امام بگذارید
گرسنه بود که شد ذبح، لااقل دیگر
برای طفل یتیمش طعام بگذارید
شاعر: #علیرضا_خاکساری ✍
.
.
|⇦•غصه دارم که چرا ...
#زمزمه #مناجات_با_خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده #شب_دوم_رمضان به نفسِ حاج #محمدرضا_طاهری
●━━━━━━───────
غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا
رمضان آمده و حال بکا نیست مرا
روزگاری به هوای همه کس بال زدم
پر پرواز به درگاه شما نیست مرا
* حال خودمو میگم. ان شاءالله که تو با این حال نباشی...*
معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست
لذتی در سحر نافله ها نیست مرا
دست من خالی و هر بار تظاهر کردم
کوله باری به جز از کبر و ریا نیست مرا
چه کنم تا که جوابم نکنی یا الله
بارالها به گمانم که بنا نیست مرا...
*حالا خودت باقیشو بگو...*
به حسین تو قسم قافیه را باخته ام
اقتدایی به طریق شهدا نیست مرا
* آخ! چقد دل آدم اینجا باز میشه...*
روزی امشب ما دست کریم است کریم
در کرم خانه ی او چون و چرا نیست مرا
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده
* مگه میشه کسی در خونه امام حسن علیه السلام بره دست خالی برگرده. یا امام حسن امشب اینو از شما میخوایم...*
قسمتم کن سحری گوشه ی بین الحرمین
هوسی جز سفر کرب و بلا نیست مرا
#شاعر: #علیرضا_خاکساری ✍
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_دعا
#ماه_رمضان
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#ماه_رمضان
#مناجات_با_خدا #جوشن_کبیر
یاکریم الصفح رحمی کن به ما ؛ ما را ببخش
خسته ایم از این همه جرم و خطا ما را ببخش
کاری از ما بر نمی آید خودت کاری بکن
باز کن امشب گره از کار ما ؛ ما را ببخش
اشک مان را در بیاور ؛ آبرومان را بخر
در مناجات سحر وقت بکا ما را ببخش
هرچه تو دلسوزمان هستی ولی ما درعوض
بی حیا هستیم خیلی بی حیا مارا ببخش
قبل از آنکه روزه را با روزی تو وا کنیم
یک شب از این ماه قبل ربنا ما را ببخش
یا غیاث المستغیثین یا امان الخائفین
دست ما خالی ست بی چون و چرا ما را ببخش
موقع جان کندن و هنگام میزان عمل
چند جا یاری مان کن چند جا ما را ببخش
ای که زود از بندگان خویش راضی می شوی
لطف کن این دفعه هم جان رضا ما را ببخش
نذر خوبان تو خیلی خوب گریه می کنیم
در میان روضه شب های عزا ما را ببخش
واسطه کردیم امیر المومنین را پیش تو
به گل روی علی امشب خدا ما را ببخش
شاهدی با پای دل هرشب زیارت می رویم
یک شب جمعه بیا در کربلا ما را ببخش
ما دل بابای مان را هم به درد آورده ایم
یا اَبانا یا علی مرتضی! ما را ببخش
همسرت را در میان کوچهها سیلی زدند
با چه رویی خواستند از تو بیا ما را ببخش
#علیرضا_خاکساری ✍
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
سخنرانی و مداحی #میلاد_حضرت_معصومه این دین با مجاهدت علما بدست ما رسیده .شرح حال شهید اول و شهید ثا
.
#میلاد_حضرت_معصومه
جان به قربان تو که جانِ " رضاجان " هستی
چشم بر آمدنت گنبد گردون دارد
شعف از گفتن یا فاطمه خاتون دارد
بانی خلق زمین شاخه ی طوبا هستی
خبر از آمدنت شاخه ی زیتون دارد
جای دارد که بپرسیم همه از لیلی
چه کسی دور و برش این همه مجنون دارد
هر کسی دل بدهد دست تو دیگر چه زمان
دل مضطر دل غمگین دل محزون دارد ؟؟
باید از صحن گوهرشاد به فیضیه رسید
عتبه بوسی ات انگار که قانون دارد
ساغر ما همگان کاسه ی سقاخانه ست
هرکسی خورده از آن حال دگرگون دارد
ما که از خانه ی پرفیض تو بیرون نرویم
اصلا این خانه مگر راه به بیرون دارد؟
نرود حب تو از سینه برون رمز حیات
عاشقت مهر تو را در رگ و در خون دارد
هر چه ما روز و شب از خوبی تو بنویسیم
باز هم کشف کمالات تو مضمون دارد
شاعر عاشق شد اگر شعر پراکنده نوشت
عشق با دست تو بر طالع من بنده نوشت
نقشی از فاطمه در صفحه ی مرآت تویی
قره العین نبی کوثر بالذّات تویی
هر دم و بازدمت آیه ی نوری بانو
باء بسم الله تفسیر کمشکات تویی
حجت الله به مدحتگری ات مشغول است
ذکر لبهای رضا اکثر اوقات تویی
از همان جا که تو هم اُمّ ابیها بودی
می توان گفت که یوکابد تورات تویی
