eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. مناجات‌خوانی در حرم رضوی و برکات فرهنگی آن یکی از برنامه‌های قابل دفاع تلویزیون در ایام‌الله رمضان‌المبارک، پخش زنده‌ی برنامه‌ی است که نیمه‌شب در حرم رضوی برگزار می‌شود. به جز برکت ذاتیِ و نیز تأثیرات معنوی حرم حضرت انیس‌النفوس علیه‌السلام، در این برنامه‌ی معنوی، نکات قابل ملاحظه‌ای دارد که مرور آن خالی از لطف نیست: نکته‌ی یکم. بسیاری از مخاطبان عام، اهالی هیئت و نیز مداحان جوان، از فقط یک تصویر ذهنی دارند: «مداحی که در عرصه‌ی سینه‌زنی صاحب مهارت است و سبک‌ها را به‌خوبی اجرا می‌کند». اما این - که با اقبال عام و خاص مردم همراه‌ شده است- نشان می‌دهد که، توانایی‌ها و تجربه‌های ارزشمند دیگری نیز در عرصه‌ی توسل داشته که نسل امروز احتمالاً با یک‌سونگری، مانع ظهور و بروز آن شده یا کاملاً از آن غافل بوده است! این نکته درباره برخی دیگر از مداحان هم‌نسل ایشان هم صدق دارد. نکته‌ی دوم استقبال از این برنامه‌ی ، در ایام‌الله ماه مبارک رمضان، این پیام مهم را به همراه دارد که شاخص رشد هئیت‌ها و مداحان، فقط استقبال از سینه‌زنی و اجرای سبک نیست! لازم است به برنامه توجه ویژه و همگانی داشت و همه‌ی مداحان، پیش از آن‌که سبک‌خوان خوبی باشند، به نظر می‌رسد باید در تقویت حال و هوای معنوی خود از یک سو، و از سوی دیگر ارتقای فرهنگ در هیئت‌ها، گام‌های بلندی بردارند. نکته‌ی سوم اگرچه نسل امروز، از فقط اجرای سبک مطالبه داشته است و دارد، اما شناخت مناجات و اجرا در ، مهارت در روایت تاریخ در قالب مرثیه (روضه‌خوانی) به جای «مرثیه‌خوانی» با شعر، از دیگر توانایی‌های فنی او و برخی دیگر از مداحان هم‌نسل اوست؛ که در این برنامه، جلوه‌گر شد؛ این میراث معنوی، (روایت تاریخ در قالب مرثیه، یا روضه‌خوانی) متأسفانه امروزه در این غوغای سبک‌بازی بسیار مغفول مانده است و بیم آن می‌رود که به فراموشی سپرده شود... نکته‌ی پایانی یکی از اصول مهم در ، (مثل روضه‌خوانی) حال معنوی خود است که باید خالی تصنع و تکلّف، به دور از فن‌زدن(!) و نیز پرهیز از کاربرد شگردها و فنون اجرا برای گرفتن مجلس و تغییر حال مستمع و مخاطب باشد. این رسم و راه معنوی به‌خوبی در این اجرای مشهود است. وقتی مخاطب جوان، اشک را در هنگام اجرا ببیند، باور می‌کند که آن‌چه می‌خواند، از دل می‌خیزد، لاجرم بر دل خواهد نشست. این همان فرهنگ‌سازی است که بایستی به آن توجه تام داشت. از مداحان جوان انتظار می‌رود که این حال معنوی را در خود بیابند و به مخاطب خود در القاء کنند. ✍ .
. یا کریم الصفح در خوشی غافل از تو بوده ام و وقت حاجت تورا صدا کردم لذتم بوده با گناهانم بین غم ها خدا خدا کردم خالق قادر یگانه ی من جز پناهت کجاست خانه ی من گر خطایم ز حد گذشته ببخش رحمتت شد فقط بهانه ی من ظلم کردم همیشه در حقت حق من غربت و گرفتاریست از تو من دست بر نمیدارم با بدان هم کرامتت جاریست دورم از صالحان و میدانم پُرِ ناخالصی ست ایمانم گرچه یک عمر سرکشی کردم ولی ازکرده ام پشیمانم شک ندارم به پرده پوشی تو گاه کوهی به کاه میبخشی تو سریع الرضایی و آنی بندگان را به آه... میبخشی هرچه غیر از تو را بگیر از من هرچه غیر از تو را نمی خواهم قسمت میدهم به پنج تنت در صف عاشقان بده راهم من بدی کرده ام به تو اما روز محشر بدون واهمه ام تو عذابم نمیکنی چون که دوست دار حسین فاطمه ام ✍مهدی کبیری .............. 🔰حجت‌الاسلام دکتر محمد عشایری‌منفرد استاد حوزه و دانشگاه در خصوص یادداشتی تحلیلی را منتشر کردند: 1️⃣دردهه شصت، مناجات‌خوانی از شئون عالمان واصل و سالکانِ دلسوخته‌ای چون آیت‌الله شهید دستغیب بود. در سبک مناجات‌خوانی‌شان، رعایت نغمه و آهنگ و موسیقیِ دعا به شدت مغلوبِ ابتهال درونی و ناله و سوز باطنیِ مناجات‌خوان بود. مردم حسب برخی روایات، باورشان این بود که وقتی در مجلس استغفار، یک نفر بخشوده شود، خداوند همه را خواهد بخشید. از سوی دیگر معتقد بودند که سالکی مانند آیت‌الله دستغیب ره در این مجلس مناجات، بخشوده خواهد شد. برای همین خودشان را به مسجد جامع شیراز میرساندند تا با مرکزیت آن سالک دلسوخته، در مغناطیس رحمت الاهی قرار بگیرند و با اشکهای او قلبشان را جلا بدهند. 🔺مناجات‌خوان در آن سبکِ مناجات‌خوانی، «خودش رو به قبله می‌نشست» و با «حال تضرع وابتهال» دعا را نه برای شنواندن به مردم بلکه برای «لابه و عرض حاجتِ خودش به محضر پروردگارش» زمزمه می‌کرد. او خودش را در مقابل خدای خودش می‌دید و «برای حال پریشان و قلب منکسرِ خودش» مناجات می‌خواندن نه برای شنیدن اهل مجلس. چنین بود که دعا با نغمه و آهنگِ از قبل تمرین شده، خوانده نمی‌شد بلکه با حال باطنی و تضرع قلبی و سوز دل خوانده می‌شد. 🔺نمونه دیگری از این مناجات‌خوانانِ متضرّع، مرحوم حاج آقا مهدی مظاهری ره بود که تا اواخر دهه نود، مؤمنان اصفهان از انفاس قدسی‌اش در مناجات خوانی بهره می‌جستند. چنان که هنوز در تهران از دعای کمیل های حاج آقا حسین انصاریان زیدعزه، چنین بهره‌ای برده می‌شود. 2️⃣از نیمه‌های دهه هفتاد، صدا و سیما ذائقه دعاخوانان و باور مناجاتیان را تغییر داد. سبکی از رواج یافت که در آن، تهیه کننده‌های سیما، بزرگوار را در لوکیشنی مخاطب‌پسند، روی صندلی و رو به مردم (نه توی محراب و رو به قبله) نشاندند. جاذبه بصری رسانه اقتضا می‌کرد که مناجات‌خوان به جای حال تضرع و ابتهال، «ظاهری جذاب و رسانه‌پسند» را به نمایش بگذارد! 🔺مداحان و ذاکران بزرگوار هرچند شخصاً اهل سوز باطن و ابتهال و تضرع باشند، اما مردم آنان را به «سبک و نغمه و آهنگ مناجات خوانی و صدای دلنشین» می‌شناختند نه به سوز و گداز سالکانه‌ی قلبی. 🔺چنین بود که سبکی از مناجات‌خوانی رواج یافت که در آن، سوز و گداز باطنی و ابتهال و عرض حاجت، مغلوبِ «سبک و نغمه دعا» شد. توجه به نزول رحمت الهی و آماده‌سازی قبلیِ قلب برای جلب این رحمت واسعه، مغلوبِ «توجه به ادای درست کلمات»و «تلاش برای عقب نماندن از فقراتِ متنِ دعا» شد! قطعاً چنین سبکی از مناجات‌خوانی، بی‌فایده نیست و نباید انکار و تضعیف و تخریب شود اما آن مناجات‌خوانی، چیز دیگری بود! 3️⃣گاهی از خودم می‌پرسم که ما حوزویان در کجای این تغییر فرهنگی قرار میگیریم؟ در کجا کوتاهی کرده‌ایم؟ و حالا چه رسالتی داریم؟ .