دختر باب حوائج که شبیه پدرش
وقت احسان و کرم می کند افراط تویی
کعبه دارد به سرش قصد طواف حرمت
حرم الله تویی قبله ی میقات تویی
کم ندارد به جهان شاه خراسان خواهر
ولی ای اُمّ کرم عمه ی سادات تویی
بار سوهان مرا داده حلاوت نامت
راز سربسته ی شیرینی سوغات تویی
جان به قربان تو که جانِ " رضاجان " هستی
ما همه عبد و تو همشیره ی سلطان هستی
نجم و نور و قمر و شمس و ضُحا معصومه
تالی حضرت اُمُّ النُّجبا معصومه
شعر می خوانم و از محضر تو شرمنده م
"تو" نشسته ست اگر جای "شما" معصومه
بر در خانه ی تو دست توسل بزنم
باز کن پنجره ای رو به خدا معصومه
در دلم پهن شده سفره ی ختم صلوات
هر نفس زمزمه ام صَلِّ عَلی معصومه
چه قدر راضیه و مرضیه و زهرایی
چه بخوانیم تو را فاطمه یا معصومه ؟
مادرت حضرت صدیقه نگه داشته است
جای خالی تو را زیر کسا معصومه
ما به نام تو بخوانیم امام خود را
حضرت کاظم ما هست اَبامعصومه
نامه در نامه جواب همگان را دادی
در غیاب پدر خود حبذا معصومه
ان یکاد لب ما عرض سلامی به تو شد
می کنی از همگان دفع بلا معصومه
مرده هم در وسط صحن تو جان می گیرد
عطر و بوی حرمت روح فزا معصومه
اِشفَعی لی که به غیر از تو ندارم یاری
چشم امید همه روز جزا معصومه
کاش می شد که خودت عیدی مان را بدهی
کاظمین و نجف و کرببلا معصومه
دل بی تاب تماشای دو تا مرقد رفت
قبل مشهد سفری جانب قم باید رفت
#علیرضا_خاکساری بهار ۱۴۰۴
#ولادت_حضرت_معصومه_سلام_الله
#مدح_حضرت_معصومه
.
.
🌺 فضیلت خوانی🌺
💠أبو هريرة !! قَالَ:
صلّى رسول اللّه صلاة الفجر فقال:
أ تدرون بما هبط عليّ جبريل؟
قلنا: اللّه أعلم،
قَالَ: هبط عليّ جبريل
فقال: يا محمّد إنّ اللّه قد غرس قضيبا فِي الجنّة ثلثه من ياقوتة حمراء، و ثلثه من زبرجدة خضراء، و ثلثه من لؤلؤة رطبة، ضرب عليه طاقات، جعل بين الطاقات غرف، و جعل فِي كلّ غرفة شجرة، و جعل حملها الحور العين، و أجرى عليه عين السلسبيل، ثمّ أمسك.
فوثب رجل من القوم فقال:
يا رسول اللّه لمن ذلك القضيب؟
قال: من أحبّ أن يتمسّك بذلك فليتمسّك بحب عليّ بن أبي طالب.
ابو هريره !!! گفت:
رسول خدا نماز صبح را انجام داد،
سپس فرمود:
آيا مىدانيد با چه چيز جبرئيل بر من فرود آمده است؟
گفتيم: خدا داناتر است،
فرمود: جبرئيل بمن فرود آمد
و گفت:
اى محمد بهدرستى كه خدا درختى در بهشت كاشته كه يك سوم آن از ياقوت سرخ، و يك سومش از زبرجد سبز، و يك سومش از لؤلؤ تروتازه است، و بر روى آن طاقهائى زده، و ميان طاقها غرفه هایی قرار داده، و در هر غرفه درختى قرار داده است.
بار و ميوۀ او را حور العين قرار داده، و بر او چشمۀ سلسبيل جارى نموده است.
سپس از سخن گفتن باز ايستاد،
مردى از قوم پَرّید و گفت:
اى رسول خدا اين درخت براى كيست؟
فرمود:
هر كه بخواهد به اين درخت چنگ بزند بايد به محبت على بن ابى طالب چنگ بزند.
منابع ✍ :
عبدالله الشافعی فی مناقبه 156/7
المناقب لإبن مغازلی ص 204
به چشمم خورد بین " المناقب..."
حدیثی بی نظیر و نغز و جالب
روایت مدحتی بسیار کرده
همان را شافعی تکرار کرده
به نظم آوردمش بعد از وتیره
همانا نقل کرده بوهریره
رسول الله امانت دار معبود
نماز صبح خود را خواند و فرمود
خبر از جبرییل اینک رسیده
خداوندی که ما را آفریده
درختی در بهشتش پروریده
که چشمی مثل او را هم ندیده
نگاه از دیدن آن میشود مست
فقط یک سومش یاقوت سرخ است
دو سوم از درخت شاد و شاداب
زبرجدهای سبز و لولوء ناب
نمایی فاخر و براق دارد
به روی خویش چندین طاق دارد
تماشایی تر از هر کهربایی ست
میان طاق هایش غرفه هایی ست
شکوه و مرتبت در آن هویدا
درختانی ست در هر غرفه پیدا
به لطف حق تعالیِ زبردست
همانا میوه ی آن حورالعین است
در این هنگام سرشار از مسرت
یکی پرسید اما غرق حیرت
نبی الله! راز این خبر چیست ؟
درختی را که گفتی روزی کیست ؟
فدای حرف حرف مستجابش
پیمبر داد اینگونه جوابش
موحد مطمئنا می زند چنگ
کسی بر آن یقینا می زند چنگ
که زد در طول عمرش بی تعلل
به دامان علی دست توسل
روایت محتوایش بی نظیر است
علی فردای محشر دستگیر است
#علیرضا_خاکساری ✍
#غدیریه #امیرالمؤمنین
#عید_غدیر
#فضائل_امیرالمؤمنین
.